لکان: عشق چیزیه که نداریمش، میخوایم بدیم به کسی که نمیخوادش!
بعد از مدتها نمایشی دیدم که بیهیچ سر و صدای اضافهای که قصد دیده شدن داشته باشد، دیده شد. سالهاست جای این دیالوگها در نمایشهایی که اجرا میشوند خالیست. و چقدر خوش اقبال بودم که این اثر جناب تهرانی را دیدم.
بازی خانم رسولزاده مرا غافلگیر کرد و بشدت عالی بود. جناب آذرنگ هم مثل همیشه دلیل توجه به اثر بودند.
وقتی کلام در جای خود باشد و جمله همان که باید، گفتگو شکل میگیرد. مهارت آقای تهرانی در استفادهی به موقع کلام است که نمایشنامه را به اثری ماندگار برای همهی ادوار تبدیل میکند. امیدوارم این نمایشنامه منتشر شود، چرا که خواندنش بسیار مهم است. خودش کلاس درسیست برای استفادهی درست از کلام که ابزار نویسنده است، و هیچ نویسندهی بزرگی ابزارش را در هر جا خرج نمیکند.
امیدوارم باز هم بینندهی چنین آثار ارزشمندی باشم.