در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سمانه زارعی | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 10:25:49
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایشنامه خیلی خوبی بود.
دکور صحنه رو خیلی دوست داشتم و حس متل رو قشنگ به آدم القا می کرد.
بازی کاظم سیاحی واقعا عالی بود و شماره یک این تاتر بود.
ستاره پسیانی هم خیلی خوب بود ولی چند جایی تپق زد که از ایشون چند بار تکرار این داستان رو انتظار نداشتم.
مجتبی پیر زاده هم خیلی خوب بود.
در مجموع بخوام بگم 10/8 به این کار نمره می دم.
محمد فروزنده و Amir Sharifi این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آخرین تاتری که دیده بودم برای سال اسفند 1400 بود. تاتر بک تو بلک که اتفاقا برای سجاد افشاریان بود.
دو بار هم رفتیم و دیدم.
این بار هم به تماشای تنهایی و تن هایی وطن هایی نشستیم.
و چقدر حرف دل همه بود.
خوشحالم که بخشی از تعامل این تاتر بود.
تجربه دلچسبی بود و دلم نمی خواست تموم بشه.
فکر نمی کردم بخش مربوط به ساز دهنی قسمت من باشه. :)
تیوال قبلاً روزهای آینده رو برای پیش فروش می گذاشت و جلوش ساعت باز شدن فروش رو می نوشت.
اونم دیگه دریغ داره.
من شاید فیلترشکن نداشته باشم یا اصلا نخوام اینستاگرام تو گوشی نداشته باشم که بخوام مرتب از اونجا چک کنم.
امیرمسعود فدائی و سپهر این را خواندند
پنجشنبه ساعت ١٢ پیش فروش روزهای جدید.
۱۹ مهر ۱۴۰۲
گروه همیاری
درود بر شما این روند هنوز نیز در صورتیکه گروه‌های اجرایی نمایشها، از پیش باز شدن خرید بلیت روزهای تازه را اعلام نمایند، وجود دارد. خرید بلیت روزهای تازه این نمایش، از یکشنبه ۱۴ تا چهارشنبه ...
ممنون از شما برای پاسخدهی.
۱۹ مهر ۱۴۰۲
سحر بهروزیان
پنجشنبه ساعت ١٢ پیش فروش روزهای جدید.
متشکرم.
۱۹ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لطفاً روزهای تخفیف رو بیشتر کنید.
بعضی‌ها در تاریخ های تخفیف مسافرت هستند.
امیرمسعود فدائی، امیر مسعود، سپهر و مائده قنبریان این را خواندند
زاهد برزگر این را دوست دارد
🌺❤️🌺
۱۱ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برای یه بار دیدن خوبه ولی در کل بازی های بازیگران طوریه که انگار بهشون خوب تفهیم نشده چیکار باید بکنند.
شخصیت ها در یک بلاتکلیفی هستند.
موضوع فیلم خوب بود و با این موضوع می تونست خیلی بهتر بیننده رو جذب کنه ولی در کل ارزش یه بار دیدن رو داره.
اصلاً دوست نداشتم این فیلم رو. موضوع بدی نداشت ولی خوب درنیومده بود اصلا.
سلام دوستان
می شه یه تاتر خوب معرفی کنید.
امیرمسعود فدائی این را خواند
فعلاً که خبری نیست!!
گویا فرایند خوبه! البته من خودم هنوز ندیدم.
من هنوز امسال تئاتر پنج ستاره ندیدم متأسفانه...
۲۲ فروردین ۱۴۰۱
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
خیلی خیلی متشکرم
۲۳ فروردین ۱۴۰۱
سمانه زارعی
سپاسگزارم
سلامت باشید
۲۳ فروردین ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب به تماشای نمایش آواز قو در سالن ایرانشهر رفتیم.
همه چی خیلی خوب بود و نمایش هم فقط با کمی تاخیر شروع شد.
درخشش سعیدد پورصمیمی بر روی صحنه واقعاً بی نظیر بود.
اینکه چقدر لذت بردم از این نمایش.
اتفاق خوب هم بعدش این بود که تونستم از نزدیک ببینمشون و عکسی یادگاری باهاشون بگیرم و رو کتابی که با خودم برده بودم جمله ای به یادگار ازشون داشته باشم.
میترا این را خواند
سیدمهدی این را دوست دارد
ممنون از شما خانم سمانه زارعی،که تشریف آوردید و نمایش را دیدید.در مورد تآخیر هم واقعا از شما تماشاچی منظم که سر ساعت تشریف اوردید ولی مجبور شدید تآخیر را تحمل کنید عذرخواهی می کنیم.با وجودی که اجرای سر وقت و به موقع اصرار و تاکید همیشگی کارگردانست متاسفانه به دلیل روزهای ابتدایی مهرماه که شلوغی و ترافیک شهر بیشتر شده ،مجبور شدیم با چند دقیقه تآخیر نمایش را شروع کنیم که آن دسته عزیزانی که دیرتر رسیدند هم به اجرا برسند.بر ما ببخشایید.
۰۴ مهر ۱۳۹۸
سمانه عزیز
پیام پر مهر شما را به استاد رساندم.ایشان بسیار سلام رساندند و باز هم از داشتن چنین یادگار با ارزشی از شما تشکر کردند.خانم سیف هم به شما پیام دادند که حتما نام عزیزتان را بر روی نواری خواهند نوشتند و بر روی خودکار یادگاری خواهند چسباند که همیشه استاد با دیدن نام تان به یاد لطف و مهر همه ی هم نسلان شریف شما باشند.
۰۵ مهر ۱۳۹۸
اول از همه ممنون از شما بابت این هم پیگیری و پاسخگوئی
بعد هم از خانم سیف متشکرم که این لطف رو می کنند و هم اینکه یه همچین نمایش فوق العاده ای رو برنامه ریزی کردند.
۰۶ مهر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از نماینده گروه اجرایی واقعا یه خواهشی دارم و اونم اینه که بلیط به صورت مازاد بر صندلی های سالن به صورت تشکچه و صندلی روی پله و ... نفروشن.
این کار هم کلاس کاری خودتون رو میاره پایین هم این که واقعاً توهین به شعور مخاطبی هست که میاد سالن و باید معضلات نفراتی که اضافه هستن رو تحمل کنه.
وقتی یه سالن گنجایشش مثلاً 200 نفر در نظر گرفته شده، جا دادن حتی ده نفر اضافه هم ظلم کردن در حق بقیه ست.
لطفاً بذارین این تاتر یه خاطره خوب باشه برای همه.
سمانه جان من خودم با خارج از ظرفیت مخالفم ( البته دروغ چرا،گاهی نمایشهای پر طرفدار رو قبلا میگرفتم،اما خیلی وقته نمیگیرم) اما تنها خارج از ظرفیتی که استقبال میکنم همین ناظرزاده هست،چون هم سالن بزرگه و خارج از ظرفیت ها،توو دست و.پا نیستن و مسیر ورود خروج رو هم نمیبندن، هم سالن توو هر ردیف یه صندلی میذاره و نه بیشتر،هم اینکه صندلی داره نه تشکچه، از همه مهمتر وقتی میشینم راحت دست و پامو ولو میکنم بی اینکه مزاحم کسی بشم و باز مهمتر اینکه صحبت های بقیه و نور گوشیشون آزارم نمیده:))))
خلاصه در کمال شرمندگی آرزو میکنم ناظرزاده خارج از ظرفیت بفروشه :)))))
۱۲ شهریور ۱۳۹۸
نیلوفر جان بلیط خارج از ظرفیت هم برای امروز همون قیمت 35 هزار تومن هست.
فکر کنم تاتر ملاقات رو روزهای آخر اضافه بر ظرفیت فروختن. چون اون سانسی که من رفتم اضافه بر ظرفیت نداشت. :)) که فکر کنم شانس ما بود البته :))
این که این تالار 11 ردیف داره و اگه تو هر ردیف فقط یک صندلی گذاشته بشه که باید 11 تا اضافه بر ظرفیت داشته باشه و حتی اگه دو تا صندلی هم بذارن باز میشه 22 تا ولی با توجه به تعداد 28 تا صندلی که اضافه بر ظرفیت هست چه جوری چیده میشه رو نمی دونم. از نماینده گروه اجرایی هم متشکرم که مجدانه نظرات رو می خونند و پیگیری می کنند. همین پیگیری حتی اگه به مرحله اجرا هم نرسه باعث دلگرمیه.
۱۳ شهریور ۱۳۹۸
جناب آقای کیانی در ابتدا باید بگم که مدت زمان نمایش ما ۷۰ تا ۷۵ دقیقه هست نه پنحاه دقیقه.در سایت محترم تیوال هم ذکر شده است.دوم آن که من نگفتم که ما تصمیم داریم در روز دو بار نمایش را اجرا کنیم.بنده در پاسخ به سرکار خانم زارعی که پیشنهاد کرده بودند به جای فروش بلیت خارج از ظرفیت تعداد روزهای اجرا را اضافه کنیم اشاره مشکلات و محدویت های زمانی کردم و از نمایش های دیگر مثال زدم که چون محدودیت زمانی دارند گاهی در روز دو اجرا می روند.و اصلن در مورد اجرای نمایش آواز قو صحبت نکردم.چرا که دو اجرایی شدن در روزهای پایانی نمایش ها اتفاق میفتد و از طرفی مطمئنن با صلاحدید گروه نمایش مخصوصن استاد پورصمیمی و خانم سیف چنین تصمیمی گرفته خواهد شد.از طرفی من به عنوان عضو گروه نمایش و فردی که بیش از چهار ماه در تمرینات چندساعته و هر روزه ی این نمایش حضور داشتم انرژی سعید پورصمیمی را جند برابر انرژی خود و بقیه ی اعضای گروه می بینم اما خب،نظرها متفاوت است.برداشت ها از یک اثر نمایشی از متن تا اجرا متفادت است و همه قابل احترام.به هر حال ممنونم که نگران حال استاد هستید.خدا نگهدار
۱۳ شهریور ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لطفا روزهای دیگه رو هم با همین تخفیف ها باز کنید.
من الان متوجه این تاتر شدم.
بهاره خالقی این را دوست دارد

در روزهای آتی اجرای نمایش آواز قو به خواست شما عزیزان دوباره تخفیفات و تسهیلات ویژه در نظر گرفته خواهد شد و در سایت محترم تیوال به اطلاع شما خواهد رسید.
۱۱ شهریور ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از اوایل خرداد منتظر اکران شبی که ماه کامل شد بودم.
با دیدن تیزرهای فیلم توی اینستاگرام، موضوع برام خیلی جالب شد.
اینکه کسی جرات به خرج بده ... دیدن ادامه ›› و به سراغ ساخت فیلمی با این سوژه رفته برام خیلی قابل تقدیر بود.
قبل از اکران فیلم، به طور کامل و دقیق راجع به زندگی و تمام زوایا ماجرا توی اینترنت خوندم.
مصاحبه های ریگی ها رو دیدم، صحنه رویارویی عبدالحمید با مادرزنش، ماجرای ازدواج و ....
تا اینکه بالاخره
همون اولین روزهای اکران
در یک شبی که ماه کامل نبود به تماشای فیلم شبی که ماه کامل بود نشستیم.
با وجود اینکه می دونستم چه سرنوشتی در انتظار ستاره های فیلم هستش، نمی تونم بگم با چه حالی از سینما اومدم بیرون.
در یک کلمه متلاشی.
اینکه واقعاً چه اتفاقی میفته که یه نفر که انقدر عاشق بوده، به پرتگاهی می رسه که عشقش رو خودش می کشه. آخه مگه میشه؟
برای رسیدن به یه نفر تلاش کنی، بعد خودت نابودش کنی.
تا دو شب اصلاً نمی تونستم حتی درست بخوابم و تمام لحظه های فیلم و صحنه های واقعی از مصاحبه های عبدالحمید حالمو دگرگون می کرد.
تو سینمای ایران کمتر فیلمی داریم که دو ساعت باشه چه برسه به اینکه بیشتر از دو ساعت بشه. ولی توی فیلم شبی که ماه کامل شد، اصلاً این دو ساعت رو حس نمی کنی.
صحنه های بازار پاکستان رو خیلی عالی درآورده بودن.
بازی تمام بازیگرهای فیلم رو دوست داشتم.
شخصیت پردازی ها عالی بود. به قدری همه تو نقش خودشون کامل و بدون نقص بودن که کار قضاوت خیلی سخت می شد. مثلاً توی صحنه ای که عبدالمالک دور آتیش، صحبت می کرد، طوری بود که آدم به اطرافیانش حق می داد که مسخ رفتار و حرفاش بشن. یا تو صحنه آخر که عبدالحمید می خواست فائزه رو بکشه و گیر کرده بود، حتی ممکن بود که دلت براش بسوزه.
شبی که ماه کامل شد رو دلم می خواد بارها و بارها ببینم ولی نه الان.
شاید یکم دیگه
که از این التهاب درونی کاسته بشه.
من واقعا دلم برای عبدالحمید سوخت
برای همه ی قربانی های این حادثه
نه فقط قربانی های مقتول
حتی قربانی های قاتل
تلاش خانم آبیار برای نشون دادن دوراهی ای که عبدالحمید توش بود و انگار تا لحظه ی آخر نمی دونست درست و غلط چیه، برام قابل احترام بود...
کاش ما...
انتخاب درست رو بکنیم
۲۲ خرداد ۱۳۹۸
واقعا که کاش آدم بتونه انتخاب درست بکنه نه انتخابی که اون لحظه به نظرش درسته.
صحنه آخر فیلم خیلی تکوندهنده بود.
اولش که عبدالحمید تفنگش رو میذاره پشت در اتاق و هنوز امید داره که زنش رو می تونه داشته باشه ولی وقتی میفهمه زنش دیگه همه چی رو فهمیده و عشق اونو از دست داده ...
۲۲ خرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فیلم متری شش و نیم این بار نگاهی متفاوت به مقوله اعتیاد داره.
نوید محمدزاده تا حدود از کلیشه تکراری خودش خارج شده و اینجا دیگه دیوانگی های همیشگی خودش رو نداره و بیشتر توی رفتار و بازیش کلافگی که مخصوص نقش هست رو داره که خیلی هم خوب درآورده.
صحنه سازی های فیلم و حس ملموس لحظه های نفس گیر فیلم خیلی خوب از آب دراومده.
نگاه کارگردان به بعضی از جزئیات عالیه.
مخصوصاً نشون دادن یه سری واقعیت ها تو دستگاه قضا، خیلی باورپذیره.
امیر مسعود و 4faslesal این را خواندند
زهره الف، حمیدرضا مرادی، آذر بادپا و Negin Fooladi این را دوست دارند
مخصوصاً نشون دادن یه سری واقعیت ها تو دستگاه قضا، خیلی باورپذیره.
این حرفتون رو قبول ندارم
۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک تاتر درجه یک و عالی.
اجرای سر وقت.
بازی های بدون تپق.
نظم و سازماندهی عالی بازیگران.
صحنه مرتب و دکورهای به جا.
لحظه هایی که از به جای گریه کردن، می خندی.
فکرهایی که بعد از تاتر راحتت نمی ذاره.
حس خوب دیدن کارهای پارسا پیروزفر.
از اون دست فیلم هایی بود که من خیلی دوست داشتم.
بازی بازیگران که خیلی خوب بود و از همه بهتر بازی بازیگر خردسال فیلم بود.
موضوع فیلم واقعاً از اون موضوعاتی بود که باید در سینما نشون داده می شد و بهش می پرداختند.
ریتم داستان و پایان بندی خیلی به جا و خوبی داشت.
جلوه های ویژه فوق العاده ای هم داشت.
امیر، سپیده، رضا غیوری، سپهر، taghaodi و حسین این را خواندند
celine این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از اون جایی که من توقع بالایی از این کارگردان داشتم فیلم اصلا به دلم ننشست.
داستان یه موضوع همیشگی بدون فراز و نشیب.
تنها خوبی این فیلم فرهادی این بود که یه پایان سر در بیاریم داشت و همه با یه نتیجه از پایان از سینما اومدیم بیرون.
اون داستان پایان مشخص بحث تقریبا مفصلی می‌طلبه :)
۰۵ دی ۱۳۹۷
البته در مورد فیلم های فرهادی نظرات در مورد تک تک فیلم هاش و پایان بندی خیلی متفاوته.
مثلا توی فیلم شهر زیبا من پایان فیلم رو با وجود اینکه هیچ خط مشخصی از قهرمان های غصه نداد دوست داشتم ولی بعدش دیگه این وضعیت خیلی ادامه دار و خسته کننده شد.
توی درباره الی پایان خیلی خوب بود. من خودم فیلم می بینم تا از فیلم یه جمع بندی کنم و اگه قرار باشه همینطور بلاتکلیف باشه که خودمون دور و برمون پر از غصه و داستان هست.
از بعد از درباره الی به زعم من فرهادی دیگه پایان رو حذف کرد از فیلم هاش که البته بازم می گم این نظر منه و سلیقه من که دیگه فیلم ... دیدن ادامه ›› های اینجوری دوست ندارم.
توی جدایی نادر از سیمین ما از اول فیلم می دونستیم که نادر و سیمین می خوان از هم جدا بشن ولی نکته اصلی برای من این بود که ترمه کدوم رو انتخاب می کنه تا بعد بتونم روی دلایل انتخابش خودم با خودم فکر کنم. نه اینکه هزارتا احتمال تو ذهنم بسازم.
پایان باید دربیاد ولی با اینکه کارهای فرهادی رو دوست داشتم از یه جا به بعد نتونست پایان های باز رو مثل درباره الی دربیاره.
البته این نظر و سلیقه بنده ست فقط وگرنه من هیچ ادعایی ندارم. :)
ممنون که نظرتون رو برام نوشتید.
۰۵ دی ۱۳۹۷
خواهش می‌کنم

نه متوجه منظورم نشدید، دقیقا نکته همینه که این ترجیح شماس ولی نه اصول کار به واسطه نام‌گذاری و کلا موضوع فیلم..برای اینکه در مورد ترمه بخواین فکر کنین و بفهمین چی شد، فیلم دیگه‌ای رو باید ببینید، نه جدایی نادر از سیمین
و اینکه مشخصا شما اون تیپ مخاطبید که فیلم رو برای داستان میرید که بفهمید و دنبال کنید و قطعا این مدل فیلم اذیتتون می‌کنه
نه ادعا چیه، هر کسی محقه نظرشو بگه و ترجیحاتشم بگه و بقیم می‌تونن قبول کنن یا نکنن :)
ممنون

۰۵ دی ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
روایتی متفاوت از جنگ.
از زاویه ای که تا به حال به جنگ نگاه نشده.
سرو زیر آب مثل ایستاده در غبار از اون فیلم هایی بود که با اینکه تو ژانر دفاع مقدس بود بهم خیلی چسبید.
همه چیش کامل بود.
صحنه پردازی های فیلم خیلی خوب از آب دراومده بود و واقعاً آدمو میبرد تو حال و هوای همون آدمها.
سرو زیر آب از اون فیلم هاست که واقعاً ارزش دیدن رو داره.
بابک حمیدیان هم که مثل همیشه درخشید واقعا.
بمب، یک عاشقانه از اون دست فیلم هایی بود که من دوست داشتم.
از نظر من همه قسمت های فیلم اندازه خودش بود.
قسمت جنگ اندازه خودش بود.
قسمت عاشقانه ش اندازه خودش بود.
قسمت طنزش اندازه خودش بود.
و هیچ کدوم از قسمت هاش حوصله ت رو سر نمی برد چون تو یه ژانر خاصی فرو نمی رفتی. بازی ها که مثل همیشه عالی بود. البته از یه اکیپ انقدر حرفه ای با اون سابقه درخشان هر کدوم جز این هم نمی شد انتظار داشت.
خوشبختانه یه پایان خوب داشت. یه پایانی که باعث شد با یه حال خوب و امید از سینما بیایم بیرون که اگه غیر از اون بود خیلی حال من یکی گرفته می شد.
آستیگمات فیلمی بیش از حد باور پذیر.
فیلمی که زندگی خیلی ها تو همین پوسته شهره.
شخصیت هایی که حداقل یکی دو تاشو دیدیم تو روزمرگی هامون.
بازی های همه رو خیلی دوست داشتم. مخصوصاً سیامک صفری که اصلاً شماره یک من بوده و هست.
خیلی به دلم نشست و دوست داشتم.
البته بازی مهتاب نصیر پور به نظر من از جنس دیگری بود ...آن نگرانی ها و دلهره ها وآرامش ها و اشک ها و لبخندها و مادرانه ها و عاشقانه ها...... بدون دیالوگ ..... خاصه خلاصه در چهره
۱۱ آذر ۱۳۹۷
حامی جان ایشون که اصن خیلی خوب بودن..سیامک صفری هم واقعا خوب بود
۱۱ آذر ۱۳۹۷
از خانم نصیرپور با اون سابقه طولانی و صدالبته درخشان در تاتر که انتظار دیگه ای نمی شد داشت.
همیشه شماره یک بودن ولی خب تو این فیلم همه عالی بودن.
حتی اون سکانس کوتاه خانم بختیاری به نظرم شاهکاری بود. متفاوت از همه بازی هاشون.
۱۲ آذر ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هندی و هرمز داستان تلخ آدمهای اسیر جغرافیای انسانی
قصه ناکامی ها
قصه آرزوهای به دست باد سپرده شده
قصه گریه های بی صدا
قصه ناامیدی های بی پایان
قصه ناآگاهی های دردسرساز
قصه تلخ بچه گی های شاد بی آغاز
قصه بلوغ از سر اجبار
قصه آدمهای پر از داستان
قصه تکرار تلخی های نامحدود بی سرانجام
هندی و هرمز قصه ای حقیقی که دیروز فرصتی شد در جشنواره بین المللی فیلم فجر به تماشایش بنشینم
امیر، رامین غفرانی، رضا غیوری، سایه و میترا این را خواندند
ف کیوان و فرزاد جعفریان این را دوست دارند
دیروز ؟
جشنواره فیلم فجر ؟
۰۱ آذر ۱۳۹۷
خیلی خوب بود.
حتما برای سال های بعد برید. واقعاً جزو جشنواره هایی هست که در حقش خیلی جفا شده ولی واقعاً ارزشش رو داره. :)
۰۳ آذر ۱۳۹۷
فرصت بشه حتما سال بعد تجربه ش میکنم
۰۳ آذر ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من قبل از دیدن این فیلم چندین بار اومدم و نظرات رو خوندم تا به یه جمع بندی برسم.
ولی هر بار گیج تر شدم و دیروز نهایتاً تصمیم گرفتم که خودم برم ... دیدن ادامه ›› و فیلم رو ببینم.
موضوع فیلم رو خیلی دوست داشتم و بازی ها هم خیلی عالی و روان و باورپذیر بود.
فیلمنامه چند جای سوال اساسی داشت که البته به تعدادی از اون ها توی فیلم هم اشاره می شد و اگه می شد اون چند تا ایراد رو از توش درآورد واقعاً حرف نداشت.
1- اگه مرتضی و هما و دکتر برای این بچه ها نقشه ریخته بودن چه زمانی وقت کردن برن و طبقه بالا رو درست و مرتب کنند؟ چون توی فیلم اینطوری گفت که نگار جواهریان تازه کلید اینجا رو گرفته و در جایی از فیلم داشت آدرس می داد به دکتر.
2- اصلاً دکتر از کجا می دونست که قراره چه بازی بکنند؟ نگار جواهریان تو سکانس ملافات با دکتر نتونست منظورش رو به دکتر برسونه و به خاطر همین ازش خواست که بیاد و نمایش رو از نزدیک ببینه. یعنی دکتر توی اون بچه ها خبرچین داشت و از قبل می دونست برنامه چیه؟ چون یه جای فیلم نگار جواهریان گفت اون منو پیدا کرد.
3- چرا سعید گم شد؟ سعید خودش رفت؟ اگه سعید رو همون شب کشتن چطور بقیه نفهمیدن؟
4- چرا آخر فیلم هما نبود؟
به نظرم بهتر بود این کار یه سریال جنایی می شد که بیشتر بشه توش کند و کاو کرد و آدم به جواب سوال هاش برسه.
با همه این ها من از این فیلم خوشم اومد. به نظرم برای شروع ساخت فیلم های جنایی قدم اول خوبی بود.
تا حد خیلی زیادی با شما موافقم :)
۲۷ آبان ۱۳۹۷
من جواب بعضی از سوالات شمارو میدونم ولی به جاش سوال دیگری دارم
شما فرض کنید کل داستان هم یه جور بازی بود و دقیقا مثل بازی، دو عدد گرگ، یک جادوگر و یک پیشگو توی داستان وجود داره و همونطور که آخرای فیلم دکتر و مرتضی به نگارجواهریان توی بازی گیر داده بودن که به تو تقلب رسونده شده؛ توی کل داستان هم یک تقلب از طرف هما صورت گرفته بود...
با این تفاسیر، برای من همچنان این سوال اساسی باقی میمونه که چرا هما گفت نباید هیچ کس "امشب" از اینجا خارج بشه و زمانی که سعید رفت، همه افراد همونجا بودند، پس سعید چطور و توسط کی کشته شد؟ آیا همدست دیگه ای داشتند؟؟

در انتها با پیشنهادتون موافقم. ای کاش این فیلم بصورت سریالی ساخته بشه مثل شرلوک ساخته بی‌بی‌سی و من بشدت منتظر فیلم گرگ بازی ۲ هستم... :-)
۱۵ آذر ۱۳۹۷
سلام
من موافق نیستم و بنظرم خیلی از جنبه های به ظاهر گنگ فیلم قابل فهم و جواب دادن هستن ولی فیلم رو باید خیلی با حوصله دید چون اتفاقا خیلی به جزییات دقت شده
و به شخصه خیلی نکاتش برام کشف شد و جالب بود. اگر حال و حوصله صحبت در باره این فیلم رو داشتین این آی دی بنده است : @hamidhamedi

مثلا ... دیدن ادامه ›› : هما در انتهای فیلم مرده چون سعید بهش گفت داری بخاطر من ریسک می کنی ضمنا بازی هما توی بازی مافیا بشدت بد بود و رابطه اش با سعید لو رفت بنابراین گروه مافیا اون رو هم کشتن ... و نکات دیگه ای هم هست ان شاءالله سر فرصت
۱۲ فروردین ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید