تصمیم داشتم دیگه از عکاسی چیزی نگم چون به نظر بیشتر آب تو هاون کوبیدن میاد، ولی واقعا بعضی وقت ها کنترل خشم خیلی سخت میشه!
خانم عکاس محترمی که مدام عکس میگیری و عین خیالت نیست تو سالن تئاتری، درست تو نقطه اوج کار رگباری شروع به عکس گرفتن میکنی و تا صدای اعتراض بقیه در نیاد، بیخیال نمیشی، مگه فوتباله؟ کاش بهمون توضیح بدن با اینهمه عکس چیکار میکنن واقعا؟
این چه آفتی بود زده به تئاتر ما؟ تو اینهمه بدبختی و مشکلات، میریم نمایش میبینیم که شاید وارد جهان دیگه ای بشیم، هرچند کوتاه و محدود فقط برای چند ساعت، اونوقت باید با اعصاب خورد تر برگردیم خونه، جواب تمام اعتراض ها هم اینه که اینا به ما ربطی نداره، مسئولش روابط عمومیه!
هر کسی که دوربین میخره میندازه گردنش عکاس تئاتر نیست، به خدا نیست. برید آموزش عکاسی تئاتر ببینید، تجهیزات متناسب باهاش و تهیه کنید، کلی فیلم و کتاب آموزشی هست، کلی استادِ کار درست هست. گند میزنید به اجرا، کاش بفهمید.
من با هزار تا مکافات از نیاز های دیگه زندگیم نمیزنم، تو ترافیک و شلوغی بیام داخل سالن که شما گند بزنی بهش.
گروه نمایش، مدت ها تمرین نمیکنه ،با هزار تا مکافات اجرا بره که شما
... دیدن ادامه ››
گند بزنی بهش.
من هنوز تو شوک این حجم از بیخیالی ام، چطور یه نفر به خودش اجازه میده اجرایی رو برای اینهمه آدم خراب کنه، آدم هایی که هر کدوم با هزار تا مشکل ریز و درشت ،خودشون رو به این سالن رسوندن، چه کسانی که تماشاگر هستن و چه کسانی که بخشی از اجرا هستن، فقط برای اینکه عکس هاش و بگیره؟ کاش بفهمید، خسته شدیم انقدر گفتیم. خسته شدیم...