سلام
نمایش ضعف محتوایی دارد اما امکان تعاملی که هست این فرصت را به تماشاگران نقشدار میدهد که این ضعف را به رخ بکشند و ازین منظر شرکت در نمایش جذابیت میابد.
توجه: ازین پس منظورم از نقش، تماشاگران نقشدار هستند.
هر نقشی تعاملش در حد یک تصمیم گیری باینری است. مثلن تصمیم میگیرد افشا بکند یا نکند، یا مشورت میدهد که بازیگر فلان کار را بکند یا نکند، یا بازیگر را میپذیرد یا نمیپذیرد.
بنابراین متن بر اساس این دو گانه ها سامان یافته و بالتبع بازیگران هم در پی این هستند که از شما پاسخ مثبت یا منفی بگیرند. تا وقتی نقش
... دیدن ادامه ››
ها خود را به این دوگانه محدود کنند طبق میل گروه نمایشی پیش میروند و همانطور که گفتم نمایش محتوای ضعیفش را قالب میکند.
پس برای به چالش کشیدن محتوای نمایش و در نتیجه گروه نمایشی، نقش ها باید این دوگانه ها را به چالش بکشند و حتی بازیگران را زیر سؤال ببرند. ایده ی اصلی همین است که خود را از بند این دوگانه ها رها کنید. پیشنهاد من این هست که موارد زیر را به ترتیب مد نظر قرار دهید. هر موردی قابل اعمال نبود بروید سراغ مورد بعدی:
۱. پاسخ سومی جز آن دو مورد از پیش تعیین شده بدهید.
۲. هر دو حالت دوگانه را زیر سؤال برده و پوچ بنمایید.
۳. سؤال یا مشورت بازیگر را زیر سؤال برده و پوچ جلوه دهید.
۴. خود بازیگر را متهم کنید.
۵. به شیوه ی برشتی خطاب به تماشاگران نویسنده را متهم کنید.
به میزانی که نقش ها بتوانند این دو گانه ها را بشکنند نمایش جذاب و دیدنی خواهد شد. به دیگر سخن تعداد ستاره ای که من به اجرایی ازین نمایش میدهم به تعداد دوگانه هاییست که در آن شکسته شود.
طبیعتن اگر گروهی به تماشای نمایش بروید و با هماهنگی نقش ها را بردارید احتمال موفقیتتان بیشتر است و بیشتر بهتان خوش میگذرد.
نکته ی دیگر اینکه نقش ها نه در صندلی هایی که خریداری کرده اند بلکه در اطراف خود سن نمایش روی چهارپایه مینشینند. البته تجربه ی تماشای نمایش از داخل خود سن برایم تازگی داشت، انگار از درون نمایش به نمایش نگاه میکنی که جالب هست گرچه حس میکنم تماشاگری که از بیرون تماشا میکند بیشتر دچار نمایش میشود و درون بودن برای نقش ها ایجاد فاصله گذاری میکند یعنی نقش ها بیشتر به نمایش بودن نمایش واقفند و کمتر درگیری حسی پیدا میکنند. با توجه به اینکه هر نقش فقط در یک جا وارد بازی میشود از نظر من حضور دائم نقش ها روی سن چندان جالب نیست و بهتر بود نقش ها هم در کنار تماشاگران مینشستند و هر وقت نوبتشان میشد وارد سن شده، نقششان را ایفا میکردند و دوباره بین تماشاگران بازمیگشتند. حداقل در نیمه ی نخست نمایش که نیمه ی غیرتعاملیست حضور نقش ها روی سن ضرورتی ندارد هر چند شاید نظر کارگردان برین بوده که به این شکل نقش ها آمادگی بیشتری برای وارد بازی شدن در ادامه پیدا میکنند. شاید بهترین کار دادن این انتخاب به خود نقش ها باشد.
در نهایت باز تأکید میکنم، بازیگران دنبال جواب صفر یا یک از شما هستند. در نتیجه اگر حتی فقط به سمت صفر یا یک مایل شوید آنها دیجیتالی برخورد کرده و جوابتان را صفر یا یک تفسیر میکنند. برای مثال ۰/۵۵ برای بازیگران یعنی یک و ۰/۴۵ یعنی صفر پس به هیچ وجه در پاسخ به هیج یک از دو حالت مایل نشوید مگر اینکه بلافاصله به حالت مخالفش تمایل نشان دهید وگرنه کوچکترین تمایلی از سوی شما به یک سمت پایان نقش آفرینی شما را رقم خواهد زد چون بازیگر بلافاصله همان سمت را به عنوان پاسختان در نظر میگیرد و به گفتگو با شما پایان میدهد.