در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | زینت ارسطو درباره نمایش طبل بزرگ: طبل بزرگ...یه اتفاق بزرگه... قرار نیست این تئاتر کودک معجزه کنه..هم
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 01:02:51
طبل بزرگ...یه اتفاق بزرگه...

قرار نیست این تئاتر کودک معجزه کنه..همین که میری سالن میبینی از خردسال و نوجوان و جوان و بزرگسال دور هم دارن تئاتر مبینند لذت میبری...تئاتر کودک همیشه اتفاق خوبی بوده تو زندگیم..خاطره هایی که از تئاترهای کودکیم دارم باعث شده...چند وقتی به فکر این باشم که برادر نوجوانمو با خودم ببرم..هرچند نصفش بهانه ایه برای کودک درونم...

وقتی بچه ها وارد سالن میشند..چون از همه رده های سنی در سالن هست..همه عوامل تلاش میکنند تا بچه هارو ساکت نگه دارند و نظرشون رو جلب کنند...پس نگران کودک همراه شیطونتون ... دیدن ادامه ›› نباشید!!!

اجرا با خیمه شب بازی شروع میشه ..همیشه فکر میکردم..بچه های الان با این همه تنوع امکانات دیگه از عروسک خیمه شب بازی خوششون نمیاد..ولی الان مطمئن شدم که همه بچه ها شنیدن قصه رو از هر عروسکی دوست دارند..حتی اگه سیاه و زشت باشه...وقتی عروسک خیمه شب بازی با خوندن ورد یهو میشه نوکر سیاه حاکم... داستان شروع میشه...

داستان نمایش که خلاصه ای از اون در بالا اومده...سعی کرده در کنار شاد بودن بچه ها اونهارو با نمایش سیاه بازی و خیمه شب بازی آشنا کنه... و هم چند تا پیام آموزشی داشته باشه که کاملاً قابل فهم باشه ...

کارگردان ایده های خوبی داشته..اینکه نقش های مرد رو ..زنها بازی کنند و نقش های زن رو ..مردها..اینکه مبارک قصه یه زن سیاه باشه....اینکه برای بچه های الان تو یک نمایش هم سیاه بازی رو نشون بده هم خیمه شب بازی رو...و شاید اجرای تنهای این دسته از نمایش های ایرانی به این اندازه براشون جذاب نباشه...

دکور صحنه یک طراحی صحنه هوشمندانه است..مکعبی که به هر طرف میچرخد... و یا باز میشود... و همه صحنه ها رو به خوبی نشون میده...

بازیگرها با توجه به کمدی بودن کار..سعی میکنند با حرکات بدن مخصوصاً صورت بچه ها رو بخندونند..اما از نظر من نقش مبارک با بازی خانم مینووش رحیمیان از همه بهتر بود و صدای مبارک رو به خوبی در می اوردند.
(راستی 2 تا از بازیگرها ..جن های نمایش جنگیر بودند :) )

با توجه به اینکه بازیگرها چند نقشی بودند..برای هر صحنه لباس عوض میکردند که کاملا متناسب با نقششون بود..و قسمت جالب برای من این هست که بچه ها با این قضیه که هر نفر چند نقش بازی میکنه مشکلی نداشتند..و داستان رو میفهمیدند.

طبل بزرگ هرچند ممکنه ایرادهایی داشته باشه ... ولی یادمون باشه نگاه کودکان شاید مثل ما نباشه..و به خیلی چیزها دقت نکنند.. ولی همین که یک ساعت یک جا مینشینند یعنی اون تئاتر به هدفش رسیده..و تونسته قصه شو تعریف کنه...:)

از تیوال هم میخوام به این کار قشنگش که باز کردن صفحه های نمایش کودک هست ادامه بده..چون همیشه اطراف ما یا درون ما یه کودکی داره وُول میخوره... :)

وااای زینت جان! مرررسی :)) خیلی بس روان و خوب توصیفیدی!
این کودک درون منم الان بدجور داره وول وول میخور.. یه جا بند نیست. :| یه هفتَس بهش قول دادم ببرمش طبل بزرگ ولی هنوز به قولم وفا نکردم.:| الانم از سر لجش تمام محتوایت درونم رو بهم ریخته.:| بس غوغا و بلوایی در درونم بپاس!
۲۸ شهریور ۱۳۹۲
@Rana مرسی تک رعنا عزیزم...من این کودک درونتو یک روز ماچش میکنم به جای خودت :))) انقدر در حقش بدی نکن..میام سرپرستیشو به عهده میگیرما :)))

@parastoo ممنون پرستو عزیزم..من رو حساب نقد شما رفتم :)
۳۰ شهریور ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید