در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مازیار نیشابوری | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 22:33:25
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ممنونم دستتون درد نکنه خوب بود پسر من که خیلی بهش خوش گذشت بخصوص ایده خالی گذاشتن سه ردیف اول برای بچه ها خیلی فکر خوبی بود. امیدوارم شاهد کارهای بعدیتون باشم
ممنون برای من که تماشاگر ثابت کارهای این گروه هستم این کار باز هم غافلگیر کننده بی نظیر و عالی بود شهاب آگاهی و تیمش معدود گروهی هستن که من از تمام جنبه های اجراشون لذت می برم و این لذت اصلا محدود به لذت بصری یا شنوایی نیست این لذت، لذت اندیشیدن و فکر کردن و تحلیل و هضم است. اما باید بگم برای ارتباط گیری با این اجرا نیاز نیست داستان پرومته یا طاعون رو خونده باشید. رو خود اجرا که تمرکز کنید بهترین چیزه، با وجود اینکه جنبه موسیقایی اجرا به دیالوگ و متن نوشتاری غلبه داره باز هم دیالوگهای موجود در متن بی نظیر هستن من اینجا نمی گم که لوث نشه اما خودم واقعا می خوام یکبار دیگه هم برم این اجرا رو ببینم و اینبار بیشتر رو دیالوگها تمرکز کنم حتی اگه امکانش باشه می خوام از شهاب آگاهی خواهش کنم متن نمایشنامه رو یا حداقل دیالوگهاش رو منتشر کنه. و اینرو هم بگم که اجرای اصوات و موسیقی های موجود در متن کاملا حرفه ای و مطالعه شده هست که تماشای اجرا رو برای کسانی که با موسیقی آشنایی حرفه ای دارن خیلی خیلی لذت بخش تر می کنه.
من هر بار اجرایی از این گروه می بینم تا مدتها تو ذهنم اجرا ادامه داره و فکر می کنم این اثر رو خود شهاب هم بهش اشراف داره و حتی به نوعی تو اجراهاش با شکستن چارچوب زمانبندی اجرا (شروع قبل از شروع یا ادامه بعد از پایان) بیان می کنه
بازم یه کار خیلی خیلی خوب از افشین زمانی و گروه خوبترش کار به جایی رسیده که تیوال رو می گردم اگه کاری از افشین زمانی یا از سهیل ساعی باشه امکان نداره از دست بدم البته جدا از همه چیز تمام بودن این کار من نا خود آگاه بغضم ترکید نمی دونم چرا ولی افشین سهیل و اجراهاشون من رو نا خواسته یاد رفیقم سعید انداخت که چند روز پیش سالگردش بود. تا حالا نشده بود تو اجرایی اینقدر گریه کرده باشم داستان خیلی متفاوت نبود هیچ چیز اصلا متفاوت نبود اصلا علت همین بود که هیچ چیز متفاوتی در کار نبود و داستان احساس ها صداها و رنگها نورها روایت ها و و و همه همه همون دردی بود که خیلی از ما زندگی کردیم و زندگی می کنیم و تاثیر گذاری اثر هم به همین خاطر بود آشنا بود واقعی و عمیق ممنونم از افشین ممنونم از سهیل و ممنونم از گروهتون که هستید تلاش می کنید و می سازید.
دستتون درد نکنه خسته نباشید عالی بود این سومین کاری بود که من از گروه شما دیدم و هنوز بعد گذشت این مدت خوشی لحظاتی رو که به تماشای اون دوتا کار قبلی نشسته بودم رو در ذهن دارم و این کار هم باز بسیار عالی بود هم سبک و هم اجرا دلم نمی آد به آقای قادر پناه تبریک بگم باید واقعا از ته دل تبریک من رو به گروهتون بپذیرید گاهی لحظه هایی از جمله لحظاتی که به تماشای اجرای شما نشستم واقعا احساس غرور داشتم از اینکه امکان حضور برام فراهم شد
دوست عزیز
خوش‌حال می‌شیم به تماشای نمایش تازه‌ی گروه ریگولیتو بنشینید.
«بوی گند دهن خانم مارکز»
نویسنده و کارگردان : فرید قادر پناه

لینک تیوال: https://www.tiwall.com/p/boyegandedahan
۲۴ مهر ۱۳۹۸
آوا فیاض
درخت شیشه‌ای آلما، کارگردان: فرید قادرپناه ... به زودی
زنده باد سه سال پیش پسرم به دنیا اومد کلا ارتباطم با تئاتر قطع شد شروع دوباره با فرید قادر پناه
۱۲ مرداد ۱۴۰۰
دوست عزیز گروه تئاتر «ریگولیتو»، نمایش تازه‌ی ما به نام «پناه‌کاه» از ۲ تیر در تماشاخانه‌ی ایرانشهر اجرا خواهد شد. امیدواریم شما را در سالن نمایش ببینیم.

لینک تیوال: https://www.tiwall.com/p/panahkah2
۲۶ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اونهایی که افسانه ببر رو دیدن شک نکنن که این اجرا بهتر از اون نباشه در حد همون هست متن بی نظیر داریوفو اجرای بی نظیر همه بازیگران طوری که در پایان اگه بخوای بگی کدوم از بقیه بهتر بازی کرد امکان نداره عالی بودن بی نقص و پر انرژی در این متن داریو فو همه رو به زیر شلاق طنزش می گیره چپهای سرخی که فقط در داخل کمد تنهاییشون سرخ و انقلابی هستن اما بیرون از کمد در خانواده یا محیط کار یا جامعه مطیع و محافظه کار پلیسی که علی رغم افکار انسانی به شغلی ناانسانی مشغول هست و پلیسی که قانون هست قانون بی گذشت و ... تنها چیزی که در این بین اصالت دارد نافرمانی است نافرمانی از آنچه که به شما تحمیل می شود
پرند محمدی، نیلوفر ثانی، پرندیس و وحید مقدم این را خواندند
سپهر، مریم ادیبی، سپیده ف، مهرناز و دنا این را دوست دارند
خیلی نمایش خوبی بود
۰۹ دی ۱۳۹۵
تشکر از همراهی شما. خوشحالیم که مورد پسند شما بود
۱۱ دی ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خسته نباشید و امیدوارم اینکه من مهرداد و شیرین و گروه اگزیت رو دوست دارم تاثیری رو مطلبم نذاره و مثبت و منفی اجرا رو مستقل از این علاقه عمیقم به گروه و افرادش بتونم بیان کنم مثل همیشه در حد توانتون و امکاناتتون تلاش کرده بودید و زحمت کشیده بودید این چیزی هست که از اجرا کاملا مشخص می شه فهمید
خوب برای من یه کم متفاوت تر بود چون قبلا یک اجرای دیگه از همین متن رو باز هم به کارگردانی مهرداد دیده بودم که البته از اقبال خوب همون شروع دوستی و آشنایی ما هم شد یکی از نکات خوب کل اجراهایی که گروه اگزیت روی صحنه می برن تلفیق اجرا و مدیا است البته اونم مستندات، فیلمها و کلیپهایی از آرشیو اروپای شرقی که با توجه به اشتراک زمانی و مکانی با متن نمایشنامه کاملا روح مشترکی را دارا می باشند من گرچه مسئله ای رو که دوست عزیز ذوق زده داشتن یعنی انفصالهای مقطعی ارتباط تماشاگر و اجرا رو نداشتم یا اگه هم داشتم انقدری ضعیف بوده که بتونم ازش چشمپوشی کنم اما باید بگم یکی از ایرادهایی که به این کار بیشتر شاید به کارهای قبلی کمتر باید بگیرم (که البته خودم معتقدم این ایراد زیاد متوجه تیم نمی شه) اینه که انتظار تماشاگر اینه که همین روح اروپای شرقی دوره تسلط دولتهای به اصطلاح کمونیستی رو که تو مدیاها و متن نمایشنامه می بینه در بازیها، چهره ها، حتی طراحی لباسها و .... هم ببینه شاید من اشتباه می کنم اما من این رو ندیدم. شاید چون علاقه زیادی به مطالعه متون ادبی اون برش تاریخی دارم توقعم زیاده اما منظور من دقیقا اون فضایی هست که در آثار هرتا مولر، بهومیل هرابال، سولژنیتسین و ... می بینیم همون وضعیت مردمان تحت سلطه خالی از امید البته به این علت گفتم این ایراد به تیم اگزیت خیلی وارد نیست چون توقع من خیلی زیاده در واقع معتقدم از آب در آوردن متونی مثل متنهای ادبی اروپای شرقی دوران کمونیسم بشدت مبتنی به عنصر تجربه زیسته است که شاید در گروه اگزیت تنها کسی که این تجربه را با پوست و استخوان لمس کرده خود مهرداد است. و این از آب در آوردن خیلی سخت است مستلزم فضای وهم، سرد، تاریک، مبهم و ... است شاید اسم این رو نقد هم نتونیم بذاریم چون این نوع نگاه من به اون فضا است که خیلی هم شخصی است هر کس دیگری می تواند متفاوت از من ببیند اما خوب متعهد به بیان نگاه خودم هستم
دیگه بعد این مدت استعداد و خلاقیت این گروه در انتخاب متن های بی نظیر نگاه متفاوت و حذف فاصله صحنه و تماشاچی کاملا اثبات شده و نیازی به ... دیدن ادامه ›› تمجید نیست
تلاش گروه در تربیت بازیگر و کشف استعدادهای بالقوه و دادن اعتماد به نفس به جوان ها و .... به شدت قابل تقدیر است. خدمتی به فرهنگ از که نتیجه اش در نسلهای بعدی تاتر دیده خواهد شد.
ممنون مازیار جان. امیدوارم فرصتى پیش بیاد تا سر فرصت بتونیم حسابى در مواردى که گفتى گپ بزنیم. اتفاقا فکر مى کنم خیلى هم خوبه که توقع بالایی دارى و خوشحال میشم که این سردى رو از نگاه تو بیشتر درک کنم و همینطور شکل روابط رو...امیدوارم هر چه زودتر این فرصت پیش بیاد. ممنونم که اومدى و تجدید دیدارى شد دوست عزیز.
۱۹ مرداد ۱۳۹۵
مازیار عزیز من مطمئنم که انسان تک بعدی نیستی ولی «من از فضای ادبیاتی صحبت کردم که متن نمایش نامه ای که اجرا می کنی متعلق به آن ادبیات است» همان استریو تایپ است. ادبیات را اینطور بنا به گواهی چند نویسنده و چندین کتاب از یکی دو کشور دسته بندی کردن خود کلیشه ساختن است و برای شما ادبیات در آنجا شاید خلاصه می شود ولی لزوما این تمام داستان نیست و افراد دیگری چه بسا با نگاهی کاملا متفاوت در قالب آن ادبیات کار کرده و فضای متفاوتی ترسیم کرده اند. نگاه برشان و سبک او کاملا متفاوت با این تصویر شماست و برای همین اصولا ترجمه شده تا متفکران کنجکاوی چون شما را با نگاهی متفاوت آشنا کند.
برای آشنایی بیشتر اگر علاقه داشته باشی فیلمی براساس این نمایش ساخته شده که می توانی به دیدنش بنشینی - محصول ۱۹۷۴ به کارگردانی کرستو پاپیچ:
https://www.youtube.com/watch?v=DhvhisI6WHs
۲۰ مرداد ۱۳۹۵
ممنون مهرداد حتما روی این موضوع بیشتر کار می کنم
۲۰ مرداد ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خسته نباشید مشخص بود زحمت زیادی کشیده شده و تلاش شده که اجرای خوبی ارائه بشه اگه سیاه و سفید نبینیم و بینا بین قضیه رو بگیریم تا حدودی با اجرای خوبی هم روبرو شدیم اما تعارف نداریم از این جهت که نقد کار شاید بتونه کمک کنه که کار قوی تر بشه البته اگه نقد درستی انجام بشه امید است که من هم بتونم مواردی رو اینجا نقد کنم که از حد بهانه جویی فراتر رفته باشم
مثل همه دوستان تاتری اجراهای زیادی رو تو سالن مشایخی دیدم متاسفانه از اجرای آخری که در این سالن دیدم بخاطر برخوردی که امیدوارم از روی ندانم کاری بوده باشد نه سودجویی خاطره خوبی نداشتم اینبار هم متاسفانه باز اتفاقاتی افتاد که بین حس و علاقه من و شروع اجرا فاصله انداخت این مورد قطعا به تیم تاتری بر نمی گردد بلکه به مدیریت سالن بر می گردد و واقعا از این به بعد سعی خواهم کرد در حدی که در توانم باشد به تماشای اجراهای این سالن نروم بلیط گرفتیم از تیوال بعد از حضور خوشبختانه با جمعیت زیادی روبرو شدیم بطوری که حدس زدیم جای نشستن نباشد و این باعث خوشحالی من بود تا اینجا درست بعد درها باز شد و گفتند اجازه بدهید اول میهمانان و اشخاص VIP علی رغم اینکه تقریبا در تمامی اجراهایی که شاهد بودم هنرپیشه و بازیگران مشهور چه مدعو و چه بلیط خریده باشند همراه دیگر تماشاچی ها در سالن حاضر شدند و کنار بقیه از تماشای اجرا لذت بردند اما اینجا من صبر کردیم سه نفر بودیم مهمانان و وی آی پی ها رفتند رفتند رفتند تقریبا جمع دوستانه میهمانان طوری بود که فقط ما سه نفر اجازه ورود نداشتیم شاید فکر کنید خوب که چه حالا رفتی و نشستی اما باور کنید این آدم می رود تاتر ذهنش را از هر دغدغه ای خالی می کند تا بر روی متن اجرا تمرکز کند و این دقیقا چیزی است که من در اجراهای آخر در سالن مشایخی نتوانستم داشته باشم
دوم خود اجرا متن رو خیلی دوست داشتم کار خوب داریو فو راست و حسینی بگم بازی بازیگر خانم رو نپسندیدم از این جهت که عادت دارم در ارتباط حسی با بازیگر و چهره و حرکات بدن و ... دقیق شوم و در بازی ایشان هیچ حسی رو از طرف ایشان دریافت نکردم و بنظر بسیار صلب و سرد بازی می کردند احساس و نقش در حرکات و چهره ایشان منعکس نبود انگار روخوانی متن باشد
اما من در کل امتیازی که به این اجرا دادم گزینه دوست داشتن بود
Ashvini و شیما این را خواندند
مریم ادیبی این را دوست دارد
حقیقتش سه بار متنتان را خواندم! آخرش متوجه مشکلی که برایتان پیش آمده بود نشدم!
۱۳ مرداد ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پاریس پایتخت مدرنیته نام اثری از دیوید هاروی من این اجرا رو و متن اجرا رو دوست داشتم چرا که به نظرم در سبک خود موفق عمل کرد موقعیت جغرافیایی داستان که همان پاریس است تاکیدی بر مدرن بودن قضیه و روایت دارد من اینطور فهمیدم منتقد و مترجم قاتل نویسنده است نویسنده با نوشتن ایده اش و مصلوب کردن ایده اش در قالب اثر قاتل ایده ای است که زاییده روحش است قاتل فرزندش و شوهر نویسنده مالک زور و اسلحه و ثروت منتقدین و مترجمین به استخدامش در می آیند تا با نقد اثر اقدام به قتل نویسنده ای کنند که خود قاتل ایده هایی است که حاصل رابطه او و مرجع قدرت است و .... خیلی بیشتر که فکر کنم باز می تونم بیشتر برداشت کنم و این جنبه ارزشمند کار است که به فکر وا میدارد و فکر بیشتر منجر به برداشت های بیشتر می شود اما این اجرا برای کسی که بخواهد با معیارهای کلاسیک و رئال یا حتی سورئال به قضیه نگاه کند یا برای کسی که خسته است و نخواهد به مفاهیم اجرا فکر کند بسیار خسته کننده و مشمئز کننده خواهد بود.
نکته ای که خیلی اذیتم که تهویه بد سالن بود که تقریبا به همه حس خواب آلودگی دست داده بود البته می شه از جنبه مثبت هم به این قضیه نگاه کرد و بگیم این خواب آلودگی خودش تشدید کننده فضای داستان که چیزی بین کابوس و واقعیت است بوده.
Ashvini این را خواند
نیلوفر ثانی، مریم ادیبی و عباس الهی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ممنون اجرای بسیار خوب و خلاق و داستان بسیار قوی شما در این داستان با همزادها روبرو می شود عشق و جنگ، لوکاس و کلوس، کشیش و کتاب فروش، دیوانه و افسر و تاکید بر این است که ایندو با هم متولد می شن. صحبت از روزگاری هست که ایندو با هم متولد می شن. اما آیا ممکنه به روزگاری فکر کرد که دیگه عشق و جنگ همزاد هم نباشن؟! شاید به اعتقاد من بله! بگذریم در این داستان هیچ کدوم از شخصیت های همزاد دار نمی تونن بدون همزادشون ادامه بدن. و قبل از اینکه به همزاد برسن ناقص هستن عصبانی هستن فحاش هستن قاچاقچی و شیاد و حقه باز هستن بد هستن اما با همزادشون هرکس جای خودش قرار می گیره اجرا و خلاقیت تغییر دکور که خیلی خوب بود حتی وقتی من دیدم مادر بزرگ هم حتی در زمانهایی که اجرا نداره به گرداندن دکور کمک می کنه خیلی بیشتر از این روحیه ای که در این تیم مجری حاکم بود خوشم اومد دکور و طراحی لباسها رو دوست داشتم و برای بازیگر کوچک هم آرزوی آینده ای درخشان رو دارم
من از بازی بازیگران این جرا بسیار بسیار لذت بردم و نقطه قوت اجرا رو نه متن بلکه اجرای متن می دونم
نوید آغاز این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متن نمایش نامه وقتی قوی باشه مسلما اجرای اون جسارت می خواد و شجاعت و وسواس و سختگیری و دقت نظر که در رابطه با اجرای متن استثناء و قاعده در این اجرا من تمام اینهایی رو که گفتم دیدم ممنونم ازتون خیلی خوب بود نمی گم حرفه ای بود اما بسیار خوب بود مشخص بود که تمام ویژگی هایی که از اجرای نمایشنامه ای از برشت انتظار داشتم در این کار دیده می شد
مریم ادیبی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ممنون آقای زمانی. ممنون سهیل ساعی عزیز. ممنون از اجرای گروهی خوبتون.
اگه از یه ذره ناهماهنگی بین همزمانی همخوانی ها بگذریم، که به نظر من مهم هم نیست. اما اگه نبود بهتر می شد. من اسم این اجرا رو می ذارم یه اجرای عالی از گروهی خوب بر اساس متنی خوب!
با این کار می شه سومین کاری که از شما می بینم. اولی بازی استریندبرگ که البته کارگردانی سهیل بود و بازی افشین و بعدی بچه های ننه دلاور که فکر کنم کارگردانی افشین عزیز و بازی سهیل و سومی هم این اجرا.
گرچه معتقدم هیچ کدوم از این اجرا ها بخوبی بازی استریندبرگ نبود اما اگه بین اجراهایی که دیدم تا حالا بخوام رده بندی کنم هر سه اجرای گروه شما جزو بهترین های من هستند
ممنون از زحمت تمام بچه های گروه
لذت بردم. فکرم درگیر متن و بازی ها شد و لحظات اجرا در حافظه من حک و ماندگار شد.
دقیقا داستان چی هست؟ تاریخ اکران رو زده پنجشنبه 06 اسفند من بلیط خرید تو بلیطم زده سه شنبه 11 اسفند!!!!!! من سه شنبه اصلا تهران نیستم باشم هم سر کارم کجا بیام مستند ببینم؟
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود و خسته نباشید از صمیم قلب
راجع به داستان حرفی ندارم خوب تو کامنتهای قبلی گفته شده آنچه باید گفته بشه
راجع به خود مهرداد هم تنها حرفی که دارم تاکید مکرر من بر روی دوست داشتنی بودن مهرداد، شیرین و تیمش هست
اما صحبت من راجع به کلیت کار مهرداد هست کارهای مهرداد دکور ندارند هنر پیشه حرفه ای سر شناس ندارند طراحی لباس به معنای خیلی خاص ندارند کارها ساده هستند و تکیه بر روی پیامها و محتوای کار است
به دوستان شدیدا توصیه می کنم اگر تاتر را بعنوان سرگرمی در برنامه خود دارند اصلا کارهای مهرداد برای انها مناسب نیست کارهای مهرداد کارهایی هستند برای تفکر، برای سوال،
وقتی اجرایی دکوراسیون ندارد شما دیگر نمی توانید دکوراسیون آنرا نقد کنید
اما این سادگی اجرا این تاکید بر روی عدم صحنه سازی و استفاده از بازیگران آماتور از کجا می آید؟
آیا مهرداد خامنه می خواهد کار را ارزان تمام ... دیدن ادامه ›› کند؟ قطعا خیر
آیا مهرداد خامنه می خواد با ساختار شکنی و انفصال از فرم سر در میان سرها در آورد؟ قطعا خیر
آیا مهرداد با این نحوه اجرا حرفی را می زند که مخاطب ندارد؟ باز هم قطعا خیر چرا که اگر روند رشد مخاطبین اجراهای گروه اگزیت را از اولی اجرایشان تا کنون را در نظر بگیریم بهترین اثبات برای این سوال است. اتفاقا مهرداد حرفی را می زند که خیلی ها جرات زدنش را ندارند و آن تاکید بر بیان مسئله بدون تحت کنترل در آورد ذهن مخاطب است.
اما در مورد سبکی که در کارهای گروه اگزیت خیلی به آن بر می خوریم: مهراد خامنه تحصیل کرده بلگراد و حامل تجربه طولانی و حرفه ای اجراهای ضد هژمونی فرهنگی و ساختار شکن رادیکال های اروپایی حرکتی را در تاتر ایران آغاز کرده که به نظر من با پاسخ مثبتی هم رو برو شده. حرکتی که ریشه ای تاریخی در سنت مبارزه رادیکال سوسیالیستی در اروپا دارد. با نگاهی عمیق به مسائل اجتماعی-سیاسی. قبول دارم و فکر نمی کنم مهرداد هم چنین نظری داشته باشد که تمامی متن ها مانند متون کلاسیک یا کارهای با پیچیدگی های خاص را نمی توان به این سبک اجرا کرد قطعا برخی متن ها نیاز با بازی حرفه و بازی بدن و صورت دارند اما متن های انتخابی مهرداد هم با سبک کارش تناسب کامل دارد و همین امر بیشتر مخاطب را به سمت دیگرگونه دیدن تاتر هدایت می کند. باور کنید اصلا تعجب نمی کنم اگر روزی اجرایی از گروه اگزیت را ببینم و زمان خروج متوجه بشوم که نا دانسته جزو بازیگران بوده ام
اجرای ماهی سیاه کوچولو یکی از خوب ترین کارهایی بود که من تا حالا دیدم و برای همه گروه آرزوی موفقیت دارم بی صبرانه منتظر کارهای بعدی گروه هستم
در ضمن بگم که در این اجرا جای سرود صمد شدیدا خالی بود همان که می گوید صمد ببین که راه تو شد ره هر رودخانه
کلام تو کتاب تو می رود خانه به خانه
خسته نباشید
نمی شه گفت کار بی نقص بود هیچ کاری بی نقص نیست اگه قبول داشته باشیم که اجرای یک رمان با اجرای یک نمایش نامه خیلی متفاوت است می بینیم که بچه های گروه چقدر زحمت کشیده بودند قبول دارم برای کسی که رمان آخرین انار دنیا رو نخونده این اجرا گنگ بود ولی برای من که خونده بودم و فراموش کرده بودم این اجرا نه تنها خیلی خوب گویا بود بلکه خیلی هم لذت بردم من واقعا دوست داشتم این اجرا رو و دیالوگ ها و نقشها و حسها و شخصیت پردازی ها
امیدوارم شاهد اجراهای دیگه ای هم باشیم تا من به دوستام بگم بیان ببینن
خسته نباشید خیلی خوب بود و امیدوارم در آینده شاهد کارهای دیگه گروه تون باشیم
راستی یه چیزی که خیلی منو جذب کرد و به نظر خیلی خوب انجام شده بود تلفیق تم جنوبی بر روی داستانی رئال جادوویی که کاملا بر اساس خرده فرهنگ های کردی نوشته شده خیلی خوب بود یعنی درد و رنج آدمی وطن و ملیت و قومیت ندارد
شاهین نصیری و مریم ادیبی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خسته نباشید مرسی مرسی این کار هم مثل کار قبلی که ازتون دیدم عالی بود بخصوص اون شخصیت من دیگری آلبرت و بازی بچه های گروه هم بی نظیر خیلی بخوام ذره بین بگیرم دستم و ایراد بگیرم که نمی شه هم گفت ایراد این بود که من حس کردم تمرین کافی نداشتید کمی فقط کمی شتاب زده اجرا می کردید البته اگه بهم بگی مثلا چی باعث شد اینطور فکر کنی نمی دونم حسی بود که بهم منتقل شد خوب بعضی قسمتها کاملا مشابه همان نوع بازی ای بود که توی آوریل هم دیدیم که می تونه باعث بشه تماشاچی به خلاقیت و تفاوت کار خرده بگیره اما به نظر من ایرادی نداره به اندازه ای که این کار رو متفاوت از کار آوریل بکنه بازی جدیدی ارائه شده بود شخصیت ها و بازی دوستان لحظه ای که آلبرت کتک می خورد واقعا رنج و درد رو دردی که نه از کتک خوردنه از تحقیر شدن هست رو تو چهره آورد من با تمام وجودم تمرکز کرده بودم رو چهره بازیگرها و حرکات بدنشون که به نظر من بی نقص تمام احساس رو منتقل می کرد رذالت، تمسخر، رنج و ... همه و همه این کار شاید در نگاه اول کار متفاوتی به نظر نیاد اما کم کم که داستان جلو می ره به تفاوت ها و نقاط قوت هم اجرا و هم داستان پی می برید.
یه مورد دیگه معمولا در تماشای اجرا برای من مهم هست اینه که من به یه رابطه کاملا قوی بین تماشاچی و بازیگر معتقدم شاید حتی کمی اغراق کنم اما اسم این رابطه رو گذاشتم دیالکتیک تماشاچی بازیگر که تاترهایی که دوستشون دارم اجراهایی هستن که این رابطه زنده بین بازیگر و تماشاچی بر قرار می شه یعنی بازیگر حین اجرا از تماشاچی و غرق شدنش در تماشای اجرا انرژی می گیره و به عکس انرژی و احساس رو متنتقل می کنه بازیگر می تونه با بازی عمقش در آن واحد با تک تک تماشاچی ها در یک رابطه فیس تو فیس من و تو قرار بگیره بطوری که تماشاچی خودش رو در میانه صحنه می بینه و این چیزی هست که در هر دو اجرای گروه شما من شاهدش بودم به شما تبریک می گم و امیدوارم خیلی موفق و پیروز پیش برید شاهد اجرا های بعدی باشم
علی دولت یاری و مهدی حسین مردی این را خواندند
مریم ادیبی این را دوست دارد
جناب نیشابوری خیلی سپاسگزاریم از شما بابت این همه لطف و انرژی مثبت که به گروه اجرایی ما منتقل میکنید..
۰۲ بهمن ۱۳۹۴
درخت شیشه‌ای آلما، کارگردان: فرید قادرپناه ... به زودی
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خوب بود حس خوبی هم داشت خسته نباشید واقعا فقط به نظر من دو جای متن گسستی وجود داشت که اگه نبود بهتر بود یکی اون دیالوگ گزمه که می گفت بیشعورها البته به نظر من خیلی بجا نبود. حس خوبی نداشت و پایان پایان به نظر من فاجعه بود متن رو از روایت به شعار منتقل کرد. البته شعار هم خوبه ولی در متن خودش در شکل خودش اینجا من نپسندیدم و اینطور که از زمزمه بقیه تماشاچی ها شنیدم نمی گم همه ولی بعضیای دیگه هم بودن که نپسندیده بودن این پایان رو ولی در کل خیلی هم خوب بود طراحی و اجرا که حرف نداشت
مرسی
ممنون از آقا قادرپناه بخاطر توجهتون
درخت شیشه‌ای آلما، کارگردان: فرید قادرپناه ... به زودی
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جناب معصومیان، جناب جعفری باور کنید یک شب فوق العاده یک اجرای فوق العاده رو از شما شاهد بودیم و من هم قدر دان زحمتتون هستم و هم مدیون و ممنون شما ایرادی هم که گرفتم نه از چشم شما و همکارانتون بلکه از چشم مسئولین تماشاخانه می بینم متاسفانه این موارد پیش می آید گاهی مثل دیشب حل می شود گاه حل هم نمی شود و من هم خودم رو محق نمی دونم به عزیزان دوست داشتنی که شما و همکارانتان باشید ایرادی بگیرم هم به مشکلات و هم به موانع سر راه شما واقفم نه تنها نیازی به عذرخواهی نیست که حتی من باید از شما مضاعف تشکر کنم که در اون شرایط که سالن به اون کوچکی اونطور مورد بی نظمی قرار گرفت به بهترین نحوی احترام به تماشاگر را حفظ کردید و کاملا مسلط اجرای خودتون رو ارائه دادید من امیدوارم خیلی زود و خیلی زیاد شاهد اجرا های دیگر شما باشم
ممنون از این همه لطفی که به ما دارید...
۰۵ دی ۱۳۹۴
ممنون از شما
۱۳ دی ۱۳۹۴
درخت شیشه‌ای آلما، کارگردان: فرید قادرپناه ... به زودی
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اجرای قوی متن قوی بعد از مدتها کاری که تمام و کمال دوستش داشتم نمی گم بهترین اما جزو خوبهای تماشا شده من بود. من این کار رو کنار کارهایی مثل ملاقات با بانوی سالخورده، ازدواج آقای می سی سی پی، در اعماق، بازی استریندبرگ، آدم آدم است، وقتی ما مردگان بر می خیزیم (که البته این هنوز بهترین تماشایی بوده که داشته ام) و ... در فهرست کارهای خوبی قرار می دم که هم کارگردانی قوی هم بازی قوی و هم طراحی قوی داشته اند و همه اینها در قد و قواره متنی قوی. تنها چیزی که دیشب من رو ناراحت کرد و خیلی هم ناراحت کرد این بود که وقتی از تیوال بلیط تهیه می کنم جایی رو انتخاب می کنم که بتونم با تمرکز و راحت محو اجرا بشم قطعا وقتی رفتم تو سالن و مسئولین شروع کردن چیدن یه ردیف نیم کت در جلوی ما ( فکر کنید اونهم تو سالن کوچک مشایخی) که عملا چون شیب ردیف های بالاتر رو هم نداشتیم بطور کامل دید من و دوستانم رو گرفت و بعد از اعتراض مکرر گویا مورد لطف!!!!!!!!!!!!!!! مسئولین قرار گرفیم و تغییری در چیدمان نیمکت ها دادند. من اینجا هم می گم دوست عزیز شما این حق رو ندارید که قبل اجرا ذهن ما رو درگیر کنی بخصوص که من خودم شاهد تاکید فروشنده بلیط مبنی بر پرشدن سالن و اسرار شما مبنی بر فروش بیشتر بودم. حیف حیف از این اجرا که تو حاشیه این مسائل رو داره. سالن تماشاخانه مشایخی به خودی خود مشکل فضا و سر و صدا رو داره چه برسه به اینکه مدیریت غلطی هم در اون اعمال بشه
جناب آقای نیشابوری سپاس از شما که لطف کردین و به دیدن نمایش ما امدین .. کاملا حق با شماست و من به دلیل این ناهماهنگی از شما عذرخواهی می کنم.. و ازتون دعوت میکنم مهمان ما باشید و یک شب دیگر تشریف بیارید و نمایش مارو از جایگاهی بهتر به تماشا بنشینید ...درود بر شما
۰۵ دی ۱۳۹۴
درخت شیشه‌ای آلما، کارگردان: فرید قادرپناه ... به زودی
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
دوست عزیز گروه تئاتر «ریگولیتو»، نمایش تازه‌ی ما به نام «پناه‌کاه» از ۲ تیر در تماشاخانه‌ی ایرانشهر اجرا خواهد شد. امیدواریم شما را در سالن نمایش ببینیم.

لینک تیوال: https://www.tiwall.com/p/panahkah2
۲۶ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید