در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال عطیه عابدین | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:21:02
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بعد از مدت‌ها یک کار درام کلاسیک دیدم‌ و بسیار لذت بردم. دکور، نور، لباس، موسیقی همگی منسجم و عالی بودن. نمایشنامه خطی هست که مشخصه تمام کارهای درام کلاسیک هست پس اگر انتظار فراز و فرود زیاد دارید احتمالا خسته بشید. در خصوص بازی‌ها باید بگم بعد از مدت‌ها دیدن دوباره رحیم نوروزی نازنین روی صحنه لذت‌بخش بود اینقدر که همیشه جوری نقش رو برای خودش می‌کنه که مخاطب اصلا احساس نمی‌کنه شاهد دیدن یک بازی هست. امین میری هم عالی ظاهر شد و در نهایت دیدن جناب ابراهیمی عزیز با اون صدای گیرا و فوق‌العادشون بسیار بسیار به زیبایی نمایش افزوده بود. من از دیدن کار لذت بردم و به نظرم بسیار شسته و رفته و یک‌دست بود.
امشب کار رو دیدم. دکور، نور و موسیقی همگی عالی بودن و بسیار هماهنگ که منجر به خلق یک کار منسجم شده بود. بازی نگار تخت‌کش‌ها و پردیس جلالی فوق‌العاده بود و به زیبایی تونسته بودن نقش جوانی شخصیت‌ها رو با همون هیجان و شور بدون افتادن ریتم به اجرا در بیارند.
در خصوص نمایشنامه، قسمت اول که نوشته ایبسن هست شاید بشه گفت از لحاظ بیان جزییات دقیق‌تر عمل کرده و حالا در این نمایش ما با قسمت دوم با شخصیت‌ها بعد از ۱۵ سال مواجه می‌شیم، دست گذاشتن روی این نمایشنامه و اجرای اون به نظرم کار جسورانه‌ای بود که بابت این موضوع به محسن علیخانی عزیز خیلی تبریک می‌گم، موضوع شاید در سالیان گذشته نوشته شده ولی دغدغه‌ی نهفته و بیان نشده جامعه‌ی فعلی ماست، اهمیت واقف بودن زنان نسبت به حقوق خود، اهمیت استقلال هویتی و مالی و تاثیر آن بر روی زندگی افراد جامعه و تبعات آن به زیبایی بهش پرداخته شده بود و برای من موضوع با اهمیت دیگر پرداختن و تاکیید به مکالمه بود، حرف زدن و شنیدن و شنیده شدن که امروزه شاید خیلی کم شاهدش باشیم و مشکلات زیادی رو همین موضوع ایجاد کنه، به صورت کلی من نمایش رو دوست داشتم و خیلی خوشحالم که به این موضوع پرداخته شد، تنها نکته‌ای که ممکنه به نظر بیاد در جاهایی ممکنه بیان موضوع حقوق زنان گل‌درشت به نظر بیاد یا شاید کمی افراطی که دوتا مسئله در این خصوص وجود داره زمانی که این نمایشنامه نوشته شده context موجود ایجاب می‌کرده بیان این مدل رو و از طرفی به نظر میاد نویسنده اصلی رگه‌هایی از گرایش به چپ رو داشته که اونم باز باتوجه به زمان قابل درک هست چون در اوج خودش بوده. این رو نوشتم برای اینکه گارد نگیرید در مقابلش اتفاقا جالبه که ببینید از چه مسیر دوری حرکت کردیم و به امروزی رسیدیم که از اون شوری شور فاصله گرفتیم.
از تمام تیم اجرایی خیلی ممنونم

پی‌نوشت: یادم رفته بود چقدر صندلی‌های تماشاخانه ایرانشهر ناراحته که خداروشکر امشب با بند بند وجودم مجدد به یاد آوردم.
امیرمسعود فدائی و محمد فروزنده این را خواندند
پردیس جلالی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
همین اولش این رو تاکیید می‌کنم که چیزی که می‌نویسم نظر شخصی هست و قطعا می‌تونه برای سایر عزیزان متفاوت باشه.

این کار رو به خاطر نمایشنامش انتخاب کردم که در ژانر کمدی سیاه هست با دیدن ژانر انتخاب شده در تیوال هم که خورده کمدی و درام به نظرم اومد پس الهام گرفته شده نزدیک هست با اصل اثر. اما امشب که کار رو دیدم خب به نظرم الهام از نوع خیلی دور بود.

کار برای من حقیقتا خیلی زیاد یادآور کارهای مناسبتی صدا و سیما بود که وقتی به یک شهادت می‌رسیدیم باید کار کمدی رو درام می‌کردن به زور، از نظر من کار درام نبود یک کار کاملا ایرانی و کمدی که سعی می‌کنه شعارهایی رو در لحظاتی به صورت جدی بیان کنه صرفا، اینقدر وزن کمدی کار زیاد هست که حتی نزدیک به درام هم در نیومده و صرفا شما شاهد یک سری دیالوگ هستید که بیان می‌شه که به شدت در سطح هست و اینقدر عجله وجود داره برای ادامه شوخی‌ها و نیافتادن ریتمی کمدی که اساسا تند تند فقط دیالوگ‌های گل درشت درام و پندگونه رو می‌شونی تا زودتر تموم بشه. کار نه نورپردازی داره و نه صحنه‌آرایی، بازی بازیگران برای یک کار کمدی براساس بازخوردی که من توی سالن از مخاطب دیدم به نظر خوب بود و دوست داشتند، در کل من کار رو دوست نداشتم از هیچ نظری ولی اگر شما دنبال یک کار کمدی هستید که حداقل محتوا داشته باشه قطعا بهتون پیشنهاد می‌کنم مجدد این رو می‌گم که من نظرم رو به عنوان کسی که اصلا مخاطب کار کمدی نیستم و کمدی رو ... دیدن ادامه ›› از همون نوع تلخش و اونم خیلی ظریف دوست دارم بیان کردم و بنابراین فکر می‌کنم از ابتدا اصلا مخاطب هدف کار من نیستم و برای همین نظرم مشمولیت زیادی نخواهد داشت مگر اینکه شما هم مثل من خیلی آدم کمدی دوستی نباشید. تیم اجرایی در هر حال زحمت کشیده بود و خیلی از افراد دوست داشتند و لذت بردن و مجدد از نوع عکس‌العملشون در زمان اجرا و بعد از اون میتونستی بفهمی.
سپهر، امیرمسعود فدائی، حسین بهمنش و محمد فروزنده این را خواندند
علیرضا تابش این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب اجرا رو دیدم و دوست داشتم، بازی ابر برخلاف چیزهایی که خوندم توی نظرات شباهتی به بازی‌های حداقل در رسانش نداشت و شاید بشه گفت جاهایی رگه‌هایی از تاترهای قبلیش رو میشد دید ولی نه اینقدر که بعضی از دوستان گفتن. تسلطش در صحنه‌گردانی خیلی خوب بود. خانم نقوی عزیز رو بسیار دوست داشتم و به نظرم عالی بودن. تمام اجزای کار کنار هم به خوبی قرار گرفته بودن و از نظر من این موضوع به دلنشین‌تر شدن کار کمک زیادی کرده بود.

چندتا موضوع:
- اجرا بدون تاخیر شروع شد و بسیار مرتب، من شخصا از تیم اجرایی خیلی زیاد تشکر دارم که ایستادن جای درست و اجازه ورود بعد از شروع رو تحت هیچ شرایطی نمی‌دن، در نهایت ما در شهری زندگی می‌کنیم که ترافیک و جای پارک دو مشکل همیشگی و هر روز ماست و نمیشه گفت یهو اتفاق می‌افته که بخواید شوکه بشید.

- اینکه خارج از ظرفیت بلیط فروشی انجام نمیشه مجدد برای من خوشایند بود چون هنوز هم این موضوع برام قابل درک نیست چرا باید اصلا این کار انجام بشه و از همون سالی که شروع شد از نظرم اشتباه بود و هست.

- در خصوص موضوع نمایش: کار یک اقتباس میشه خوب از داستایوفسکی بود و اگر اثر اصلی رو بخونید ... دیدن ادامه ›› می‌بینید که خروجی خوب بوده، اساس نمایشنامه بر محوریت رنج و تنهای انسان، ناگفته‌ها، نرسیدن‌ها، گناه و پشیمانی و پایانی در ابهام هست تقریبا میشه گفته نمایش از دل زندگی انسان اومده بیرون، درون مایه‌ی زیست بشر و یک نمای اکسپوز شده رو نمایش میده، حتی تاثیر حرف‌ها، صداها، خشونت در لحن و کلافگی همگی متصل هستند به واقعیت و نمایش تمام این زوایا در یک مونولوگ واقعا زیبا بود و من به عنوان یکی از طرفداران مونولوگ بی‌نهایت لذت بردم و مجدد تاکید می‌کنم که به نظرم صابر ابر خیلی خوب درخشید و از پسش براومد.

تنها پیشنهادم به دوستان اینه، لطفا قبل از اینکه بلیط تهیه کنید، در خصوص ژانر کار، نمایشنامه کمی تحقیق کنید تا شاید کمتر اذیت بشید.
سکوت، سکون، تکرار: به نظرم کل نمایشنامه در همین سه واژه خلاصه شده همونطور که سایر عزیزان هم اشاره کردند. دیالوگ‌های اغلب تکراری، نامفهوم یا حتی شاید گاهی به نظر بی‌معنا در حقیقت بازتابی از ناتوانی انسان در بیان حقیقت یا معناست. نمایش قابیست از وضعیت پوچی و بی‌معنایی زندگی انسان در عصر حاضر، نوعی از سرگردانی محض.

برای من نمایش بی‌نهایت دوست داشتنی بود و بسیار لذت بردم از دیدن همچین کار بی‌نظیری که به تمام عناصرش در کنار هم به درستی و اندازه قرار گرفته بودند. کارگردانی، صحنه‌پردازی، نور، صدا، بازی‌ها به طور مشخص شیوا مهرجو همگی عالی بودند. خوشحالم که این اجرا رو دیدم و باعث یک تلنگر دوباره شد.

تنها توصیه‌ای که برای عزیزان دارم اینه که حتما بخونید هم خلاصه داستان رو، هم نوشتار کارگردان و هم نظرات سایر دوستان رو که بدونید قرار هست چه کاری رو در چه فضایی ببینید، متاسفانه امشب چندین نفر در وسط اجرا سالن رو ترک کردند درحالیکه به نظرم اگر از اول با آگاهی انتخاب کنید لازم نیست در حین اجرا به خاطر اینکه براتون نمایش قابل لمس نیست بخندید و حرف بزنید و منجر بشید به از بین رفتن فضایی که برای ایجادش خیلی زحمت کشیدن و در نهایت سالن رو ترک کنید.

امشب نمایش رو دیدم و دوست داشتم به صورت کلی، متن سعی کرده بود ساده و روان باشه، بازی بازیگرها خوب بود و بهم چفت شده بودن و اون حس کلاس رو می‌گرفتی ازشون قشنگ ولی شخصیت‌پردازی به نظرم در سطح بود یعنی تو خیلی عمیق با شخصیت مرجان نمی‌تونی ارتباط بگیری که اون درد یا غمی که داشت بتونی بفهمی. شخصیت امید هم همینطور بود نمی‌تونستی باهاش عمیقا همذات‌پنداری کنی و بگی آخ همینه. شخصیت و حس‌ها در سطح حس منتقل می‌شد.
اما در خصوص موضوع نمایش باتوجه به اینکه مهاجرت الان موضوعی هست که دغدغه‌ی اکثریت هست خب میشه گفت موضوع روز بود ولی من شخصا به عنوان مخاطب اغراق و شعارزدگی رو احساس می‌کردم چون کفه به سمت این بود که بگه هیچ جا وطن نمیشه و من این قسمت رو دوست نداشتم حقیقتا و ترجیح میدادم اگر شخصیتی داریم که وایمیسته در سمت بمان و پس بگیر، یک شخصیت هم اون سمت وایستا که هرچه سریعتر برو به زندگی و آرزوهات برس چون در نهایت مهاجرت میتونه برای هرکسی خوب و بد باشه و یک انتخاب کاملا شخصی هست.
بعد از سال‌ها دوری از تئاتر، تصمیم گرفتم بازگشتم را با هدیه‌ای خاص به خودم جشن بگیرم؛ نمایشی از کامو. دیروز اجرای سوءتفاهم را دیدم، بازی‌ها، نورپردازی، صدا، صحنه و طراحی لباس، همگی در هماهنگی کامل بودند و فضایی خلق کردند که به طور کامل درگیرم کرد.
اگر کارهای دیگه کامو رو باهاش آشنا باشید، نمایش سوتفاهم بیشتر شبیه به تصویری متراکم از زندگی پیچیده انسان هست که با یک ظرافت بی‌نظیر و فلسفی، مفاهیمی مثل عادت، پوچی، آزادی و مسئولیت را به چالش می‌کشه. برای من، این اثر چیزی بیش از یک داستان تراژیک بود، انگار کامو می‌خواست آینه‌ای مقابل انسان امروز قرار بگیره.
بعد از نمایش، به این فکر می‌کردم که چقدر این نمایشنامه با وضعیت زیست فعلی بشر در عصر تکنولوژی همخوانی داره. عادت‌ها و تکرارهایی که به شکل مکانیزم دفاعی در برابر دردها و رنج‌های زندگی بدل شدند. در این روزگار، ما اغلب شبیه ماشین‌هایی بی‌روح و سرگردان هستیم که در تکرار بی‌پایان زندگی گیر کرده‌ایم. به نظرم سوءتفاهم تنها یک تراژدی انسانی نیست، بلکه یک بیانیه فلسفی هست که تماشاگر را به بازنگری در ماهیت زندگی‌اش دعوت می‌کنه

در خصوص نقش‌آفرینی بازیگران هم همگی عالی بودن ولی بازیگر نقش مارتا و خدمتکاری که نمودی از خدا بود بی‌نظیر و ... دیدن ادامه ›› درخشان بودن.

«هیچ چیز در این جهان وجود ندارد که بتواند این درد را تسکین دهد. هیچ چیز. نه عشق، نه نفرت، نه امید، نه حتی ناامیدی. ما تنها هستیم، کاملاً تنها. و این تنها بودن، این تنهایی بی‌پایان، چیزی است که باید با آن زندگی کنیم. ما محکوم به زندگی هستیم، حتی وقتی که زندگی معنایی ندارد.»
در یک کلام کار برای من خیلی دلنشین و دوست داشتنی بود.

به دعوت یکی از دوستان به دیدن نمایش رفتم و از همون بدو ورود که با گروهی از دختران در حال بازی در زنگ تفریح مواجه شدم انگار یک حس نوستالژی در من زنده شد و باعث شد در تمام طول اجرا فراموش کنم که من یک بیننده هستم انگار تمام این دختران از کسانی بودن که روزی در مدرسه دیده بودم و باهاشون زندگی کرده بودم.
حتی داستان‌ها و بحث‌های مطرح شده کاملا آشنا بود، اتفاقاتی که بعضا در مدارس میافته و استرس و اضطرابی که در پی اون به وجود میاد همه آشنا بود.

یکی از ارزشمندی‌های این نمایش به نظرم به اندازه بودن همه چیز بود شاید برای منی که این فضا رو تجربه کردم خیلی از ایرادات راحت تر به چشم بیاد ولی همه چیز خیلی منسجم در کنار هم قرار گرفته بود، از دکور ساده و در عین حال کاربردی تا اجرای خیلی خیلی خوب بازیگرانی که به نظرم عالی ظاهر شدن و حقیقتا فراتر از انتظار بودن.

خسته نباشید اساسی میگم به کل تیم اجرایی و شاید تنها نکته‌ای که بتونم بگم میتونست بهتر باشه در خصوص پایان کار بود.

پیشنهاد میکنم حتما به دیدن کار برید مخصوصا در وضعیت کنونی چون حس خوشایند بعد از اجرا میتونه خستگی و کدری یک روز رو از بین ببره.
ممنون که مارو تماشا کردین ❤️
۲۹ آبان ۱۳۹۸
ممنون از محبتتون
۳۰ آبان ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کار رو به شدت دوست داشتم ، نمایشنامه خیلی منسجم و دقیق بود و باعث میشد فکرتون درگیر بشه ، بازی ها خیلی خوب بودن و در خصوص جناب رحیمی باید بگم که عالی بودن ، طراحی صحنه و لباس خوب بود ، موزیک خوب بود فقط بعضی مواقع صداش سوار بر صدای بازیگر میشد . صندلی های سالن حافظ اصلا خوب نبودن ، برنامه با تاخیر کمی شروع شد ،‌ صادقانه بگم که عشق کردم با دیبا سرخوش فسقلی .

برای من یک بار دیدن این کار کافی نبود چون احساس میکنم خیلی از قسمت ها رو وقتی ذهنم درگیر قسمت قبلی بود از دست دادم و دوست دارم کار رو یک بار دیگه ببینم .

در طول اجرا سکوت بود و ممنونم از همه تماشاچیا عزیز که رعایت کردن فقط اینبار متاسفانه صدای ناخوشاید از اتاق صدای بالای سالن بود که دوستان عزیز اونجا مشغول گفتمان بودن ولی زمزمه هاشون در سالن و در حین سکوت بازیگران مشخص بود امیدوارم که متوجه این مورد بشن و دیگه تکرار نکن.

حقیقتا از آقای دژکام انتظار بیشتری میرفت ، هیچ چیزی به اسم دکور وجود نداشت و این نقطه ضعف بزرگی بود به نظرم مخصوصا برای نمایشنامه هایی از این دست که کلاسیک هست دکور میتونه خیلی تاثیر گذار باشه که متاسفانه گویا گروه اجرایی نظرشون مخالف بوده با من ، طراحی لباس به نظرم متوسط بود و می تونست خیلی بهتر باشه همونطور که جناب جعفریان اشاره کردن لباس نوازنده خانم خیلی زیبا بود و با اون نورپردازی صحنه خیلی قشنگی رو به وجود آمد، موزیک رو دوست داشتم ، حرکات رو خیلی درک نکردم که با چه تفکری طراحی شده بود ، بازی ها هم چیزی برای گفتن نداشتن و در حد معمول و متوسط بودن . در کل از نمایشی به اسم مکبث انتظار بالایی داشتم ولی کار ریتمش به شدت کند بود و همین باعث میشد ناخودآگاه هی به ساعت نگاه کنید و منتظر پایان باشید. نمایشنامه هم به نظرم خیلی منسجم نبود شایدم به خاطر مدل اجرا این حس به من داده شد . در کل کار متوسط بود و با احترام به تیم اجرایی اگر نبینید هم چیز خاصی رو از دست نمیدید ولی با قیمت ۳۰ تومان و در صورتی که زمان دارید به نظرم بد نیست برید ببینید شاید نظر شما متفاوت باشه .

یه چیز هیجان انگیز هم این بود که در طول اجرا صدا از کسی در نیومد :)
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در یک کلمه کار به شدت ضعیف از همه نظر ، جیزی که شما اینجا به عنوان خلاصه میخونید چیزی نیست که اصلا تونسته باشن حتی بهش نزدیک بشن که کسی که خلاصه رو نخونده باشه بتونه بفهممه داستان چی هست اینقدر که سردرگم میشید ، بازی خاصی وجود نداشت فقط حرکات نرم رو مشاهده میکردید ، توی اجرا به جای بازیگران مرد از صدای کس دیگه ای استفاده شده بود ولی بازیگرای مرد روی همون صدا مجدد صحبت میکردن که برای منی که ردیف اول نشسته بودم و دوتا صدا رو میشنیدم با تاخیر اصلا خوشایند نبود و خودش باعث حواس پرتی میشد. حرکات نرمی که انجام میشد به شما هیچ حسی نسبت به اینکه فکری پشتش هست ، گروه موسیقی به نظر میومد اصلا تمرین نکردن با هم اینقدر که عدم هماهنگی قسمت کوبه ای در نوع خود فاجعه بود اونم به اون میزان که کاملا از ریتم خارج میشدن و باهم نمیتونستن سر ضرب بنوازن .
همه اینایی که گفتم بالا در همون کلمه اول ضعیف خلاصه میشد ولی موضوعی که به شدت من رو عصبانی کرد :

بنده ردیف اول باکس A صندلی ۱ و ۲ رو خریداری کردم وقتی ورود دادم دیدم که ۲ نفر دیگه جای ما نشستن که مشخص بود مهمان هستن چون قبل از ورود عموم وارد شده بودن با توجه به اینکه مهمان بودن و قاعدتا در جریان هم نبودن بنده مزاحم اون ۲ نفر نشدم و به کسی اونجا ایستاده بود مورد رو گفتم ایشون گفتن چند لحظه منتظر بمونید الان درستش میکنم این چند لحظه تا جایی طول کشید که کل افرادی که بلیط خریده بودن وارد شدن و نشستن و من و همراهم کماکان ایستاده بودیم مجدد به فرد دیگه مورد رو گفتم ایشون گفتن که الان این پروسه الان و الان بییشتر از ۱۰ طول به انجامید و بعد اون فردی که اول در جریان قرار گرفته بود فرمودن میشه لطفا بشینید ۲ تا صندلی آخر و گوشه ردیف یک دقیقا قسمت ورودی که طبیعتا پاسخ من منفی بود اصلا نمیدونم چرا به خودشون اجازه دادن همچین خواسته ای رو ... دیدن ادامه ›› مطرح کنن به کسی که بلیط تهیه کرده یکی از همکاراشون رو صدا کردن ایشون تشریف بردن به مهمانی که جای من نشسته بودن مورد رو توضیح دادن و خواهش کردن که جابه جا بشن روی اون صندلی گوشه ای ها تا ما سر جامون بشینیم که در کمال تعجب اون خانم و همراهشون که شاید جالب باشه بدونید خانم ملانی مثلا معروف و هنرمند بودن گفتن خیر ما اون گوشه نمیریم و خیلی شیک نشسته بودن و ما هم ایستاده نظاره گر این شاهکار بودیم ، مجدد از کس دیگه ای که باکس وسط نشسته بودن درخواست کردن برن گوشه تا خانم ملانی رو بیارن وسط که اون آقا هم خوشبختانه به حقشون کامل آگاه بودن و گفتن من بلیط خریدم و از جام تکون نمیخورم در نهایت یک نفر دیگه رو بلند کردن از ردیف اول تا این خانم و همراهشون افتخار بدن بعد از ۲۰ دقیقه از جای بنده بلند بشن برن بشینن باکس وسط تا من بتونم جایی که بابت پول دادم نه اینکه مفت و مجانی به خاطر دعوت یکی دیگه بیام بشینم.
این رو گفتم که بگم عزیزان ما این همه نقد میکنیم رفتار مردم عادی رو در حالی این خانمی که مثلا اسم خودشون رو گذاشتن نوازنده و هنرمند به قدری بویی از ادب و فرهنگ نبرده بودن که متوجه نبودن رفتارشون چقدر زشته و فکر میکردن چون مهمان هستن و به خیال خودشون معروف حق دارن که هرمدلی دوست دارن برخورد کنن و منی که پول دادم و جزو مردم عادی وظیفم هست که یک لنگه پا وایستم منتظر ایشون .

برای تمام افرادی که درگیری این پروسه هم بودن به شدت متاسفم که این مسائل پیش اومدن

کارگردان در انتها گفتن نظرتون در دیگر سایت های محترم بنویسید ولی از اونجایی که دیگر سایت های محترم نظرات رو فیلتر میکنن ترجیح دادم علاوه بر اونجا اینجا هم ثبت بشه .
چند بار متنی نوشتم و قبل از ارسال پاک کردم
فقط میشه متاسف بود. برای همه چی
۰۸ فروردین ۱۳۹۸
مریم جان واقعا که آبروریزی هست ولی مشکل من فقط برخورد مسئولین نبود همونطور که خودتون هم نوشتید خانم کردا چندین بار جابه جا شدن چون میدونستن که اونی که بلیط خریده حق داره بشینه سر جاش و بی برنامگی ربطی به بیننده نداره ولی متاسفانه اینقدر برخورد این خانم زشت بود که من شوکه شدم اصلا واقعا چرا باید یک نفر فکر کن در جایگاهی هست که من باید وایستم و ایشون بشین و بعدم که باید بلند شن با یک نگاه از بالا به پایین من رو نگاه کنن که چرا من رو بلند کردید میدونید متاسفانه دچار توهم شدن یک سری از افراد در حالی که همه جای دنیا الویت و حق با اونی که از جیبش هزینه کرده
۱۶ فروردین ۱۳۹۸
دقیقا عطیه جان
مایه تاسفه
۱۶ فروردین ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کلا پارسا پیروزفر با ماتریوشکا کاری کرد که به این راحتی دیگه آدم نمیتونه ازش کار قبول کنه ، ریتم داستان کند بود ولی مکس بین صحنه ها که مثل همیشه با موزیک های فوق العاده پر شده بود رو دوست داشتم کلا به نظرم خیلی خوش سلیقه ان در مورد موسیقی . بازی ها واقعا خوب بود هرچند که به شخصه دوست داشتم خودش نقش پررنگ تری داشت ، دکور و طراحی لباس هم به نظرم خوب بود.
در کل که به نسبت کارهای روی صحنه خیلی قوی و خوب بود و پیشنهاد میشه به شدت و به نسبت خود پیروزفر کمتر از انتظار

در پایان نگم براتون از تجربه تلخی که دوستان کناری بنده باعث شدن ، من واقعا هنوز درک نمیکنم اگر دوست نداریم کار رو ببینیم چرا میایم و بیخودی پولمون رو حروم میکنیم و فکر میکنیم بقیه هم حقی ندارن که اعتراض کنن اگر داریم با رفتارمون اذیتشون میکنیم و حقشون رو پایمال میکنیم.
۴ تا دانشجو تشریف آوردن و چون خارج از ظرفیت بودن دونفر کنار من و دونفر ردیف پشت نشستن از اول کار شروع کردن با هم صحبت کردن و بعد از تذکر اول صحبت بین ردیف ها تمام شد ولی خانم و آقایی که کنار بنده نشسته بودن از هیچ کاری دریغ نکردن ، خانم حالشون خوب نبود گویا ولی اصرار عجیبی داشتن توی سالن بمونن ، کفششون رو درآوردن برای مدتی (بوت بلند) که کلی صدا تولید کرد مجدد بعد از چند دقیقه تصمیم گرفتن بپوشن ، به کرات جابه جا شدن روی صندلی و پالتوشون رو از این ور به اون ور کردن در تمام این زمان با آقای کنار دستشون مشغول صحبت و توضیح در خصوص حال بدشون بودن ، تصمیم گرفتن برن بیرون از سالن ، مجدد برگشتن ... دیدن ادامه ›› و نشستن و اینبار با همراهشون شروع کردن اینستاگرام چک کردن و کامنت گذاشتن برای دوستاشون ، تمام این اتفاقات که در حال انجام بود به دفعات من تذکر دادم تا دیگه در مورد آخر که نشسته بودن جوک میخوندن و میخندیدن من بلند تذکر کردم و خانم با لحن کاملا غیرمحترمانه ای فرمودن خب حالا
اگر اون سالن مامور مناسب داشت باید این عزیزان رو بیرون میکرد و من هم حتما بلند میشدم و این خواهش رو میکردم ازشون ولی کسی نبود متاسفانه ، نکته جالب توجه اینه که تمام این اتفاقات در ردیف ۲ داشت میافتاد و من به شدت متاسفم شدم بیشتر برای این عزیزان مثلا دانشجو که باید موارد فرهنگی رو نه تنها رعایت کنن بلکه به بقیه هم منتقل کنن.
اینارو باید با یه گلوله خلاصشون کرد فقط
۰۶ فروردین ۱۳۹۸
بله گوشه بودم و متاسفانه این رو من هم نمیفهمیدم جناب دانش چون چیزی که مشخص بود اصلا تمایل نداشتن نمایش رو ببین ولی خواهش من نسبت به سکوت و یا ترک محل از نظرشون مسخره بود و تفکرشون این بود چون پول دادن میتونن بشینن اونجا و هر مدلی که دوست دارن برخورد کنن و بنده هم حق اعتراض ندارم
۰۶ فروردین ۱۳۹۸
من هربار که از سالن خارج میشم سردرد دارم به خاطر نور موبایل بعضی دوستان درک نمیکنمشون واقعا
۰۹ فروردین ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بعد از مدت‌ها دکور خوب دیدم ، طراحی لباس که معمولی بود و چیز خاصی نداشت ، استفاده از دوربین و تصاویر خوب بود ولی به نظرم هماهنگ نبود خیلی شایدم به نظر من اینجوری اومده

در خصوص بازی‌ها ، سعید چنگیزیان واقعا خوب بود ولی خانم رشیدی و احمدی متوسط بودن

در خصوص نمایشنامه می‌تونم بگم یکم برام گنگ بود تا آخرش که دقیقا چی رو میخواد منتقل کنه ولی بعد از تمام شدن نمایش و خوندن بعضی از نظرات دوستان با خانم پگاه عزیز که پیش‌تر کامل توضیح دادم همنظر هستم در خصوص اینکه نمایش در نگاه اول خیلی ساده بود یا حتی بیشتر اصلا به نظر حرف خاصی برای گفتن نداشت ولی اینجوری نبود اون تضاد بین احساس و عقل و صحنه‌ی آخر حرف‌هایی که از زبان کودکی که زده میشه که در حقیقت کودک درون مادر هست جالب بود.

در کل که الان می‌تونم بگم نمایش رو دوست داشتم و به همه تیم خسته نباشید می‌گم
دقیقا راس ساعت 12 باید رییس من زنگ میزد و در عرض 2 دقیقه دیگه بلیطی نباشه برای خرید بدشانسی از این بیشتر آخه .تمدید کنیددددددددددد لطفا
رئیستون رو اخراج نکنید یه موقع. چون اونایی هم که حاضر و آماده بالا سر خرید اینترنتی وایساده بودن هم نتونستن بلیط بگیرن.
۲۳ آبان ۱۳۹۷
آرزوی موفقیت دارم برای رئیستون :))
۲۳ آبان ۱۳۹۷
آخی چه بد شانس :(
۲۳ آبان ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به نظرم برای دیدن این کار سطح توقعتون اگر خیلی بالا نباشه از اول خیلی هم توی ذوقتون نمیخوره . قطعا همونطور که دوستان اشاره کردن طراحی صحنه و نبود موسیقی یکی از بزرگترین ایرادهای این کار بود ، نمایشنامه متوسط بود همونطور که توقع داشتم ، بازی ها هم به نظرم با کل پکیج ارائه شده کاملا متناسب بود فقط در خصوص اینکه بعضی ها اشاره کرده بودن به شوخی ها واقعا هرچی فکر کردم از نظرم اصلا شوخی خاصی مطرح نشد که بخواد حساسیت برانگیز باشه که اینجور دوستان نسبت بهش ناراضی بودن ضمن اینکه بالاخره همیشه قرار نیست کارها همه درام باشه ممکنه یک کار کمی هم توش شوخی داشته باشه که به نظرم مشکلی هم نداره .
در کل کار در سطح توقعم بود برای همین هم راضی بودم وقتی از سالن خارج شدم .

نمیدونم و نمیفهمم چرا اینقدر باید جبهه گرفته بشه در خصوص بعضی از افراد ، آقای افشاریان همونطور که شاید یک سری افراد بازیشون رو دوست نداشته باشن قطعا یه سری طرفدار هم دارن به نظرم بد نیست که اینقدر مطلق نباشیم که بخوایم مشخص کنیم کسی به درد کاری میخوره یا نه نهایتا میتونیم اگر سلیقمون نیست نبینیم . البته که هرچی با شرقی غمگین و علی عشقی من مشکل داشتم ولی واقعا این نمایش به نظرم اینقدر بد نبود که به ایشون انتقاد شده البته که این نظر منه و نظر سایر دوستان هم محترم.

یکی از نکات خیلی ناراحت کننده شیوه ای هست که تاتر شهرزاد پیش گرفته : از انحصاری کردن فروش بلیط کلیه اجراها در وبسایتی که که اصلا و ابدا ... دیدن ادامه ›› برای این کار مناسب نیست تا استفاده از میکروفن در تمام اجراها چرا واقعا اون حس و حال تاتر رو دارید از بین میبرید از گروه های اجرایی واقعا توقع میره که حداقل تلاش کنن برای جلوگیری از موارد این چنینی به شخصه واقعا نمیتونم تحمل کنم وقتی میرم تاتر تمام صدا رو از توی میکروفن بشنونم و کامل لحن و بیان و تن صدا بازیگر داره کنترل میشه که یه وقت صدا از توی میکروفن جیغ نشه خب چرا اینجوری کامل اون حس از بین میره توی همین نمایش که لحن ها همگی آروم بود اینقدر سعی میکردن آروم صحبت کنن به خاطر میکروفن که یه جاهایی که صدا قطع و وصل میشد منی که ردیف اول نشسته بودم هم صدای بازیگر رو به راحتی نمیشنیدم و این واقعا دردناک بود

یک نمایش ساده و روان ، انتظار پیچیدگی خاصی نباید داشته باشید و باهمین تفکر اگر نمایش رو ببینید قطعا لذت میبرید . اتفاقا برخلاف برخی از دوستان که معتقد بودن نمایش به خاطر سادگی و نداشتن درون مایه ی خاصی خوب نبوده به نظرم اتفاقا نمایش های ساده ای از این دست خیلی خوبه که اجرا بشه و بشه یه زنگ تفریح برای استراحت مغز ، نمایشنامه رو دوست داشتم ، بازی ها هم هرچند با توجه به سطح و پیشینه این بازیگران در سطح معمولی قرار میگرفت ولی طبیعی بود با توجه به نمایشنامه ، طراحی صحنه هم دوست داشتم برای کسایی که فیلم و سینما رو دوست دارن دیدن همون صحنه کلی لذت بخش بود.

در کل از دیدن این کار خیلی راضی بودم

پی نوشت :‌ گویا یک رسم جدید داره جا میافته اونم اینه که سالن نمایش میتونه مشخص کنه بلیط فروشی از چه سامانه ای انجام بشه که واقعا باعث تاسفه هرکاری باید در فضای مخصوص خودش انجام بشه ، اگر سالن نمایش رفته با یک سایت قرارداد بسته و هرکس بخواد اجرا کنه مجبوره با اون وبسایت همکاری کنه رسما زورگویی محضه امیدوارم که اجرا کنندگان محترم یک تصمیمی جمعی بگیرن در این خصوص که نخواد یک چیز منفی دیگه مثل خارج از ظرفیت بشه روال
البته من این نمایش رو تا حدی بالاتر از سطحی که توصیف کردین دیدم...اما اگر در اون سطح باشه شکست محسوب میشه چرا که اکثر افراد برا استراحت ذهنی دیدن یه کار کمدی رو ترجیح میدن که همزمان با استراحت بخندن ...زیاد بخندن و کمی غصه ها رو بشوره و ببره
۰۶ شهریور ۱۳۹۷
محمدرضا عزیز ،‌ حرف شما کاملا درسته ولی من این اجرا رو چند روز بعد از آهواره دیدم و خوب برعکس آهواره ،این نمایش به نظرم ساده بود و نمایشنامه پیچیدگی خاصی نداشت که بخواد ذهن رو خیلی درگیر کنه از این جهت و در مقام مقایسه استراحت ذهنی رو عنوان کردم وگرنه قطعا در حد نمایش کمدی نبوده .
۱۲ شهریور ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لطفا تمدید کنیددددددد
سلام. مونا احمدی و لیلی رشیدی دیروز توی استوری اینستاگرامشون خبر فروش سانس های پایانی این نمایش (۳۱ مرداد و ۱ شهریور) را گذاشتند و گفتند به هیچ وجه این نمایش تمدید نخواهد شد! چون از ۳ شهریور باید در جشنواره ای خارج از کشور نمایش جدیدی رو اجرا کنند
۲۵ مرداد ۱۳۹۷
ممنون امیر عزیز برای اطلاع رسانی
۲۷ مرداد ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این برنامه مسئول روابط عمومی نداره که مشخص کنه تمدید میشه یا نه ؟!؟!؟
فرزاد، میترا، جهان و عاطفه گندم آبادی این را خواندند
مرضیه و رضا تهوری این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب به تماشای این کار نشستم ، دکور ، موسیقی و طراحی لباس رو دوست داشتم . بازی های آقای آرا و خانم اسدی در سکوت خیلی خوب بود و کاملا حس رو بهتون منتقل میکردن در خصوص شهرام حقیقت دوست هم که به نظرم بی نظیر بود و ای کاش که بیشتر روی صحنه ببینیمش . اگر چه که با خوندن نظرات اینجا انتظار خیلی خیلی بیشتر از نمایشنامه داشتم ولی بازم در کل خوب بود و راضی کننده . دوستان عزیز اگر تحمل ریتم کند داستان و همینطور تم سیاسی اون رو دارید حتما بهتون پیشنهاد میکنم تشریف ببرید.

نکات حاشیه ای :

خانم عزیزی که ردیف ۲ صندلی ۱۷ نشسته بودید خیلی خیلی ممنون که با وجود تذکر بنده برای رعایت سکوت نگرانی خودتون رو از افتادن آقای حقیقت دوست از بالای صندلی و همینطور عدم صحبت کردن در صحنه پایانی چندین و چند مرتبه به صورت پشت سرهم و با صدای بلند تکرار کردید و همینطور اصلا از صحبت کردن در سکوت بین پرده های داستان دریغ نکردین و بنده و سایرین رو مستفیذ کردید در خصوص موارد قبل از تذکر هم بهتره چیزی نگم ،‌بنده فقط به شدت برای عدم درک موقعیت توسط شما متاسف شدم .
خیلی وقتا تذکر دادن نتیجه عکس میده و دوستان حق بجانب تر به مزاحمتاشون ادامه میدن ...
۰۶ مرداد ۱۳۹۷
دقیقا منم تازگیا به همین نتیجه رسیدم مریم جان
۰۸ مرداد ۱۳۹۷
ولی اینقدر باید تذکر داد تا درست بشه!
۱۰ مرداد ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیروز این کار رو دیدم و خسته نباشید میگم به گروه اجرایی که تلاششون رو کرده بودن به شخصه همخوانی ابتدایی کار رو خیلی دوست داشتم شخصیت آنه هم با بازی خیلی عالی خانم رفیعی به شدت به دل مینشست و نوستالژی بود برای بقیه دوستان ولی متاسفانه طراحی لباس خیلی میتونست در کارکترهاشون کمک کنه که این اتفاق نیافته بود یکی از قسمت های دیگه جذاب نمایش هم جای دیگران قرار گرفتن بود که خیلی خوب به نمایش گذاشته بودن . در کل کار خوبی بود هرچند که به شخصه خیلی باهاش ارتباط برقرار نکردم .