دلم خواست فکرام راجع به نمایش رو بنویسم, اینها نظرات و برداشت های من از نمایش هستن و حتی ذره ای نمیتونن معیار برای سنجش این اثر باشن.
۱. یکی
... دیدن ادامه ››
از ترکیبات خوب سینما و تئاتر بود که در اون سینما برای خوشگلی نبود و انگار جزئیات واقعیت قراردادی در صحنه رو برای مخاطب درشت تر نشون میداد.
۲. برای من صحنه های مکالمه زن و مرد خیلی پیش برنده بود و انگار خیلی از سوالاتم رو برطرف میکرد اما صحنه های تکیشون یا سکوت ها یا اعمال زندگی روزمره که به نظرم طولانی تر از صحنه های مکالمه میومد, با تلاش قابل پیگیری بود, یعنی کشش زیادی برای من نداشت.
۳. لحن عجیب آقای علی محمدی مخصوصا در مقایسه با خانم مومنی توجه من رو جلب کرد و صرفا به خاطر اینکه این اثر کار آقای مساوات بود مطمئن بودم دلیلی داره و باهاش کنار اومدم, من اینجوری مواجه شدم باهاش که ایشون al7 بودن که ما فرصت دیدنشونو داشتیم, یعنی تصویر مجازی کاراکتر شوهر که زنده شده بود.
۴. ورود فرد دوربین به دست از جایی بود که کمی حساسیت در کاراکتر شوهر که به نظر من تصویر مجازی شوهر بود انجام شد و در ادامه با حساسیت بیشتر شوهر به مرد و زن در صحنه بیشتر نزدیک شد تا شوهر واقعی به جای تصویر مجازی شوهر تونست دوباره پا به خونه اش بذاره, در حالی که حضور دوربین از ابتدا بود, یعنی به نظر من نگاه دوربین اولیه نگاه شوهر بود که با اینکه فرد حقیقی بود به علت بیگانگی در خانه حضور داشت و نداشت.
۵. فی فی به نظر من میتونست یک حیوون تحت سرپرستی این زن و شوهر باشه, که در شرایط نرمال نیست, و انگار وضعیت حال اون, واقعی ترین وضعیت حال این خونه رو نشون میده, خوردن و خوابیدن و افسردگی, و به نظر من, اینکه چیزی که اسمش رو شاید بزاریم روزمرگی وضعیت طبیعی ای نیست, و باید درمان بشه.
۶. بابت وقت و هزینه و انرژی بازیگران و دقتی که در انجام کارها و جزئیات و به خصوص فیلمبرداری انجام شده واقعا ممنونم, همین خیلی خوب بودن این موارد و نور و صدا و همه چیزه که باعث میشه دوست نداشته باشیم "خب که چی؟" ته اجرا برامون پیش بیاد.
۷. ۴:۳۱ ثانیه اگر اشتباه نکنم در ثانیه اش, برای من کار کرد, چون با تفکر من که میدونستم این ار کجا اومده اولین بار و در اون موقع با چه هدفی بوده و آیا الان با همین هدف اینجاست و اگر آره چجوری داره اینکار رو انجام میده و اگر نه پس چرا هست؟ میشه این بار صرفا به عنوان تعویض صحنه باشه یا خیلی چیزا که طولانی میشه نوشتنشون؟
۸. بازی زمان, انگار پیرزن صاحب این خونه اس که عکسش روی دیواره و خانمی که یک هفته اس وارد این خونه شده همون خانم پیرزنه در جوونیش, بازی با همان ۴:۳۱ ثانیه, بازی با گذشت زمان روی تصویر فیلم و تغییرات نورها, و مثال ماهی گیری, که گذر زمان براشون مهمه نه خود ماهی ای که میگیرن, مسیر مهمه نه تهش, یه همچیت برداشت هایی شکل زندگی.
از تک تک عوامل نمایش ممنونم, تجربه و مواجهه جالبی رو داشتم که باعث شد دلم بخواد بیامو حرفهامو بنویسم اینجا.