در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نوید آغاز
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 17:37:53
 

فعال بخش روابط عمومی و تبلیغات تئاتر

 ۰۵ تیر ۱۳۷۲
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مازیار سیدی دچار حمله قلبی شد

مازیار سیدی بازیگر و دراماتورژ نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» شب گذشته به‌علت فشار ناشی از کار دچار حمله قلبی شد و به بیمارستان رفت.

به گزارش مشاوررسانه‌ای پروژه، مازیار سیدی کارگردان، دراماتورژ و بازیگر تئاتر ایران شب‌گذشته و ساعتی قبل از اجرای اول نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» به‌علت فشار ناشی از کار، دچار حمله قلبی شد و به بیمارستان منتقل شد.

رضا بابک، خسرو پسیانی، شیرین اسماعیلی و مرجان اتفاقیان با حضور در لابی سالن، ضمن ادای احترام و عذرخواهی از مخاطبان، آن‌ها را به تماشای اجراهای آینده این نمایش دعوت کردند.

طبق گفته پزشک معالج سیدی، او اکنون در شرایط نرمال قرار گرفته است و می‌تواند از امشب روی صحنه برود.

نمایش «با ... دیدن ادامه ›› خشم به گذشته نگاه کن» نوشته محمد زارعی، دراماتورژ و مشاور کارگردان مازیار سیدی و کارگردانی فضل‌اله عمرانی از امروز ۱ آذرماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۳۰ در سالن کر باکس پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب روی صحنه خواهد رفت.

تهیه‌کنندگی نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» برعهده سعید روستایی و مجری طرح آن امیرسپهر تقی‌لو است.

بازیگران این اثر نمایشی (به‌ترتیب حروف الفبا) مرجان اتفاقیان، شیرین اسماعیلی، خسرو پسیانی و مازیار سیدی هستند.
همچنین رضا ‌بابک بازیگر تئاتر، سینما و‌ تلویزیون ایران با تماس تصویری (در نقش توبیاس فون‌سنِ فضانورد) و ستاره ‌پسیانی به‌صورت صوتی (در نقش جمیلا جمیری، مهمان پادکست «گذشته») نیز در این اثر نمایشی حضور دارند.

این نمایشنامه براساس متن «با خشم به گذشته بنگر» نوشته‌ جان آزبرن با ترجمه سارا صابری و سام دولتی آماده اجراشده است.
خدا رو شکر که حال مازیار سیدی خوبه و می‌تونه به اجرا برگرده🌹🌹♥️♥️
۴ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
الاغ‌های عاشق فقط برای ۴ اجرای دیگر روی صحنه می‌روند

تراژیکمدی «وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند» در تالار ‌حافظ

خرید بلیت روزهای پایانی در سایت تیوال:
tiwall.com/p/olagh.ashegh

تا جمعه ۲ آذر
ساعت ۲۰:۳۰
تالار ‌حافظ

نویسنده و کارگردان: جعفر ‌مهیاری
تهیه‌کنندگان: الهام ‌شکیبا، مارال قلی زاده
مجری طرح: ایمان ... دیدن ادامه ›› ‌یزدی

بازیگران: (به ترتیب الفبا) مریم ‌آشوری، سعید ‌ابک، خالق ‌استواری، محمد ‌رحمانی، حامد ‌زحمتکش، سپیده ‌زینلی، مهدی ‌فرشیدی ‌سپهر، محمد لقمانیان

مستند ساز، محتوا تبلیغاتی: شهرام نامور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نوید آغاز (navidaghaz)
درباره نمایش بی پایانی i
درباره نمایش «بی پایانی» / منوچهر اکبرلو

در میان نمایش‌های زیادی که روی صحنه است اگر دنبال نمایشی رئالیستی با آدم‌ها و وقایع آشنای دور و برمان ... دیدن ادامه ›› هستید با بازی‌های طبیعی و واقع گرایانه نمایش «بی پایانی» پیشنهاد می‌شود.

متن مردان را از صحنه حذف کرده تا زنان از مردان بگویند از عاملیت آنها در زندگی فردی و اجتماعی شان از سرکوب قربانی شدن حمایت، رفاقت و اینها

نمایش شاد و کمیک آغاز می‌شود و ناگهان روی تراژیک زندگی خودش را نشان می‌دهد.

در صحنه ای که سه زن برای دیدن یکدیگر دور هم جمع شده اند. یک مرتبه به خود می آیید خنده هایتان می ماست و درگیر دنیایی آن سوی سرخوشی‌ها می‌شوید.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اجرای پایانی تراژیکمدی «وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند»
.
خرید بلیت در سایت تیوال:
tiwall.com/p/olagh.ashegh
.
چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳
ساعت ۲۰:۳۰
تالار ‌حافظ
.
نویسنده و کارگردان: جعفر ‌مهیاری
تهیه‌کنندگان: الهام ‌شکیبا، مارال قلی زاده
مجری طرح: ایمان ‌یزدی
.
بازیگران: (به ترتیب الفبا) مریم ‌آشوری، سعید ‌ابک، خالق ‌استواری، محمد ‌رحمانی، حامد ‌زحمتکش، سپیده ‌زینلی، مهدی ‌فرشیدی ‌سپهر، محمد لقمانیان
واقعاً کاش تمدید بشه..‌.
امیرمسعود فدائی
بله، یه تذکری موقع ورود میدن متأسفانه..‌.
😏
زیبا دلنشین و عجیب و …دوست دارم بازم ببینم
۴ روز پیش، یکشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کارگردان نمایش «وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند»: خودم را به زندگی می‌سپارم

جعفر مهیاری که این روزها نمایش «وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند» را روی صحنه ... دیدن ادامه ›› می‌برد، گفت که در اجرای نمایش‌هایش خود را به زندگی می‌سپارد و از ابتدا تصمیم نمی‌گیرد که نمایشی را برای گروه سنی کودک یا بزرگسال اجرا کند.

این کارگردان تئاتر در گفتگو با ایسنا نمایش خود را اثری استعاری دانست و از رشد و گسترش تئاترهای خصوصی در سال‌های اخیر ابراز خوشنودی کرد.

او که در سال‌های گذشته بیشتر بر حوزه تئاتر کودک و نوجوان تمرکز داشته است، درباره اجرای تازه‌ترین نمایش خود برای گروه سنی بزرگسال گفت: از زمانی که در کار تئاتر کمی تجربه پیدا کردم، از ابتدا با این پیش فرض جلو نمی‌روم که نمایشی را برای تماشاگر کودک یا بزرگسال اجرا کنم. اصولا وقتی ایده‌ای به ذهنم می‌رسد، فرایندی طی می‌کند و در نهایت به خروجی می‌رسد. حال ممکن است خروجی آن متناسب با گروه سنی کودک باشد یا بزرگسال.

مهیاری ادامه داد: معتقدم بیشتر نمایش‌هایی که در سال‌های گذشته ساخته‌ام، برای خانواده‌ها بوده یعنی علاوه بر کودکان برای بزرگسالان هم مناسب بوده است.

او اضافه کرد: در چند سال اخیر بیشترِ نمایش‌هایی که ساخته‌ام، مناسب گروه سنی نوجوان به بالا بوده است. البته ۱۰ سالی می‌شود که نمایشی را از صفر تا صد در ایران نساخته‌ام و بیشتر نمایش‌هایم را در خارج از کشور کار کرده‌ام که البته در ایران نیز اجراهایی محدود داشته است.

خودم را به زندگی می‌سپارم

مهیاری در پاسخ به اینکه چه عاملی سبب این تغییر رویه شده، توضیح داد: اینها بر اساس انتخاب من نیست بلکه برحسب روند کار و افزایش سن و تجربه است. درواقع خودم را به جریان زندگی می‌سپارم و بعد مشخص می‌شود که هر ایده‌ای که به ذهنم می‌رسد، برای کدام گروه سنی مناسب است.

او درباره دلیل دوری‌اش از تئاتر ایران و تمرکز فعالیت‌هایش در خارج از کشور نیز گفت: سال ۸۷ نمایش «گل» را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اجرا کردم که برای اجرا در جشنواره تئاتر لهستان دعوت شد. بعد از آن این نمایش به جشنواره‌های و کشورهای مختلفی دعوت شد و ارتباطات بین‌المللی‌ام گسترده شد و به جز اجرای نمایش برای برگزاری کارگاه و ... دعوت شدم و دیگر فرصت ساخت اثر در ایران پیش نیامد. البته در ایران کارگاه‌های آموزشی داشتم و نیز نمایش‌هایی را که خارج از کشور اجرا کرده‌ام، در ایران نیز روی صحنه نیز برده‌ام ولی تولیدی که به طور کامل در ایران اتفاق افتاده باشد، پیش نیامد.

مهیاری اضافه کرد: بعد از کرونا که همه فعالیت‌ها تعطیل شد، فرصتی دست داد تا کارهای عقب‌افتاده‌ام را به جریان بیندازم و چند فیلم کوتاه ساختم و ... و سال ۱۴۰۱ نیز نمایش «دِلاو» را در تئاتر نوفل لوشاتو اجرا کردم که البته تولید خارج از کشور بود.

خودم را به زندگی می‌سپارم

این کارگردان تئاتر در پاسخ به اینکه تئاتر کشور در این چند ساله در قیاس با گذشته چقدر تفاوت داشته است، توضیح داد: پیش از این هم متوجه افزایش سالن‌ها و اجراهای روی صحنه شده بودم ولی حالا که خودم مشغول اجرای نمایشی هستم، بیشتر این افزایش را لمس می‌کنم و مدام مشغول رصد وضعیت تئاترها و آمار تماشاگران هستم. به نظرم اتفاق خوبی است که این روزها رقابت گروه‌های نمایشی این چنین بالا گرفته و خوشحالم که تئاتر خصوصی هم این چنین جان گرفته است. هرچند این آسیب را دارد که در این میان، نمایش‌های کم‌کیفیت هم روی صحنه می‌روند ولی با رشد کمی نمایش‌های روی صحنه، این اتفاق طبیعی است.

مهیاری در بخش دیگری از این گفتگو درباره ذهنیت برخی از تماشاگران درباره تمثیلی بودن نمایشش و ارتباط آن با «کلیه و دمنه» تصریح کرد: تعدادی از تماشاگران به این موضوع اشاره داشته‌اند اما خودم به آن فکر نکرده بودم. ایده‌ای بود که پرداخته شد اما بی‌شک تاثیر قصه‌هایی مانند «کلیله و دمنه» یا «شهر قصه» یا حتی جهان فانتزی کودک و نوجوان در رسیدن من به این قصه استعاری بی‌تاثیر نبوده است.

او ادامه داد: شاید برخی از تماشاگران با خواندن خلاصه داستان نمایش به این ذهنیت رسیده باشند ولی با دیدن نمایش متوجه می‌شوند که هیچ اِلِمان دیگری از حیوان در نمایش ما وجود ندارد و با شخصیت‌های کاملا انسانی مواجهیم. ما از بدو ورود تماشاگر، او را آماده می‌کنیم که کارمان یک اثر استعاری است و این استعاره در کانسپت کار وجود دارد.

خودم را به زندگی می‌سپارم

مهیاری که نمایشش را با گروهی از هنرمندان مجرب در تئاتر کودک و نوجوان و عروسکی روی صحنه می‌برد، با ابراز خوشنودی از همکاری با این چهره‌ها افزود: انتخاب این گروه چند دلیل دارد؛ اول اینکه با همه آنان تجربه همکاری داشته‌ام. بنابراین جهان یکدیگر را به خوبی می‌شناسیم و خیلی خوب حرف همدیگر را متوجه می‌شویم. از سوی دیگر همه آنان جزو خلاق‌ترین بچه‌های تئاتر کودک و عروسکی هستند و این بسیار مهم است چراکه جهان فانتزی را به خوبی می‌شناسند و درک کاملی از آن دارند و به همان نسبت، جهان سورئال را نیز درک می‌کنند.

گفتنی است نمایش «وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند» با بازی (به ترتیب الفبا) مریم ‌آشوری، سعید ‌ابک، خالق ‌استواری، محمد ‌رحمانی، حامد ‌زحمتکش، سپیده ‌زینلی، مهدی ‌فرشیدی ‌سپهر، محمد ‌لقمانیان روی صحنه می‌رود و در خلاصه داستان آن آمده: چهار الاغ عاشق، برای رسیدن به عشق‌شان (طاووس) حاضر به پذیرش شرطی می‌شوند که آنها را با بحران جدی مواجه می‌کند.

این اثر نمایشی هر شب ساعت ۲۰ و سی و به مدت ۷۵ دقیقه در تالار حافظ اجرا می‌شود.
نگاهی به نمایش «وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند» به نویسندگی و کارگردانی جعفر مهیاری
دلدادگی چند جانور مبادی آداب
مهیاری با روایتِ عشق چهار الاغ ... دیدن ادامه ›› به یک طاووس، تمثیل کنایی «عشق خرکی» را به داستان و اجرایی مدرن می‌رساند
محمدحسن خدایی

یک فضای بازیگوشانه و فانتزی، چهار الاغ شیک‌پوش کت و شلواری، عشق عجیب آنان به پرنده‌ای خوش خط و خال همچون طاووس، و صد البته رقابت و کشمکشی جنون‌آمیز بر سر به دست آوردن معشوق. با همین عناصر عجیب و غریب، جعفر مهیاری در مقام نویسنده و کارگردان مشغول روایت یک داستان تمثیل‌‌گرایانه مدرن در رابطه با عشق چهار الاغ به یک طاووس است. اینکه در ظاهر امر، الاغ‌ها شبیه انسان باشند و کت و شلوار مردانه بر تن کنند می‌تواند استعاره‌ای از «خرکی» بودن عشقی چنین دور از ذهن باشد. این نمایش یک فانتزی سرخوشانه است که به میانجی‌اش می‌توان نقبی زد به عشق‌های نامتعارف این روزها. اجرا به خوبی توانسته جدیت و بلاهت الاغ‌ها به وقت عاشقی را به نمایش گذاشته و یک موقعیت جذاب و جفنگ را خلق کند. ابژه عشق که طاووسی است قدرت‌طلب، از نادانی عشاق استفاده کرده و شرط وصال را کشتن سلطان جنگل به دست الاغ‌ها گذاشته است. نمایشی که این شب‌ها در سالن حافظ به صحنه آمده، روایتی است از تقلا و تمنای عاشقانه چهار الاغ عزب که برای خلاص شدن از تنهایی به هر خفت و خواری تن داده و مضحکه عام و خاص می‌شوند. تو گویی به غیر از طاووس الوان، گزینه دیگری برای عاشقیت نیست و دلربایی از معشوقی چنین پر رنگ و لعاب، ضرورتی است بی‌بدیل. هر چهار الاغ‌ بی‌نوا با قبول شروط طاووس، قدم به مهلکه‌ای بی‌بازگشت گذاشته و در مسیری پر فراز و نشیب، سرنوشتی تراژیک خواهند یافت. جعفر مهیاری با کنار هم قرار دادن عناصری ناهمگون و طبیعی جلوه دادن‌شان، توانسته فانتزی خویش را باورپذیر کند و لحظات مفرحی از یک وضعیت نابهنگام بسازد. ژست بازیگران، شکل حضورشان بر صحنه و مناسباتی که با دیگران برقرار می‌کنند در خدمت عادی‌سازی امر غیرعادی است. جالب آنکه الاغ‌ها، وفادار به رعایت نظمی بوروکراتیک هستند و خود را مبادی آداب نشان داده و خلق و خویی متمدنانه در قبال طاووس از خود بروز می‌دهند. به نظر می‌آید اجرا مرز میان الاغ یا انسان بودن را کم‌رنگ کرده و هویتی ملهم از هر دو موجود زنده را برساخته است. اینجا هم به مانند اغلب آثار تمثیلی، وجه غالب با هویت انسانی است حتی اگر ادعا شود موجودات زنده‌ای که حرف می‌زنند الاغ، موش، سگ و شیر واقعی باشند. نمایش می‌خواهد از طریق خلق یک جهان مثالی، تماشاگران را سرگرم کند، امر تماشایی را احضار کرده و مخاطبان خویش را در باب ابتلا به «عشق خرکی» بیم دهد. اینکه عشاق این روزها نباید گرفتار بلاهت شده و «عشق خرکی» را تجربه کنند و اگر گرفتار شدند تا حد امکان نبایست مثل یک الاغ، سر را پایین انداخته و مقهور درخواست نامعقول معشوق شوند، همان بیم و اندرزی است که اجرا در لفافه می‌گوید. در غیر این صورت فرجام این قبیل عشق‌های خرکی، چیزی نیست به غیر از فدا شدن در راهی عبث.
به لحاظ اجرایی، صحنه خالی از اشیا بوده و بازیگران در فضایی انتزاعی به سر می‌برند. ترتیب ایستادن‌ شخصیت‌ها واجد نظمی هارمونیک است اما در ادامه و بنابر ضرورت، این شکل از رعایت نظم و ترتیب، دشوار شده و شاهد آنتروپی نیروها و بدن‌ها هستیم. نگاه خیره بازیگرانی که نقش الاغ‌ها را بازی می‌کنند بازتابی است از شگفت‌زدگی و جدیت توامان‌ نسبت به وضعیتی که انتخاب کردن و کنش‌ورزی را ضروری می‌کند. این چند الاغ عزب چنان روزگار می‌گذرانند که تو گویی هر اتفاق کوچک می‌تواند موجب بهت‌زدگی‌شان شود و رشته امور را از دست‌شان خارج کند. آنان الاغ‌هایی عصا قورت‌داده‌اند که برّاق به جهان هستی می‌نگرند و بی‌وقفه در انتظار وقوع فاجعه یا رخ دادن یک معجزه‌اند. از همان ابتدای نمایش که سایه بازیگران از پشت پرده‌ای سفید نمایان می‌شود و الاغ بودن شخصیت‌ها را آشکار می‌کند می‌توان حدس زد که نمایش در رابطه با سرنوشت عجیب چند الاغ نگون‌بخت باشد. جالب آنکه وقتی از پشت پرده بر روی صحنه می‌آیند هیبتی انسانی دارند و شبیه کارمندان ادارات لباس پوشیده‌اند. بنابراین رویکرد اجرا طرح این واقعیت است که «الاغ بودن» می‌تواند یک وضعیت باشد و فرقی ندارد فی‌المثل شکل کله‌ات چه باشد و دیگران چگونه تو را نظاره‌ ‌می‌کنند و به قضاوت تو می‌نشینند. چه کت و شلوار به تن کرده باشی و چه پالان خر بر پشت، این «بلاهت» است که می‌تواند از تو یک موجود منقاد و بارکش بسازد که جایگاه اجتماعی والایی نداشته باشی. این واقعیت انکارناپذیر در صحنه‌ای مشاهده می‌شود که الاغ‌ها مشغول بر زبان راندن ادبیات والا بوده و ملاقات عاشقانه با طاووس را تمرین می‌کنند. کلماتی که به‌کار می‌برند چنان فخامت دارد که هر کدام می‌تواند زینت‌بخش یک عبارت فلسفی، علمی یا ادبی باشد. اما وقتی الاغ‌ها از این کلمات استفاده می‌کنند نتیجه چیزی است جفنگ و خنده‌آور.
از نکات قابل اعتنای نمایش بی‌شک بازی خوب بازیگران است. مریم آشوری، سعید ابک، خالق استواری، محمد رحمانی، حامد زحمتکش، سپیده زینلی، مهدی فرشیدی‌سپهر و محمد لقمانیان در این نمایش، نقش‌آفرین شخصیت‌ها هستند. چهار بازیگر، نقش الاغ‌ها را اجرا می‌کنند و چهار بازیگر نقش طاووس، شیر، موش و سگ. به هر حال نباید از یاد برد که حضور بازیگران حرفه‌ای که در خدمت اجرا بوده و با مهارت توانسته‌اند امر روزمره را بوروکراتیزه کنند تا فانتزی صحنه‌ها باورپذیر شود بی‌شک امری است مهم و استراتژیک. به واقع نمایش «وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند» از این بابت که حضور با دیسیپلین شخصیت‌ها را در فضای انتزاعی ممکن و مدیریت می‌کند، به تلقی ما از بورکراتیزه‌شدن مناسبات دامن می‌زند. لباس‌های رسمی یک شکل، کراوات، ژست‌های ایستا و حرکت‌ در مسیر مستقیم به هنگام تفکر، این تلقی را قوت می‌بخشد که شخصیت‌ها در یک فرآیند بوروکراتیزه قرار دارند. پس بدن‌ها اغلب حضوری کنترل‌شده و نمایشی داشته و به وقت تعلیق نظم نمادین، رخوت و سستی و رهایی را تجربه می‌کنند.
در نهایت می‌توان گفت جعفر مهیاری تا حدودی نسبت به جهان فانتزی که ساخته محافظه‌کارانه عمل کرده است و محتاطانه می‌خواهد تنش‌های موجود میان شخصیت‌ها را حل و فصل کند. البته مرگ الاغ‌ها در انتهای نمایش، شاعرانه و تماشایی است و تا حدودی علیه منطق کارگردان. از قضا این اجرا می‌توانست بیش از این به امر فانتزی گشوده باشد و بر امکان‌های صحنه بیفزاید. اما گویا قرار است سرنوشت تراژیک الاغ‌ها، نقد و نهیبی به وضع اینجا و اکنون ما باشد و تذکاری به آنان که با چشمانی بسته عاشق می‌شوند و برای رسیدن به معشوق، به هر کاری دست می‌زنند. اجرا اگر از این موعظه‌ها دست بکشد و تا حدودی به امر مبهم و مرموز میدان دهد تماشایی‌تر خواهد بود. به هر حال در این وادی پر خطر، با اجرایی مفرح و متعارف روبه‌رو هستیم که با سادگی به سراغ فانتزی رفته و توانسته تماشاگران خویش را خشنود به خانه رهسپار کند. اما در این مسیر از تجربه‌گرایی امتناع کرده و بر مسیری مطمئن قدم برداشته است. امید که در آینده شاهد اجراهایی جسورتر از این گروه خوب باشیم. چراکه فانتزی می‌تواند حمله‌ای به واقعیت تغییرناپذیر هستی اجتماعی ما باشد و امکان‌های نامکشوفی از امر ناممکن را پیش چشم ما بگشاید. فانتزی سلاحی است در دست ما که بر نظم نمادین یورش بریم و «جهان مطلوب» خویش را در مقابل «جهان مقدور» بنا کنیم. جایی که حتی الاغ‌های کت و شلوار پوش عزب، به میانجی عشق می‌توانند به قصر پادشاه جنگل بروند و عاملیت‌شان را به اجرا درآورند.
نوید آغاز (navidaghaz)
درباره نمایش بی پایانی i
گوهر سینمای ایران با افتخار نمایش «بی پایانی» را افتتاح می‌کند
یکشنبه ۲۰ آبان ساعت ۲۰ در عمارت هما
.
پیش‌فروش بلیت روزهای تازه در سایت تیوال آغاز شد:
tiwall.com/p/bipayani2
.
از ۲۰ آبان ۱۴۰۳
ساعت ۲۰
عمارت ‌هما
.
نویسنده، طراح و کارگردان: صحرا ‌فتحی
تهیه‌کننده: رها ‌جهانشاهی‌ و صحرا فتحی
بازیگران: الهام ‌شعبانی، حدیث ‌میرامینی، ... دیدن ادامه ›› مهسا ‌طهماسبی
و با صدای محمد چناری
.
سرمایه گذار: زهره جوانمردی
مجری طرح: شهرام ‌زمانی
مدیر پروژه: عدنان کاپوسیان
مدیر اجرایی: وحید جوادی
مدیر تولیدو برنامه ریز : محسن ‌خسروی
.
آهنگساز، مهندسی صدا: بابک ‌کیوانی
مدیر تبلیغات: نوید ‌آغاز
مشاور رسانه ای: علی ‌کیهانی
عکاس: همایون ‌تمدن
طراح گرافیک، تیزر، موشن: محمد حسین کرد علیپور
عکاس تبلیغات: آرش خدا کرمی
.
دستیار کارگردان :مجیر ‌معینی
منشی صحنه: لاله اَبید
مدیر صحنه: علی پرپنچی
مجری نور: مهدی ‌پاکمنش
دستیار گریم، دستیار لباس: پرنیا حاجی تقی
.
با همراهی
«مبلمان باروس»
«آموزشگاه هشت ستاره»
«مزون هخامنش»
«عمارت ‌هما»
نوید آغاز (navidaghaz)
درباره نمایش بی پایانی i
گروه دان، مهمان ویژه یکشنبه «بی پایانی»
.
پیش‌فروش بلیت روزهای تازه در سایت تیوال آغاز شد:
tiwall.com/p/bipayani2
.
از ۲۰ آبان ۱۴۰۳
ساعت ۲۰
عمارت ‌هما
.
نویسنده، طراح و کارگردان: صحرا ‌فتحی
تهیه‌کننده: رها ‌جهانشاهی‌ و صحرا فتحی
بازیگران: الهام ‌شعبانی، حدیث ‌میرامینی، ... دیدن ادامه ›› مهسا ‌طهماسبی
و با صدای محمد چناری
.
سرمایه گذار: زهره جوانمردی
مجری طرح: شهرام ‌زمانی
مدیر پروژه: عدنان کاپوسیان
مدیر اجرایی: وحید جوادی
مدیر تولیدو برنامه ریز : محسن ‌خسروی
.
آهنگساز، مهندسی صدا: بابک ‌کیوانی
مدیر تبلیغات: نوید ‌آغاز
مشاور رسانه ای: علی ‌کیهانی
عکاس: همایون ‌تمدن
طراح گرافیک، تیزر، موشن: محمد حسین کرد علیپور
عکاس تبلیغات: آرش خدا کرمی
.
دستیار کارگردان :مجیر ‌معینی
منشی صحنه: لاله اَبید
مدیر صحنه: علی پرپنچی
مجری نور: مهدی ‌پاکمنش
دستیار گریم، دستیار لباس: پرنیا حاجی تقی
.
با همراهی
«مبلمان باروس»
«آموزشگاه هشت ستاره»
«مزون هخامنش»
«عمارت ‌هما»
یادداشتى بر نمایش "وقتى الاغها عاشق مى شوند"

همه مردها دروغکو، بى ثبات، دغل، وراج، دورو، متکبر، بزدل، نفرت انکیز وشهوت یرست هستند. تمام زنها ریاکار، مکار، خود یسند، کنجکاوو فاسدند. دنیا جاه فاضلابى است بى انتهاکه موجودات عجیب الخلقه اى درآن مى خزند و به کوههایى ازلجن برمى خورند. اما در دنیا چیزى مقدس و باشکوه نیز وجود دارد: پیوند دو موجود اینچنین ناقص و وحشتناک.

در عشق اغلب اشتباه مى کنیم، اغلب احساسات ما جریحه دار مى شود واحساس بدبختى مى کنیم. اما عشق مى ورزیم وهنگامى که در آستانه ى مرگیم به عقب برمى کردیم وبه خود مى گوییم: خیلى رنج کشیده ام، گاهى به بى راهه رفته ام، اما عشق ورزیده ام. بس من زندکى کرده ام، من یک موجود تصنعى ساخته وبرداخته ى غرور وکسالت نیستم، زیراکه عاشق بوده ام.

قطعه اى از نمایشنامه عشق لرزه، اثر " اریک-امانوئل اشمیت"
نگاهی به نمایش وقتی الاغ‌ ها عاشق می‌شوند جعفر مهیاری
تئاتریکالیته برای آشنازدایی از حیوانات

نویسنده هومن نجفیان
انرژی زا فقط زمزم

نمایش ... دیدن ادامه ›› «الاغ‌ها.» چنین رفتاری با ذهن آدمی دارد. البته نمی‌توان سواد بصری کارگردان را که این آشنایی‌زدایی دلفریب را می‌آفریند انکار کرد، اما دانش تئاتر و آگاهی از هنر تئاتر به تنهایی باعث هنرمند بودن نمی‌شود؛ باید حکمت را آموخت و قدر استعداد خود را دانست و با قلم‌فرسایی بیهوده آن را هدر نداد.

این نوشتار کوتاه در دو بخش به نمایش «وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند»، می‌پردازد. نخست آن‌که جعفر مهیاری تئاتری است و در این مورد شائبه‌ای وجود ندارد؛ همین نمایش الاغ‌ها... خود گواهی بر اهلیت اوست و شاید در روزگاری بهتر بتواند نمایشنامه‌ای نه با قلم خود که با خامه دیگران به صحنه آورد و نیمه پر لیوان را هم نشان بدهد.
اما چرا جعفر مهیاری کارگردان است؟ آیا به این علت که نمایشی بر روی صحنه آمده است؟ هرگز، آمدن نمایش به صحنه، آن هم در روزگار ما، هیچ ارتباطی به هنر تئاتر ندارد، حتی اگر بیلبورد‌های تبلیغاتی آن خیابان‌های شهر را خفه کند.

کارگردان کسی است که می‌داند نمایش، یک مواجهه است. باید امرِ دیدن تحقق یابد؛ نه از طریق شو و آتراکسیون و دیگر تمهیدات پلید و زشت، بلکه صحنه می‌باید تماشایی باشد تا این مواجهه حاصل آاید و صحنه تنها با فضا (اتمسفر) باید آکنده شود. صحنه را نمی‌توان با آکسسوار، گریم، موسیقی و سلبریتی بزک کرد.

باید صحنه‌آرایی را دانست و کارگردانی که صحنه‌آرایی را نمی‌شناسد و در هدایت بازیگران چیره‌دست نیست، باید به حرفه‌ی دیگری بپردازد. حال ممکن است کارگردان برای تحقق فضای صحنه‌ای از دیگر هنرمندان یاری بجوید، اما کارگردانی یعنی آفرینش فضای صحنه‌ای در غیر این صورت بهتر است آدمی نمایشنامه‌اش را بخواند.

۱) سواد کارگردان در آفرینش فضای صحنه‌ایی: درنمایش الاغ‌ها. ما با دکور و حجم‌سازی مواجه نیستیم. یک دیواره سفید در انتهای صحنه که با تاباندن نور نمایش سایه را تداعی می‌کند و در برخی از لحظات اجرا ما شاهد نمایش سایه هستیم بهترین سایه بازی این نمایش، اولین سایه بازی آن است. در حقیقت زمانی که ما سایه الاغ‌ها را می‌بینم، اما هنگامی که الاغ‌ها در صحنه حضور می‌یابند ما شاهد ۴ مرد کت و شلوار پوشیده هستیم. اینجا بهترین سایه بازی است در حقیقت سایه‌ها با آنچه روایت می‌شود (بدن‌های بازیگران) متفاوت است. به همین علت، تکنیک آشنایی‌زدایی حاصل می‌شود. دیدن سایه، سپس دیدن بدن بازیگران که هیچ شباهتی با آن سایه بازی ندارد. زیرا نمایش سایه‌بازی باید چیزی باشد که هرگز جسمانیت نمی‌یابد. به همین علت ما سایه بازی می‌کنیم، اما سایر سایه‌بازی‌ها این نمایش همان است که در صحنه قابل رویت است. پس کاربرد آن سایه چیست؟

جعفر مهیاری با استفاده از ژست‌های اغراق‌آمیز و اسلوموشن و غریب‌نمایی بازیگران در ژست و لحن می‌کوشد ایده خود را محقق کند. این بازیگران کت شلواری؛ خودشان نیستند و دیگری را بازی می‌کنند آن دیگری همان الاغ‌ها هستند. پس ژست یاری می‌رساند که دیگری محقق شود و علت تئاتریکالیته اجرا، این امر است. اوج این دیگری‌سازی؛ زمانی است که الاغ‌ها؛ طاووس نر را با ماده اشتباه می‌گیرند.

بازی طاوس نر هم بسیار روشمند و هدایت شده است. بازیگر مرد ریش و سبیل‌دار که طاووس را بازی می‌کند هرگز اطوار و صدای زنانه درنمی‌آورد بلکه با تغییر لحن و ژست، زن بودن را در شمایلی مردانه به نمایش می‌گذارد. در اینجا آشنایی‌زدایی جعفرمهیاری؛ به اوج می‌رسد. این آشنایی‌زدایی دریچه‌ای است به وادی حیرت؛ در نتیجه شوک کمیک را ایجاد می‌کند. امر ناآشنا از عقلانیت ریاضی برخوردار نیست، اما از تعقل شاعرانه برای کشف حقیقت برخوردار است.

۲) آقای مهیاری نباید نمایشنامه بنویسد: جعفر مهیاری این پتانسیل درخشان آشنایی‌زدایی را متأسفانه در فرآیند اجرا از دست می‌دهد. زیرا اصرار دارد نمایشنامه‌نویس باشد؛ بنابراین پیوسته پلات اثر را با حضور امری غریب و ناآشنا دگرگون می‌کند ناگهان بی‌آن‌که مقدمه‌ای فراهم اید واقعه‌ای رخ می‌دهد. (میزانسن گونی؛ هدایای شاه به الاغ‌ها) ناگهان رخ می‌دهد و طاووس درگونی، پدیدار می‌شود. این آشنایی‌زدایی جذاب است. میزانسنی که برای اولین بار جعفر مهیاری در انتهای صحنه ایجاد می‌کند و سگ، دیواره انتهای صحنه را کنار می‌زند و خبر یورش سپاه طاووس و سرنگونی شیر را ناگهان اعلام می‌کند بسیار تماشایی است؛ اما این ناگهانگی نابهنگامی و آشنایی‌زدایی‌های متمادی پیوسته؛ به علت دراز آهنگ بودن سیر وقایع رویداد‌های درام و اصرار درام‌نویس به ایجاز است (داستان از دستگیری طاووس تا کودتای یاران شیر شاه و هجوم یاران طاووس به قصر شاه؛ در طرفه العینی حادث می‌شود) و این آشنایی‌زدایی پلات؛ در نمایشنامه باعث می‌شود، شگرد آشنایی‌زدایی به امری ملال‌آور تبدیل بشود که این همه غریب‌نمایی بی‌حاصل برای چیست؟ سبب این بیهودگی در عدم توجه به شخصیت‌پردازی و موقعیت دراماتیک است.‌ای کاش کارگردانان ما به جای این دراماتورژی‌های بی‌حاصل و نمایشنامه‌نویسی شتابزده؛ به حرفه اصلی خود بازگردنند آن وقت در می‌یابند با این استعداد درخشانی که دارند می‌توانند جایگاه رفیعی در تئاتر داشته باشند.

البته دلیل این هدر رفتن استعداد‌های درخشان جوانان کارگردان، آسیب‌های فرهنگی است که کارگردانان ما نمی‌تواند هرگز متن دلخواه خود را به صحنه آورند.‌ای کاش اندکی با هنرمندان جوان مهربان‌تر باشیم.

لینک نوشتار: https://jamejamonline.ir/fa/news/1480472
نوید آغاز (navidaghaz)
درباره نمایش جیمی جامپ i
شروع پیش‌فروش نمایش «جیمی‌ جامپ»
کاری از سیما تیرانداز

🎫 تهیه بلیت از سایت تیوال:
tiwall.com/p/jimmyjump

🔸کارگردان: سیما تیرانداز
🔸نویسنده: صالح علوی‌ زاده
🔸تهیه کننده: صهبا خلدبرین

بازیگران:‌
سیما تیرانداز
علیرضا ثانی‌فر
خاطره اسدی
بهار دهقان

📅از ۲۰ آبان
⏰ساعت ۱۹:۳۰
📍تماشاخانه ایرانشهر، سالن استاد سمندریان

@jimmyjumptheater
مازیار سیدی و خسرو پسیانی در
نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن»
.
پیش‌فروش بلیت در سایت تیوال آغاز شد:
tiwall.com/p/lookbackinanger
.
از ۲۸ آبان |‌ ساعت ۲۰:۳۰
سالن ‌کُر ‌باکس ‌پردیس ‌تئاتر ‌و ‌موسیقی ‌باغ ‌کتاب
.
نویسنده: محمد ‌زارعی
مترجم: سارا صابری، سام دولتی
دراماتورژ: مازیار ‌سیدی
کارگردان: ... دیدن ادامه ›› فضل ‌اله ‌عمرانی
تهیه‌کننده: سعید ‌روستایی
.
بازیگران: (به ترتیب حروف الفبا) مرجان ‌اتفاقیان، شیرین ‌اسماعیلی، خسرو ‌پسیانی، مازیار ‌سیدی
با تماس تصویری: رضا ‌بابک (در نقش توبیاس فون‌سنِ فضانورد)
و با صدای: ستاره ‌پسیانی (در نقش جمیلا جمیری، مهمان پادکست "گذشته")
.
مجری طرح: امیرسپهر ‌تقی ‌لو
مدیر تولید: محمدامین ‌ساکی
مشاور کارگردان: مازیار ‌سیدی
.
طراح صحنه: امیرحسین قدسی
طراح لباس: شیدا ‌زواری
طراح نور: علی ‌کوزه ‌گر
طراح صدا: کاوه عابدین
طراح گرافیک: مریم ‌برادران
.
مدیر پروژه: حمید شعرانی
دستیار اول کارگردان، برنامه‌ریز: یزدان ‌گرم ‌آبی
دستیار کارگردان: محمد ‌سجاد ‌بنی ‌کریم
منشی صحنه: آناهیتا ‌آذری
.
مدیر روابط عمومی، تبلیغات: نوید ‌آغاز
عکاس: کیارش ‌مسیبی
ساخت تیزر: امیرحسین ‌منصوری
مشاور رسانه‌ای: علی ‌کیهانی
.
مدیر صحنه: احسان ‌صفرزاده
دستیار لباس: مهسا ‌بالانی
رضا بابک و شیرین اسماعیلی به نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» پیوستند.
همزمان با اعلام زمان پیش‌فروش بلیت؛

رضا بابک و شیرین اسماعیلی به‌ گروه بازیگران نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» به کارگردانی فضل‌اله عمرانی برای اجرا در باغ کتاب تهران پیوستند.

به گزارش مشاوررسانه‌ای پروژه، نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» نوشته محمد زارعی، دراماتورژ و مشاور کارگردان مازیار سیدی و کارگردانی فضل‌اله عمرانی از ۲۸ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۲۰:۳۰ در سالن کر باکس پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب روی صحنه ... دیدن ادامه ›› خواهد رفت.

تهیه‌کنندگی نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» برعهده سعید روستایی و مجری طرح آن امیرسپهر تقی‌لو است.

رضا بابک بازیگر تئاتر، سینما و‌ تلویزیون ایران به‌عنوان بازیگر ویدئویی در این نمایش حضور دارد و تصویر او برای مخاطبان پخش می‌شود.

همچنین شیرین اسماعیلی بازیگر تئاتر و سینما، که این روزها با فیلم سینمایی «زودپز» میزبان علاقه‌مندان در سینماها است، در این پروژه نمایشی جایگزین ندا جبرئیلی شد.

لازم به‌ذکر است، جبرئیلی به دلیل فیلم‌برداری خارج از شهر یک سریال امکان حضور در این پروژه را نداشت.

دیگر بازیگران این اثر نمایشی (به‌ترتیب حروف الفبا) مرجان اتفاقیان، خسرو پسیانی و مازیار سیدی هستند.

این نمایشنامه براساس متن «با خشم به گذشته بنگر» نوشته‌ جان آزبرن با ترجمه سارا صابری و سام دولتی آماده اجراشده است.

طراح صحنه: امیرحسین قدسی، طراح لباس: شیدا زواری، طراح نور: علی کوزه‌گر، طراح صدا: کاوه عابدین، طراح گرافیک: مریم برادران، مدیر پروژه: حمید شعرانی، دستیار اول

کارگردان و برنامه‌ریز: یزدان گرم‌آبی، دستیار کارگردان: محمد ‌سجاد ‌بنی ‌کریم، منشی صحنه: آناهیتا آذری، مدیر صحنه: احسان صفرزاده، دستیار لباس: مهسا بالانی، مدیر

روابط عمومی و تبلیغات: نوید آغاز، عکاس: کیارش مسیبی، ساخت تیزر: امیرحسین منصوری و مشاور رسانه‌ای: علی کیهانی عوامل این اثر نمایشی هستند.

«با خشم به گذشته نگاه کن» این روزها در حال تمرین و آماده‌سازی اجرا است و از ۲۸ آبان‌ ۱۴۰۳ روی صحنه می‌رود.

پیش‌فروش بلیت‌های این اثر نمایشی فردا دوشنبه ساعت ۱۲ ظهر آغاز خواهد شد. علاقه‌مندان برای اطلاعات بیشتر و تهیه بلیت می‌توانند به سایت تیوال مراجعه کنند.
تاثیر اتفاقات سیاسی و اجتماعی بر روابط عاطفی

کارگردان، بازیگر و دراماتورژ نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» معتقدند که این نمایش نشان‌گر تاثیر اتفاقات اجتماعی سیاسی و اقتصادی بر روابط عاطفی و انسانی است.

به گزارش ایسنا، نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» نوشته محمد زارعی و کار فضل‌اله عمرانی این روزها آخرین مراحل تمرین و آماده‌سازی خود را برای اجرای عمومی سپری می‌کند.

مازیار سیدی که اخیرا اجرای نمایش «سیمبلین» را به پایان رسانده، به عنوان دراماتورژ ، مشاور کارگردان و بازیگر با اجرای این اثر نمایشی همکاری ... دیدن ادامه ›› دارد.

تهیه‌کنندگی این نمایش بر عهده سعید روستایی و مجری طرح آن امیرسپهر تقی‌لو است.

به بهانه اجرای این اثر نمایشی با مازیار سیدی و فضل اله عمرانی گفت‌وگو کرده‌ایم.

سیدی در ابتدای سخنان خود، درباره حضور و پیوستنش به‌عنوان دراماتورژ در این اثر نمایشی گفت: اساسا این پرسش در کمپانی‌های تئاتر همه‌جای دنیا بالعکس اتفاق می‌افتد، این دراماتورژ نیست که به یک تجربه‌ نمایشی می‌پیوندد، بلکه دراماتورژ با توجه به شرایط و فاکتورهایی از زمانه و جغرافیای زیستی‌اش یک نمایشنامه را پیشنهاد می‌دهد و آن را در برنامه‌ی اجرایی کمپانی قرار می‌دهد.

او ادامه داد: اینجا هم نه به آن شکل کمپانی‌های تئاتری بزرگ، اما در اشل کوچک‌تر، من به‌عنوان دراماتورژ براساس شرایط موجود و رابطه‌اش با آنچه در ذهن کارگردان بود این نمایشنامه را به او پیشنهاد کردم.

سیدی در ادامه از تعاملش با نویسنده اثر توضیح داد: ما موضوع مدنظر را براساس صحبت‌ها در این نمایشنامه پیدا کردیم، اما فرم این محتوا یا بهتر بگویم فرم این نمایشنامه نیاز به بازنویسی داشت، پس من از محمد زارعی دعوت کردم، برای بازنویسی اثر به ما ملحق شود، و خودم را بین نویسنده‌ی اثر بازنویسی شده و کارگردان قراردادم. همچنین ترجیح به این دادم، مرجع اصلی را البته با نگاهی به نمایشنامه‌ی انگلیسی، ترجمه‌ای جدید از این متن قرار بدهم که توسط سام دولتی و سارا صابری چند سال پیش انجام‌شده بود. که اجرایی هم از این ترجمه‌ها وجود ندارد. اما از ترجمه‌ی قدیمی این اثر درگذشته اجرایی وجود داشته است.

این بازیگر و کارگردان تئاتر با اشاره به ویژگی‌های متن این نمایش افزود: مسئله‌ متن حول مسائل زناشویی یک زن و شوهر جوان از دو طبقه‌ اجتماعی مختلف می‌چرخد که این دستمایه‌ای بود برای کار. نمایشنامه متعلق به دهه‌ی ۶۰ انگلیس است و تمامی مناسبات و چارچوب‌ها و حتی فرم دیالوگ‌نویسی نمایشنامه متعلق به همان دوران بود. اما جمله‌ای از جان آزبورن در توضیحات صحنه‌ی شروع نمایشنامه شد نقطه‌ای برای شروع دراماتورژی و بازنویسی متن. و آن جمله این بود، در زمان اجرا شود. پس ما باید تصمیم گرفتیم متن و تمام تعلقاتش را به زمان حال منتقل کنیم. و این نیاز به تغییرات عدیده داشت. چه در فرم چه در محتوا.

سیدی درباره ضرورت اجرای این نمایشی در این بازه زمانی گفت: مشخصا در دنیا مسائل اجتماعی- سیاسی و نتیجتا تأثیراتش بر روی اقتصاد و فرهنگ، چه در سطح جهانی و چه در سطح یک جغرافیای کوچک می‌تواند روابط عاطفی را متأثر کند. می‌تواند درگذشته آدمی تأثیر بگذارد و نتایج روحی و روانی‌ای تا آینده‌ انسان کشیده شود و این تأثرات بعد از ایجاد رابطه از سطح فردی به سطح خانواده و از یک نفر به افراد مقابل و حتی منتقل می‌شود و حتی گریبانگیر بچه‌ها و آیندگان آن افراد هم می‌شود. در واقع انگار گذشته را به آینده می‌دوزد و مثل آنچه در یک کارخانه‌ صنعتی اتفاق می‌افتد، پسماندش دوباره به خود جامعه برمی‌گردد و از سطح خُرد، سطح کلان را نیز متأثر می‌کند و این چرخه‌ پیوسته بحرانی‌تر و بحرانی‌تر ادامه پیدا می‌کند.

این کارگردان تئاتر با اشاره به سبک اجرایی این اثر نمایشی گفت: این نمایشنامه از جمله نمایشنامه‌هایی است که در مکتب kitchen Sink Realism یا kitchen Sink Drama که مکتب ظرف‌شویی ترجمه‌اش کرده‌اند، قرار دارد که یک مکتب رئالیستی انگلیسی است و اواخر دهه‌ پنجاه و دهه‌ شصت در انگلستان در گونه‌های مختلف هنر از نقاشی و ادبیات تا هنرهای نمایشی و سینما را دربر می‌گیرد.

سیدی ادامه داد: اساسا این مکتب یک نگاه انتقادی تندوتیز به مسائل اجتماعی دارد و با نشان دادت لحظات کراهت‌آمیز و رقت‌بار زندگی روزمره به‌نقد مسائل اجتماعی می‌پردازد. اغلب کارکتری در این مکتب وجود دارد به نام مرد عصبانی، که ابزار مؤثری برای نقد تندوتیز این مکتب است. نمونه‌ دیگری که از این مکتب در ایران اجرا شد، نمایشنامه‌ «آشپزخانه» آرنولد وسکرز بود که محمدحسن معجونی آن را کارکرد که از قضا خود من هم در آن نقش همان مرد عصبانی را بازی می‌کردم. اما نکته‌ جالب این نمایشنامه برای بازی کردن این بود که ما تصمیم گرفتیم که با تبعیت از آزبورن همه‌ چیز را به «زمان حال» منتقل کنیم، حتی همین مرد عصبانی یا کارکتر استوک این مکتب را که نتیجه‌اش برای من جالب بود، مرد عصبانی اما نه با تعریفی که در دهه‌ی شصت از عصبانیت می‌کردند.

در ادامه فضل اله عمرانی، کارگردان این نمایش درباره اجرای این اثر گفت: امروز در تئاتر ما تقریبا نمایشنامه‌هایی که روی صحنه هستند از لحاظ ساختار فرم و محتوا و قصه شباهت‌های زیادی به هم دارند و من همیشه به دنبال ایجاد دنیایی متفاوت برای مخاطب هستم که بعد از خواندن نمایشنامه‌های مختلف از دوره‌های مختلف نمایشنامه‌نویسی تصمیم گرفتم این نمایشنامه که در دوران خاصی از قرن بیستم با فضایی کاملاً متفاوت رئالیستی نمایشی هست را انتخاب کنم و روی صحنه بیاوریم.

او درباره تولید نمایش «باخشم به گذشته نگاه کن» توضیح داد: روند تولید بسیار پیچیده رو به انجام است، بخصوص در به‌روز کردن نمایشنامه با زیست امروز جامعه که پیچیدگی‌های خاص خودش را داشت و بعد از روزها و شاید ماه‌ها با همراهی محمد زارعی به‌عنوان نویسنده و مازیار سیدی که مشاور و دراماتورژ این اثر هستند، به نتیجه‌های خوب اجرایی رسیدیم.

عمرانی در ادامه با اشاره به گروه بازیگران نمایشش افزود: در انتخاب بازیگران سعی کردیم دقت لازم را برای آنچه مورد نیاز نمایشنامه و اثر است داشته باشیم که خوشبختانه به این گروه رسیدیم.

به گزارش ایسنا، این نمایشنامه براساس متن «باخشم به گذشته بنگر» نوشته‌ جان آزبرن با ترجمه سارا صابری و سام دولتی آماده اجرا شده و مازیار سیدی، خسرو پسیانی، مرجان اتفاقیان و ... بازیگران آن هستند.

طراح صحنه: امیرحسین قدسی، طراح لباس: شیدا زواری، طراح نور: علی کوزه‌گر، طراح صدا: کاوه عابدین، طراح گرافیک: مریم برادران، مدیر پروژه: حمید شعرانی، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: یزدان گرم‌آبی، دستیار کارگردان: محمد ‌سجاد ‌بنی ‌کریم، منشی صحنه: آناهیتا ایزدی، مدیر صحنه: احسان صفرزاده، مدیر روابط عمومی و تبلیغات: نوید آغاز، عکاس: کیارش مسیبی، ساخت تیزر: امیرحسین منصوری و مشاور رسانه‌ای: علی کیهانی عوامل این اثر نمایشی هستند.

«باخشم به گذشته نگاه کن» در روزهای پایانی آبان‌ ۱۴۰۳ روی صحنه می‌رود که طبق برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده پیش‌فروش بلیت‌های این اثر نمایشی در هفته دوم آبان ماه آغاز خواهد شد.

لینک متن کامل گفتگو: isna.ir/news/1403081007516

عکس از کیارش مسیبی است
⭐ نمایش ⁨تراژیکمدی ⭐
«وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند»
❌ هر شب ساعت 20:30 تالار حافظ ❌
.
‌فر-و-ش بلیت روزهای پایانی در سایت تیوال آغاز شد
tiwall.com/p/olagh.ashegh
.
آبان ۱۴۰۳
ساعت ۲۰:۳۰
تالار ‌حافظ
.
نویسنده و کارگردان: جعفر ‌مهیاری
تهیه‌کنندگان: الهام ‌شکیبا، مارال قلی زاده
مجری طرح: ایمان ‌یزدی
.
بازیگران: (به ترتیب الفبا) مریم ‌آشوری، سعید ‌ابک، خالق ‌استواری، محمد ‌رحمانی، حامد ‌زحمتکش، سپیده ‌زینلی، مهدی ‌فرشیدی ‌سپهر، محمد لقمانیان
همکاری تئاتری جمعی از بازیگران با سعید روستایی
بازیگران نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» معرفی شدند
.
به گزارش مشاور رسانه‌ای پروژه، نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» نوشته محمد زارعی، دراماتورژ و مشاور کارگردان مازیار سیدی و کارگردانی فضل‌اله عمرانی آماده اجرا می‌شود.
.
تهیه‌کنندگی نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» برعهده سعید روستایی و مجری طرح آن امیرسپهر ... دیدن ادامه ›› تقی‌لو است.
.
(به‌ترتیب حروف الفبا) مرجان اتفاقیان، خسرو پسیانی، ندا جبرائیلی و مازیار سیدی بازیگران این اثر نمایشی هستند.
.
«با خشم به گذشته نگاه کن» این روزها در حال تمرین و آماده‌سازی اجرا است و در روزهای پایانی آبان‌ ۱۴۰۳ روی صحنه می‌رود.
.
این نمایشنامه براساس متن «با خشم به گذشته بنگر» نوشته‌ جان آزبرن آماده اجراشده است.
.
دیگر عوامل، محل اجرا و زمان بلیت‌فروشی این اثر نمایشی به‌زودی اعلام می‌شود.
کل خلاقیتشون این بوده که بنگر به نگاه کن تغییر دادند؟!
میرآ
کل خلاقیتشون این بوده که بنگر به نگاه کن تغییر دادند؟!
با خشم به یاد بیار هم میتونست باشه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نوید آغاز (navidaghaz)
درباره نمایش جیمی جامپ i
سیما تیرانداز در جدیدترین کارگردانی خود، نمایش «جیمی‌جامپ» روی صحنه می‌برد.

سیما تیرانداز بعد از حدود یکسال دوری از کارگردانی تئاتر، نمایش «جیمی جامپ» به نویسندگی صالح علوی‌زاده را آبان ماه امسال روی صحنه می‌آورد.

تهیه‌کنندگی نمایش «جیمی جامپ» برعهده صهبا خلدبرین است.

سیما تیرانداز تاکنون نمایش‌های‌ «رومئو و ژولیت»، «بوتولیسم»، «راپسودی»، «سه روایت از یک زندگی» و… را به‌عنوان کارگردان روی صحنه برده است.

در خلاصه‌ داستان این نمایش آمده است: «تا چند سال پیش، این که یه دختری رو تو استادیوم ببینی رویا بود اما الان قراره به عنوان جیمی جامپ ببینیش…»

بازیگران، دیگر عوامل، محل اجرا و زمان بلیت‌فروشی این اثر نمایشی به‌زودی اعلام می‌شود.
نمایش قشنگی بود، حتما توصیه میشه
نمایش جالب و متفاوتیه . فکر میکنم سبک اجرا بین سورئال و رئال هستش و جریان سیال ذهنه . تماشاگر تاثیری در روند داستانی نداره اما حضورش در صحنه حس میشه انگار در ذهن شخصیت ها میشینین و وقتی شما اونارو میبینین اوناهم شمارو میبینن . و از لحاظ فرم و لباس و موسیقی نمایش مدرنی بود . و اینکه از لحاظ محتوا به نظرم درمورد چیزیه که همه تو جامعه حسش کردیم و روایت تاثیر گذاریه . در بازی هاهم هر چهارنفر بسیار خوب و باور پذیر بودن.
در کل به نظرم ببینین اصلا ضرر نمیکنین و دیدنش توصیه میشه .
خسته نباشید به همه ی عوامل
موضوع اجرا موضوع متفاوتی بود و این نظر منو جلب کرد
بازی ها درخشان بودند مخصوصا بازی خانم تیرانداز فوق العاده بود
میزان سن ها به جا و درست بود و طراحی صحنه ساده اما مناسبی رو داشت ونور پردازی خیلی خوبی داشت
پیشنهاد میکنم که این تئاتر رو ببینید
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
روایتی از مکر تا حماقت
نمایش «وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند» روایت خصلت‌های دوگانه ما انسان‌هاست که هرگاه پرده‌ها کنار می‌رود روی واقعی خود را پنهان ... دیدن ادامه ›› می‌کنند و درتاریکی ازهرحیله و نیرنگی ابایی ندارند.

در این نمایش که از حکایت تمثیلی حیوانی بهره برده است، اقشار و طبقات اجتماعی گوناگون و نوع مواجهه و برخورد آنها با موضوعات فردی و جمعی به تصویر کشیده شده است و آن‌گاه که حقایق در نمایش مذکور برملا می‌شود، کنش و واکنش افراد، دورویی و نیرنگ انسان‌ها آشکار شده و همچون آینه‌ای پیش‌روی مخاطب قرار می‌گیرد. این نمایش سعی دارد با یادآوری برخی خصلت‌های انسانی ناپسند مانند طمع جاه و منزلت در افراد و دورویی و فریب دیگران، تجربه زیسته بشر در جهان واقعی را مورد تاکید قرار دهد و برای کاستن از تلخی حقیقت زبان طنز و تمثیل را به شایستگی به کار گرفته است. وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند به تهیه‌کنندگی الهام شکیبا و مارال قلی‌زاده این روزها در تالارحافظ روی صحنه است وجعفر مهیاری، نویسنده و کارگردانی این نمایش را برعهده دارد. مریم آشوری، سعید ابک، خالق استواری، محمد رحمانی،حامد زحمتکش، سپیده زینلی، مهدی فرشیدی‌سپهر و محمد لقمانیان بازیگران این نمایش هستند. با کارگردان وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند به گفت‌وگو نشستیم که ماحصل آن پیش‌روی شماست.

در مورد شکل‌گیری ایده اجرایی نمایش وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند و جزئیات قصه این نمایش بگویید.

در این نمایش چهار شخصیت الاغ داریم که عاشق طاووسی می‌شوند؛ طاووس نر هم که دارای زیبایی خاصی است و به پرهای رنگارنگش شهرت دارد از این جذابیت به نفع خود بهره می‌برد. درواقع طاووس زیبای نمایش مکار است و با حیله و نیرنگ رفتار می‌کند و می‌خواهد از علاقه الاغ‌ها به خودش سوءاستفاده نماید. در نتیجه به الاغ‌ها می‌گوید اگر واقعا او را دوست دارند و عاشقش هستند، باید یکی از خواسته‌هایش را برآورده کنند. خواسته طاووس این است که الاغ‌ها «سلطان‌شیر» که سلطان جنگل است را از بین ببرند. الاغ‌های نمایش درنهایت این خواسته را می‌پذیرند و به طاووس قول اجابت می‌دهند. آنها با ترفندی وارد قصر شیر می‌شوند، اما شیر به نقشه آنها پی می‌برد و طاووس گیر می‌افتد. درنهایت طاووس با همکاری جنگل بالا موفق می‌شود و نجات می‌یابد.

اصولا هنرمندان براساس دغدغه‌های فردی و اجتماعی به سمت تولید اثر هنری می‌روند. هدف شما از ساخت این اثر چه بود و چه دغدغه‌ای شما را برای ساخت نمایش وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند ترغیب کرد؟

تمام نمایش‌هایی که تابه‌حال روی صحنه برده‌ام ضرورتا به موقعیت زمانی که نمایش روی صحنه رفته مربوط نبوده، بلکه در مواردی موضوعات مربوط به تمام زمانه‌ها را در بر داشته‌اند. گاهی ضرورت زمان حال ایجاب کرده که قصه‌ای روایت شود، ولی ترجیح من این است که قصه‌هایی فرازمانی و فرامکانی را روی صحنه ببرم.در مورد نمایش وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند با قصه‌ای اجتماعی مواجه هستیم که چهارالاغ داردکه هرکدام نمادی ازطبقه‌ای ازاجتماع است.طاووس، موش وسایر شخصیت‌های حیوانی این نمایش هم هرکدام مفهوم یکی از افراد طبقه اجتماعی را در معنای کلی نمایندگی می‌کنند. درواقع عمل افراد سیاس که قصد فریب یکدیگر را دارند در نمایش مورد نظر است که در سطوح بسیار کوچک تا گسترده چالش‌هایی به همراه دارد و در همه جوامع هم دیده می‌شود. سایر اقشار جوامع نیز چنین شرایطی دارند و در بین آنها هم افراد سالم و هم افراد ناسالم پیدا می‌شود. در نمایش ما این ویژگی‌های افراد گوناگون را برجسته کرده‌ایم.

عموما روایت قصه‌های همراه با تمثیل‌های جانوری و نمادها و نشانه‌ها به سمت نوعی طنز سیاه و گروتسک می‌رود که در ادبیات فارسی کلاسیک و هنرهای نمایشی اصیل ایرانی نیز نمونه‌های موفق بسیاری از این تجربیات داریم. آیا نمایش وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند نیز برای بیان مفهوم مورد نظر خود از زبان طنز بهره برده است؟

بله، در نمایش وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند با گونه‌ای از نمایش مواجه هستیم که آمیزه‌ای از تمامی ژانرها در یک اثر به مخاطب ارائه می‌شود، به گونه‌ای که مخاطب این اثر ممکن است در صحنه‌ای بخندد و در ادامه به فکر فرو برود.

برچه اساسی شخصیت‌های حیوانی را به‌جای انسان‌ها برای روایت یک قصه اجتماعی و اندیشه‌محور انتخاب کردید؟ این ایده اجرایی چه کمکی به درک بهتر اهداف متن نمایش می‌کرد؟

دراین نمایش ازعناوین حیوانات استفاده کرده‌ایم،ولی مخاطب درنمایش همه چیزراانسانی می‌بیند.شخصیت‌های نمایش پوشش‌های انسانی دارند، مثلا کت و شلوار پوشیده‌اند یا کراوات و پاپیون می‌زنند و هیچ نماد حیوانی وجود ندارد که شما براساس آن نشانه‌ها و نمادها بگویید کاراکتر الاغ است یا طاووس، بلکه در طول قصه کاراکترها خانم طاووس یا آقای الاغ و... خطاب می‌شوند.همچنین ما از تکنیک نمایش سایه هم استفاده کرده‌ایم. در لحظه ورود هرکدام از شخصیت‌های حیوانی نمایش که در ظاهر انسانی روی صحنه دیده می‌شوند، در پرده سایه سر شخصیت‌های شیر، الاغ و... را می‌بینیم و زمانی که شخصیت از سایه بیرون می‌آید سر حیوانی او نیز برداشته می‌شود و روی صحنه یک انسان کامل را مشاهده می‌کنیم.درواقع به شیوه خودمان از شخصیت‌بخشی به حیوانات و نمایش سایه استفاده کرده‌ایم تا به درونیات حیوانی که هر انسانی ممکن است در خودش نهفته داشته باشد اشاره کنیم. براساس خصلت هرکدام از افراد نمایش می‌بینیم که در سایه تبدیل به حیوان می‌شود و آن‌گاه که سایه‌ها کنار می‌رود و نور روی شخصیت می‌افتد شخصیت حقیقی خودش را عیان‌می‌کند.در نمایش به زیست دوگانه انسان‌ها که انسان امروزی بیشتر هم به این دوزیستی مبتلا شده تاکید می‌کنیم و در حقیقت به خودمان تلنگر می‌زنیم و هشدار می‌دهیم. انسان‌ها باید گاهی به این فکر کنند که چقدر از وجود آنها در سایه قرار گرفته و چقدر حقیقی و عیان هستند. همچنین در خفا چه خصوصیتی داریم و آن‌گاه که وارد نور می‌شویم چه تغییراتی می‌کنیم. در صحنه‌ای از نمایش می‌بینیم که یکی از شخصیت‌ها در سایه و زیر نور تغییر شخصیت نمی‌دهد و همیشه با یک حقیقت زندگی می‌کند که شخصیت سگ قصه این‌گونه است و به سلطان و اصالت خود تا آخر وفادار است.

چقدر در طراحی صحنه و سایر آکسسوارهای موجود در نمایش به پیوند فرم اجرایی با محتوای خاص نمایش توجه داشتید و صحنه طراحی‌شده تا چه اندازه توانسته در انتقال مفهوم متن نمایش و شیوه کارگردانی شما کمک‌کند؟

در این نمایش ماسک‌هایی طراحی شده و عروسکی برای شخصیت‌های تمثیلی وحیوانی نداریم.صحنه نیز دکور ساده‌ای شامل چند لته و یک قاب نمایش سایه است وصندلی سلطان شیر. این لوازم درصحنه و امکانات صحنه‌ای برای اجرای نمایش سایه در کنار نورپردازی به کلیت کار کمک کرده است. نورپردازی نمایش وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند به درک بصری مخاطب برای فهم بهتر مضمون کمک کرده و فکر می‌کنم سازه‌های ساده، رنگ‌ها و نورها در عین اختصار در خدمت محتوای نمایش هستند.

درمدتی که نمایش وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوندروی صحنه رفته است چه بازخوردهایی ازمخاطبان دریافت کرده‌اید؟فکر می‌کنید نوع روایت خاص این نمایش موجب وجه تمایز آن با سایر آثار روی صحنه شده است؟

در همین چند اجرای ابتدایی خوشبختانه واکنش‌های کاملا منفی نسبت به اثر نداشتیم و اکثر تماشاگران بازخورد مثبتی به نمایش داشتند. درواقع برخی مخاطبان یا کار راخیلی پسندیده‌اند یا نظرات میانه‌ای نسبت به آن داشته‌اند. طبیعی هم هست که هر اجرایی با نقدهایی روبه‌رو شود، اما درکل ارتباط مخاطب با نمایش مثبت بوده که جای خوشحالی دارد.در این بین برخی از مخاطبان به ما گفته‌اند که احساس می‌کنیم با تئاتر متفاوتی مواجه شده‌اند که در چهارچوب کلیشه‌ای بقیه تئاترها نیست و استقلال این نمایش، ایده اجرایی و...موجب جذابیت آن گردیده که برای تماشاگر تازگی داشته است. برخی از چهره‌های شناخته‌شده مانند بهاره رهنما و خسرو احمدی بعد از تماشای وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند بازخورد مثبتی به ما انتقال دادند و به وجوه تمایز اثر اشاره کردند.

دراین نمایش بازیگرانی ایفای نقش می‌کنندکه برخلاف تعدادی ازاجراهای‌کنونی سلبریتی نیستند،امادرعرصه نمایش عروسکی و شناخت جهان فانتزی و سوررئال سوابق زیادی دارند و در این حیطه شناخته‌شده و فعال هستند. در رابطه با معیارهای انتخاب بازیگر برای نمایش هم توضیح‌دهید.

اگرچه بازیگران ما بیشتر در نمایش‌های فانتزی و سوررئال و آثارعروسکی شناخته‌شده‌اند،اما به این معنا نیست که درسایر حوزه‌ها فعال نبوده‌اند. بازیگران نمایش وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند همگی ازجمله هنرمندانی هستند که خلاقیت خود را ثابت کرده‌اند و ضمن شناخت این جهان، درک کافی از فانتزی و سوررئال دارند که به تحقق اهداف نمایش کمک بسیاری کرده است. ضمن این‌که در اجراهای قبلی هم با این بازیگران همکاری داشته‌ام و می‌دانستم که خواسته من از جهان نمایش را کاملا دریافت می‌کنند و به همین دلیل با آنها همکاری مجددی را آغاز کردیم، چراکه به نظرم بازیگران نمایش وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند در فاصله کمتری نسبت به رویکرد فردی من قرار داشتند و می‌توانستند فانتزی مورد نظرم را پیاده کنند.

فاطمه رستمی - گروه فرهنگی

لینک گفتگو: https://www.jamejamdaily.ir/Newspaper/item/245261
الاغ‌های عاشق از راه می‌رسند…
.
نمایش ⁨تراژیکمدی «وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند»
از امروز بر صحنه‌ی تالار حافظ
.
کلیه‌ی بلیت‌های روز نخست اجرا پایان یافت!
.
پیش‌فروش بلیت روزهای تازه در سایت تیوال آغاز شد
tiwall.com/p/olagh.ashegh
.
از اول آبان ۱۴۰۳
ساعت ۲۰:۳۰
تالار ‌حافظ
.
نویسنده و ... دیدن ادامه ›› کارگردان: جعفر ‌مهیاری
تهیه‌کنندگان: الهام ‌شکیبا، مارال قلی زاده
مجری طرح: ایمان ‌یزدی
.
بازیگران: (به ترتیب الفبا) مریم ‌آشوری، سعید ‌ابک، خالق ‌استواری، محمد ‌رحمانی، حامد ‌زحمتکش، سپیده ‌زینلی، مهدی ‌فرشیدی ‌سپهر، محمد لقمانیان
.
آهنگساز، طراح صدا، تنظیم صدا، موسیقی: پرویز ‌داودی
طراح صحنه، طراح لباس، طراح نور: جعفر ‌مهیاری
طراح دکور، مجری دکور، آکسسوار، طراح عروسک: سپیده ‌زینلی
طراح پوستر، امور گرافیکی: مهدی ‌رایگانی
.
دستیار اول کارگردان، برنامه ریز: سپیده ‌زینلی
دستیار دوم کارگردان: حسین مقدسین
دستیار صحنه، مدیر صحنه: آیسن ‌آق ‌آتابای
دستیار صحنه: پارمیس مهیاری
منشی صحنه: اعظم شکوفه پور
.
مدیر روابط عمومی، تبلیغات: نوید ‌آغاز
مشاور رسانه: محمود نورایی
موشن گرافی، تیزر تبلیغاتی: مجتبی ‌رحامیان
مستند ساز، محتوا تبلیغاتی: شهرام نامور
عکاسان: پرتو ‌جغتایی، امیر ناصری
.
مشاور تولید: مجید نصیری
دستیار تولید: سعید مهیاری
مشاور چهره پردازی: رضا عربی
مشاور طراح لباس: سپیده ‌زینلی
امور هماهنگی: مونا بیگی
امور بین الملل، حقوقی: حمیده برمخشاد
روابط بین الملل: بهار حیدری
حامی پروسه تمرین و تولید: مهشید برمخشاد
دستیار موسیقی: جواد مهیاری
رونمایی از پوستر نمایش ⁨تراژیکمدی «وقتی الاغ‌ها عاشق می‌شوند»
در فاصله‌ی ۳ روز مانده تا شروع اجرا
.
پیش‌فروش بلیت روزهای تازه از یکشنبه ۲۹ مهر در سایت تیوال
tiwall.com/p/olagh.ashegh
.
از اول آبان ۱۴۰۳
ساعت ۲۰:۳۰
تالار ‌حافظ
.
نویسنده و کارگردان: جعفر ‌مهیاری
تهیه‌کنندگان: الهام ‌شکیبا، مارال قلی زاده
مجری طرح: ایمان ‌یزدی
.
بازیگران: ... دیدن ادامه ›› (به ترتیب الفبا) مریم ‌آشوری، سعید ‌ابک، خالق ‌استواری، محمد ‌رحمانی، حامد ‌زحمتکش، سپیده ‌زینلی، مهدی ‌فرشیدی ‌سپهر، محمد لقمانیان
.
آهنگساز، طراح صدا، تنظیم صدا، موسیقی: پرویز ‌داودی
طراح صحنه، طراح لباس، طراح نور: جعفر ‌مهیاری
طراح دکور، مجری دکور، آکسسوار، طراح عروسک: سپیده ‌زینلی
طراح پوستر، امور گرافیکی: مهدی ‌رایگانی
.
دستیار اول کارگردان، برنامه ریز: سپیده ‌زینلی
دستیار دوم کارگردان: حسین مقدسین
دستیار صحنه، مدیر صحنه: آیسن ‌آق ‌آتابای
دستیار صحنه: پارمیس مهیاری
منشی صحنه: اعظم شکوفه پور
.
مدیر روابط عمومی، تبلیغات: نوید ‌آغاز
مشاور رسانه: محمود نورایی
موشن گرافی، تیزر تبلیغاتی: مجتبی ‌رحامیان
مستند ساز، محتوا تبلیغاتی: شهرام نامور
عکاسان: پرتو ‌جغتایی، امیر ناصری
.
مشاور تولید: مجید نصیری
دستیار تولید: سعید مهیاری
مشاور چهره پردازی: رضا عربی
مشاور طراح لباس: سپیده ‌زینلی
امور هماهنگی: مونا بیگی
امور بین الملل، حقوقی: حمیده برمخشاد
روابط بین الملل: بهار حیدری
حامی پروسه تمرین و تولید: مهشید برمخشاد
دستیار موسیقی: جواد مهیاری
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر
سینما

تماس‌ها

navidaghaz@gmail.com
navidaghaz
navidaghaz