در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ماهرو رستمی | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 13:30:13
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
وقتی در مسیر پوچی قرار گرفتی حتی عشق که غالبا ناجی است خود عامل ویرانی میشه
عشق چون کودکی است که همواره و همواره نیاز به مراقبت دارد چیزی که همه ی ما میدانیم اما گاهی آن قدر بزرگ می پنداریمش که گمان می کنیم نه تنها نیاز به مراقبت ندارد بلکه خود به تنهایی این قدر قدرتمند است که می تواند حلال تمام مشکلات باشدوجایی به خود می آییم که این کودک رها شده از کنترل خارج است .
رمانتیسم عماد و طوبی تصمیم دارد این موضوع را به ببیننده یاد آوری کند اما متاسفانه محتوا قربانی فرم می شود.
ی اثر خوش آب و رنگ که بیننده جذب جلوه های بصری می شود اما تا به خود می آید از خود می پرسد پس داستان چه شد ؟؟؟
سهراب یک نمایش نامه نویس خبره است اما وقتی با دانشجوهای کوچکتر از خودش ملاقات میکنه در ساده ترین حالت ممکن نصیحت میکنه:دل همو نشکنین
اون فهمیده دل شکستن در کسری از ثانیه اتفاق می افته اما اثراتش سال ها باقی میمونه
با یه عزیزدلی دیدم اینکار رو ، که خودش کارگردان سینماس
من دوسش نداشتم اما اون همش میگفت خیلی کار شریفیه 🍊🌱
۱۸ فروردین
ماهرو رستمی
زنده باشید سید عزیز البته شاید دلیلش این باشه که من با دل شکسته داشتم این فیلم رو میدیدم :قلب
ای بابا چرااا؟ 🥺🥺
به زهره بگیم یه قرار بچینه بشینیم یکم تشریک مساعی کنیم، غیبت کنیم دلمون واشه یکم 🙃
جواد و حسن و فرزادم بگیم با حدیثم راه دوری بشینیم درد دل
۱۸ فروردین
سیدمهدی
ای بابا چرااا؟ 🥺🥺 به زهره بگیم یه قرار بچینه بشینیم یکم تشریک مساعی کنیم، غیبت کنیم دلمون واشه یکم 🙃 جواد و حسن و فرزادم بگیم با حدیثم راه دوری بشینیم درد دل
😂😂😂😂😂
۱۸ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اجرا با تاخیر نیم ساعته شروع شد و این خیلی ناراحت کننده است .و خاطره بدی از گروه اجرا و حتی سالن اجرا می گذاره و تو انتخاب های بعدی قطعا تاثیر گذار خواهد بود.
اما خود اجرا
من تجربه تاتر های محیطی رو نداشتم و از انتخابم بابت تجربه جدید راضی بودم.اما به غیر از ایده جدید در مورد اجرا نقد های زیادی به نمایش هست .هر فصل در چهار اپیزود طراحی شده که نمایش نامه خیلی سطحی و ضعیفه و فقط یک داستان کوتاه رو روایت می کنه و من نمیدونم که این داستان ها واقعی بود یا خیر ؟
.اگر بازیگر ها رو دانشجویان نمایش بدونیم قطعا میتونن نمره قبولی بگیرن اما نمیدونم چه کسی اعتقاد داره که بازیگر تاتر هر چه قدر بیشتر جیغ و فریاد بزنه یعنی بیشتر در حس خودش فرو رفته ؟؟واقعا یک جاهایی این حجم از ادای دیالوگ ها با صدای بلند برام اذیت کننده بود.
در اخر تشکر و خسته نباشید می گم به تیم اجرا به امید اجراهایی با نظم تر و قوی تر
من هم خیلی از صدای بلند بازیگرها اذیت شدم.
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
همه جا با نظر شما موافقم
۲۳ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من از اونایی ام که وقتی ی دختر پسر جوون می بینم که دست در دست هم دارن پیاده روی می کنن دلم قنج میره و تا شب حالمو می سازه پس دیدن یک اثری چنین عاشقانه خواه ناخواه باعث میشه با تمام عیب و نقص هاش دوست داشتنی باشه .
از نظر من این فیلم فیلم خوبیه چون که لوکیشن های خوبی داره مثل زندان واون دشت زیبا که یک قاب جذاب رقم می زنه .
داستان فیلم تکراری و کسل کننده نیست و خط داستانی خوب پیش میره .از ریتم نمی افته و دقیقا میدونه که چی میخاد .اوج داستان اونجایی که فرهاد دلو به دریا می زنه و اون نوشته روی شیشه اما همینه که کارگردان اخر فیلم رو مثل خیلی از فیلم های ایرانی به امان خدا ول نکرده سه هیچ از بقه جلوعه .
نکته مهم اش اینکه این فیلم اول کارگردانه و اینکه یک فیلم اولی این قدر می تونه خوب وقوی باشه جای خوشحالی داره :قلب
دوستان اطلاع دارید لوکیشن فیلم بجز زندان قزلحصار کرج کجا ها بوده؟؟؟
۲۷ آبان ۱۴۰۲
رضا اسفندیاری
دوستان اطلاع دارید لوکیشن فیلم بجز زندان قزلحصار کرج کجا ها بوده؟؟؟
من نه متاسفانه ولی خیلی دوست داشتم بدونم اون لوکیشن دشت که پروانه توش گل و گیاه میچینه کجاست
۲۸ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به قول معروف حوضی که ماهی نباشه قورباغه سپهسالاره. زخمی کاری 1 با وجود تمامی نقطه ضعف هایش موفق شده بود مخاطب خودر ا به دست بیاورد همین موضوع باعث شد عوامل تصمیم بگیرند ببیننده ها و مخاطبان را به غلط کردن بیاندازند.
زخم کاری 2 یک کپی برداری ضعیف از زخم کاری 1 است .گویی هز کدام از شخصیت های جدید وظیفه دارند شخصیت های سری اول را بازسازی کنند.سیما میتواند همان جوانی سمیرا باشد همان قدر طماع و حریص که برای رسیدن به رویاهایش حاضر است با مردی که هم سن پدرش است ازدواج کند و در طول زندگی مشترکش به دنبال دست یابی به خواسته هایش باشد . البته کارگردان سعی کرده است که از خشونت ظاهری بکاهد و به سیاست مندی او اضافه کند.
طلوعی یکی دیگر از شخصیت هاست که می تواند همان رقیب مالک باشد با این فرق که بارها تکرار می شود که از مالک بدذات تر و قوی تر است و سعی دارد این نکته را به مخاطب القا کند.
در مورد شخصیت میثم احتمالا این طور به نظر می رسد که کارگردان از اون خواسته است که جواد عزتی را سرلوحه کار خود قرار دهدو حتی حرف زدن و راه رفتن و عاشق شدنش کپی شخصیت مالک باشد.
زخم کاری 2 سریالی بسیار کند است که به جای حادثه آفرینی در هر قسمت فقط یک شخصیت جدید رو می کند بی آنکه آن شخصیت ها در جلو بردن خط داستان ... دیدن ادامه ›› موثر باشند.
داستان به حدی آبکی و کند پیش می رود که کارگردان مجبور است برای جلوگیری از ریزش مخاطب مالک را گروگان نگه دارد تا در آخر هر قسمت رخی از آن به بیننده نشان دهد که چنان چه بیننده بچه خوبی باشد سرانجام یک روز مالک را وارد داستان کند .
stanco، پیمان لسان، سپهر و مسعود فکور این را خواندند
امیرمسعود فدائی و میلاد فراهانی این را دوست دارند
چه خوبه که بعد از مدت‌ها اینجایی
۱۱ مهر ۱۴۰۲
سپهر
چه خوبه که بعد از مدت‌ها اینجایی
قربونت سپهر جان
قلب
۱۲ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک کپی خوش ساخت با بازیگرای خوب
امیرمسعود فدائی، سپهر، Ghazal و امیر مسعود این را خواندند
محمد مجللی و سارا یوسف معمار این را دوست دارند
اسپویل

















پرشین دکستر :))
۲۶ شهریور ۱۴۰۱
محمد مجللی
اوه اوه من تو خواب و بیدار نوشته بودم چقدر ایراد داشت متنم شرمنده :)
🤣🤣
۲۸ شهریور ۱۴۰۱
فریبا
🤣🤣
سبب خیر شدی
اعلانت اومد رفتم دیدم شت این چیه من نوشتم :)
۲۸ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ماهرو رستمی (mahroo8)
درباره فیلم تی تی i
من عاشق اینم که فیلم هایی که تو شمال فیلمبرداری شده و قطع به یقین از زیبایی های شمال بهره برده رو تو سالن سینما ببینم که تی تی هم از این قاعده مستثنی نبود.تماشای تی تی برای من مثل خوندن یک کتاب داستان خوب اب و رنگ بود. کتابی که آروم اروم جلو میری و داستان با ریتم کند در وجودت ته نشین میشه.با تمام ضعف هایی که نمایشنامه داشت من داستان رو دوست داشتم.شخصیت تی تی برای هر زنی میتونه آشنا باشه چون من فک میکنم هرزنی کم یا زیاد یک تی تی درون داره. فیلم رگه های سورعال داره که من دوست دارم .قسمت های سورعالش برام غیر قابل باور نیست اونجاش غیر قابل باوره که یک زنه مرده دیگه ای رو به پارسا پیروز فر ترجیح میده :دی
با اجازه‌تون مرد دیگه‌ای.... 🙈🙈🙈🙈🙈
۱۹ شهریور ۱۴۰۱
ملانقطی تیوال
با اجازه‌تون مرد دیگه‌ای.... 🙈🙈🙈🙈🙈
اجازه مام دست شماست عزیز دل :قلب
۱۹ شهریور ۱۴۰۱
ماهرو رستمی
اجازه مام دست شماست عزیز دل :قلب
🥲🥲🥲🥲🥲 مهر و محبتتونو قربون 💙🌊
۱۹ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خداروشکر می کنم که یک نمایش کامل و خیلی خوب دیدم.ولی موضوعی که هست اینه که اگر حواسم بود و تایم نمایش رو قبل از خرید می دیدم شاید نمی رفتم فک میکنم تو دنیای امروز دوساعت و نیم برای یک نمایش خیلی زیاد باشه .در مورد این نمایش هم میشد تایم رو کمتر کرد و به بطن داستان صدمه نخوره .حداقل برای من اینطور بود که تا قبل از ورود ازاده صمدی خیلی شیفته نمایش نشدم.و روندش به نظرم کند بود.
من زندگی در تیاتر و سیزیف رو خیلی دوست داشتم و انتظارم از این نمایش خیلی بالاتر بود ولی نسبت به دو کار قبلی کمتر دوستش داشتم .
اسماعیل گرجی که دیگه اثبات شده است اما از تمام پتانسیلش استفاده نشده بود .بقیه بازیگر ها در مقیاس خیلی پایینتری قرار داشتند حتا فک کنم دو تا تپق هم دیشب زدن ولی در کل یک نمایش کامل و راضی کننده بود.
واما در مورد تیوال هم یک نکته ای میخاستم بگم .سابق بر این این صفحه برای من یک مرجع کامل بود که اطلاعات و نظرات دوستان رو راجع به نمایش بدونم و لی دیشب که به این صفحه اومدم گیج شدم. کاش ی قسمت برای خرید و فروش بلیط باشه ی قسمت برای گفتگو یک قسمت هم نقد دوستان که دسترسی بهش اسون باشه .
با تشکر از همگی :دی
خوش برگشتین خانم رستمی
۰۸ شهریور ۱۴۰۱
فریبا
چه پیشنهاد خوبی دادید ماهرو جان. به نظرم این بهترین راه حل پیشنهادی برای این مشکل بوده تا حالا 👌👌👌👌👌 فکر کنم بد نباشه برای همیاری ایمیل بفرستید که حتما ببینند
ای من به فدای شما بشم اخه :کلی ماچ
۰۸ شهریور ۱۴۰۱
ماهرو رستمی
ای من به فدای شما بشم اخه :کلی ماچ
خدا نکنه عزیزم 🧡
۰۸ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خدارو شاکرم که بعد از دوسال دوری بالاخره قسمت شد تا به تماشای تیاتر بنشینم و الحق که چه خوش برگشتم و با یک نمایش پر قدرت شروع کردم. نمایشنامه فوق العاده بود .بازی بازیگر ها خوب و قابل قبول بود.با اینکه بعضی دیالوگ ها سنگین بود به خوبی اجرا شد.نمایش به موقع شروع شد و به موقع تمام شد .با اینکه طولانی بود هرگز از ریتم نیفتاد و کسل کننده نشد.یک نمایش قابل تامل و استاندارد که دیدنش رو به دوستان خوبم پیشنهاد میکنم.
خانم رستمی سپاس که افتخار بازگشت شما به ما رسید و افتخاری بود برای ما که به تماشای ما نشستید و این روحیه به ما داده شد توسط شما که بیشتر و بیشتر تلاش کنیم و یاد بگیریم تا مدیون نگاه شما بزرگواران اهل هنر نشیم ?????
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
علی امیرخلیلی
خانم رستمی سپاس که افتخار بازگشت شما به ما رسید و افتخاری بود برای ما که به تماشای ما نشستید و این روحیه به ما داده شد توسط شما که بیشتر و بیشتر تلاش کنیم و یاد بگیریم تا مدیون نگاه شما بزرگواران ...
جناب امیر خلیلی عزیز موفق و موید باشید❤️?
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تکنیکالیست ها وقتی تازه شروع به کار میکنن تمام ابزار هایی که یاد گرفتن رو روی چارت میارن به طوری که خروجیش میشه ی چارت شلوغ پلوغ که اعصاب رو خورد میکنه و خدا میدونه که تحلیل درست از آب در بیاد یا نه ولی هرچی حرفه ای تر میشن این خط و خطوط کمتر میشه و در نهایت با یکی دو تا ابزار سیگنال خرید رو از دلش می کشن بیرون .تو کارهای سینمایی هم مشابه همین حس به من دست میده که وقتی کارگردانی تازه کاره یا کمر همت بسته که این کارش متمایز باشه تمام آموخته ها و تکنینک های سینمایی رو که بلده حتا اگر نیاز نباشه میریزه تو کار و وقتی من به عنوان بیننده پای کار می شینم به جای اینکه به طور کلی فیلم خوب ببینم دارم جز به جز از فیلم لذت می برم .آتابای هم برای من فیلم لذت بخشی از این قسم فیلم ها بود .خانم نیکی کریمی تمام همت و اموخته هاش رو به کار گرفته ولی در نهایت انگار کاری متمایز ارایه نکرده به طوری که من بیشتر امضای هادی حجازی فر رو روی کار میبینم تا کارگردان جدید رو .
به طور کلی فیلم رو دوست داشتم .بازی نابازیگر ها بسیار عالی بود .آقای جواد عزتی رو همیشه دوست داشتم ولی خیلی متوجه بودم که ترکی بلد نبوده و یادگرفته هرچند این کارش جای تقدیر داره ولی لهجه ساختگیش ی جورایی تو ذوقم می زد .
به عوامل خسته نباشید میگم و دیدن این فیلم رو توصیه میکنم .
ماهرو رستمی (mahroo8)
درباره فیلم پوست i
برادران ارک در اولین اثر بلند سینمایی خود با پرداختن به افسانه فولکوریک آذربایجانی دست به ایده ای نو زده اند. فیلم روایت گر افسانه ای است که توسط عاشیق روایت می شود .گرچه فیلم از لحاظ محتوا دریک داستان یک خطی خلاصه می شود اما فرم به حدی قوی است که نود دقیقه شما را میخکوب پرده سینما خواهد کرد و شما شاهد رجز خوانی کارگردان در بهره گیری از تکنیک های سینما هستین .موسیقی زیبا و دل نشین و سنتی فیلم بیننده را به فضای آذری نزدیک می کند و بهره گیری از زبان اصلی (به جای زبان فارسی) این موضوع را دو چندان میکند. و سوالی که پیش می آید این است که چه لزومی برای ساخت همه فیلم ها به زبان فارسی است و چرا برای مخاطببین دیگر زبان ها و نژاد ها که با دیدن فیلم به زبان خودشان حظ بیشتر می برند فیلمی ساخته نمی شود؟کارگردانان جوان گرچه از بازیگران چهره آشنا استفاده نکرده اند اما از بازیگران تازه کار و حتا نابازیگر چنان بازی گرفته اندکه بیننده می پذیرد هرکس دقیقا در جای درست خود قرار گرفته است.ضمن عرض خسته نباشید به عوامل فیلم دیدن این فیلم خوب را به همه دوستان عزیزم پیشنهاد میکنم .
هنوز یاد سکانس عروسی که میفتم ذوق زده طوری میشم ??‍♂️
۱۹ آبان ۱۴۰۰
امیرمسعود فدائی
آقا من هی به خودم می‌گفتم: امیرمسعود! فیلمه!! خودتو خیس نکنی!! یعنی می‌خوام بگم ترسناک بودنش رو هم خوب درآورده بودن لعنتیا??
دقیقا چون زمان بچگی ما هم این فضاها خیلی مد بود و خیلی می شنیدیم مثلا مادر بزرگم واقعا به این باور بود.اینقدر که من هنوزم نمیتونم کامل ردش کنم .به خاطر همین این رعب و وحشت رو بیشتر درک میکنیم.
۱۹ آبان ۱۴۰۰
ماهرو رستمی
دقیقا چون زمان بچگی ما هم این فضاها خیلی مد بود و خیلی می شنیدیم مثلا مادر بزرگم واقعا به این باور بود.اینقدر که من هنوزم نمیتونم کامل ردش کنم .به خاطر همین این رعب و وحشت رو بیشتر درک میکنیم.
دقیقن یادمه دبستانی بودم شایعه شده بود یکی از دانش آموزها توی دستشویی فردی مثه نظافت چی ها رو دیده بوده که سم داشته!! و تا مدتها هیشکی جرات نمی‌کرد بره دستشویی و بعضن حوادث آبروبری هم برای بچه ها بوجود میاورد :)))
تو خدمت هم راجع به یک دکل پستی تو بیشه همچین چیزایی میگفتن و شب هایی که پادگانز بودیم بلرز بازار بود :)))
۱۹ آبان ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بچه ها فحش ندین دیگه مرسی اه
سپهر، کاوه علیزاده و علی عبدالرحیم این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پناه می برم به تمام خدایان از شر شیطان کلیشه
دیروز به صورت اتفاقی در حال پوست کندن پیاز و اشک های حاصل از آن این فیلم را دیدم و این فیلم که شاید بتواند اسکار فلاکت را دریافت کند به پیاز کمک دو چندان کرد .
فیلمی با موضوع به شدت کلیشه ای و فوق العاده تراژدیک که گویی تنها رسالتش در آودردن اشک مخاطب است و شاید بیشتر از فیلم بتوان بر روی آن نام مرثیه گذاشت .از نقاط قوت فیلم تنها می توان به بازی خوب خانم صامتی اشاره کرد .
ولی من خوشم اومد ازش! خیلی همه چیزش ملموس بود! شاید چون قبلاً فیلمی شبیه این ندیدم دوست داشتم!
۲۴ فروردین ۱۴۰۰
امیرمسعود فدائی
ولی من خوشم اومد ازش! خیلی همه چیزش ملموس بود! شاید چون قبلاً فیلمی شبیه این ندیدم دوست داشتم!
آقا من هم دوستش داشتم بخصوص بازی ها رو البته بجز یک نفر که بنظرم بخاطر ترکیب دو نقش فیلم های قبلیش در نیومده بود
۲۸ فروردین ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آقای نادر ابراهیمی می فرماید من ضرورت غم را انکار نمیکنم اما میدان دادن به آن را هرگز نمی پذیرم چرا که غم حریص است وهرچه قدر میدان بدهی میدان میخواهد .و من این اصل را در زندگی پذیرفتم و با این پیش فرض هرگاه احساس کردم که غم به من تاخته در پی چاره اش بودم و هر بار که دنبال چاره گشتم چاره ای جز پناه بردن به تیاتر نیافتم .
ای تیاتر ای مامن دلداگانت هر بار که به تو پناه آوردم به من فرصت زندگی در هریک از شخصیت هایت را دادی و من در تو چندین و چند باره زاده شدم . در تلخ ترین دیالوگهای نمایشت بذر امید در دلم کاشتی.روحم را تعالی بخشیدی.لذت محض را به من نقدیم کردی .بهترین دوستانم را به واسطه تو یافتم و حالا که به تو نیازمندم بیش از یکسال است که تو را ندارم .
دیشب تمام خاطرات تیاتربینیهایم را مرور کردم و ساعت ها گریستم .
من بر این اعتقادم که عشق هر گز نمی میرد و
تو ای تیاتر که خوده خوده عشقی زود برگرد که خیلی خیلی دوستت دارم :بوس بوس
من این فیلم رو با تاخیر 5 ساله همین االان دیدم .و شاید اگر همان موقع میدیدم نظراتم فرق می کرد شاید هم نه !!فیلم به موضوع خوبی می پردازد عشق نامتعارف البته در جامعه سنتی ما .در گوشه ای از فیلم نیز به این موضوع اشاره میکند که یک مرد می تواند با زنی که سالها از خودش کوچکتر است ازدواج است حتی اگر قبلا ازدواج کرده و بچه های بزرگ داشته باشد و هیچ نقدی به این موضوع وارد نیست ام همین که دور می چرخد و نقش ها جابجا می شود ازدواج زن بزرگتر و دارای بچه با یک پسر جوان می شود گناه نابخشودنی .و این قدر این گناه پر واضح است که به جایی می رسد که زن علیه عشق اش بر میخیزد و خود را شماتت می کند که چرا با این سن و سال عاشق شده .به شماتت بر می خیزد که من زن بی ابرویی هستم .من پسر جوانی را فریب دادم.مادر بدی بودم .و تمام حرفها را به جان می خرد تمام نگاه ها را تحمل میکند و چه گناه بزرگی است زن بودن حداقل در جامعه ما .
من بازیها را دوست داشتم و حامد بهداد ثابت کرد اگر کنترل شده باشد و به دور از آن فضای فریاد و جار و جنجالش باشد چه بسا که بازیگر بهتری باشد .بازی خوب ستاره اسکندری هم جای تقدیر دارد .
موسیقی متن در تاثیر گذاری صحنه ها بسیار کار آمد بود .اما متاسفانه مثل اغلب فیلم های ایرانی پایان بندی فیلم مقبول نبود .اینطور به نظر می رسید که کارگردان نمی داند با این عشق ممنوعه چه کند؟و سرانجام این عشق چه باید باشد پس در این مواقع یا باید با پایان باز فیلم را سرهم بندی کند یا به طور کلی دست به پاک کردن صورت مساله بزند که کارگردان مورد دوم را انتخاب می کند.
باورم نمی شه هم چین فیلمی ساخته شده باشه .مثل بسیاری از فیلم ها که در سالهای اخیر ساخته شده هایلایت نیز به موضوع خیانت می پردازه و شاید تنها ... دیدن ادامه ›› کلیشه شکنیش این باشه که به این بار فقط خیانت مرد مطرح نیست و از خیانت یک زن هم پرده برداری می شه .فیلم روند کند و خسته کننده ای رو داره .بازی ها بسیار ضعیف و غیر قابل باور هستند .این قدر بازی ها سرد و دیالوگ ها بی مفهموم هستند که هیچ حسی به ببیننده انتقال نمیدن.صحنه ای که پژمان بازغی و ازاده زارعی تصمیم می گیرن برای انتقام در برابر خیانتی که دیدن خیانت کنند قابلیت تبدیل به سکانس کمدی رو داشت .به خصوص دیالوگ تاثیر گذار بمون قهوه میخوری یا چای ؟؟؟
نقش های حاشیه ای شخصیت پردازی نشده بودند و اگر از فیلم حذف میشند نه به بدنه فیلم نه به جذابیت فیلم صدمه وارد نیمکردند فقط در حفظ وقت مخاطب کمک میکردند .
و اما سکانس تاثیر گذاری که مینا وحید پرده از دلیل خیانتش بر میداره و سکانسی که شما منتظره اوج کار هستین تا اچمز شین با دلایل مسخره یا بهتر بگم توجیحات مسخره اش رو برو می شید و اگر من دستم به کسی که گفت همدیگر رو قضاوت نکنیم برسه قطعا بلایی سرش میارم تا این دیالوگ کلیشه ای از هنر و حتی گفتگو روزمره ما برای توجیه اشتباهاتمون حذف بشه .
اما فجایع این فیلم به همین جا ختم نمیشه و در سکانسی که بازغی و زارعی توی ماشین هستند ما شاهد اوج فاجع هستیم . بازغی در حال تحلیل حسی است که از خیانت داره و یجورایی میخاد بگه هر کدوم از ما ممکنه در این مسیر بیفتیم و خیلی اتفاق پیچیده ای نیست می تونه به عنوان سمی ترین سکانس فیلم تمشک طلایی رو بگیره .
در نهایت متاسفم برای انچه ساخته ؟؟؟؟ شد .
خداروشکر قبل از دیدن یکم در موردش تحقیق میکنم و دیگه کمتر پیش میاد برم سراغشون و با این سمها مسموم بشم
۰۵ آبان ۱۳۹۹
کیفیت و اجرای فیلم ضعیف هست اما حرف بدی نمیزنه و بویزه برای جامعه متعصب ما مفید هست....اون جمله هم سمی(و البه ک در مورد همه خیانتها صادق نیست) نیست واقعا خیلی وقتا طرف مقابل هم ناخواسته در ایجاد شرایط خیانت سهیم هست و غالبا مجموعه شرایطی هست و...اهمیت خاکستری دیدن...
۰۷ آبان ۱۳۹۹
با شما کاملا هم عقیده هستم. فیلمی کاملا کلیشه ای ، ناپخته و عقیم
۲۱ آبان ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
وای این چه سمی بود دیدم دیگه ..................
زمانی بود که هر حسی که تجربه می کردم اسمی داشت اما هرچه بزرگتر شدم حس هایی تجربه کردم که هیچ اسمی نداشتن .در فیلم بنفشه آفریقایی هر وقت خودم را جای هر کدوم از شخصیت ها می گذاشتم احساساتی را تجربه میکردم که هنوز اسمی رویش نگذاشتن .بنفشه افریقایی یک فیلم خوب و بی ادعا است با یک داستان ساده و بدون فراز و نشیب .قطعا موسیقی کار نقطه قوت این فیلم است .که وقتی با جلوه های بصری همراه می شود لذت وصف نشدنی به تماشاگر تقدیم می کند .بازی همیشه خوب خانم معتمد اریا و سعید آقاخانی که در چند سال اخیر خوب درخشیده است مخاطب را به وجد می آورد .و البته بازی خوب آقای رضا بابک که چند سالی است کم کار شده است .
دیشب برای بار دوم این فیلمو دیدم دفعه اول بیشتر تمرکز برروی تصویر برداری و لوکیشن بود و کیفشو بردم اما دفعه دوم بیشتر به موسیقی دقت کردم عنصره کمتر توجه شده در فیلم های ما .موسیقی چه میتواند بکند با روح و روان ما