روز شنبه افتضاح بود!
ورودى بالکن ما،جاى وایسادن هم نبود، اصن نمى دونستم کى رو صندلى من نشسته! انقدر جمعیت زیاد بود که حتا نمى تونستم اعتراض کنم! ٢ ساعت سرپا... اونم نمایشى که هم زمان صحنه و متن ترجمه شده رو با هم مى خواستى بخونى سخت بود تازه باید سیخ وایمیستادى تکون نمى خوردى،که کلى آدم که پشتت بتونن ببینن!
سمت خانوما دقیقن یه ربع در ازدحام جمعیت بودمو راه نمى دادن، فکر کردم نمایش شروع نشده... رفتیم داخل با عجله حراست گفت یه ربع ه که نمایش شروع شده! حتا نمى ذاشت برم داخل ورودى، مى گفت شلوغه! گفتم: ببخشید جاى من این جاست! گفت: اگه مى تونى برو جاتو بگیر!
اصن غیر قابل قبول ه افتضاحى که امروز تو تالاروحدت دیدم!
شلوغى صحنه ى نمایش و ترجمه اى که ادبیاتش سخت تر از فهمیدن یه نمایش انگلیسى که مثلن تو دانمارک اتفاق افتاده و به زبون آلمانى تو،ایران داره اجرا مى شه... بینشم یه هو به شکاف زمان و مکان داشتیم و باید لهجه ى انگلیسى هملت آلمانى رو متوجه مى شدیم که چى مى گه... با سبکى که نمایش داشت حتا یه لحظه هم نمى شد کف زمین نشست! قبلشم که خیلى بد اعصاب ملت رو با ین بى نظمى ها و درگیرى هاى لفظى و فیزیکى و برخورد نه چندان محترم حراست ، به هم ریختن...
آخرش من یکى رمق تشویق کردن نداشتم... به شدت آزار دهنده بود این همه بى نظمى و بى احترامى به مخاطب!
.
جدا از هرج و مرج...نمایش خیلى جالب
... دیدن ادامه ››
بود ولى دیگه حوصله ندارم توضیح بدم که از چه لحاظ و چرا مورد پسند بود،از نظر بنده
.
تأکید مجدد: ترجمه و زمانى که نمایش داده مى شد با دیالوگ ها خیلى بد بود!
چه قدر مى شه امیدوار بود که واسه تئاتر بین المللى بعدى این اتفاقا نیوفته؟