ما به نمایش های کوتاه عادت کردیم. تصور میکنیم همه چیز مطابق میل و عادت ما باید تنظیم شود. تحمل پذیرش گونههای دیگر رو نداریم.
نمایش باغ آلبالو اگر قرار بود هرجای دیگر دنیا اجرا شود مطمئنن زیر ۳ ساعت نبود.
نمایش چخوف، نمایش بطالت انسانه. نمایش از دست رفتن زندگی و حسرت آدمها بخاطر همین انفعاله.
اجراهای چخوف نیاز به سکوت های طولانی داره. نیاز به سکون های طولانی داره.
آنقدر نمایش های تولیدی و بازاری دورمون زیاد شده که وقتی یک نمایشی روی اصول کلاسیک خودش اجرا میشه، کسل کننده و کشدار و .... خطابش میکنیم.... باعث تاسف
نمایش را دیشب دیدم.
یک باغ آلبالوی کاملا چخوفی و برخلاف اضافهی اسمش در پرانتز، نه روایتی بلکه خودِ خود باغ آلبالوی چخوف است. بهترین نسخهی اجرا شده از این متن در ۲۰ سال گذشته، حتی بهتر از اجرای قبلی خود کارگردان.
طراحی صحنه بسیار کاربردی و زیبا. فقط دو مورد، یک اینکه کاش سقف سالن کمی بلندتر بود، دو اگر
... دیدن ادامه ››
گروه بخواهد اجرا را در سالن دیگر ادامه دهد با بحران صفحهی چرخان روبرو خواهد شد.
طراحی لباس نمایش خوب بود. میتوانست بیشتر هم به شخصیت پردازی آدمها کمک کند. ولی ظاهر اهمیت بیشتری از تحلیل گرفته بود.
طراحی نور بسیار کارآمد و زیبا بود. باز هم کاش سقف سالن بلندتر بود!
موسیقی بسیار تاثیر گذار و به اندازه استفاده شده بود، و تلاش نمیکرد نمایش را با موسیقی مازاد پر کند.
دربارهی کارگردانی باید بگویم که محمد حسن معجونی به یک بلوغی از درک و تحلیل رسیدن که کار را روی صحنه تمام میکنن. هنوز هم برای من سوال است که این کارگردان با وجود اجراهایی مثل باغ یا آشپزخانه، چرا یهو تصمیم به اجرای نمایشی مثل فلیک میگیرند!
نمایش از منظر کارگردانی فوقالعادس، تصویر ها، ریتم، کار با بازیگر و هر آنچه که ابزار یک کارگردان قدرتمند است.
و اما بازی ها.
سوال اول اینکه چرا در ۹۵ درصد کارای آقای معجونی، بازیگران مرد بهتر از بازیگران خانم عمل میکنند؟ چرا به سراغ بازیگران خانم قدرتمند نمیروید؟
رضا بهبودی بینظیر، مسلط، و دقیق. چیزی جز این هم انتظار نبود. چون هم رضا بهبودی هستند، قدرتمند و مجرب. هم این نمایش رو یکبار دیگر هم اجرا کردند.
وحید آقاپور، چقدر دوست داشتنی و لطیف. چقدر با حوصله و ماهرانه اجرا میکنند. یاد ایوانفِ امیررضا کوهستانی افتادم. اونجا هم دایی جذاب و دوست داشتنیای بودند. دست مریزاد استاد ممیزی:)) لذت بردیم از کارت.
مازیار سیدی، با استعداد، باهوش، تلاشگر، قدرتمند در عین ظرافت. دلم نمیخواست از صحنه خارج شود. وقتی در مقایسهی نمایش آشپزخانه و بیلمن و نقش های دیگری که بازی کردند، با این نمایش در میآیم متوجه روند پیشرفت چشمگیر یک بازیگر آتیهدار میشوم.
هومن کیایی، تیپ بازی میکرد، کارش سخت بود، فشار زیادی را متحمل میشد، اما از پسش برآمد. همراهمان کرد. وقتی بازیگری میتونه بازی اغراق شده رو دلنشین بازی کنه، خاص میشه. کمتر بازی دیدیم از ایشون، حیف، کاش بیشتر باشند و ما هم لذت ببریم.
بقیهی بازیگرهای مرد هم بسیار دلنشین و خوب بودند. خسته نباشید واقعا، لحظهای نبود که باورتان نکنیم.
بازیگران خانم نمایش،
خانم آوا شریفی، ذره ای برایم مهم نیست که سن ایشان به نقش نمی خورد، چون به قدر کافی از پس صحنه و بازیگری بر میآیند. بسیار بسیار بازیگر توانمند و دوست داشتنیای هستند. من باور کردم نقش رو و همراه شدم و حتی تحت تاثیر هم قرار گرفتم.
بازیگر شارلوتا، چقدر متمرکز و دقیق، چقدر خوش انرژی و خوش تصویر، کوتاه ولی لذتبخش، دوست داشتم بیشتر روی صحنه میماندند، بیشتر مسحورمان میکردند.
بازیگران دیگر خانم هم بسیار خوب بودند و همگی درجای خود موثر و بجا.
و در پایان یه خستهنباشید جانانه به کل گروه نمایش باغ
احساس خوب و لحظات دلنشینی رو به ما هدیه کردید
من این نمایش رو بشدت پیشنهاد میکنم
بدون پیشداوری وارد سالن نمایش شوید
ببینید و از این مدل اجرا نهایت لذت رو ببرید