همان لامبورگینی تابستان 1396
کاش به جای خانم ادبی که بازیشونو دوست نداشتم آقای خطیبی بازی می کردن. به قول آقای لهاک همان لامبورگینی بود که روتوش شده با همان دیالوگها.
طراحی صحنه در نگاه اول لذت بخش بود و بعد خسته کننده.
صدای رعد و برق بخاطر بلندگوهای ضعیف و بی کیفیت بسیار گوشخراش بود.
اما صدای سهیل نفیسی بزرگ تنها نقطه ی طلایی این نمایش بود که کاش با تموم شدن آهنگ نمایش هم تمام میشد.
دلم میخواد یه بار دیگه سیامک صفری را در کافه تیاتر با دیدن نمایش صد سال تنهایی ببینم و کیف کنم:
تا به اینجا
تا به تو
راه زیادی آمده ام...