من امشب نمایش رو دیدم.. به عوامل خسته نباشید میگم.. راستش الان خیلی حس بدی دارم... من واقعا هیچی نفهمیدم.. مطلقا هیچی... خوندن کتاب اولیس جیمز جویس به مراتب برام قابل فهمتر از این نمایش بود.. من واقعا سوالم این هست متن نمایشنامه اگه ناخودبسنده هستش و نیاز به مطالعات قبلی یا پیش زمینه قبلی داره ، لطفا اینو قید کنن تو توضیحات... من اصلا آدم فوتبالی نیستم ولی یه سرچی درباره مجتبی محرمی کردم.. غیر از یه شلوغکاری تو بازی با ژاپن و ۳ سال محرومیت چیزی نداشت.. شاید چیزی پیدا نکردم.. ولی اونایی که فوتبالی هستن بیان بگنن لطفا، واقعا زندگی این آدم چی داشته که پتانسیل و قابلیت تبدیل شدن به یه شخصیت اصلی در یه نمایش رو داره؟؟ یا اون یکی شخصیت؟؟ ارتباطشون چی بود؟ حرفشون چی بود؟ چی میخواستن؟ دردشون چی بود؟؟ چی به چی بود؟ کی به کی بود؟ پرتقال فروش کی بود؟؟؟ نمایش فقط یه سری دیالوگ های قلمبه سلمبه نیست. بخدا اگه بچه های ناف نازی آباد و جوادیه هم بفهمن و سردربیارن.. ردیف کردن یه سری جملات کنایه آمیز، استعاری یا ضرب المثل های اختراعی و خودساخته که همینطوری قطاری پرتاب میشن متنی رو جذاب نمیکنه.. با احترام به نویسنده و بقیه عوامل اصلا دوستش نداشتم .
خسته نباشید.❤️
ورودیه سالن هم که بوی جنازه مونده تو فرمالین رو میداد.. واقعا حالم بد شد.