در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال هما م | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:47:15
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سوال:
این دوستانی که میگن و خیلی هم میگن (بعد از مدت‌ها یه کار خوب دیدیم و چشممان روشن و بعد از مدت‌ها کلی کیف کردیم و ...) منظورشون بعد از مدت ها تئاتر رفتن و نمایش دیدن هست یا بعد از مدت ها نمایش ندیدن؟؟
در عجبم خیلی...
سپهر این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
همگی خسته نباشید..

فردا طاهرا شب آخر هست و با خیال راحت‌تر میشه نوشت.

وقتی داستان سردرگم است.. وقتی نویسنده نمی‌داند چه می‌خواهد بنویسد... وقتی بازیگران نمیدانند چه و چطور باید اجرا کنند..

اگر داستان قرار است درباره جنگ یا ضد جنگ باشد، چرا ماجرای دزدی غلبه می‌کند بر کار؟ اگر داستان، ماجرای دزدی و به سزای رساندن اوست چرا در آخر شعری عاشقانه دکلمه میشود؟؟ این ماجرای دزدی در شرایط غیرجنگی امکان‌پذیر نبود؟؟ یا چون شرایط جنگ است دزدی موجه است و قابل بخشایش؟ که همچین چیزی در داستان نبود... و بدتر از همه اون شعرخوانی آخر..

و باز داد و بیداد و جیغ زدن های بی‌مورد و گوش خراش و آزاردهنده..

علت اون فیریزشدن ها و حرکات ... دیدن ادامه ›› اسلوموشن چی بود؟
اون حرکات پلیس و فرمانده مثل ادم فضایی ها چی بود؟؟ چون نوشتین سبک اکسپرسیونیسم، بلید این حرکات و اکت ها باشه؟؟ یا فقط داشتن این این حرکات نوع سبک و ژانر رو مشخص میکنه؟؟
اگر داستان بی‌مکان و بی زمان هست، دیالوگ ها چرا نصفه ایرانی نصفه اروپائیست؟

وقتی متن مشکل دار است، وقتی داستان بلاتکلیف است زحمات ۸ ماهه گروه بازیگران و کارگردان هم بی نتیجه میمونه..

خسته نباشید. و به امید کارهای بهتر..❤️
حسین بهمنش و سپهر این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هما م (homa1040)
درباره نمایش خوابگرد i
داستانی از انتها به ابتدا


متن رو دوست داشتم.. و متن برای من مهمترین فاکتور هست.‌‌..نگریستن به خود از بیرون، خودی که دچار فروپاشی روانی شده، خودی که روان‌اش از هم گسیخته برای من جالب و جذاب بود. شیوه روایت غیرخطی خیلی به جا و هنرمندانه بود. در طول نمایش همش فکر میکردم چه عاملی میتونه این فروپاشی روانی رو توجیه کنه؟ عاملی لازم بود که شدت و حدت و قدرت لازم رو داشته باشه و در انتها عامل مورد نظر به نظرم این کیفیت لازم رو داشت.

سوالاتی در ذهنم شکل گرفته:

کمی اسپویل:



چرا در ابتدای نمایش ذکر کردند سال ۱۳۴۰؟؟ آیا شخصیت اصلی به شخصیت واقعی اون دوران اشاره داشت ( با توجه به ترانه ها ... دیدن ادامه ›› و شعرهای مختلفی که از فرهاد مهراد خوانده و اجرا شد مثل جغد بارون خورده و چندتا دیگه) ؟؟ که فکر نکنم چون مواردی بود که با زندگی ایشون جور نبود.. پس لزوم عنوان سال ۱۳۴۰ چی بود؟؟ آیا پدر معتاد و مادر روسپی فقط در اون اون دوران وجود داشته که بحمدلله الان اصلا و ابدا همچین چیزی نداریم... استغفرالله‌...
موارد اشاره به زندان و مقالات سیاسی چی بود موضوعش؟ متوجه نشدم من که در خط داستانی چه کارکردی داشته؟؟

تایم نمایش هم کمی زیاد بود.

همگی خسته نباشید.❤️❤️❤️
خب امروز یه تعداد زیادی دیر رسیدیم برای سانس ۳/۵ منجمله خود من.. ممنون از تهیه کننده محترم آقای مسعود والا که به احترام افراد داخل سالن اجازه نداد ماها بریم داخل و به احترام ماها که بلیط داشتیم همکاری لازم رو برای نشستن تو سانس بعد یا جابجایی بلیط انجام دادن❤️❤️❤️
توضیحات جالبه..
(از شما دعوت می‌کنیم تا با خود شیئی خاص به محل اجرا بیاورید)
(شی شما در فرایند اجرا نابود میشود)

نمیشه به جای شی خاص با خودمون آدم خاص بیاریم؟
هما م (homa1040)
درباره نمایش خوابگرد i
شب قراره اونجا بخابیم.. دوستان مسواک یادتون نره بردارید.😉😉😉
من ساعت ۱ صبح هم تئاتر دیدم😅😅
امیرمسعود فدائی
من ساعت ۱ صبح هم تئاتر دیدم😅😅
تجربه جالبی باید بوده باشه.. فقط ممکنه موقع رسیدن به خونه با این دیالوگ مواجه بشیم:
- هرکجا که تا اینوقت شب بودی برو همونجا بمون.

پ.ن: (هرکجا) قابل جایگزینی با کلمات دیگر
درود میفرستم به تمام عوامل این نمایش
من خیلى وقت بود کار به این خوبى ندیدم ، تو هر سالنى که میفرفتم براى دیدن نمایش از سالن بیرون میومدم دیگه به اون کار فکر هم نمیکردم ، اما نمایش خوابگرد ٢٤ ساعت ذهنت رو درگیر میکنه ، اینقدر تاثیر گذار هست و اینقدر که بازیها رئال و خوب بود . ممنون بچه ها که کارى کردید دوباره بخوام بیام براى تماشا . این یعنى کارتون درسته
۳ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با عرض خسته نباشید به بازیگران و عوامل کار

به قول شخصیت عزیز و محبوبی که اسطوره تمام بازیگران عالم هست: آقا چه خبرتونه؟؟ چه خبرتونه؟؟ یه دقیقه اشکان رو ول کنید ببینیم دنیا دست کیه؟؟

من شمردم ۱۶ نفر خانم اعم از نویسنده و کارگردان و بازیگر و طراح گریم و لباس و بقیه عوامل خانم بودند.. نویسنده خانم، کارگردان خانم، تهیه کننده خانم، بازیگران همه خانم ( البه با عشق و احترام به خانم صامتی عزیز که عشق است بسیار❤️) سوالم از اینهمه خانم اینه که واقعا خداوکیلی از خودتون نپرسیدید این چه اثری هست که من خودم رو سهیم در ساختش کنم؟؟ آیا با آگاهی و اشراف کامل سهیم شدید یا بی اطلاعی؟ یا اجبار؟؟
اشکان اگر تنها مرد باقیمانده زمین هم می‌بود این حجم از کثیف بودن( باعرض پوزش، واژه مناسب بهتری پیدا نکردم) این حجم از ناپاکی ، در ذهن‌ من یکی نمیگنجه... از اونور اشکان نگو، شیطون بلا ، دیو صفت، هرزه به تمام معنا ... مگه میشه؟ ... دیدن ادامه ›› مگه داریم؟؟

با احترام به نویسنده اصلا متن و مضمون کار رو نپسندیدم و بعنوان یک زن اون رو توهین به خودم دونستم.. جهانی پر از زنان احمق، ضعیف، آویزون، توطئه گر، دسیسه چین، بی‌هویت، ترسو، زیرآب زن، خیانت کار، نارفیق، نازا، عقده‌ای، در کف هر جنس نر رهگذر، فالگیر، فالبین، زندگی باری به هرجهت، تحقیرشده، تحقیرکننده، هوسباز، پنهان کار، پولدوست، خانه خراب کن، غرق در جراحی های زیبایی و...‌ ( باعرض شرمندگی و معذرت خدمت تمام بانوان متضاد با این صفات)

در آخر نمایش هم خانم صامتی درباره تراپی رفتن زنها یه حرفی زد که امیدوارم اشتباه شنیده باشم وگرنه که نور علی نور... خانم ها بشتابید، بشتابید که اگر مورد خیانت واقع شدید درهای مطب تراپیست بر روی شما گشوده است چهارطاق.. اگر با همسر دوستتان روی هم ریخته اید و به سانفرانسیسکو رفته اید هم باز بشتابید ایضا...

دریغ از یه دیالوگ خوب و ماندگار و قابل تامل.. دیالوگ که چه عرض کنم، محاوره... مجلسی زنانه با جملات محاوره‌ای خودمانی که البته گوله نمک مجلس خانم صامتی بودند..و خنده را به لب ها مهمان میکردند، که عشق است مجدد❤️ ولی فرض کنید کاراکتر خانم صامتی از نمایشنامه حذف بشه.. چه خللی در کار ایجاد میشه؟ یا صدای پیانوی پسر همساده طبقه بالا .. چه کارکردی داشت؟
سر کار خانم هما م گرانمایه ... ممنون که دیدگاه ارزشمندتان را درباره این نمایش به اشتراک گذاشتید.البته من اجرای سال 1397 آن رادیده ام. از نوشتار شما متوجه شدم اجرا کنونی هم علی رغم همه اتفاقات و رویدادهای رفته بر این جامعه با همان شکل و رویه قهقرایی و ضدزن دوباره بر صحنه رفته است. با اجازه اتون یکی از کامنت های همان اجرای 97 را در همراهی نظر شما در اینجا بنویسم.
در این نمایش همه زنان موجودات درجه دومی تصویر شدند که همه معنای زندگیشون رو در گرو تسخیر مردی واحد(سوپرمن دغلبازی و شوهر ) دوستشون می بینن
همه زنان در این نمایش به شدت سطحی و وابسته و فریبکار و طمع کار نشون داده شدن. نمونه های واقعی این نوع زنان در جامعه هست اما واقعا زنان مستقل آگاه و واجد فاعلیت در اجتماع وجود ندارد که حتی یک نمونه از انها در نگاه نمایشنامه نویس وجود ندارد؟. آیا این نمایش درک جدیدی از زنانگی به مخاطب تیاتر که عرصه آگاهی است ، ارائه می کند یا انگاره های کلیشه ای و مخرب را دامن می زند؟
این نمایش به دلیل نگاه فرودستانه و مردمحورانه، ... دیدن ادامه ›› بازتولیدکننده مناسبات جنسیتی سرکوبگر و تثبیت انگاره های اشتباهی از جمله ضعف و نقصان ذاتی در زنان است .این نمایش خیانت و جفایی است به بسیاری از زنان مستقل جامعه که در این چارچوب و روابط قهقرایی اسیر نیستند..در محبوبه‌ها، زنان مستقل و آگاه جامعه و نگاه رهایی‌بخش زنانه یکسره حذف شده تا از نظم موجود حتی در فضای دراماتیک نیز پاسداری شود. به نظر می رسد نگاه سازنگان و عوامل این نمایش ابدا احترامی ندارد.. آنطوری که نوشتید از نگاه خانم صامتی زنان(خیانت دیده)احتیاج به تراپیست دارند !!(و نه احتمالا مطالبه گری و فاعلیت و کنش در مقابل چنین وضعیت کثیف و مسلطی.... شرم آور است.
سوال بسیار درست و شرافتمندانه ای را از این 16 نفر پرسیدید. پاینده باشید
۲ روز پیش، سه‌شنبه
ابرشیر
کارآمد جان با توجه با اینکه نمایش را دیده بودم و نظراتی که در تیوال درج شده به نظرم صورتبندی بحثتان چندان صحیح نیست. در واقع گرایی( جعلی) نمایش به هیچ عنوان بازتاب درستی از جامعه ایرانی(خصوصا ...
دربست میپذیرم نظرت را ابرشیر عزیز چون من از روی شنیده ها قضاوت کردم و شمایی که نمایش رو درک کردید قطعا صاحبنظرتر هستید


(فقط در مورد مشت نمونه خروار بگم که متاسفانه حال جامعه خوب نیست و خرافات مذهبی و غیر مذهبی سنتی و چیزهایی مثل فالگیری و دعا نویسی و ... و آهن پرستی و ایزی مانی یافتن بشدت رایج شده و نمونه های ذکر شده در این نمایش خیلی دور از واقعیت نیست)
ابرشیر
بزرگواری رفیق خوش فکرم آرمین جان.. امیدوارم حتما نظر ارزشمندت را درباره اش بخوانیم . ارادت بسیار
ارادت زیاد
۲۲ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پیشنهاد به تیوال:
یک قسمت از سایت رو مجزا کنید برای نمایش هایی که در روزهای شنبه اجرا دارند. یا روزهای مناسبتی خاص که بقیه اجرا ندارند ولی اون نمایش ها اون روز خاص استثنا اجرا دارند. با تشکر.
پیشنهاد بسیار خوبی است، تلاش کنند فعالیت آن گسترش یابد...
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هما م (homa1040)
درباره نمایش والهه i
ببخشید علت اینکه مختص بانوان هست چیه؟

از خلاصه هم چیزی دستگیرم نشد
حسین بهمنش، سپهر و امیر مسعود این را خواندند
دلایلِ معمول برای اجراهایی که مختصِ بانوان برگزار میشه اغلب اینا هستن: آواز خواندنِ بانوان، حرکاتِ فرم و رقص، پوشش و حجابِ اجراگران.
هما م
پس با لباس مجلسی بریم.. ولی یه نفر کامنت گداشته بود نوشته بود اجرتون با امام زمان.. فکر کنم مذهبی باشه
با توجه به تاریخِ اجرا و ایام فاطمیه، بله، احتمالاً موضوع مذهبی باشه. ولی اجراهای مذهبی هم می‌تونن آوازهای مرتبط و حرکاتِ فرم داشته باشن.
سلام به خاطر اینکه بازیگران بانوان معتقد و محجبه هستند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هما م (homa1040)
درباره نمایشنامه‌خوانی عاشقانه یک دلقک i
جسارتا قیمت برای نمایشنامه‌خوانی بالاست.. حتی با حضور امیر نوری
البته موزیک زنده و سی چهل نفر بازیگر دارد
امیرمسعود فدائی
این نمایش‌نامه‌خوانی چی بود مد شد تو این مملکت؟!
واقعا ها 🤔
امیرمسعود فدائی
این نمایش‌نامه‌خوانی چی بود مد شد تو این مملکت؟!
چند بار با بچه ها گفتیم حالا که دایم مفت این کارو میکنیم خب ما هم بریم تو کارش 😁
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نگاهی به کارکرد”سکوت” در نمایشنامه‌های”هارولد پینتر” | ایران تئاتر
https://theater.ir/fa/5274


همگی خسته نباشید❤️❤️❤️
یه سوال از دوستان باتجربه و کارشناسان فنی... آیا (اشک ریختن)، (بغض کردن)، (گریه کردن) سر یه نمایش توسط تماشاگران، نشانه خوب بودن یا موفق بودن کار هست؟؟


من دیروز تو تاکسی نشسته بودم یه آهنگی از رادیو پخش شد، من اول بغض کردم، بعد اشک ریختم بعد هق هق زدم.. خدابیامرز مادربزرگم خیلی این آهنگو دوست داشت.. الان نتیجه بگیرم تاکسی رو دوست دارم؟ راننده خیلی عالی رانندگی کرد؟؟ پخش ماشین بی نظیر بود؟ روکش صندلی هاش شاهکار بودن؟؟ یکی از بهترین تاکسی‌های ده سال اخیر رو سوار شدم؟ یا چی؟

بدتر از همه: این تاکسی رو به همه پیشنهاد میکنم.. حتما برید سوارش بشید.
البته من کارشناس نیستم ولی نکاتی به نظرم رسید که خواستم در پاسخ شما عرض کنم:

شما از آهنگ متأثر شدید، پس لزوماً باید دربارهٔ همون آهنگ صحبت کنید! بحث تاکسی و راننده و پخش و روکش صندلی و رانندگی زائده به نظرم! و قیاس مع الفارق هم هست. شما سر تئاتر گریه می‌کنی از سالن انتظار تماشاخانه تعریف نمی‌کنید ... دیدن ادامه ›› که :))

اما بعد:
«آهنگی، فیلمی، نمایشی، کلاً اثر هنری‌ای شما رو متأثر و منقلب کرده، به بغض و گریه انداخته، یا به خنده و شعف آورده، یا سر ذوق و شوق.» از این عبارت میشه نتیجه گرفت اون اثر هنری تأثیری بر شما گذاشته، همین! نمیشه گفت اثر خوب یا بدی بوده.
پایان مذاکرات عمومی.

اما نظر شخصی من: من اثر هنری‌ای که منقلبم کنه یا تأثیری روم بگذاره رو دوست دارم و این رو یکی از عوامل خوب بودن اون اثر می‌دونم.
هما م
متوجه منظورتون هستم.. مثال منم بیشتر بابت ( تداعی) ها یا احساس نوستالژیک بود.. اینکه هر گریه و اشک و بغضی رو که مثلا با دیدن یه صحنه یا یه دیالوگ بهمون دست میده، رو بزاریم به حساب خوب بودن ...
منظورم این بود که به نظرم درستش تا همونجا بود! منظورم نظر ندادن شما نبود، و با نظرتون هم کاملاً موافقم.
از اونجا به بعد میشه نظر شخصی من!
سلام
من نظر شخصی ام رو میگم. وقتی داخل تئاتر شما حالتون تغییر میکند، یعنی اون بازیگر یا نمایشنامه رسالت خودش برای متأثر کردن تماشاگر را ادا کرده.
اگر این حال شخصی باشه شاید بشه گفت نمایش برای جمع تماشاگران موفق نبوده و علت منقلب شدن شخص، همزاد پنداری یا یادآوری خاطره هست، اما وقتی کاری سالن رو منقلب میکنه به طرزی که موقع خروج از سالن شما سکوت مطلق تماشاگر رو دارید، این به نظرم یعنی کار کارِ خوبی بوده. در رابطه با آهنگ هم که فرمودید با امیر مسعود عزیز موافقم، قیاس باید با موزیک و اجرای خواننده و شعر کار باشه نه با تاکسی.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من امشب نمایش رو دیدم.. به عوامل خسته نباشید میگم.. راستش الان خیلی حس بدی دارم... من واقعا هیچی نفهمیدم.. مطلقا هیچی... خوندن کتاب اولیس جیمز جویس به مراتب برام قابل فهمتر از این نمایش بود.. من واقعا سوالم این هست متن نمایشنامه اگه ناخودبسنده هستش و نیاز به مطالعات قبلی یا پیش زمینه قبلی داره ، لطفا اینو قید کنن تو توضیحات... من اصلا آدم فوتبالی نیستم ولی یه سرچی درباره مجتبی محرمی کردم.. غیر از یه شلوغ‌کاری تو بازی با ژاپن و ۳ سال محرومیت چیزی نداشت.. شاید چیزی پیدا نکردم.. ولی اونایی که فوتبالی هستن بیان بگنن لطفا، واقعا زندگی این آدم چی داشته که پتانسیل و قابلیت تبدیل شدن به یه شخصیت اصلی در یه نمایش رو داره؟؟ یا اون یکی شخصیت؟؟ ارتباطشون چی بود؟ حرفشون چی بود؟ چی میخواستن؟ دردشون چی بود؟؟ چی به چی بود؟ کی به کی بود؟ پرتقال فروش کی بود؟؟؟ نمایش فقط یه سری دیالوگ های قلمبه سلمبه نیست. بخدا اگه بچه های ناف نازی آباد و جوادیه هم بفهمن و سردربیارن.. ردیف کردن یه سری جملات کنایه آمیز، استعاری یا ضرب المثل های اختراعی و خودساخته که همینطوری قطاری پرتاب میشن متنی رو جذاب نمیکنه.. با احترام به نویسنده و بقیه عوامل اصلا دوستش نداشتم .
خسته نباشید.❤️

ورودیه سالن هم که بوی جنازه مونده تو فرمالین رو میداد.. واقعا حالم بد شد.
درود
ارادتمند
بسیار ممنون از لطفی دارید و نوشته ای که برای ما اینجا گذاشتید
قطعا و حتما مهم و ارزشمند هست

سپاس
♥️🫡
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اون شماره ۱۱ ردیف ۸ ، خیلی فکرمو مشغول کرده🥺🥺
۱۰ یا ۱۲ رو بگیرید و مشغولیت فکری‌تون رو حضوری حل کنید
هما م
مساله شخصی یا هویتی نیست... مساله (چرایی) ست.. چرا ۳/۱۱ نه؟ چرا ۵/۱۰ نه؟؟ اصلا چرا ۹/۱۱ نه؟؟؟ حالا اگه بخام رزرو کنم یه ردیف بالاتر میگیرم که دید خوب داشته باشم.😉😉 به هر حال ۸/۱۱ خیلی باحال ...
فکر کنم بعضی ها ردیف های آخر رو دوست دارند..مخصوصا" گوشه سر یا ته..و از طرفی چون تنها میان شاید این طوری راحت ترند..
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
موسیقی عالی بود... بازی ها خیلی خوب بود... و اما متن.... پاشنه آشیل نمایش های ما... ایده اولیه خوب بود ولی با احترام ( والبته نطر شخصی من) پرداخت خوبی نداشت. با یه پایان بندی نسبتا ضعیف و سردرگم.. بار کاستی متن روی دوش الاغ ها بود و واقعا خیلی خوب بودن.
همگی خسته نباشید. ❤️❤️❤️
بخدا یه (خلاصه) خوب نوشتن کار سختی نیست. معما و چیستان که قرار نیست بسازید... ادم وافعا گیج میشه.. نمایش های جدید شده هندونه سربسته‌.. اینقدر خاص بودن خوب نیست بخدا.. اخیرا که بجای خلاصه سوال مطرح میکنن😐😐😐
نمونه هایی مشابه از خلاصه‌ها با چاشنی طنز:

درامی روان‌کاوانه..‌ کمدی معنا گرا... نمایشی فیلسوفانه.. پسری در جستجوی عشق.... علی به خانه باز می‌گردد... مریم می‌رود خرید... نوعی روایت..‌. نوعی زاویه دید... نوعی خاص از نمایش... اینجا در نداره... اینجا فرش نداره... اینجا خلاصه نداره... دختره گفت سلام، پسره جواب داد سلام علیک... تاب آوری... تاب بازی... سرسره بازی.... بابا رفتی؟... مامان شام چی داریم؟..

هیچ تعجب نمیکنم اگه ببینم تو خلاصه یه نمایش اقتباسی از هملت بنویسن ( آه مادرم....)
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چرا هیچ کامنتی نداره این نمایش؟
هما م (homa1040)
درباره نمایش مَثلِث i
خلاقیتِ محض
خسته نباشید❤️❤️❤️❤️
هما م (homa1040)
درباره نمایش بونکر i
دیالوگ ها خیلی جاها عالی بود.. خیلی جاها خیلی خوب. خیلی جاها خوب.. لحن و تون و فراز و نشیب های صدای بازیگر خانم فوق‌العاده بود ، ولی بازیگر آقا صدا و لحن یکنواختی داشت.. شاید به اقتضای نقش... مضمون و داستان رو خیلی دوست نداشتم..

برای یک نمایشنامه رادیویی بی نظیر بود، بخاطر دیالوگ ها و خیلی لزومی به سن و صحنه و دکور نبود.
همگی خسته نباشید.❤️❤️❤️❤️
احتمالا یه درصدی از مبلغ برای بیمه کردن تماشاگران هست🙄