تمامی روزهای ِ سرد،
در حجمی از سرداب ِ خاطرات،
هیچ می شوند،
چه فرقی می کند،
زمین گرد باشد یا بیضی مایل به گرد !
یا من اصلا عاشق چشمهای ِ تو باشم یا نه،
وقتی در کسری از زمان ،
در قرن ِ سرد ِ اتم ،
میشود همه چیز را نابود کرد،
نه،اصلا نیاز به این همه زحمت نیست،
دیری نمیگذرد بوی تعفن ِ خاطرات ِ مرده ،
همه ما
... دیدن ادامه ››
را خفه می کند..!
و تنها راه ِ نجات دفن ِ خاطرات است،
دُرُست مثل ِجسد ِ بی جانی ،
که روی زمین بماند متلاشی و متعفن می شود،
و در محدوده ای وسیع زندگی را هیچ می کنــــــــــد،
و بد نیست در تقویم،
سالروزی برای دفن ِ خاطرات بگذاریم،
و مانند زباله های شهری همه آن ها را سوزانیم،
و اگـــــر اندیشه ای برای دود های ِ حاصل از
سوختنشان بکنیم می شود زندگی کنیم. . .