- تامین و تجهیز لوازم حفاظت فردی ، آتش نشانی و ترافیکی
-
کارشناسی
- علاقهمند به تئاتر،فیلم،مسافرت،موزیک،طبیعت،حیوانات،گاهی سکوت و تنهایی،خوراکی های جدید :)) و ...
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
-آخرین تصویری که یادته چیه؟
+تصویر یه دختر جوون.
-که چیکارش کردی؟
+که پیرم کرد ...
...............
یه ضرب المثل هست که یادم رفته ولی فهوای کلامش اینه :
اگه یه نفر جلوت دولا شد ، اگه سوارش نشدی تو خری !!!
..............
هر جا که ردپایی از سجاد جان افشاریان دیدین درنگ جایز نیست...شرقی غمگین،می سی سی پی،روزهای بی باران،مستند شلتر و مفت آباد(سینمایی)رو دیدم ؛ اسکارلت دهه شصت و زندگی میکنم و در نهایت این نمایش هم عالی بودددد.بازم هرجا باشی میام و میبینم و میشنوم و میخونمت بینظیر جان
یه تیاتر جذاب و دیالوگ محور...همین که تفکر و تصویر سازی ذهنیم رو فعال کرد دوسش داشتم...طراحی صحنه درخور و انتقال حس عالی از بازیگران توانمندش با پایانی دراماتیک...دستمریزاد
گِل یکی از بینظیرترین اجراهای فیزیکالی بود که دیدم...نمایشی که هرکس به اندازه درک و فهمش میتونست ازش برداشت کنه و لذت ببره.استاد یاسر خاسب عزیز و جناب موسوی گرامی از صمیم قلب براتون آرزوی پیشرفت روزافزون دارم و دستهای گِلیتون رو میبوسم...
در انتظار گودو. می سی سی پی .کالیگولا....همایون جان غنی زاده ام آرزوست ... پس چرا خبری نیست ازتون کریستوفر نولان تئاتر ایران ... جناب غنی زاده بیصبرانه منتظر یک اجرای مجدد از شاهکارهای قبلی و یا یک شاهکار دیگه از شما هستم ...
بله جناب اشوینی ... استاد غنی زاده و شاهکار ..این نظر شخصی بنده هستش.در نبوغ و کار بلدی استاد غنی زاده عزیز شکی نیست ... این رو هم از آمار هم نظرات تخصصی و غیر تخصصی میتونین متوجه بشین.
یه روزی تمام شهر خونه ام بود ؛ الان خونه ام تمام دنیامه .....
.
پدرم میگفت تو این دوره به هرکی سلام کردی ازش رسید بگیر...به هرکی دست دادی انگشتاتو بشمار ببین سرجاشه یا نه.
.
این عدالت نیست.مادرا نباید بمیرن.مادرا باید سه بار زندگی کنن...برن استراحت کنن دوباره برگردن....مادرا نباید بمیرن؛مادرا باید استراحت کنن
نمیدونم چرا اما توی صحنه پایانی وقتی که علیرضا اون شمع رو با خیسی اشک چشمش خاموش کرد یاد این غزل از حضرت حافظ افتادم...ترسم که اشک در غم ما پردهدر شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه
کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود
از هر کرانه تیر دعا کردهام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود...
اجرایی پر از احساس...دست مریزاد
به نظر من لامبورگینی حرف داشت واسه گفتن...شاید ی مقدار این حرف و حدیث ها در مورد حضور یار سوم و موضوع جنجالیش ذهن عموم رو درگیر کرده باشه اما بشخصه از کلیت کار و بازی همیشه درخشان جناب صفری لذت بردم و اشکان جان خطیبی هم بسیار مسلط بود ... درسته که انتظار ها از استاد صفری بالاست ولی خب این نمایش همینقدر انرژی و هنر میطلبید و شاید اگر بیشتر میشد اصلا ب اجرا نمیرسید...آرزوی سلامتی و سربلندی برای هردوی این بزرگواران دارم
بینظیر و شاید تکرار نشدنی...لبخند و اشک رو عمیقا با بنگاه تئاترال تجربه کنید...شروعی دوست داشتنی،بازی های درخشان،حس و حال زیر خاکی،موسیقی ناب و متنی ارزشمند...خوشحالم در شبی این اجرای دلچسب رو دیدم که استاد انوشیروان روحانی هم جز حضار بود و ایشون رو هم از نزدیک ملاقات کردیم...خسته نباشید جانانه به تک تک بنگاه تئاترالی ها
:)) نه خوشبختانه ایشون ردیف سوم بودن ویه بنده خدای دیگه توی ردیف اول این سعادت نصیبشون شد ... اما روی صحنه ترانه گل سنگم رو گفتن به عشق انوش میخونم :))
سلام.آقای حسینی والا من ردیف چهار بودم هیچ مشکلی نبود.سنگلج هم سالن خیلی بزرگی نیست.بازیگران اصلی هم اصولا صدای رسایی داشتن بعیده که ردیف های اخر هم مشکلی داشته باشن.قسمت های موزیکال هم که عالیه.
مگه از داستان خرس های پاندا بهترم داریم؟؟؟! یکی از نمایشنامه های جذاب و مورد علاقه من...شاید بشه گفت که بخاطر متن اصلی و شرایط خاص تئاتر ما نشه بصورت کامل حق مطلب رو ادا کرد و ب همین دلیل اونجوری ک باید نمایش از آب در نیومد بود اما بازم ازش لذت بردم...بنظر من دوستانی که تمایل به دیدن این اجرا دارن حتما حتما قبل از دیدن کار متن نمایش رو عمیقا بخونن تا ارتباط بهتری با این اثر دوست داشتنی برقرار کنن...ممنون از تمام تیم اجرایی
بهمن کوچیک کاملا انرژیک و جذاب که با زبان طنز معضل اعتیاد رو به چالش میکشه...من فکر میکنم سطح شوخی ها برابر با برچسب مثبت ۱۶ سال باشه...بعد از ترک سالن بعید که سرحال نباشید...خدا قوت به کل گروه اجرایی
با اینکه اولین شب اجرا بود واقعا به کل تیم اجرایی صمیمانه تبریک میگم...بشخصه عاشق صدا و تیپ گیری های خاص جناب بهنام شرفی هستم که الحق توی این نمایش هم در کنار خانوم رحمانی سنگ تموم گذاشتن...نمایشی عمیق از نظر حسی با موسیقی جذاب غربی...با ارزوی موفقیت روزافزون برای اقای عباسی و همه عزیزان این اثر دوست داشتنی