باید 2 تا بال داشته باشی تا بتونی پرواز کنی....
من چجوری ممکنه یه پرنده باشم ؟ ... واقعیتش اینه که نمیتونه پرنده باشه چون قهرمان قصه ما یه دونه بال داره!
داستان کودکی که از بدو تولد یه دونه بال داره ... و این باعث بروز یه سری اتفاقات میشه تو مسیر زندگیش که به جایی میرسه که نمیدونه کیه..چی شده...یا حتی کِی بال در اورده...
*نمایشنامه ای زیبا از ماتئی ویسنی یک که همواره تو کارهاش فضایی انتقادی و سیاسی داره...روایت جامعه ای که در برخورد با اتفاقی غیر طبیعی و یا ماورایی فقط به دنبال منافع و سود خود هستند...و به پدیده زیبا شناسی و اینکه این اتفاق میتونه یه معجزه باشه و یا معصومیتی در کاره فکر نمیکنند تا شاید بتونند با کودک تک بال دوستی کنند... ( ما آدما حتی تو دوستیای خودمونم اکثراً دنبال منفعتیم!!!)
*هماهنگ کردن 29 بازیگر تو یک کار واقعاً سخته اما میشه گفت همه گروه واقعاً عالی بودند و بعضیها مثل نسرین درخشان زاده ( که منو یاد سیما تیرانداز عزیز میندازه) , خسرو شهراز و مجید امیری عالی تر بودند.
*طراحی صحنه و استفاده از ابعاد دیگه سال چهار سو پس از سال های سال اتفاق قشنگی بود که تو
... دیدن ادامه ››
این نمایش افتاده بود. نور پردازی به جا بود.
*موسیقی کار که شامل نواختن ویولن سن و آکاردئون بود برای روایت داستانی دراماتیک بهترین انتخاب بود..و اجرای چندین بار ترانه ( یک مرد تنها...یک مرد جذاب) در میان نمایش واقعاً به دل مینشست.هرچند تنها ایراد موسیقی کار نوازنده ویولن سل بود که چند بار خارج از نت زدند.
*در کل میزانسن هایی که کارگردان با هنرمندی چیده با وحود تعدد بالا...باعث نمیشه تماشاگر از روند داستان پرت شه..و همه اینها باعث میشه نمایش جذبت کنه...
***فک کنم اگه روزی 500 تومان تا آخر سال صرفه جویی کنید یا مثلا از خیر یک قهوه بگذرین...بهترین جایگزین برای روزای آخر سال که پرونده امسال بسته میشه این تاتر باشه...پس درنگ نکنید ;)