من دیشب به اتفاق دو تا از دوستام به دیدن این نمایش رفتم این نکات به نظرم رسید:
1- اگر تاکنون به تالار محراب نرفته اید باید بگویم اصلا در حد سالنهایی مثل شهرزاد، مستقل، سالنهای خیابان شهریار و پارک هنرمندان نیست. از لحظه ورود با سیستم جایگذاری دستی مامور گیشه بهت زده میشوید تا صدای چیپس و پفک تماشاگران و چراغ قوه ماموران سالن که خیلی از اجرا گذشته و باز ادم میارن تو سالن.
2- متن و موضوع نمایش زیبا و پرمحتوا بود. طنز کلامی نمایش عالی بود. بعضی از حرفها طنز ظریف، دلچسب و کنایه امیزی داشت ولی در حیرتم از این حجم فعالیت بدنی، از این همه سنگ تموم و انرژی جسمی گذاشتن واقعا در بعضی از صحنه های زدوخورد نگران بودم اتفاقی برای بازیگرا بیفته. به نظرم با نصف این انرژی گذاشتن و جسم رو داغون کردن هم میشد نقشهای این نمایش رو باورپذیر و ملموس از کار درآورد. شاید صحنه های زدو خورد و درگیری فیزیکی در این نمایش برای پسربچه های نوجوان که با این مدل حرکات به وجد و هیجان و خنده میان لذت بخش باشه.
بازیگر نقش مادر خانواده بازی قشنگتری نسبت به بقیه داشت.
4- چند تا از دیالوگها رو به خاطر تشویق و هیجان زدگی تماشاگرا وسط اجرا از دست دادیم. ای کاش یا کارگردانها برای این موقعیتها فکری بکنن مثلا بازیگر در اون لحظات استاپ کنه (نمی دونم البته از نظر فنی امکان داره یا نه) یا تماشاگرا همه ی انرژی برای تشویق رو بذارن آخر نمایش. اینطوری
... دیدن ادامه ››
بهتر نیست؟
5-در نهایت خوشحالم از این گروه تئاتر حمایت کردم. با اینکه بعد از یک هفته پراسترس هوس یک نمایش طنز کردم و انتظارم برآورده نشد. اعتقاد قلبی دارم دیکته نانوشته هست که اشتباه ندارد و امیدوارم انقدر تئاتر ساخته شود و انقدر کارشناسی و کار شود تا به سطحی برسیم که دیگر چراغ به دست دنبال طنز فاخردر تئاتر نباشیم.
ارادتمند
یک مخاطب عادی تئاتر