«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
از دیدن این نمایش خیلی لذت بردم. اجرا دنیای هیجان انگیز و پر رمز کتابهارو به خوبی نشون داده بود و. انرژی و تلاش بازیگران بعد از شش اجرا در دو روز قابل ستایش بود.
دوستان تیوالی نمایشی با بازی چهار نفر از کودکان کار و خیابان این روزها روی صحنه هست.
من امشب نمایش رو دیدم فارغ از اینکه این بچه ها از کجا اومدن و شرایظشون چیه نمایش خیلی خوب بود.
این بچه ها خیلی تمرین کردن وقت گذاشتن انرژی صرف کردن و الان هم که به مرحله اجرا رسیدن با تمام توان و انرژیشون بازی میکنن.
حیفه اجرای بچه ها تو این سالن کوچیک انقد کم دیده بشه.
از همه کسایی که به تیاتر علاقه دارن یا دغدغه این بچه هارو دارن و یا هر دوی اینها میخوام که نمایش رو تماشا کنن و بچه هارو تنها نذارن.
امشب بعد از مدتی کاری دیدم که به دلم نشست و حالم رو جا آورد.
متن، بازیها، صحنه، موسیقی... همه چیز خیلی خوب بود، خیلی بیشتر از اون چیزی که انتظارش رو میکشیدم.
خسته نباشید میگم از ته دلم به همه عواملش و امیدوارم همیشه پرانرژی و همینطور پرتلاش روی صحنه حضور داشته باشند.
دیشب همراه با دوستان عزیز تیوالی به دیدن نمایش نشستم.
نمایش شروع فوق العاده ای برام داشت و این احساس در طول نمایش و هر بار که جناب امیر کاوه آهنین جان ترانه ای رو میخوندن احیا میشد.
اکثریت بازی ها از نظرم خیلی خوب بودن، زحمت بازیگران و تلاششون رو میشد دید و از بازیها لذت بردم.
اما متن...متنی که به سختی جلو میرفت و نکات قابل تامل زیادی نداشت، در نتیجه نتونست من رو جذب کنه که تا انتها با علاقه ای که در ابتدای کار وجود داشت به تماشا بشینم.
همین متن باعث شد کار رو دوست نداشته باشم و به نظرم متنی که در اندازه ی انرژی و زحمت بازیگرها و نوازندگان باشد نبود.
در آخر به تمام بازیگر ها و گروه موسیقی کار خسته نباشید میگم.
نمایش رو دیدم.از اجرای آهنگ ها توسط آقای آهنین جان لذت بردم. خیلی خندیدم. و...
فقط همین!
هیچ چیزی، هیچ گره ای، حرف تازه ای نبود. می شد برای خنداندن تماشاگر از روش های فاخرتر و کمتر دم دستی و تا اندازه ای کوچه بازاری استفاده کرد. انتظارم از نوشته جناب پاکدل و انتخاب آقای حاتمی برای کارگردانی متن خیلی بیشتر بود. در کل نمایش با کار قبلی جناب حاتمی" آرامسایش " بسیار فاصله داشت.
روز اخر نمایش با دید مثبت به تماشا نشستم و برخلاف انتظارم کار رو دوست نداشتم.
حرف اصلی نمایش خیلی تکراری بود و انقدر از این تغییراتی که تو جامعمون به وجود اومده شکایت شنیدیم و شکایت میکنیم که هممون این حرف هارو از بر شدیم و نمایش تازگی و جذابیتی نداشت.
خیلی جاها به دیالوگ ها به زور ریتم میدادن که برای من آزاردهنده بود. اگه بعضی جاها ریتمیک و بقیه دیالوگ ها عادی ادا میشدن خیلی بهتر بود.
البته من از قبل هم انتظار یه تیاتر عالی رو نداشتم ولی حتی تو طول مدت تماشای نمایش سرگرم هم نشدم.
در آخر به بازیگرای کار و گروه موسیقی خسته نباشید میگم.
-خواهش می کنم خانم برنجکار
- نه متاسفانه خانم نوروزی. بقیه ظرفیت به دانشجویان خود دانشگاه خواجه نصیر اختصاص پیدا کرده ولی قرار شده تا سه شنبه شب، ظرفیت فروش رفته دانشگاه حساب بشه و باقی بلیط ها همون فردا شب برای علاقه مندان در تیوال قرار داده باشه.
لکه نمایش خوب و تاثیرگذاری بود، استفادهی بجا از صحنه و طراحی لباس به انتقال حس و موضوع خیلی کمک میکرد. در حین نمایش متوجه میشدی که کارگردان کارش رو بلده و داره از تمام امکانات استفاده میکنه.
چیزی که من به شخصه دوس داشتم تو این نمایش نباشه نام ادمها و مکان جنگ بود. به نظرم اگه ادمها اسم نداشتن، اسمی که بشه از روی اون ملیتشون رو تشخیص داد و هیچ مکان و زمان خاصی هم برای جنگ در نظر گرفته نمیشد خیلی بهتر بود و ارتباط برقرار کردن با شخصیتها راحتتر میشد.
موسیقی هم که کاملا بجا و زیبا بود.
لالاییای که دورا خوند فقط به جنین دورا آرامش نداد، به من که تا اون موقع جز تلخی ندیده و نشنیده بودم هم آرامش داد و باعث شد آخر کار همهی حسی که با خودم از سالن بیرون میارم سیاه و تاریک نباشه و یه جاهایی توی وجودم یه حس خوب کوچولوی روشن هم باهام همراه شده باشه.
به همهی عوامل نمایش که برای به نمایش در امدن این اثر زحمت کشیدن خسته نباشید میگم.
امروز از با دوستان تیوالی به تماشای آثار آقای آغداشلو رفتیم. من به شخصه خیلی لذت بردم. از بین کارها نقاشی مادر آقای آغداشلو بیشتر از همه توجه منو به خودش جلب کرد.
پیشنهاد میکنم تا زمان هست به تماشای کارهای ایشون بریم.