گاو نُه من شیرده؛ یا چگونه با دستان خودمان گند بزنیم توی فیلم خودمان!
شروع حیرتانگیز و خوب تصویری و تکنیکی فیلم آدم را عجیب امیدوار میکند. بماند که همان اول یکی دوتا گاف بد در متن دارد:
مامور سازمان از راه دور آمده و خسته است و میخواهد ماموریتش که دفن یک جسد است را زود انجام بدهد و برود و حتا برای نیمساعت رسیدن به قبرستان منطقه هم وقت ندارد؛ آن وقت یکهو تصمیم میگیرد شب را همانجایی که جسد وجود دارد بماند و بخوابد!... و جالب که اصلن دلیل خوبی هم برای این قضیه ندارد. و جالبتر که، چاهکَن به او هشدار میدهد اینجا نمان اما او بازهم آنجا میماند!...
بگذریم؛...
داستان با زلزلهای عجیب و بیدلیل در محل دفن جسد شروع میشود، اما به کجا میرود؟... این قصه و ایدهی پر تنش و خوب که تماشاگر را به پرده خیره میکند و در ابتدا در قالب یک فیلم قصهگو شروع میشود چرا به صحنههای نیمه مستند و مصاحبههای نچسب با عوامل زندهی ماجرا برش میخورد؟!...
وجود صحنههای مصاحبه با خود مانی حقیقی، با حجاریان و زیباکلام و غیره... که به نظرم مثل تبخال و زگیل در فیلم اضافی است، فیلمی که روند خوب و درستی دارد را عجیب به زمین میزند!
وقتی قصه کوتاه است؛ وقتی میفهمیم این قصه در این غالب برای یک فیلم بلند 90 تا 120 دقیقهای، فقط حدود 60، 70 دقیقه
... دیدن ادامه ››
به ما زمان میدهد، چارهی پر کردن باقی آن 20، 30 دقیقه، مصاحبههای مصنوعی، توضیح واضحات و بیخود و بیجهت عوض کردن جنس فیلم نیست!... باید پیرنگ فرعی درست کرد. باید با خلاقیت، به داستان اصلی فراز و نشیب داد.
یک کم خلاقیت در فیلمنامه (مثلن استفاده از تعلیق در پیدا کردن شخصیتهایی که قرار است گره داستان را باز کنند و غیره...)، یک کم خلاقیت در تدوین، یک کم خلاقیت در کارگردانی و کنار گذاشتن آن مصاحبهها (که شخصن هیچ جذابیت و توجیهی برای آن پیدا نمیکنم) و بهجایش قصهای که اول فیلم شروع شده را تمام کردن و از زیر آن فرار نکردن، یک کم خلاقیت در اجرا و انسجام در جنس روایت آن بخش فیلم که بدون شک بیننده آن را بیشتر دوست دارد، میتوانست فیلم امسال "مانی حقیقی" را به گل سرسبد جشنواره و سال جدید سینما تبدیل کند؛... اما حیف؛...
واقعن حیف!
امتیاز: 6 از 10