«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تمام مدت آدم های داستان در حال جابجا کردن وسایل و مرتب کردن خونه ای بودن که انگار خیال مرتب شدن نداشت.
عین زندگی تک تک شخصیت ها که قرار نبود به این زودی ها به سامان برسه.
فیلمبرداری عالی تو فضای بسته و محدود اون دو تا اتاق و حیاط انقدر خوب بود که خودم رو گوشه حیاط میون شخصیتها می دیدم.
فیلم اونقدر خوب بود که فقط بخوام بهش فکر کنم و از نقدهای اون لذت ببرم.
نمی دونم چرا هیچ خشم و هیاهویی رو ندیدم.
هر چقدر ماجرای واقعی که فیلم با تاکید اصرار داشت بگه ربطی به اون نداره؛ گنگ و مبهم باقی موند.
این فیلم خیلی راحت حکم صادر کرد و آدم ها رو سیاه و سفید نشون می داد.
ته داستان خسرو آدم بده ماجرا بود که حتما قتل به عهده اون بود و معشوق بی گناهی که قربونی شد.
سکانس بازسازی صحنه قتل، ایده خیلی خوب و اجرای عالی داشت.
کاش فیلم، آدم ها رو خاکستری می دید.
من این شکل نظر را از فیلم زیاد دیدم.آخه هومن سیدی نمیخواست خیلی به موضوع شهلا جاهد دامن بزنه و فقط میخواست نگاه خودش و برداشت خود هومن سیدی از این موضوع را نشان بدهد.
به نظرم شخصیت ها خاکستری بود و توی اتالوناژ هم سعی شد رنگ تصویر ها و قاب ها هم رنگ آمیزی زنده و رنگ روشن هم ندارد خیلی هومن سیدی هوشمندانه فیلم را ساخته.این فقط نظر بنده هست همین.با ارزوی موفقیت و سال خوب
از نظر من روایت داستان طوری بود که نمی شد با خسرو همدردی کرد و جایی نبود که بشه بهش حق داد و باورش کرد.
دقیقا برداشت سیدی از ماجرای واقعی انگار این بوده که مقصر مرد داستان بوده و زن این وسط قربونی شده و حالا داره داستان برداشت خودش رو روایت می کنه.
بنظرم بهتر بود که کمی خرده داستان و روایتهای فذهی اضافه میکرد تا از شباهت کامل به ماجرای شهلا کاسته بشه و اونوقت حتی اگر باز هم میخواست قضاوت کامل کنه و مرد رو محکوم کنه دست کم میتونست با استفاده از شنیده های غیر رسمی پرونده ، ابهامات موجود رو پاسخ بده و مثلا توضیح بده (با فرض قبول قاتل نبودن شهلا) دایل سکوتش درین ده سال چی بوده... چه مطالبی داشت که بارها ادعا کرد که خواهد گفت و نگفت و دلیل نگفتنش چی بوده و یا دست کم چرا در وصیت نامه شفاف سازی نکرد؟ شاید پرداختن سینمایی به بخش خاکستری و مبهم پرونده ، جذابتر از چیزی بود که همه خوانده بودیم یا در تاتر دیده بودیم
جناب دانش، با نظر شما کاملا موافقم. وقتی در ابتدای فیلم این جمله مطرح میشه که شباهتها تصادفی هست، میشه از همین تصادف استفاده کرد و داستان رو تا اونجایی که میشه پرورش داد و اون رو از یه بازبینی ساده به یه فیلم کرایم / میستری قوی تبدیل کرد. حسی که فیلم به آدم میده اینه که عوامل فیلم هم چیزی بیشتر از اونی که تماشاچی میدونه رو نمیدونن! همه چیز خیلی ابتدایی و ساده (هرچند که سعی داره پیچیده بنظر برسه) به این سمت میره که خسرو پارسا گناهکاره! اما همونطور که عرض کردم، پارسا دو نفر شاهد داره که موقع قتل اونجا حضور نداشته. همین! این تنها چیزی هست که توی فیلم وجود داره که بنده و شما هم میدونیم. فیلم چیزی بیشتر از ما نمیدونه. نمیدونه که چرا حنا با وجود اینکه از نامردی خسرو توی دادگاه به شدت منقلب میشه، اما سکوت اختیار میکنه. چرا؟ دلش سوخته؟ چیزی برای از دست دادن نداره؟ دلش برای فرزند خسرو سوخته؟ از کاری که کرده خجالت کشیده؟ دقت کنین! ما توی ایران زندگی میکنیم! قرار نیست ده سال حبس رو تحمل کنه و بیاد بیرون. قراره اعدام بشه! برای همین برای این سکوت که به مرگ منجر میشه باید خیلی دلیل قانع کننده ای ارائه بشه. چیزی فراتر از دلسوزی و عذاب وجدان.
دوستان اگه به صفحه ترسناک حوادث روزنامه اون روزا و گزارش درباره این اتفاق و اون فیلم مستند در مورد این مرگ اون اوایل به ناصر محمدخانی ربط دادند و نمیدونم چی شد که شهلا جاهد اومد و اوضاع تغییر کرد.
ولی خیلی متاسفم که فیلم به این خوبی نا دیده گرفته میشه و سانس کم داده شده.قدر هومن سیدی باید بدونیم همین
کپی نه چندان برابر اصل و ضعیف شب یلدا
یک لحظه هم نتونستم با فیلم همراه بشم، فیلم نامه ضعیف و بازی های ضعیف تر و اتفاق های بی دلیل و منظق..
یکی نبود بگه، قطع کردن فلکه آب خونه تو سکانس حموم راه حل ساده تری برای کمک به آدم گرفتار زیر دوش آب گرم نبود؟
شخصت پرستار مطلقه چی به داستان اضافه کرد و سکانس گریه اش تو حموم و حرفهای تکراریش، کدوم گره داستان رو باز می کرد؟
نمی فهمیدم آدم های اطرافم تو سالن سینما برای چی قهقهه می زدن، تا کی قراره دست به دست شدن زن ها و قوانین تو هین آمیز و شوخی های جنسیتی تو این مملکت باعث خنده و تفریح بشه!
جدای از اینکه فیلم کمدی سخیفی هست و دستاویز شوخی های دم دستی میشه و اصلا طنز هوشمندانه ای نداره اما این عینک فمینیستی تون را اگر بردارید و فیلم رو جدی نگیرید به این دری وری ها مردم هر روز میخندن و فیلم هم اونقدر خودش رو جدی نمیگیره . چه بسا زن جنون پیشه فیلم که با نانچیکو به مرد حمله میکند با نمک است اما وقتی دست به دست می شود وقیح است !؟
صرفا جهت تفریح رفتم سینما، ولی واقعا نتونستم از دیدن فیلم لذت ببرم.
دیدن این همه آدم سطحی و اتفاق های احمقانه غیرقابل تحمل بود.
شاید هم ژانر مناسبی برای من نبود، سینما رو هوا بود و همه از خنده غش کرده بودن.
خانم سین عزیز، خوبه که از دیدن فیلم لذت نبردید چون فیلم کلا یک هجویه است و اساسا نقدی بر همه فیلمهای سطحی یا اصطلاحا فیلمفارسیه که ساخته میشه.و بدا به حال آنها که اینهمه از تماشای آن لذت بردند و قهقهه زدند.
فیلم به نظر من هجویه نیست . البته قبول دارم مانی حقیقی توی فیلم هاش بازیگوشی میکنه ولی وقتی شما یک فیلم مبتذل درست میکنید ، فیلم فقط یک فیلم مبتذل هست و نه بیشتر .
احتمالا مانی حقیقی با خودش میگه که من مثل دهه 40 آمریکا که کمدی اسکروبال میساختن منم یک فیلمی میسازم که زندگی درون تهی طبقه مرفه رو نشون بده ولی فیلم عملا همون فیلم های بیخودی است که در سینما می بینیم و تعدادشون هم کم نیست .
غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش درباره تعطیلی سینماها در این هفته گفت: به مناسبت فرارسیدن اربعین حسینی تمامی سینماهای کشور از ساعت ۱۷ روز سه شنبه ۱۰ آذر تا صبح روز پنجشبه ۱۲ آذر تعطیل است.
دفعه دوم هست که به جای نمایش با حواشی اون مشکل دارم.
موردی مانند "نکته مهم:باکس B صندلیهای عادی سالن نیست و ردیفهای چوبی همراه با تشکچه هستند."
بهتر هست خیلی مشخص تر از اینی که هست به اطلاع تماشاگر برسه.
Box B واقعا جای نشستن نیست و ارزش بیست هزار تومن رو نداره.
سه ردیف اول Box A حتی از طریق سایت تئاتر شهر هم قابل خرید نیست، این سه ردیف از طریق چه سایتی فروش می ره؟
اجرای نمایش چطور انجام می شه؟ Box B پشت به اجرا قرار نمی گیره؟
خانم سین اجرایی که من توی جشنواره ی فجر دیدم سه سویه بسته شده بود.
حالا ایده ی کارو نمی گم که لو نره ولی نگران نباشید توی هر کدوم از سه باکس بشینید یه دید از اجرا دارید.
نمایش به همون خوبی بود که می شه از این گروه انتظار داشت.
ترجیح می دم در مورد نکته دیگه ای صحبت کنم. دیشب روز فیلمبرداری از این نمایش بود.
وجود دوربین بین ردیف صندلی ها برای اولین صندلی تماشاگری که کنار اون قرار داشت،
بسیار آزاد دهنده بود.
در تمام طول نمایش نور آبی و آزاردهنده مونیتور فیلمبرداری که کنار من بود،
هم حواس من رو پرت می کرد هم بسیار برای چشم آزاددهنده و حتی دردآور بود.
من تمام طول نمایش سعی کردم با نگهداشتن کاتالوگ اون، از شدت تاثیر این نور کم کنم.
حداقل کاری که گروه می تونست انجام بده این بودکه برای این روز و اون صندلی های خاص ، بلیط فروشی نکنه.
احترام به تماشاگر فقط جمله های مسئول سالن در ابتدای نمایش نیست.
تازه متوجه شدم چقدر خوبه کم در مورد یه نمایش، بدونی و بعد به دیدن اون بری.
زمینی که می چرخید و خشونتی که از بغل یکی به آغوش دیگری منتقل می شد.
عالی بود، عالی
من دو بلیط این نمایش برای چهارشنبه 11شهریور 94باقیمت 15000تومان خریدم برای ردیف دوم ،اما متاسفانه مشکلی پیش اومده و نمیتونم برم،اکر کسی میخواد بااین شماره تماس بگیره09122111640
۱
سر اجرای این نمایش فهمیدم که یکسری کارها روح دارن و حتی می تونن تسخیرت کنن و یکسری کارها روح ندارن و در طول اجرا در گیر هیچ چیزی نمی شی. به نظرم این نمایش جزء گروه دوم بود.
خانم مقدمی در طول نمایش حتی یک لبخند هم نزدن و خوب شاید اقتضای نقش بود، نمایش هم تمام شد نگاهش خیره به یه نقطه نا معلوم بود و باز هم لبخند نزدن، هر چند نقش و نمایش دیگه تموم شده بود.
خیلی وقت پیش نبود که رفتیم یه احرایی دادیم با این توضیح
"این اثر به صورت تعاملی با مخاطبان انجام خواهد شد. " خبری از تعامل نبود و صدای من و خیلی های دیگه هم در اومد.
بعد هم توضیح دادن که تعامل اون چیزی نبود که شما فکر می کردید و اینی بود که ما اجرا کردیم.
امشب رفتیم یه کاری رو دیدیم که توضیحی نداشت، ولی بدون تعامل تماشاگر اصلا جریان نمایش پیش
نمی رفت.
تجربه متفاوت و خیلی خوبی بود.
ممنون از همه عوامل
با این همه نقد منفی تا دیروز برای دیدن فیلم مقاومت کردم و تا انتهای فیلم هم دنبال دلیل بودم برای این همه نظر منفی ثبت شده برای فیلم و تهش تنها ازش خوشم اومد و هنوز هم درگیر موضوع فیلم هستم.
فضای زندگی آپارتمان نشین، نمایش طبقه متوسط جامعه با متر و ملاک و اخلاقیات خاصشون و قرار گرفتن در شرایطی که دیگه نمی شه شعار داد و عمل کرد،
اونقدر چالش برانگیز بود که دنبال نشونه های کپی برداری از فلان فیلم و کارگردان نباشم و ازش لذت ببرم.