در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال Theaterlover | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 10:49:00
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش سیمبلین به مثابه یک پازل بینظیر است، و تماشایش نیاز به دقت و صبوری دارد.
ابتدای نمایش، صدایی که تا پایان با ماست تذکر می‌دهد که اگر لحظه‌ای را از دست بدهید، تا پایان نمایش را از دست می‌دهید. تا حدود زیادی درست می‌گوید، چون نمایش از هم‌آمیزی دو خط داستان، یکی اسارتگاه و دیگری در دل اسارتگاه یا همان نمایشنامه‌ی سیمبلین تشکیل شده که این دو در امتداد هم روایت‌هایی هستند که یکدیگر رو تکمیل می‌کنند. بخشی از نمایش واقع‌گرای اسارتگاه، بخشی از نمایشنامه ی کلاسیک شکسپیر را کامل و بخشی از نمایشنامه شکسپیر بخش واقع‌گرا را جلو می‌برد. استعاره و مجاز پیوسته کنار هم فعالیت می‌کنند و یک مفهوم غائی یا به روایتی یک معنای ثانوی رو ایجاد می‌کنند. این یک رفتار شبه امپرسیونیستی در ادبیات نمایشی‌ است.
این گونه چیدمان کردن نیازمند هوش سرشار و همکاری عمیق کارگردان و نویسنده است و از همه مهمتر نیاز به مهارت بالای کارگردان برای یکپارچه کردن بقیه‌ی المان‌های اجرا همچون نور و موسیقی و لباس و ... دارد.
مازیار سیدی در بازیگری خودش را ثابت کرده بود ولی اینبار نشان داد در کارگردانی بسیار توان بالایی دارد. تعمدش در استفاده کردن از بازیگران جوان و تلفیق آن‌ها با روایت پازل‌وارش بسیار قابل تامل بود. بازیگرانی که علاوه بر دنبال کردن هدف کارگردان و نویسنده، بواسطه‌ی حضور در چنین نمایش سختی توان و استعداد خود را نیز روی ویترین می‌گذارند و گه‌گاه می‌توان حدس زد که چه رنجی تحمل شده که این قالی پر طرح بافته و پرداخته ... دیدن ادامه ›› شود.
استاندارد نمایش در سطح نمایش‌های اروپایی است. چه از منظر ایده، چه متن، چه اجرا. اما متاسفانه استاندار سالن اجرایی دچار فقر عمیقی‌ است که باعث خلل در اجرا می‌شود. از جمله آکوستیک سالن حافظ که در این سال‌ها هر نمایشی در آنجا اجرا شده، با همین مسئله روبرو بوده و هیچ هزینه‌ای نشده و تغییری بوجود نیامده. این مشکل آکوستیک، ایجاد چالش‌های صوتی می‌کند و گه‌گاه صداها و دیالوگ‌ها علی‌رقم فشار‌ی که بازیگران به صدایشان می‌آورند درست به گوش نمی‌رسد و ما بر روی صندلی مخاطب مخصوصا در ردیف‌های بالاتر که اتفاقا برای این اجرا بسیار مناسب‌تر است لحظه‌ای از اجرا کنده می‌شویم.
در آخر باید خسته نباید بگم به گروه اجرایی که چنین اثر محکمی را خلق‌ کردند. و ممنون بابت لذتی که از دیدن یک روایت زیبای شکسپیری با تصاویر بسیار درخشان به ما دادند.
مازیار سیدی بازیگر بسیار مهمیه، انقدر تاثیرگذار و معتبر که اسمش در هر پروژه‌ی‌ای می‌تونه تضمین یک کیفیت قابل قبول هنری باشه، حتی در نمایشنامه ی ایرانی ای مثل یاماها. حتما انتخاب نمایشنامه‌ از شکیپیر در این دوران خاص هم بی دلیل نبوده. مشتاقم‌ ببینم بعد از یک اجرای ۴ نفره (روی موج یکشنبه‌ها) به عنوان کارگردان با یک اجرای حدودا ۵۰ نفره چیکار کرده.
اگر کسی‌ می‌دونه دید بهتر سالن کجاست به منم بگه، مرسی
خریدار
نوید آغاز (navidaghaz)
سلام دوست عزیز
طراحی میزانسن‌ها و چیدمان حضور بازیگران به شکلی است که از همه ردیف‌ها و جایگاه‌ها دید منحصر به فردی به صحنه نمایش وجود دارد
ولی به شخصه پیشنهاد من ردیف‌های بالاتر برای تسلط بر صحنه است
۱۴ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Theaterlover (kat.rej)
درباره نمایش سفید i
نمایش خوبی بود. بازی هارو دوست داشتم، گریم و لباس رو دوست داشتم. صحنه نه، گردن درد گرفتم (یه نمایش دیگه هم همین آقا تو همین سالن طراحی کرده بود چند سال پیش، آقای لاریان کارگردان بودن، اونجام گردن درد گرفتم :)) )
دست مریزاد
اغراق در رعایت تعادل، خود یک رفتار عمیقا رادیکال می‌تواند باشد. و رادیکالیسم در اجرا همان امریست که به نوعی در اجراهای مدرن که ایده را جایگزین روایت می‌کنند، عمیقا پیگیری می‌شود. اما یافتن این نوع رفتار رادیکال، یا پیدا کردن ابزاری برای این رفتار در یک اجرای روایت محور، کاری بسیار شگفت است. و آن هن ابزاری که آنچنان سهل و ممتنع است که در نگاه اول تصور می‌شود اصلا کاری انجام نشده ولی رفته رفته و با کمی تعقل می‌توان به این نتیجه رسید نه تنها سهل نیست، بلکه بسیار نیاز به صبوری و اعتماد بنفس و درگیری بسیار زیاد با گروه اجراگر و طراح‌ها دارد. ابزار تعادل.
می‌توان حدس زد که چرا مازیار سیدی، سراغ نقاشی ها و حتی خود آلن بنت رفته. اساسا صحبت کردن راجع به زنان، آن هم در وضعیت امروز جامعه، نیاز به تمرکز زیاد دارد. بهترین کار انگار همین است که مخاطب را مجاب کنی، بشیند، و به دور از هر گونه هیایو، تلاش برای سرگرمی مازاد و تزئینی و در یک قاب ایستا، گرم و صادقانه و حتی به میزان زیادی صمیمی، مستقیما حرفت را بزنی. اما در قالب درام و آرایه‌های ادبی و شاعرانگی و ....
کارگردان بسیار موفق بوده که با تعادل بینظیری در همه‌ی امور، از پرداخت داستان تا بازی ها تا استفاده از رنگ و نور و موسقی، تا تقسیم عواطف در اجرا، میزان شوخی و جدی، حتی انتخاب میزان هر بخش (یا هر پرده به اصطلاح کلاسیک) که با موسیقی از هم جدا می شود به این داستان سرایی اجتماعی دست پیدا کند.
حتی جالب اینکه این تعادل به سمتی می‌رود که راه را برای قضاوت بی‌طرفانه باز می‌کند. شخصیت های حاضر و غایب، زنان به اصطلاح خوب و بد، مردان به اصطلاح خوب و بد، آنچنان در تعادل قرار می‌گیرند، که این دریافت صورت می‌گیرد که کارگردان به کمک دراماتورژ اثر، یعنی محمد زارعی، تلاش بی اندازه‌ای کردند که یک آینه‌ی شفاش و بدون دستکاری را جلوی مخاطب قرار دهند و بسیار هم موفق بودند.
نکته‌ی قابل توجه از شیوه‌ی کار با تصویر در اجرا برایم این بود، همانطور ... دیدن ادامه ›› که آلن بنت این تک گویی ها رو برای مدیوم دوربین نوشته و دوربین این توان را دارد که در اوج ایستایی از نماهای مختلف استفاده کند، اینجا هم خیلی راحت، و با استفاده از ابزارآلات داخل صحنه، کارگردان نماهای مدیوم شات، نی شات و فول شات را بوجور آورده، که نشان از تابعیت از فرم پیشنهادی خود آلن بنت و پایبندی به قالب تصویری تقاشی‌های آندرا کوچ دارد.
اجرای گرم و روانی بود، لحظاتی موسیقی هوای تازه‌ای در متن می‌دمید، مجری رادیو ،فضای بیرونی‌بسیار جذابی را ایجاد کرده بود که مشخصا محصول کار محمد زارعی بود، چون در متون آلن بنت وجود خارجی ندارد و این هم رنگ کردن درام بنت با آن فاصله‌گذاری رادیویی از نقاط جذاب اجرا بود.
۷۰ دقیقه منولوگ، بدون لحظه‌ای کسالت!
و اما بازی‌ها
ترجیح می‌دهم تک تک اظهار نظر نکنم، اما هر چهار کارکتر رنگ و بوی شخصی خودشان را دارند. روان و متعادل بازی می‌کنند، نه اغراق می‌کنند نه کم می‌گذارند، در جایی که باید بی اندازه با مزه می‌شوند، در جایی متمرکز به داستان گفتن و در جایی تلخ. و این امر ابدا کار ساده‌ای نیست و نشان از تلاش زیاد گروه در مدت زمان نه چندان کم دارد.

Theaterlover (kat.rej)
درباره نمایش باغ i
امشب اجرا رو دیدم. چقدر اجرای دوست داشتنی ایه. بعضی نوشته‌های روی تیوال داشت باعث می‌شد منصرف بشم. ولی بخاطر اطمینان به آقای معجونی و بعضی بازیگرا رفتم و اجرا رو دیدم. بسیار اجرای قابل تاملی بود.
نمایشنامه بی نظیر.
طراحی صحنه‌ی عالی.
بازیگری آقای رضای بهبودی، مازیار سیدی، وحید آقاپور حیرت آور خانم شریفی و بازیگر نقش شعبده‌باز عالی، بقیه هم خیلی خوب و خوب.
سالن نمایش بیرونش خوش آب و هوا ولی داخلش یکم هوا مشکل تهویه داشت.
در کل خیلی ممنون از آقای معجونی و گروه بیظیرشون.
حالم خیلی خوب شد و دلم نمیخواست که نمایش تموم بشه.
متاسفانه نمایش خوبی نبود....
حسین ابراهیم نیا این را خواند
امیرمسعود فدائی و امیر مسعود این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش بدی نبود
متن خوبی بود
کارگردانی تطابق بیشتری هم‌ می‌توانست با متن پیدا کنه
بازی ها روان بود
مهرداد مصطفوی از فیل در تاریکی پیشرفت کرده بود
خدا قوت
Theaterlover (kat.rej)
درباره نمایش پزشک نازنین i
چقدر لذتبخش
چقدر همه چیز درست و بجا
به به
آفرین به اشکان خطیبی و این نوجوانا که هرکدوم آینده‌ی روشنی در بازیگری دارند.
Irantheatermag (kat.rej)
درباره نمایش بیلمَن i
امشب برای بار دوم نمایش بیلمن رو دیدم.
حظ کردم. همین.
نمایشنامه پرکشش با داستانی دوست داشتنی.
مازیار سیدی پدیده‌ی تئاتر ایرانه، جذاب و خلاق و با استعداد و کاربلد.
آوا شریفی بی نظیر و دوست داشتنی
بازیگر پگین و پدر خیلی خوب
همه بازیگرا خوبن تو این‌ کار
ببینید و یک ساعت و نیم لذت ببرید به هیچ چیز فکر نکنید.
خسته نباشید آقای چاکری بابت این حال خوبی که برای ما درست کردید.
وحید زمانی این را خواند
امید زردشت، بابک احمدی، سالار ناجی و سارا_ز این را دوست دارند
به نمایندگی از طرف گروه اجرایی نمایش «بیلمن»، قدردانِ انرژی خوب و حضور صمیمانه‌ی شما هستم. بعد از دوسال دوری از تئاتر دیدار با تماشاگرانی چون شما حقیقتن دلگرم‌کننده‌ست.
۲۳ آبان ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید