«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
سلام
به عنوان یه تماشاگر میتونم بگم از نمایش آن چنان لذت نبردم و خوشحال شدم که کوتاه بود (زیر یک ساعت) چون واقعا نمیتونستم ادامه بدم، با شخصیت ها اصلا نتونستم ارتباط برقرار کنم، بازی ها حس و انرژی لازم رو برای جذب من نداشتند به خصوص رها (ترلان پروانه).
شاید من تو انتخابم اشتباه کردم (و شایدم تحت تاثیر نقدها و نظرات مثبت قرار گرفتم) ممکنه این نمایش مخاطب خاص خودش رو داشته باشه ولی در کل خسته نباشید میگم به بازیگرا و عوامل اجرایی که نهایت تلاششون رو کرده بودند. نظم سالن هم خیلی خوب بود و با تاخیر کمی نمایش شروع شد.
در معرفی سرویس پلاس گفته شده “تا ۵۰٪ صرفهجویی در خرید دو بلیت در برخی سانسهای بیشتر اجراها!” در عمل این گونه نیست و خیلی نمایش ها هست که اصلا تخفیفی شاملش نمیشه.
از اون گذشته تخفیف هایی که گذاشته میشه برای نمایش هایی هست که تخفیف های دانشجویی، وفاداری و ... روش اعمال شده و واقعا مزیت خاصی با پلاس بودنم احساس نمیکنم.
ممکنه در جواب چندین مورد استثنا رو پیدا کنید یا به مثلا کمی درصد تخفیف بیشتر تو یه نمایش خاص اشاره کنید، ولی حرف من کلی هستش، در مجموع مزیت خاصی احساس نمیکنم!
فیلمی به شدت خاص و خلاقانه!
فیلمی که به معنای واقعی میشه "سینما" رو در اون دید.
سینمای خالص به دور از اهدافی چون گیشه، سرگرمی و حتی جایزه و جشنواره! و استفاده ماهرانه از ظرفیت های هنر هفتم.
یک تجربه جدید و لذتبخش واسه من و مایه امید برای سینمای ایران.
نمایشنامه،طراحی صحنه و بازی ها خیلی خوب بودند.
کلا کار کم نقصی بود. جزئیات هم خیلی خوب اجرا شده بود. با توجه به این که داستان در زمان گذشته و در یک مکان خاص که شاید در حال حاضر واسه کمتر کسی ملموس باشه میگذشت، به خوبی شخصیت ها پیاده سازی شده بود؛ به عنوان مثال لهجه قمی بازیگرا که خیلی خوب تمرین و اجرا شده بود.
ممکنه محتوای نمایش و شخصیت ها برای خیلی ها به خصوص نسل جدید جذاب نباشه ولی کار قوی ای بود. دیدنش توصیه میشه.
نکته اول که به شدت حالم رو گرفت بازی بسیار بد نقش عادل (مهدی صباغی) بود. همون اول تئاتر واقعا بدجوری خورد تو ذوقم. نمیدونم ایشون اون شب اینجوری بوده یا کلا اونجوری بازی میکنه ولی در شروع نمایش و مکالمه ای که با مادرجون داشتن به شدت مصنوعی و مبتدیانه بازی کرد. البته در ادامه کمی بهتر شد ولی بازم خوب نبود.
ازین گذشته نمایش رو دوس داشتم و اگه اون مشکل اول نبود بیش از این لذت میبردم. به غیر ازون قسمت کلیشه ای خانه سالمندان که خیلی تکراری( به قول دوستمون مثل سریالای سر ظهر شبکه 1) اجرا شده بود، بقیه اش خوب بود. بازی خانم ها عالی بود. به نظرم این کار ارزش دیدن داره و احتمالا در اجراهای بعدی به مرور بهتر شه.
خوب بود. آقای عبدی هم مسلط بازی کرد.
وقتی بدونی قراره یه مونولوگ کوتاه ببینی اونم توی همچین سالنی، خب انتظارات بیجا نخواهی داشت و از نمایش لذت خواهی برد.
دیشب نمایش رو با دوستانم دیدیم. خیلی خوب بود. و تاکیدم روی قید "خیلی" به دلیل اجرای انرژیک و کم نقص یک گروه از بازیگران گمنام و کمتر شناخته شده بود. مشخص بود که ماه ها زحمت و تمرین پشت این اجرا بوده.
از محتوا و کیفیت نمایش که بگذریم، در شبی که تعداد بازیگران نمایش بیشتر از تماشاچیان اون بود به وضوح مظلومیت هنر بخصوص از نوع مستقل دیده میشد. متاسفانه تئاتر هم مثل سینما (که مدت هاست دچار این پدیده اس)، در گیر نام ها و چهره ها شده. در حالی که سالن واسه نمایش های متوسطی که همین الان روی صحنه ان پر میشه، نه لزوما به خاطر کیفیت کار بلکه به خاطر وجود فلان بازیگر سینما و تلویزیون و یا فلان فوتبالیست. بعضی ها صرفا به خاطر "نام ها" به تماشای نمایش میشینن و این وسط کار مستقل بخاطر نداشتن چهره و نام معروف و تبلیغات مناسب مورد توجه قرار نمیگیره.
یه نمایشنامه ایرانی خوب با شخصیتای کاملا آشنا و قابل درک که میتونی خیلی خوب باهاشون ارتباط برقرار کنی. خوبی این نمایشا اینه تماشاگر خیلی خوب داستان و شخصیت ها رو درک میکنه و چیزی واسش غریب نیست. بازی ها معمولی و تقریبا راضی کننده بود. البته بازی نقش عبد به نظرم خلاقانه تر و قوی تر بود.
آدم وقتی همچین کار خوبی رو از یه گروه بی ادعا و نه چندان اسم و رسم دار و به قول معروف دانشجویی میبینه، حال خوبی بهش دست میده.
امشب نمایش رو دیدم. راستش با تمام احترام به عوامل نمایش و زحماتشون، من راضی نبودم.
قبول دارم وقتی با یه نمایشنامه فاخر از اعجوبه ای مثل آلبر کامو اون هم با ترجمه زیبای جلال رو به رو هستی به طور طبیعی انتظارات از اجرا خیلی بالا میره. البته نمیدونم این اجرا بر اساس ترجمه جلال بوده یا نه، اما واقعا اون گیرایی و تاثیر گذاری کار رو من امشب در اجراش ندیدم. خیلی خلاصه وار و عجولانه میشد فقط ردپای اثر آلبر کامو رو دید و حق مطلب اصلا ادا نشده بود.بازی ها هم به نظرم شایسته اثر نبود، نمیشد با شخصیت ها ارتباط برقرار کرد. بخصوص بازیگر نقش مارتا که امشب تپق هم زیاد میزد.
نظر شخصی من اینه که آدم یه کار رو یا باید خوب انجام بده یا اصلا انجام نده! درسته کار بزرگ و سختی رو برای اجرا انتخاب کردن اما خب وقتی نتیجه خوب نباشه، تلاش ها هم به چشم نمیاد. و مشکلات و محدودیت ها(زمان، امکانات و ...) هم نمیتونه ضعف و نقص رو توجیه کنه.
اما با این وجود برای گروه نمایش احترام قائلم و مطمئنم در آینده کار های خوبی اجرا خواهند کرد.
چهارشنبه پیش تو این سالن یه نمایش دیدم. شدت گرما (در حد سونا!) اونقدری بود که من و همراهانم حالمون بد شد. اگر دوباره میخوان با همون شرایط اجرا داشته باشن که واویلا!
خب من الان دوس دارم بیام این نمایش رو ببینم اما با تجربه قبلی که دارم تماشای این نمایش بیشتر واسم شبیه یه کابوسه!
واقعا واسه مسئولین تئاتر شهر متاسفم! ذره ای ارزش قائل نیستن واسه هنرمندان و تماشاگران. حیف هنر و هنرمند!
به قول بعضی ها سوژه تکراری بود اما خب این نمیتونه لزوما نقطه ضعف باشه چون همین چیزای تکراری هستن که زندگی رو میسازن.
نکته بارز و مورد توجه همگان، بازی "پسر بچه" بود اما نباید فراموش کرد عامل بازی خوب علاوه بر توانایی بازیگر، هنر کارگردانه! و به نظرم این کمی بر بازی خوب هانیه توسلی و رضا عطاران سایه انداخت.فیلم سکانس های زیبایی رو داشت مث صحنه رو در رو شدن پدر و پسر برای اولین بار و اون سکوت معنادار و همین طور برخورد ها و حرفای معناداری که پدر و پسر با هم داشتن و در خود فیلم مصداق پیدا می کرد
با وجود تکراری بودن سوژه، فیلم خیلی خوب (و البته کمی جهت دار با گرایش به عفو و بخشش!) به موضوع نگاه کرده بود و به شخصه منتظرم کارهای قوی تری در آینده از شعیبی ببینم. باز هم میگم صحنه های بین پدر و پسر خیلی زیبا بود؛ این رو به جرات میگم که فیلم با وجود نقطه ضعف هاش ارزش دیدن داره! خیلی هم داره!(بر خلاف نظر برخی از دوستان که میگن اگه رفتین فقط سه شنبه برین!)
یک نمایش زیبای زنانه با اجرای فوق العاده ریما رامین فر
سوای کم وکاستی های موجود در سالن نمایش(کمبود فضا، تهویه نامناسب و...) خود نمایش فوق العاده بود.
نمایشی که تقریبا تمام عوامل اصلی اون(نویسنده،کارگردان و بازیگر) زن بودند و انصافا کارشون عالی بود.
بعد از ترنج به دنبال بهرام افشاری به نمایش رابینسون کروزوئه رسیدم
اجرا ها خیلی خوب و هماهنگ بود
طنزش هم زیبا و معنا دار
ریتمش هم خوب بود و تا آخر حفظ شد.
با تشکر از دوستی که بهم توصیه کرد این نمایش رو بعد از ترنج ببینم.
یه نمایش زیبا که داستانش از یه افسانه محلی گرفته شده
چینش صحنه و موزیک عالی بود
بازی ها خیلی خوب بود و طنزش به جا و در حد متعارف
خیلی لذت بردم
البته بیخیال بهرام افشاری نشدم و بعدش با توصیه یک دوست عزیزی رفتم نمایش رابینسون کرزوئه رو ببینم
در کل راضی کننده بود، تنوع نمایش ها خیلی زیاد بود و زمان اندک.
"سیلورمن" خیلی باحال بود؛ "عقاید دلقک" هم خوب بود
از "خردهجنایتهای زن و شوهری" هم لذت بردم.
زیبا و کم نقص!
مثل فیلم های قبلی فرهادی، نقطه قوت فیلم در فیلمنامه و بازیگردانی بود.
البته فیلمبرداری کلاری هم به جای خود.
اما به نظر من این فیلم برای فرهادی پیشرفت محسوب نمیشه، شاید به خاطر این که فیلمای قبلیش خیلی خوب بودن!
نمایشنامه خوب، اجرا معمولی
در کل راضی کننده بود