در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محمد رضا آلما | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 05:53:48
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
لکان: عشق چیزیه که نداریمش، می‌خوایم بدیم به کسی که نمی‌خوادش!

بعد از مدت‌ها نمایشی دیدم که بی‌هیچ سر و صدای اضافه‌ای که قصد دیده شدن داشته باشد، دیده شد. سال‌هاست جای این دیالوگ‌ها در نمایش‌هایی که اجرا می‌شوند خالی‌ست. و چقدر خوش اقبال بودم که این اثر جناب تهرانی را دیدم.
بازی خانم رسول‌زاده مرا غافلگیر کرد و بشدت عالی بود. جناب آذرنگ هم مثل همیشه دلیل توجه به اثر بودند.

وقتی کلام در جای خود باشد و جمله همان که باید، گفتگو شکل می‌گیرد. مهارت آقای تهرانی در استفاده‌ی به موقع کلام است که نمایشنامه را به اثری ماندگار برای همه‌ی ادوار تبدیل می‌کند. امیدوارم این نمایشنامه منتشر شود، چرا که خواندنش بسیار مهم است. خودش کلاس درسی‌ست برای استفاده‌ی درست از کلام که ابزار نویسنده است، و هیچ نویسنده‌ی بزرگی ابزارش را در هر جا خرج نمی‌کند.

امیدوارم باز هم بیننده‌ی چنین آثار ارزشمندی باشم.
به قول بوکوفسکی چیزی که مهم است، بر دیوارها انتظار کشیدن است...

جواد سحر عزیز به تو برای این خلاقیت و جسارتی که به خرج دادی تبریگ می‌گم.
نمایش را دوست داشتم. از آنچه که دیدم هویدا بود که آنچه که به ذهن داشتی را ارایه دادی. بازی بازیگرها خوب و یکدست بود و البته فرمانده بازی بسیار با کیفیت‌تری ارایه داد. بازیگران زن می‌توانستند خیلی خیلی بهتر باشند. گویی این نقش را در جایگاه بالایی ندیدند در صورتی که حضورشان بسیار تاثیرگذار بود. هماهنگی لازم بین بازیگران زن وجود نداشت و بازی خوب مردان به نوعی پوششی بود برای آن ناهماهنگی.
انتخاب موسیقی بسیار هوشمندانه بود که متاسفانه بلندگوی بدکیفیت سالن باعث شد آن حظی که باید را نبریم.
طراحی لباس بسیار خوب بود. طراحی صحنه را دوست داشتم.
اما نکته‌ی خیلی مهم در این نمایشنامه تو ذوق نزدن جملاتی بود که گاه در نمایش‌های دیگر شعاری می‌شوند. جاهایی از نمایش من را یاد ادیپ سوفوکل ... دیدن ادامه ›› می‌انداخت و جاهایی هم -بالادست پایین دست- از لوری پارکز را برایم تداعی می‌کرد. و اینها در کنار هم دلیل انسجام کافی در نمایش‌ بود.
انتظار و رنج انتظار را به خوبی انتقال دادی و امیدوارم همیشه بهترین و در بالاترین‌ها باشی.


با سلام و احترام محمدرضا جان

ممنون که قلم و نگاه پر مهرت رو روانه‌ی اجرای ما کردی


تماما از نظراتت استفاده خواهم کرد و تا به این لحظه سعی شده اشکالات سالن و ناهماهنگی ها برطرف شود

متشکرم که زمان گذاشتی ، به دیدن ما نشستی و حامی تئاتر بودی
جواد سحر
با سلام و احترام محمدرضا جان ممنون که قلم و نگاه پر مهرت رو روانه‌ی اجرای ما کردی تماما از نظراتت استفاده خواهم کرد و تا به این لحظه سعی شده اشکالات سالن و ناهماهنگی ها برطرف شود متشکرم ...
بزرگواری جواد جان. به امید دیدار.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بعد از مدتها به تیوال آمدم و با خواندن برخی مطالب و دیدن صفحات نمایش‌های سال‌های گذشته، اندوهی غریب به جانم نشست.
چه نمایش‌هایی و چه شب‌هایی...
دلم حسابی تنگ شد.

این روزها نمایش خوبی روی صحنه هست برای دیدن؟ رفقا پیشنهادی دارند؟
قطعن هرچی بخوام بنویسم قبلن نوشته شده. فقط میگم دمتون گرم. دمتون گرم که اینقدر خوبید.
بی کم و کاست. با توجه به طولانی بودن کار و با وجود صندلی های سخت و داغون مستقل هرگز, هرگز یکبار هم به ساعتم نگاه نکردم.
همه چی سر جای خودش بود و در این چند روز پایانی قطعن دوباره به دیدن این نمایش دیدنی و قابل احترام میام.
آقای نوروزی و همه ی بازیگران بشدت خوب بودن و بی حرف و حدیث.
نویسنده و کارگردان های عزیز خداقوت.
فقط یادتون باشه کارهای بعدیتون بشدت زیر سایه ی این نمایش خواهد بود. پس به امید دیدن کارهای خوب و سطح بالا از شما...

13 آذر 1398 ساعت 15
امیرمسعود فدائی این را خواند
بهار گراوندی، نیلوفر پیری، امیر مسعود و سپیده این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بنظرم به مرز پختگی نرسیده بود. اگر بیشتر بهش پرداخته میشد خیلی بهتر بود.
بازم مست کردم ولی نمیدونم برای کدوم خوشی!


در عجبم از این روزگار. روزگاری که علاقه مندان به نمایش در صف مجازی تهیه بلیت هستن برای دیدن نمایشهایی در تالار وحدت و سالنهایی که برای نمایش نیستند و پولهای گزاف برای جیغ و دادهای اگزجره و فقط ظواهر زیبا خرج می کنند ولی از دیدن یک بازیگر با تجربه و کهنه کار با این سن و سال که هر چند ده سال پیش میاد غافل هستن.

هیچ اشاره ای به نکات منفی در نمایش نمی کنم چون دیدن و لذت بردن بازی استاد پورصمیمی همه ی اونارو در تاریکی میبره و دیگه نیاری نیست بهش پرداخته شه.

از همون آغاز نمایش معلوم شد بازیگری یعنی چی و بازیگر کیه؟ صدای استاد پورصمیمی شگفت انگیز بود. حتی صندلی های ردیف آخر هم خوب میشه صدای ... دیدن ادامه ›› ایشونو شنید. استفاده از صدای پایه یک نقطه قوته که امروزی ها خیلی هاشون اصلا نمیدونن صدای پایه چیه!!!
صورت و چشمها و حرکات بدن ایشون مثل یک جوان سی ساله بود و کیف کردم. کیف کردم. از خانم سیف ممنونم که بعد از مدتها به ما یادآوری کردن دود از کنده بلند میشه.

سپاس از شما دوست فرهیخته.تشکر که نمایش مارا برای تماشا انتخاب کردید و نظرتان را ابراز کردید.پاینده باشید
۰۷ مهر ۱۳۹۸
کاوه خان عالی بود.
۰۸ مهر ۱۳۹۸
عشق به حرفه ات مرزها رو میشکنه.
آخه گفتم شاید بنده خدا بخونن حواسشون احیانا بره به سنشون:)
بله باهاتون مدافقم گیرایی صدا همچون انعطاف و مهارت بدن و اجرا حرف نداشت
و محجوبیتشون
۰۸ مهر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوشنبه بیست و هشت مرداد ساعت بیست و یک

بازی های اشکان خطیبی همیشه خوبه. یادم نمیاد کاری ازش دیده باشم که ضعیف بوده باشه. راستش با دیدن بازی دیشب دلم خواست موسیو ابراهیمُ برای بار چندم ببینم. خدا قوت آقای خطیبی. همیشه خوبی و دوست داشتنی.
راستش یه جورایی از اولین کلامی که آقای امیرکاوه آهنین‌جان به زبان آوردن مطمین شدم یک نمایش عالی خواهم دید. صدای خوب. بیان خوب. بازی خوب. همه چی با هم کامل. چقدر خوبید شما آقای آهنین جانِ جانان با اون صدای فوق العادتون.
خانم تیموریان هم دیگه مگه میشه بد باشن؟ صداشون. بازی پر از شیطنت خوبشون. پیشنهاد میکنم لیلی لال را با صدای خوبشون در سایت نوین کتاب گویا حتما گوش کنید.
خام مدنی هم که بده و بسون دوست داشتنی ای در دیالوگها داشتن و اولین باری بود که ایشونُ روی صحنه دیدم. ... دیدن ادامه ›› خدا قوت.

فضا سازی ها بسیار خوب درومده بود و با طراحی صحنه ی زیبا و درست نمایش از ابتدا تا انتها به دل نشست. اشعار و دیالوگها جای درستی قرار داشتن و اصلا متوجه گذشت یک ساعت و نیم نشدم.
یه نمایش کلاسیک دوست داشتنی که تا مدنها در خاطرمان خواهد ماند.

خدا قوت آقای جلالی

فقط متوجه خنده ی اون خانمی که جلو نشسته بودن زمانی که خانم تیموریان با آقای آهنین صحبت می کردن نشدم. و هر چی هیچ کس نمیخندید اون خانم بیشتر میخندید. انگازی بخواد از بقیه خنده بگیره. و متاسفانه اونقدر زشت و زننده خندید که متوجه دیالوگهای خانم تیموریان نشدم. اینکه اون لحظه و دیالوگها برای ایشون خنده دار بوده حرفی نیست ولی میشه رعایت کرد وقتی میبینیم کسی دیگه نمیخنده. متاسفانه شاهد چنین رفتارهایی هستیم. انگار بگن من هستم, اینجام توی سالن و لطفا منُ ببینید.
آقاى آلما من تصور میکنم اون صداى خنده ى خانم مدنى بود. البته من چون ردیف آخر بودم دقیقاً نمیدونم، شایدم اشتباه میکنم. ولى از اونجایى که امروز یعنى ٣شنبه هم اون خنده اتفاق افتاد احتمالاً جزئى از نمایش بود.
۲۹ مرداد ۱۳۹۸
چقدر حیف که من موسیو ابراهیم رو ندیدم و افتخار تماشای اثر رو با حضور جناب خطیبی نداشتم امیدوارم به زودی زود اکران شه این اثر...
اما خوشحالم دیروز برای سومین بار شاهد اثر پستچی، پابلونرودا بودم.
۳۰ مرداد ۱۳۹۸
ای وایِ من :)))

خانم مدنی و همه رفقا ببخشید. واقعا گمون کردم کسی اون جلو داره اونطوری میخنده.

خانم مدنی شما خیلی هم خوب خندیدید :)))
۰۱ شهریور ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام تمدید نمیشه؟ همه ی بلیت ها فروش رفته. چه کنیم؟
ماهرو رستمی این را دوست دارد
من هم با این مشکل روبرو هستم ای کاش در سالن اصلی تاتر شهر برگزار می‌شد تا تعداد بیشتری این تاتر رو می دیدیم. تا روی سایت باز میشه بلیط‌هاش تمام میشه
۲۴ مرداد ۱۳۹۸
بله سالنی بزرگتر میطلبه
۲۶ مرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
همان لامبورگینی تابستان 1396

کاش به جای خانم ادبی که بازیشونو دوست نداشتم آقای خطیبی بازی می کردن. به قول آقای لهاک همان لامبورگینی بود که روتوش شده با همان دیالوگها.

طراحی صحنه در نگاه اول لذت بخش بود و بعد خسته کننده.

صدای رعد و برق بخاطر بلندگوهای ضعیف و بی کیفیت بسیار گوشخراش بود.

اما صدای سهیل نفیسی بزرگ تنها نقطه ی طلایی این نمایش بود که کاش با تموم شدن آهنگ نمایش هم تمام میشد.

دلم میخواد یه بار دیگه سیامک صفری را در کافه تیاتر با دیدن نمایش صد سال تنهایی ببینم و کیف کنم:

تا به اینجا
تا به تو
راه زیادی آمده ام...
گالنا این را خواند
حمیدرضا مرادی و حسین امینی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آلن دوباتن در کتاب سیری در عشق میگه: وهم و خیالات بهترین چیزایی هستن که می توانیم از خواسته های متعدد و ضد و نقیض خود بسازیم. آنها به ما اجازه می دهند در یک واقعیت به سر ببریم بدون اینکه واقعیت دیگری را نابود کنیم. ( تفسیر و برداشتش با خودتون که نمایشو دیدید و الان اینو خوندید )

گاهی به خودم میگم مگه یک نمایش یا فیلم باید چه چیزایی داشته باشه تا بهش بگیم اثر خوب؟
همین که بعد از دیدن این نمایش حالم خوب شد خودش کلی اتفاقه.
بازی های خوب افشین هاشمی و لادن مستوفی واقعا خوب بود. این سومین نمایشی که بود از لادن مستوفی دیدم. خدای کشتار و نویسنده مرده است دوتای قبلی بود که در هر سه نمایش خوب بازی کرد.
این نمایش منو یاد نمایش نویسنده مرده است انداخت که در اون نمایش هم یک بده و بسان, کی بازی میکنه کی راست میگه بین ایوب آقاخانی و لادن مستوفی وجود داشت که آرش عباسی کارگردانش بود و قیمت بلیت اون موقع در سالن سایه بود 8000 تومن :)))

بنظرم دونستن بیش از حد فقط باعث میشه خودمونو اذیت کنیم و طرف مقابلو.

از پس خوابی کوتاه

جاودانه برمی خیزم

و دیگر مرگ نخواهد بود

جان دان - John Donne
نمایش پدر یک نقطه قوت داشت که میشه امتیاز بالایی بهش داد و اونم بازی جناب کرامتی بود. چقدر خوبن ایشون واقعا. ایشون نشون دادن که بازیگری حرفه ای و توانا هستن. نگاه های عمیق و تاثیرگذاری که میشد با همه ی وجود رنج درونی یک انسان فراموشکار رو فهمید. صدای ایشون. حتی در آرومترین دیالوگها مطمینم انتهای سالن هم صدای ایشون رو واضح میشنیدن که نشان از حرفه ای بودن ایشونه ولی بقیه بازیگرا گاهی اونقدر آروم صحبت میکردن که به سختی میشد شنید.
بنظرم اگر آقای کرامتی در این نمایش نبودن این نمایش نمیتونست نمره ی قابل قبولی بگیره.
بنظرم همزمان بودن با اجرای سیزیف باعث شده طراحی صحنه ی جذابی در کار نباشه که این مورد میتونه به نمایش ضربه بزنه. کارهای اینچنینی که سکون درشون زیاد هست باید دکورهای حرفه ای تری طراحی کنن. بعضی صحنه ها بیشتر به نمایشنامه خوانی شبیه میشد.

نمیدونم چرا... این نمایش اوطور که باید راضیم نکرد...
نور که نمیتونه جلوی نورو بگیره!

یه نمایش خوب. بازیهای عالی. عالی عالی عالی. بازیها اونقدر خوبه که بشدت نگران خانم بازیگر هستم. گمونم این بازیها که فوق العاده در احساس و بدنش نشسته برای مدتها در ناخودآگاهش میمونه و یه جاهایی به سراغش میره.

بنظرم این نمایش رو باید دوبار دید. بار اول جذابیت اکت ها باعث میشن یه جاهایی از دیالوگها عقب بمونی. بار دوم اما میشه بهتر بشنوی.

طراحی صحنه فوق العاده بود. بی هیچ کم و کسری ای. تبریک میگم ... دیدن ادامه ›› به عوامل کار.

آقای کارگردان قصد ارایه یک کار شریف داشتن که به هدفشون هم رسیدن و باید تبریک گفت. از چهارشنبه دایم در فکر این نمایشم.

اما موضوعی که نمیتونم از کنارش رد شم اینه که این نمایش بدون این اکت ها میتونه همین جذابیت رو داشته باشه یا نه!!!

راستی
حرومزاده خیلی خوب بودی...!
دقیقا همینیه که نوشتید ... من هم برای خانم بازیگر نگران هستم چون فکر میکنم دیگه نتونه از نقشی که روی صحنه داشت زندگی میکرد، خارج بشه! نمایش عاااااالی بود
۲۵ خرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سالها پیش نقدی برای فیلم عامه پسند تارانتینو میخوندم که منتقد نوشته بود باید در مورد این فیلم چی گفت؟ چی نوشت؟ وقتی همه چی خوبه و سر جاش اصلا میشه در مورد این اثر خوب حرفی زد؟ حالا برای این نمایش کاملا بر عکسه. این نمایش به حدی بد و زننده ست که نمیشه بگی چی بد بود. فقط کافیه بگی افتضاح بود.
هر چی به پایان نمایش نزدیکتر می شدیم بیشتر به این موضوع فکر می کردم که هشت ماه تمرین برای همین نمایش بوده یا کلا نمایش رو اشتباه اومدم. جناب کوشکی بزرگوار هشت ماه تمرین کرده که همچین بازی بی نظیری ارایه بده؟ هشت ماه تمرین و این طراحی صحنه؟ بنظرم به جز خانم حاتمی که نقششو عمیقتر بازی کرد بقیه در حد یه نمایش نامه خوانی ظاهر شدن. از خانم کارگردان خواهش میکنم بیشتر تامل بفرمایند برای روی صحنه آوردن آثار بی نظیرشون!!!!!!!
امیدوارم آقای پاکدل خودشو از این گروه جدا کنه و به سمت بهتری بره.
درسته تاریخش گذشته، ولی تقریبا مطمئنم این نوشته هاید شده بوده که هییچ بازخوردی نداشته تو این همه مدت که از نوشتنش میگذره.
۳۰ خرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش ملاقات پر بود از نقاط ضعف و قوت. بنظرم بازیها اونطور که باید خوب نبود. اکثر مخاطبین با این نمایشنامه آشنا هستن. مثل نمایشنامه های هملت یا مکبث. اما اونچه که علاقه مند به نمایش را به سالن میکشونه نوع اجرا این نمایشهاست. بازی ها باید در لحظاتی حساس از این نمایش بر بیننده تاثیر بذارن. بازی خانم پناهی ها خوب نبود. بازی آقای بهبودی خوب اما در کنار بازی های دیگه ضربه خورد. جاهایی از نمایش تپق زده میشد که از همچین نمایشی بعیده. کسانی که قصد خلق آثار کلاسیک دارن باید حساسیت بیشتری به خرج بدن. مخصوصا آقای پیروزفر که بعد از سنگها در جیبهایش و ماتریوشکا این توقع رو برای ما علاقه مندان بوجود آوردن.
خداقوت به همه ی عزیزانی که در این نمایش زحمت کشیدن.
بازی خانم پناهی ها خوب نبود؟!!!!!!!!
۲۳ فروردین ۱۳۹۸
من بازی ایشونو دوست نداشتم.
۲۷ فروردین ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
می بویم گیسوانت را
تا فرشته ها حسودی کنند
شانه می زنم موهایت را
تا حوری ها سرک بکشند از بهشت برای تماشا
شعر می گویم برای تو
تا کلمات کیف کنند
مست شوند
بمیرند

مصطفی مستور
تبریک و خدا قوت به همه ی عزیزانی که در نمایش دولوروسا زحمت کشیدن و به قول آقای پرواس کاری شریف ارایه دادن.
در کل نمایشو دوست داشتم. با توجه به بازیگران که تعدادیشون کار اولی بودن باید بگم خوب اجرا کردن و بشدت قابل تحسین هستن.
اما در مورد کارگردانی باید بگم بنظرم کار به پختگی لازم نرسیده بود. تعجیلی برای روی صحنه بردن در کار دیده میشد. این نمایش بشدت جا برای کار داشت.
انتخاب موزیکها خیلی خوب بود و بنظرم هرکدوم با هوشمندی سر جای خودشون قرار داشتن.
به هر حال کارهای مفهومی اینچنینی زمان بیشتری برای روی صحنه بردن میطلبه.
این نمایش تا آخر هفته بیشتر اجرا نداره و پیشنهاد میکنم حتما به دیدنش برید.
عالی عالی عالی
محمد لهاک و میترا این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آلما (almautd)
درباره نمایشنامه‌خوانی نوای اسرار آمیز i
مگه بهتر از این هم میشه؟ نشستن و دیدن و شنیدن همچین نمایشنامه ی مهمی که توسط بزرگان هنر اجرا میشه خودش کلاس درسی مهمیست و فراموش نشدنی.
اجرا و بازی استاد راد و صدای مسحور کننده ی استاد ممدوح اصلا اجازه نداد متوجه گذر 75 دقیقه از عمرمون باشیم.
هیچ حرفی برای گفتن نیست و فقط امیدوارم از این دست نمایشنامه خوانی ها خیلی بیشتر اجرا بشه. آقای اخوان دم شما گرم با کاری که ارایه دادید.
و میمونه تاسفی که باید در موردش بگم.
اینروزها رفتن به سالن های نمایش هم خودش شده کلاس و عکس انداختن و نشر دادن در اینستاگرام. این نگاه ضعیف و بشدت اشتباه باعث شده کارهای دیگه که در سالنهای معمولی تر اجرا میشه به چشم نیان. مگه هرچی سالن شیکتر و ظاهر پر زرق و برق تر باشه شاهد کار با کیفیت تری هستیم؟ واقعا اینطور نیست. امیدوارم این نگاه و عمل اشتباه هر چه سریعتر به نگاه و درک بهتری از دیدن نمایش تبدیل شه که نهادینه شدنش فقط باعث عدم رشد و پیشرفت کیفی و درک درست از دیدن نمایشه.

و البته دیدن از نزدیک جناب آقای استاد منوچهر اسماعیلی چقدر لذت بخش بود. سایشون مستدام.
گالنا این را خواند
فرزاد جعفریان، محمد لهاک، Aida Aghilzadeh، بابک، رضا بولو و sedreh این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش بسیار دیدنی ای بود. بازی بازیگران خیلی خوب بود مخصوصا خانم سهیلی.
نور نمایش با توجه به فضای داستان به رنگ قرمز درومد که خیلی جالب بود.
بازی آقای خلیل زاده رو دوست داشتم اما چیزی که بنظرم ایشون باید در خودشون تقویت کنن فریادهاشونه. عملا به سختی میتونستم موقع فریادهای ایشون دیالوگها رو بشنوم.
و چیزی که برام عجیب بود و یک امتیاز منفی به حساب میومد آهنگ پایان کار بود. برای همچین نمایشی روانشناسانه و فلسفی. چرا باید از این آهنگ استفاده میشد؟ مخصوصا وقتی این نمایشنامه ایرانی نیست. بنظرم بهتر بود از موسیقی بی کلام استفاده میشد که ذهن مخاطب وقتی داره اون آهنگ رمزآلودو میشنوه یه دوره ی کوتاهی در نمایش داشته باشه. در کل بنظرم این نمایش بسیار جذاب بود و بسیار جای حرف داره. مخصوصا اگر نمایشنامه ای از آقای سارتر باشه.
دیدن نمایش: 27 آبان 1397