در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال طیبه علیرضایی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:50:16
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بازی معصومه شیخ زاده (زن دهه 70) واقعا خوب بود و به نظرم به تنهایی یکی از معدود نقاط قوت کار محسوب میشد.
وحید هوبخت، کیوان حقانی فر و آرزو _ م این را خواندند
مجتبی مهدی زاده این را دوست دارد
سلام طیبه جان ، ما چند ساله قبل باهم هم مدرسه ای بودیم ، امروز بر حسب اتفاق پیدات کردم ، خوشحال میشم اگه بتونم ببینمت ... راضیه ، مدرسه ی راهنمایی امام زمان ☺️
۰۱ آذر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
رخدادی از علی اتحاد رو به مثابه نویسنده و کارگردان بگیریم دیگه؟ :D خوشحالم از حضور بابک حمیدیان...
وحید هوبخت و فرناز نوروزی این را خواندند
مجتبی مهدی زاده و علی عبدالرحیم این را دوست دارند
دوست گرامی بنا بر آن چه نوشته اید تصور می کنم واژه ی «رخداد» را به عنوان تعریفی مثبت درباره ی کار فرض کرده اید. این واژه در فارسی به عنوان معادلی برای «ایونت» و گاهی «هپنینگ»* در نظر گرفته شده است. از آن جا که «مرثیه ای برای کتابسوزی ها» به صورت همزمان از امکانات تئاتر تعاملی، پرفورمنس آرت، آیین، ویدیو اینستالیشن، موسیقی و اودیو آرت استفاده می کند تنها نامی که می توان بر آن نهاد «ایونت»* است. چنان که در آثار هنرمندانی مثل ان همیلیتون و لری اندرسن و بسیاری هنرمندان دیگر هم از همین عبارت برای تعریف استفاده می شود. از آن جایی که حوزه ی کاری من ویژوال و پرفورمینگ آرت است گویا کمتر با واژه های حوزه های یکدیگر آشناییم.
اما در مورد برگردان «ایونت»* فهرستی از مترجمان برجسته ای که آن را «رخداد» ترجمه کرده اند تقدیم می کنم:
جمال میرصادقی در کتاب ادبیات داستان، تهران، ماهور، ۱۳۶۶
احمد اخوت، در کتاب نشانه شناسی مطایبه، اصفهان نشر فردا، ۱۳۷۱
بابک احمدی، ... دیدن ادامه ›› حقیقت و زیبایی، نشر مرکز، ۱۳۷۳
فرزانه طاهری، در ترجمه ی مبانی نقد ادبی، نشر نیلوفر، ۱۳۷۶
فرهاد ساسانی، در تاثیر متن زبانی بر خوانش و تاویل، بیدار، ۱۳۷۹
شایسته پیران، در ترجمه ی تحلیل انتقادی گفتمان، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها، ۱۳۷۹



*) Event and Happening
عبارت را به این صورت نوشتم چرا که، نوشتن واژه ی انگلیسی میان متن فارسی جمله را به هم می ریزد.
۰۹ دی ۱۳۹۳
جدا نمیدانستم بسیااار سپاسگذارم از توضیحاتتون، بله دقیقا واژه ی ایونت به ذهنم آمد و سعی کردم که مثالی از کارهای سینما و تئاتری که قبلا دیده ام با این نوع معرفی به خاطر آورم اما موفق نشدم. با آرزوی موفقیت برای شما چرا که موضوع کتابسوزی به نظرم بسیار جالب آمد.
تئاتر تعاملی... یک نمونه از پرفورمنس و تئاتر تعاملی رو امسال در نمایشگاه بین المللی کتاب دیدم که فارغ از کیفیت کار بسیار جالب و جذاب بود. باز هم ممنون.
۰۹ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آه ای دموکراسی، دموکراسی غلط فهم شده، ای که دیگر گندت را در آورده اند، تو شیرینی اما به تلخی زهرمارت کرده اند!
تو از دیار چشم آبی ها آمدی، همان ها که کوچکترین توهین به پرچم و نژاد و سابقه ی کمتر ازدو سه قرن خود را برنمی تابند، اما چه شد که با آمدنت به دیار چشم سیاهان، از داعیه داران فرهنگ و هنر آنان وطن پرستی و حقیقت جویی را ربودی؟
کجای تاریخ این دیار چونان وحشی گری از مردمت سراغ داری روشنفکر من؟ چرا چهره وحشی و پست تر از حیوانی که از تو نشان داده شده را بایکوت نمیکنی؟ فدای سرت نکن! اصرار به مورد اهانت قرار گرفتن خودت، کشورت و نسل های گذشته ات برای چیست؟
کیانوش عیاری و کارگردان های سیاهی باز مثل او (به سابقه اش کاری ندارم) دغدغه این کشور و مردم را دارند؟ حاشا ! اینها درست مانند کسی هستند که مقابل خانه ای می ایستد و فحش و ناسزا میدهد که بعد کتک بخورد یا دستگیر شود تا بتواند فریاد واااا آزادیا سر دهد...
به نظر من الان وقته اونه که همه در یک فضای آرام و خلوت به نظرات همدیگه فکر کنیم.
گاهی فضای عمومی باعث میشه انسان سختش باشه نظر مخالف و اشتباهاتش رو قبول کنه.
رفقای گرامی لطفا منظور برداشت نکنید چون اصلا منظورم فرد خاصی نیست.
اینکه مبانی با هم فرق کنه خیلی مطلب جدیدی نیست و فکر میکنم آخر هم به این نتیجه میرسیم که چون مبانی فرق داره هرکس میتونه دلائل مبناش رو بگه و نظرش رو در مورد فیلم بر اساس مبانیش.
و این یعنی همون عدم تحمیل نظر به دیگران.
من واقعا از حرفها استفاده کردم.
:)
و کلا...
آرام باشیم.
۰۸ دی ۱۳۹۳
آقای اهورا بنده البته که من از هنر متعهد سخن گفتم، هنری که به وطنش، دینش و چهره ای که از وطنش نشون میده تعهد داره و در مورد مخالف زیاد داشتن باید بگم من هم خوشحالم! نشونه ی خوبیه... موفق باشید.
خانم کیمیا من قبول دارم که در مورد اون کامنت شما کوتاهی کردم و از بی حوصلگی و زیادت کامنت ها سرسری خوندمش، اما بعد اضافه کردم که همین مسئله بی فرهنگی دور از سیاهنمایی باید علت یابی بشه... که ان شاءالله شما هم همین رو میخواید. موفق باشید.
آقای سلیمانی بله همینطوره در اکثر بحث ها که ریشه در ایدئولوژِی دارند مشکل اصلی تفاوت های مبناییست. بله بله آرام باشیم...
ممنون از همگی، در پناه حق :)
۰۸ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جان من پندگیر از این قصه / که شوی در زمانه شادانا
غرض از موش و گربه بر خواندن / مدعا فهم کن پسر جانا
رومینا خلج هدایتی و وحید هوبخت این را خواندند
a.mina و نیلوفر مخلصی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اگر سریال "در چشم باد"رو ندیده بودم ایمان الانم رو به استعداد تمام عیار پارسا پیروزفر نداشتم. از اینکه نمایش هاشو از دست دادم ناراحتم و غمگین تر میشم وقتی بخوام فیلم نمایشاشو ببینم، اما اینو از دست نمیدم.
منم غمگینم که سنگ ها در جیبهایش و گلن گری گلن راس رو ندیدم! :(
۱۱ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تبریک به همه هنرمندان حال و آینده بابت "هنر کارت"... امیدوار کننده و ترغیب کننده بیش ار پیش برای ورود به عرصه حیاتی و با شکوه هنر...
امیدوارم که تضییع حقوق هنرمندان با این کار کاهش پیدا کنه، وعده هایی از همین دست به مهندسان و پزشکان هم داده شده :)
اوا.ت و وحید هوبخت این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ای جانم! چه اتفاق جالبی! اخیرا سوءتفاهم با ترجمه جلال رو خوندم و با خودم گفتم چرا این نمایشنامه رو کار نکردن! (حداقل تا جایی که حافظه ام یاری میکنه)
حتما میرم میبینم ان شاءالله.
یکی از موضوعاتیه که شدیدا مورد علاقه منه، راجع به آزادی و اختیار انسان ها در انتخاب شیوه ی زندگیشون و اثر تخریب کننده ی اطرافیان،زندگی و کل هستی روی اونه!
چقدر عالی...
چشم انتظارتون هستیم!
۲۹ تیر ۱۳۹۳
خانم علیرضایی، البته این نمایش نامه قبلا با کارگردانی آقای فتحی به صورت تله تئاتر ساخته شده بود و از تلویزون هم پخش شد! فکر کنم خانم مهتاب نصیرپور هم بازی میکردن!
اتفاقا خیلی هم خوب بود :)
۲۹ تیر ۱۳۹۳
ممنون آقای نصیری
خانم زارع من ندیدم اونو متاسفانه، چون از بچگی تله تئاتر میرفت رو مخم :))
۳۰ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به نظرم برداشتی که در تئاتر قبلی این کارگردان(نان) از رمان بینوایان شده بود برداشتی بی ربط و دغدغه ای بسیار کلیشه ای بود، گویا این نمایش هم برداشتی از مسخ کافکاست، اما به همان بی ربطی،
ترجیح میدهم چنین برداشت هایی رو نبینم.
بهتره پیش داوری نکنیم و بعد از دیدن کار راجع بهش نظر بدیم؛ و امیدوار باشیم که به استقبال یه نمایش خوب میریم.
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳
مصاحبه ی آوای تیوال را گوش کردم. کارگردان این نمایش صراحتا" اظهار کرده اند که گرچه نگاهی به مسخ کافکا داشته اند، ولی ممکن است تنها وجه تشابه آن با اثر کافکا، فقط یک "نام و عنوان" (مسخ) باشه... به هر حال حتی اگر ارتباطی بین مسخ کافکا و این نمایش وجود نداشته باشه و به قول شما (و حتی خود کارگردان)، بی ربط به هم باشند؛ ولی به نظرم اگر نمایش جالب و در خور تاملی باشه و حرفی برای گفتن داشته باشه، ارزش دیدن داره.
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳
ارزش دوباره دیدن هم داره حقیقتا
۰۶ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک نمایش کاملا رئال ایرانی، شلوغ و سرگرم کننده، پر از یادها(نوستالژیها) ی دهه 60
بازی خانم خلیق رو دوست داشتم.
بابا تو این نمایش فداکار و رهایی بخشه، میتونید پدرها رو برای روز پدر به دیدن این تئاتر ببرید.
سلام و درود خدمت شما خانوم علیرضایی . ممنون بابت حضورتون .
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
وجود سارا بهرامی عزیز رغبتم رو دوچندان میکنه برای دیدن این نمایش.
naghmeh taghva این را خواند
آذرنوش، شاهین نصیری، وحید hoo و سارا صاد این را دوست دارند
خیلی بازیش رو دوس داشتم :)
۳۱ فروردین ۱۳۹۳
به قول خانم لونا یکی از کاربرای تیوال، عجیب صورت شیک و تر و تمیزی دارن :) واقعا خانم بهرامی هم بازی خیلی خوبی داشتن و سوای بازی تن صدای ایشون هم دوست داشتنیه و اون نقش ایشون رو انتقال میده.
۳۱ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کارای غنی زاده رو با اطمینان میشه رفت و دید و لذت برد کلا این اسم منو امیدوار می کنه، انتخاب بازیگر زیرکانه بود، اولین اجرای ویشکا آسایش هنرمندانه و دوست داشتنی بود.