شب چهاردهم اسفند
شب بارانی
شب سیستم گرون هلم
شب بغض فروخورده
شب خنده های مستانه از تماشای جنون تعهد یک هنرمند.
در مورد نمایش سیسیتم گرون هلم: ...........................................................................................................................
...........................................................................................................................
...........................................................................................................................
...........................................................................................................................
...........................................................................................................................
..................
آنچه
... دیدن ادامه ››
امشب سیستم گرون هلم را از شبهای دیگرش متمایز ساخته و تمام شب را به خود اختصاص داد، بازی دلپذیر خانم پاوه نژاد بود که با وجود با خبر شدن از وضعیت حال بد پدرشان و مطلع شدن از اینکه حال پدر خوب نیست و به کما رفته است متعهدانه و عاشقانه روی صحنه برای تماشاگرانش درخشیدند. و دردآور اینکه بخشی از متن نمایش که باید توسط ایشان اجرا میشد به شدت به این موضوع شخصی مربوط میشد و درد درونی بازیگر را صد چندان می کرد.
شاید روزی سیستم گرون هلم را فراموش کنم (که البته بعید به نظر میرسد) ولی قطعا امشب را فراموش نخواهم کرد. شبی که تماشاگران به خاطر بازی و اجرای هنرمندی که تعهدش به هنر، سر به جنون گذاشته بود بلند بلند می خندیدند در حالیکه در درون آن دلقک معصوم، چشمه های بغض با شدت هر چه تمام تر فوران می کرد و هنرمند با بغض گلویش در خود می پیچید تا نکند ذره ای خاطر تماشاگرانش مکدر شود.
خداوند تمام بیماران از جمله پدر خانم پاوه نژاد را سلامتی عطا فرماید.
ان شاء الله
اللهم اشف کل مریض.