با درود
من این نمایشو ندیدم بنابراین نظری در مورد نمایش و نمایشنامه ندارم ولی در نوشتههای این صفحه طوری در مورد صفویه نوشته میشه گویی صفویه نه تنها یک سلسله ضعیف و بی کفایت بودند بلکه سرآغاز بسیاری از بدبختیها ایران ما بودند...
اول که اکثر سلسلههای پادشاهی در همه جای دنیا با هر قدرت و شکوهی که داشتند در آخر با ضعف و فترتی که دچار آن شدند و احتمالا با بیلیاقتی آخرین شاهشون و نارضایتی مردم شکست خورده و نیست شدند. ساسانیان با آن عظمت و شکوهی که داشتند پس از ۴۰۰ سال به همین منوال از هستی نیست شدند...
و اما اصل مطلب؛ بعد از حمله اعراب و مغول و آسیای مرکزیها تقریبا از قرن پنج به بعد دیگه نامی از ایران به عنوان کشوری واحد نبود .البته قبلش هم نبود ولیکن در خاطره جمعی مردم و آثار ادبا با وجود حکیم توس هنوز نام ایران در دل مردمان زنده بود ولی مثلا در قرن هفت و هشت دیگه اثری از نام ایران در دیوان شعرا نمیبینیم و اگر هم واژهی وطن آمده اصولا اشاره به شهریست که زادگاه و یا اقامتگاه شاعره...
در قرن نهم است که اسماعیل صفوی با هوشمندی تمام از یه طرف با برکشیدن عناصر فرهنگی ایران باستان با برپایی جشنها و مناسبتهای ایران از جمله نوروز و از طرف دیگه با اعلام شیعه به عنوان مذهب رسمی به پیریزی هویتی برخاسته از فرهنگ ایران کمک میکنه و پس از اینه که برای اولین بار بعد از اسلام جغرافیایی به نام ایران زنده میشود و حکومتی فراگیر در جغرافیای فرهنگی ایران به وجود میآید..
بنابراین کسانی که دلی در گرو وطن و ایران به عنوان وطن دارند
... دیدن ادامه ››
بهتره بدونند که بدون حکومت صفوی تقریبا تصور وجود کشوری واحد به نام ایران سخته...
همانگونه که حکیم فردوسی به نوعی هویت فرهنگی ما رو از خطر فراموشی و اضمحلال نجات داد ...صفویان جغرافیایی به اسم ایرانو زنده نگه داشتند...