میدونم ممکنه کمی طولانی به نظر برسه، ولی لطفا و لطفا و لطفا بخونید :
امروز برای سانس ساعت 20 این فیلم توی خانه هنرمندان، بعد از گذشت سه چهار دقیقه از ساعت اکران و عدم روشن شدن پرده سینما، بلند شدم و از مسئول چک بلیط سوال کردم که مشکلی وجود داره که فیلم اکران نمیشه ؟ در جواب فرمودن نه مشکل فنی وجود نداره، فقط امروز تولد خانم "ریاحی" هست و به همین خاطر فیلم با 15 دقیقه تاخیر اکران میشه.
پیش خودم فکر کردم لابد خانم "ریاحی" از عوامل اصلی فیلم هستن و پایین تو دفتر خانه هنرمندان همکارانش واسش تولد گرفتن و دوستان منتظر هستن ایشون تشریف بیارن و بعد فیلم اکران بشه.
اعتراض کردم که فیلم رو اکران کنن و خانم ریاحی هم هرموقع تشریف آوردن میتونن فیلم رو ببینن، و اینکه وقت این همه آدم تو سالن ارزشش بیشتر از این هست که بخاطر یک نفر اکران به تاخیر بیفته. جواب دادن که تصمیم از دفتر "هنر و تجربه" و مدیریت این گروه هست و ربطی به "مجموعه خانه هنرمندان" نداره. سراغ نماینده هنر و تجربه رو گرفتم و دیدم همونجا وایساده و به حرف های ما گوش میکنه و جوابش این بود که من تصمیم گیرنده نیستم و شما میتونی فردا زنگ بزنی به دفتر هنر و تجربه و اعتراض خودت رو مطرح کنی. ضمن اینکه مدعی شد ما 15 دقیقه تاخیر رو اعلام کرده بودیم.
کمی صدام رو بالا بردم و خواستم
... دیدن ادامه ››
فیلم سریع تر شروع بشه، و اینکه اعلامی مبنی بر اکران دیرتر از موعد فیلم به من نشده. نماینده محترم وارد سالن شد و از جمع سوال کرد که من موقع ورودتون به سالن اطلاع ندادم فیلم تاخیر داره ؟ تقریبا همه سالن غیر از سه چهار نفر جواب منفی دادن، ضمن اینکه من گفتم اصلا اعلام قبل از ورود به سالن مهم نیست و باید قبل از تهیه بلیط من مطلع میشدم و برنامه ریزی زمانی میکردم.
واکنش مسئولین به اعتراض من زیاد شد و ضمن عذرخواهی مدعی شدن صدای بلند من مناسب محیط فرهنگی نیست، نماینده هنر و تجربه هم در واکنش به این حرف من که "تولد خانم ریاحی برای من مهم نیست و فیلم رو باید سر ساعت شروع میکردید" فرمودن واژه "به من ربطی نداره" مناسب محیط فرهنگی نیست.
تو همین موقع خانم "ریاحی" و هیئت همراه کم کم ظاهر شدن و مسئولین ذیربط با خوشحالی گفتن خیلی خب، خانم ریاحی هم که اومد، برید بشینید تا فیلم شروع بشه. و من با عصبانیت به سمت خانم ریاحی رفتم تا اعتراضم رو به خودش بگم، و بقیه دستپاچه و نگران و با گفتن اینکه زشته و بی خیال و ... دنبال من بدو اومدن.
جالب بود که با نزدیک شدن به خانم ریاحی متوجه شدم ایشون خانم بازیگر "کتایون ریاحی" هستن، در کمال احترام و ضمن تبریک تولدشون، بهشون گوشزد کردم که این رفتار اصلا شایسته نیست و حق ندارن بخاطر تولد خودشون حقوق مخاطب رو زیر پا بذارن. ضمن عذرخواهی ِ ساده، شروع کردن به نصیحت بنده که اصلا نباید خودت رو عصبانی کنی و رنگت پریده و مثل لبو شده (اصلا هم حواسشون نبود که لبو قرمز هست نه سفید). کمی لحنم رو تغییر دادم و ازش خواستم سریع تر بره تو سالن تا فیلم شروع بشه.
بعد از اینکه من و کتایون ریاحی تو صندلی های خودمون نشستیم نماینده هنر و تجربه گفت قبل فیلم 8 دقیقه تبلیغات داشتیم که از پخشش صرفنظر میشه برای جبران تاخیر. در حالیکه سانس قبل رو هم بنده دقیقا تو همون سالن بودم و فیلم "سلطان بی تاج و تخت، بخارا" راس ساعت 6 و بدون تبلیغات اکران شده بود. به هر شکل آروم شدیم و منتظر شروع فیلم که دوستان تازه کیک تولد رو، رو کردن و ضمن تبریک تولد کتایون ریاحی از حضار خواستن ایشون رو تشویق کنن. خانم ریاحی هم بلند شد وخطابه اش رو آغاز کرد و بعد از تقدیر و تشکر دوباره در کمال بی احترامی گفت که اصلا 15 دقیقه تاخیر این حرفها رو نداره که کسی عصبانی بشه و رنگ صورتش مثل لبو سفید بشه و تو این جمع های فرهنگی 15 دقیقه نباید ما رو عصبانی کنه.
کلی صحبت و جواب تو ذهنم شکل گرفت برای جواب دادن به این درک غلط و بی احترامی ایشون، ولی به سه دلیل ترجیح دادم فقط سالن رو ترک کنم :
1- نمیخواستم دعوای دیگه ای شروع بشه و وقت بقیه بیشتر گرفته بشه
2- با توجه به اینکه هدفم نه رو کم کنی خانم بازیگر خودشیفته، که فهموندن ضرورت احترام به حقوق مخاطب، به مسئولین سالن و هنر و تجربه بود، و احساس کردم سر و صدا و اعتراض بی پرده و شرمندگی که در قبال "مهمانِ بازیگرشون" نصیب مسئولین نامحترم کردم، جهت درک موضوع و عدم تکرار همچین اشتباهاتی کفایت داشت و از این به بعد همچین اشتباهاتی رو تکرار نمیکنن.
3- اینکه قطعا اون فیلم و اون بازیگر و اون عوامل، لیاقتشون نه حضور من، که صندلی خالیِ من تو سالن بود
خیلی خلاصه مورادی که در جریان این اتفاق خیلی اذیتم کرد رو عنوان میکنم :
- اول اینکه مسئولین محترم تو برنامه ریزی جشن تولد، اصلا و اصلا به مخاطب و وقتی که ازش قرار بود گرفته بشه فکر نکرده بودن، وگرنه میتونستن این مراسم رو در انتهای فیلم برگزار کنن و مخاطبینی که عجله داشتن یا به هر دلیلی دوست نداشتن تو مراسم باشن امکان ترک سالن رو پیدا میکردن.
- دوم چقدر برنامه ریزی غلط و ندانم کاری میزبان میتونه برای مهمان گرون تموم بشه و ایشون که باید با احترام ازشون پذیرایی بشه رو تو موقعیت پاسخگویی قرار بده،
- سوم اینکه چرا "کتایون ریاحی" به خودش اجازه میده تشخیص بده من ِ مخاطب از چه چیزی حق عصبانیت دارم و از چه چیزی نه. و بجای شرمندگی و عذرخواهی از وضعیت پیش اومده، با یه مثال زشت، از عصبانیت من بعنوان یک ری اکشن ناصحیح و نامناسب برای محیط های فرهنگی یاد کنه
- و چهارم اینکه هیچ کدوم از اون سی - چهل نفر حاضر در سالن به خودشون زحمت ندادن تو جریان این ماجرا من رو همراهی کنن و حتی بصورت خیلی ملایم از اعتراض من و حق خودشون صحبتی با مسئولین بکنن.
خواهش من اینه که لطفا و لطفا و لطفا، اگه جایی تو محیط های فرهنگی، بی احترامی صورت میگیره، برای جلوگیری از استمرار این برخوردها و تلنگر به مسئولین و عوامل، خواهشا اعتراض بکنید از حق خودتون حرف بزنید، حتی اگه خیلی آروم و در حد تذکر باشه. نذارید فکر کنن هر نوع دوست داشتن میتونن با مخاطب برخورد کنن. اگه دوستان متوجه بی حرمتی نباشن و ما هم متوجهشون نکنیم، قطعا در حق خودمون و اونها ظلم کردیم. خواهشا بی اثر نباشیم