داستان بسیار جالبی بود که به بدترین شکل کارگردانی شده بود
موسیقی و نورپردازی و طراحی صحنه‌ی بسیار غیرحرفه‌ای
بیان و بازی خانم‌ پسیانی ضعیف
زمین خوردن‌ها و رقصیدن‌های آقای پسیانی بی‌جا
و بازی آقای سیاحی عالی بود
به همین دلیل بهش امتیاز نمی‌دم
چون نمایش‌نامه و کارگردانی با هم کاملاً در تضاد بودند

به گزارش خبرنگار تئاتر صبا، «آخرین دختر»، نمایشی که این روزها در خانه‌ هنر دیوار در حال اجراست به زندگی نادیا مراد، زن کرد ایزدی که از اسارت داعش گریخته است، می‌پردازد.
امید افشاری کارگردان نمایش «آخرین دختر» در توضیح انگیزه خود از انتخاب این موضوع می‌گوید: خانم نادیا مراد به این دلیل برای من با ارزش است که به تنهایی بلندگوی ایزدی‌ها شده است. زمانی که ایشان کتاب نوشت و وارد سازمان ملل شد، صدای ایزدی‌ها به گوش دنیا رسید و عده‌ای از آن‌ها از چنگال اسارت داعش آزاد شدند؛ هرچند تعداد دیگری از ایزدی‌ها هنوز در بند داعش هستند.

او ادامه می‌دهد: من شخصی دغدغه‌مند هستم و دوست دارم کارهایی انجام دهم که به تماشاچی پیامی بدهند یا حداقل برای او هم‌ذات‌پنداری ایجاد کنند. بیش‌تر دغدغه من درباره زنان و اتفاقاتی است که برای آنان می‌افتد. من نگران زن‌ستیزی‌ها و رفتارهای ناخوشایند با زنان هستم. ما تماشاگران مردی داشتیم که با دیدن این تئاتر گریه می‌کردند و این ارتباط برقرارکردن با اثر برای من خیلی ارزشمند بود.
[سه کارگردانی، سه دغدغه از جنس ... دیدن ادامه ›› دنیای زنان]

امید افشاری که با روی صحنه‌ بردن تئاتر «آخرین دختر» سومین کارگردانی تئاتر را تجربه‌ می‌کند، در ۲ کار قبلی خود نیز به دغدغه‌های زنان پرداخته است.

او در این باره می‌گوید: اولین کار من «کالبدشکافی یک ذهن» بود که همه شخصیت‌های آن مرد بودند اما بازیگرهای خانم آن‌ها را بازی کردند. کار دومم «باغ وهمی شیشه‌ای» بود که اینجا هم دغدغه‌ام زنان بودند. به همین دلیل نمایش‌نامه را دراماتورژی کردم و تغییر دادم و «لورایی» ساختم که با «لورای» باغ‌وحش شیشه‌ای تنسی ویلیامز فرق می‌کرد.
او ادامه می‌دهد: موضوع دیگری که در ساخت کار «آخرین دختر» توجه‌ام را به خود جلب کرد، ضرورت پرداختن به مسائل کردها است، چراکه آنان در هر جای دنیا باشند مظلوم واقع می‌شوند و به آنان کم‌تر پرداخته می‌شود و بلندگویی برای رساندن صدای خود ندارند.

نمایش «آخرین دختر» به نویسندگی رحمان ‌مولایی و امیر شعبانی، دراماتورژی و کارگردانی امید افشاری و تهیه‌کنندگی دی‌نوش مومنی‌رخ و پویان حاجی‌علیخانی تا ۱۶ مرداد ۱۴۰۳ در خانه‌ی هنر دیوار، واقع در خیابان کریم‌خان، خیابان استاد نجات‌اللهی (ویلا)، ابتدای خیابان جعفر شهری (سپند)، پلاک ٧٢ بر روی صحنه اجرا قرار دارد.

https://sabakhabar.ir/?p=454129

دنیای اقتصاد : نمایش «آخرین دختر» به کارگردانی امید افشاری در خانه‌ هنر دیوار روی صحنه رفت. این نمایش که نوشته رحمان ‌مولایی و امیر شعبانی است، برداشتی آزاد از زندگی نادیا مراد محسوب می‌شود و چهار شخصیت دارد که روایت اسارت زنان ایزدی را در بند داعش بازگو می‌کنند. امید افشاری گفت: «در این نمایش، به تعدادی از تاریخ‌ها به طور ضمنی اشاره می‌شود که نقطه عطفی در سرگذشت زنان در مناطق مختلف دنیاست. من معتقدم ظلم به زن و اینکه آنان در جایگاه واقعی خود قرار ندارند، موضوعی جهانی است.»
نادیا مراد، فعال حقوق بشر ایزدی که سال ۲۰۱۸ برنده‌ جایزه‌ صلح نوبل شد، متولد سال ۱۹۹۳ در منطقه‌ کوچو واقع در شهر شنگال عراق است که سال ۲۰۱۴، نیروهای داعش به آن حمله کرده، شمار زیادی از مردان را کشتند و زنان را به عنوان برده‌ جنسی ربودند. مراد سال ۲۰۱۵ به آلمان گریخت و سرگذشت خود را به گوش سازمان ملل رساند. او سال ۲۰۱۶ نخستین سفیر حسن‌نیت سازمان ملل متحد در امور حفظ کرامت بازماندگان قاچاق انسان شد.

نمایش «آخرین دختر» برای مخاطبان بالای 16 سال تا ۱۷ مرداد هر شب ساعت 21:15 در خانه هنر دیوار به نشانی خیابان کریمخان، خیابان استاد نجات‌اللهی (ویلا)، ابتدای خیابان جعفر شهری (سپند)، پلاک ٧٢ اجرا می‌شود.

https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-4091044

کار واقعاً قابل ستایش بود
از نظر نمایش‌نامه، پرفورمنس، میزانسن، طراحی صحنه و موزیک زنده
از هر نظر عالی بود
ممنون از کارگردان و تهیه‌کنندگان محترم برای این دغدغه ارزشمند و نویسندگان برای این نمایشنامه‌ی عالی

با عرض سلام
اسم این نوع نمایش‌ها که بازیگران تک به تک مونولوگ می‌گن رو نمی‌دونم ولی در نقدی که بر نمایش تهران پاریس تهران شد و همین سبک رو داشت خونده بودم بهش پازلی گفته میشه
سبک پازلی در تئاتر سبک جذابیه ولی یک خورده داره تکراری میشه
نکته‌ی دیگه اینکه این سبک کار ریتم کوبنده‌ای می‌خواد اما قدرت بازی بازیگرها پاسخگوی این نیاز نبود و کار رو از ریتم انداخته بود
میزانسن، طراحی صحنه، رسیدن تکه‌های این پازل به هم خوب بود؛ اما قدرت بازیگران ازشون جا مونده بود
در دیالوگ‌هایی که بین آقای فتحی و خانم ثروتی درباره‌ی علاقشون رد و بدل شد، کیفیت داستان افت تو ذوق زننده‌ای داشت

با عرض سلام و خدا قوت خدمت عوامل محترم.
این تئاتر در اصل یک کارگاه درس پرفورمنس بود به همین دلیل من نمره کامل به آن دادم.
اما نفهمیدم چه اصراری ... دیدن ادامه ›› بود که داستان تولد آتنا، فرزند زئوس دستکاری شود. چون من جایی ندیدم که پای مگسی در تولد او در میان باشد. برایم هم جالب است که نویسنده چطور از زئوس و آتنا به این دو مگس رسید.
سوژه عجیب بود و نمی‌دانم چطور به ذهن نمایشنامه‌نویس رسیده است.

سوژش متفاوت بود ولی چه جوری از این رسیده بودند به اون؟

طرفداری از این نمایش مثل طرفداری از کاندیداتوری م. ا. در انتخابات ریاست جمهوریه. دلیلشو اصلاً نمی‌تونم‌ درک کنم
صندلی‌های پر، دو دور اجرا، چند بار تمدید، امتیاز بالا برای این کار؟ در حد جنگ خنده بود

با سلام. اجراهایی که جابه جا شده صندلی خالی نداشته که بشه رزرو کرد؟ یعنی برای ۵ روز عزای عمومی که جا به جا میشه دوباره خرید بلیط باز میشه یا خیر؟