«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ممکنه سبک بعضی نمایشها سلیقه شما نباشه ولی پسند مادر، پدر، مادر بزرگ و پدر بزرگ شما باشه و چه ساعت خوشی بهتر از تماشای تیاتر با خانواده، دو سال پیش این نمایش رو با مادر گرامی ام تماشا کردیم و آقای ملکی نویسنده و کارگردان ارجمند نمایش با مهربانی و به احترام مادرم ما رو به بالای مجلس دعوت کردند و خنده های مادرم در طول نمایش خاطره خوشی شد برایمان، فرصتها می گذرند و امروز امکان تماشای نمایش با مادرم نیست، شما از فرصتتان استفاده کنید.
به نظر این دور آخر اجرای نمایشه، پیش از این به نمایش دسته بندی کودک نرفته بودم، با شناختی که پیارسال از کارگردان ارجمند نمایش روی دیوار داشتم که در طرف درست وقایع ایستادند (با پذیرش هزینه اش و به بهای از دست دادن بخشی از سرمایه شان) به تماشای اجرایشان رفتم، تجربه بسیار دلنشینی بود هم ملاقات این مرد شریف، هم تماشای اجرای از تمام جوانب دقیق، کامل و ارزشمندشان و هم شریک شدن در هیجانات و احساسات بچه ها در سالن نمایش کانون : ))
سلام و درود. بله دور آخر اجرامونه. افتخار دادین برای دیدن تئاتر کتابخورها تشریف آوردین . من فقط کاری که به نظرم درست بود رو انجام دادم. امنیت مخاطب چه روانی و چه جانی به هر چیزی اولویت داره. امیدوارم کودکان ما و کودکان هیچ سرزمین دیگه ای همچین شرایط ملتهبی رو تجربه نکنن. دیدار شما باعث خشنودی منه و به بنده لطف دارین.🙏💐
اگه تو این سه روز به تماشا برید کیف تماشای درخت تمام شکوفه ی جلوی سالن هم نصیبتون میشه، اگه با دوستانتان هم قرار گروهی بذارید که میشه نور در نور در نور : ))
اگه تو این سه روز به تماشا برید کیف تماشای درخت تمام شکوفه ی جلوی سالن هم نصیبتون میشه، اگه با دوستانتان هم قرار گروهی بذارید که میشه نور در نور در نور : ))
یک هفته هست که لرز داریم (منظور از لرز ترس نیست جنبشه)
بیش از چهار دهه در تب هستیم و «به تب عادت کردیم» ولی «لرز رو عادی انگاری نکنیم»
در این مدت برخی دوستان نوشته هایی رو به اشاره و کنایه مناسب شرایط روز روی دیوار نوشتن که انتظار هم همین بود و هست
به نظرم اجرای نمایش توی این شرایط «عادی سازی» و مناسب نبود ، تماشای اجرا رو داوری نمی کنم ولی نوشتن نقد و نظر در مورد اجراها «عادی انگاری شرایط» بود ، در این مورد انتظار «دیوار سفید» بود و هست
دل نوشته استاد علی نصیریان به مناسبت روز ملی سینما
«دیدید آخرش آرتیست شدم»
یادش بخیر سینما "نور" تو "امیریه"، "میهن" چهارراه "حسن آباد"، "رکس" و "ایران" تو "لاله زار"
ده، دوازده سالم بود
میومدم خونه ادای آرتیستها ... دیدن ادامه ›› رو در می آوردم
دیدید آخرش آرتیست شدم
اما خوشحالم که تونستم به خواست دلم و با انگیزه غریزه بازی زندگی کنم
و حاصل کارم بی بار و بر نبود
لذت بزرگ زندگی من بازی در تئاتر و سینماست
روز ملی سینما مبارک
با نوشته های خانم بهروزیان از نکات نمایش که قدردان نوشته هاشون هستم دیروز برای بار دوم نمایش رو تماشا کردم که گویا خودشون هم در سالن بودن، به نظرم در نقدها و نوشته های این صفحه حق مطلب در مورد بازی درخشان خانم صمدی ادا نشده، دیروز که ردیف دوم بودم حرارت بازی ایشون رو در ۱۰ دقیقه یک ربع آخر اجرا حس کردم و این پرسش برام شد که کدوم بازیگر خانم ما بهتر از ایشون می تونست این نقش رو بازی کنه ؟
کم سعادتی من بوده ندیدمتون من ردیف یک صندلی ٥ بودم🙏🏻🌹
هیچ کس!
بازی ایشون به زیبایی، تسط کامل سرشار از احساس و با هماهنگ کامل با سایر هنرمندان بود.
صندلی ۱ بودم و سعادت داشتم شما رو دیدم، با دو همراهتان ابتدا صندلیهای ۱و۲و۳ بودید و دو صندلی جابجا شدید، با عکسی که خانم ملانقطی در همین برگه گذاشته حدس زدم شما باشید ولی مطمئن نبودم و آشنایی و سلام ندادم، شاید وقتی دیگر : ))
با این حساب در روز خرید بلیط آن رقابت نفس گیرم برای خرید بلیط صندلی ۱ ردیف ۱ با شما یا یکی از همراهانتان بوده که باختم ولی بازی نیمه دوم هم داره که نیمه ی کاپیتانهاست : ))
صندلی ۱ بودم و سعادت داشتم شما رو دیدم، با دو همراهتان ابتدا صندلیهای ۱و۲و۳ بودید و دو صندلی جابجا شدید، با عکسی که خانم ملانقطی در همین برگه گذاشته حدس زدم شما باشید ولی مطمئن نبودم و آشنایی ...
کاش می دیدمتون ،همراهم خانم تانیا و جناب دکتر آرمین بودن به همراه دیگر دوستان تیوالی و دوست خودم که بار اولش بود ،البته من یکشنبه هم بلیط دارم ردیف ١ صندلی ١١ امیدوارم شما در نیمه دوم ردیف اول سمت چپ البته بلیط تهیه کنید😇
کاش می دیدمتون ،همراهم خانم تانیا و جناب دکتر آرمین بودن به همراه دیگر دوستان تیوالی و دوست خودم که بار اولش بود ،البته من یکشنبه هم بلیط دارم ردیف ١ صندلی ١١ امیدوارم شما در نیمه دوم ردیف اول ...
نوشته های دو گرامی رو هم می خونم فرصت آشنایی با ایشون رو هم از دست دادم و حسرتم سه برابر شد، این اولین بار بعد از نمایش «هزار شلاق» بود که اجرایی رو دو بار تماشا کردم و بار سومی در کار نیست ولی تا پایان اجرای چهارسو نوشته ها رو خواهم خوند. گویا با گروه اجرایی در ارتباط هستید بی زحمت سلام گرم و سپاسم را به همگی به ویژه خانم صمدی برسانید.
نوشته های دو گرامی رو هم می خونم فرصت آشنایی با ایشون رو هم از دست دادم و حسرتم سه برابر شد، این اولین بار بعد از نمایش «هزار شلاق» بود که اجرایی رو دو بار تماشا کردم و بار سومی در کار نیست ولی ...
اگه دوست دارین برای بار سوم بلیط من تقدیم شما!
امیدوارم به زودی ببینمتون چشم حتماً البته جناب برهمنی همه کامنتها رو می خونن🌹🙏🏻
اثری که دیشب تماشا کردم، امروز تا ظهر نقدها و نوشته های کاربران را خواندم و لذت بردم و بدون شک دست کم تا دو روز دیگر درگیر پیچیدگی ها و گره ها و نکاتش خواهم بود برایم بسیار ارزشمند است.
موانع عبور دو دسته هستند، خود ساخته و دیگران ساخته که خود ساخته ها بیشتر ذهنی هستند و چون موانع را ۸ بازیگر خودشان در مسیر عبورشان قرار می دادند آنها را خود ساخته می دانم، منظور از قطعات کوچکی که در مسیر قرار داده می شدند و مانعی برای عبور نبودند ولی با سقوطشان موجب درنگ و به هم خوردن تمرکز عبورکنندگان بودند را کارهای اضافه و حواشی های خود ساخته می دانم ولی به نظرم صداهای نویزی که می شنیدیم و آنها هم موجب مکث عبور کنندگان بود دیگران ساخته بودند. اجرا با ایده ای ساده ولی خلاقانه بود.
من جمعه این کار رو دیدم و کار از هر حیث اثر با کیفیتی نبود
ولی
درباره نظرات، از جناب سیامک صفری اصلا این قبیل دغدغه ها برنمیاد،
ذوق هنرجوها روز جمعه برای من عجیب بود، لذت عجیبی از روی صحنه بودن کار استادشون میبردن، شبیه به این واقعه رو در کار آقای ایوب آقاخانی دیده بودم، تعدای از حضار هنرجوها و خانواده شون بودن، شور و شوق عجیبی وجود داشت در عین وجود مشکلات بگونه ای که حداقل ۱۰سبد گل بین تماشاگرها وجود داشت تا بعد از خاتمه اجرا تقدیم عوامل اجرایی کنن!
در عین حال نسل جدید هم نسبت به کرسی نشاندن رای و نظرش بسیار پیگیر است که نشانههاش رو در بخش نظرات و ستارههای اثر میتونیم مشاهده کنیم.
من جمعه این کار رو دیدم و کار از هر حیث اثر با کیفیتی نبود
ولی
درباره نظرات، از جناب سیامک صفری اصلا این قبیل دغدغه ها برنمیاد،
ذوق هنرجوها روز جمعه برای من عجیب بود، لذت عجیبی از روی صحنه ...
روبرو بیمارستان آبان ی دکه گل فروشی بود سر تایم این کار کلا گلاش تموم شد اینقد که خانواده و دوستان عوامل پیگیرن .
[ دوست عزیز و تماشاگر ارجمند نمایش تاکسیدرمی ]
به پشتوانه ی حمایت های بی دریغ و خالصانه ی شما توانستیم فصل نخست اجراهای خود را با سربلندی در مرکز تئاتر مولوی به پایان برسانیم و این الطاف مهربانانه ی شما بود که ما را بر آن داشت تا فصل تازه ی اجراهای خود را (از 16 خردادماه) در پردیس تئاتر شهرزاد آغاز نماییم.
...
لینک پیوست شده به این پیام، هدیه ی کوچکی است از طرف گروه نمایش تاکسیدرمی. پاینده باشید. https://drive.google.com/file/d/1k1nBkIBrbAuY2A0jjSn_31NxHSgS0vhk/view?usp=sharing
...
آقای ملکی ۲۸ ساله و بااین سن سابقه بسیار خوبی در نویسندگی و کارگردانی نمایشهای آیینی و سنتی دارند (پروفایلشان را مرور کردم)، دوستان تیوالی در نظرهایشان به سبک نمایش ایشان توجه کنند، باید میراث فرهنگی و هنری مان را پاس بداریم و از کسانی مانند ایشان که دراین زمینه فعال هستند حمایت کنیم، نمایشهای سیاه بازی و تخت حوضی با قدمت چند صدساله و به روایتی چند هزارساله برای شادی آفرینی همراه با نقد جامعه و کنایه زدن به حکام بوده و نمی توان انتظار محتوای نمایشهای سبکهای دیگر را داشت، در تماشای این نمایش کمترین احساس لودگی نداشتم که مرز بین این سبک نمایش و نمایشهای کوچه بازاری (آزاد) است. تماشای این سبک نمایشها به اتفاق پدر مادرها و پدربزرگ مادربزرگها لذت چند برابر دارد.
ساعتی خوش با تماشای نمایش شما به اتفاق مادرم، سپاسگزارم و امیدوارم در زنده کردن سبک نمایش سیاه بازی و تخت حوضی موفق باشید، منتظر کار بعدی شما هستم، مجلس گردن گیری را هم تماشا خواهم کرد.
ساعتی خوش با تماشای نمایش شما به اتفاق مادرم، سپاسگزارم و امیدوارم در زنده کردن سبک نمایش سیاه بازی و تخت حوضی موفق باشید، منتظر کار بعدی شما هستم، مجلس گردن گیری را هم تماشا خواهم کرد.
ارادت و سپاس فراوان
خداروشکر که راضی بودید
سایه مادر مستدام
✨
جهت اطلاعتون عرض می کنم:
نمایش مجلس گردن گیری در اصل همون نمایشنامه مضحکه سیاه هست که بر حسب اتفاق هر دو اجرا همزمان شده با هم و ناچار به تغییر نام شدیم.
البته سبک کارگردانی و جزئیات متن با هم متفاوت هست