روزی که کارت دانشجوییمو گرفتن و جلو چشام ریز ریز کردن... اولش یه رعشه تمامِ وجودمو گرفت...ولی بعدش با خودم گفتم...اینجا خونۀ توئه... مگه میتونن کسی رو از خونهش بیرون بندازن؟ ...الآنم منتظر درِ چارتاق و فرش قرمز نیستم.... یه پنجرۀ کوچولوی باز کافیه که برگردم...