«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
گروه جوان و با استعدادی را تماشا کردم. امیدورام در ادامه فعالیت هنریشون موفق باشند.
خلاقیت پیش از اجرا رو دوست داشتم. اگر کمی دیالوگها غیر کلیشهای بود، باورپذیرتر میشد. مثلا "اینجا یک مکان فرهنگیست" یا "دوست ندارم زنم بازیگر تیاتر باشه"، فکر نکنم دیگه توسط آدمهای خارج از صحنه نمایش استفاده بشه.
آقا خوب بود. همه عوامل، مخصوصا بازیگران عزیز خسته نباشند.
با وجود اینکه اجرای اول بود، تقریبا اجرای عزیزان بینقص بود. آرزو میکنم این دوستان عزیز و جوانمون در آینده فعالیت هنری و حرفهایشون موفق باشند.
در مورد نمایشنامه هم، نیاز است کسانی که برای تماشا میروند، مطالعه اندکی در مورد کلیت کار داشته باشند، اگر موضوع مورد پسند شما باشد، این نمایش، نمایش مناسبی برای بررسی آن است.
ضمن اینکه حس نوستالژیک شما را هم برمیانگیزد.
:)
فقط میتونم بگم که یک نمایش کاملا ایرانی. اینکه همه جزییات بهشکل خوشسلیقهای ایرانی ترسیم شدند، خیلی برای من دلپذیر بود. هرچند جای کار داشت و بهنظر میرسید بازیگران آرامش لازم رو ندارند. در هر صورت ممنون از تیم تهیه این نمایش خوب.
بهقول دوستم اسم این نمایش رو باید میذاشتند صدای خیلی آهسته برف.
حرکتها بسیار کند بود که شاید باعث کسالت تماشاچی میشد.
ولی برخلاف دوستم، من از مجموعه این نمایش خیلی لذت بردم. بهعنوان یک علاقهمند غیر متخصص، بهنظرم از اون نمایشهاییست که تماشاچی برای ساعات و روزهای بعد از اجرا، باید بهتماشای اون بنشینه.
خیلی آدم رو به فکر وامیداره و من این نکته رو بسیار دوست دارم.
میزانسها و طراحی صحنه و نمادها، بسیار دلپذیر بود.
آقا ما کوچیک همه آگاهان و متخصصانیم و فقط دوست داریم تیاتر خوب ببینیم. بدون تواضع عرض میکنم که تعریف دقیقی از میزانسن هم نمیدانم. شما به بزرگی خودتون ببخشید.
نمایش به میانه که رسیده بود به این فکر کردم چرا چنین پکیجی با استقبال کم تماشاچیان همراه بود. برای ساخت یک نمایش، غیر از پیادهسازی همه پارامترها، باید به تبلیغات توجه ویژهتری کرد. در غیر اینصورت هم هنرمندان از دیدهشدن و هم علاقهمندان از تماشای کارهای خوب محروم خواهند شد. حیف که این نمایش با استقبال درخور کیفیتش روبهرو نشد.
خانم کیانپور مثل همیشه یک ستاره درخشان بودند.
درست است که تیاتر مثل دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد مخاطب عمومیتری پیدا کرده که البته این یک خبر خوب است، اما همچنان قشر فرهیختهتری از جامعه مخاطب اصلی آن هستند.
خیلی خوب است که ما انتخاب مسیر درست رفتار اجتماعی را به عهده مخاطب بگذاریم. حتما تماشاچیان تیاتر ما را سربلند خواهند کرد.
غیر از مجموعه لذتبخش این نمایش، صحبتهای ابتدایی عوامل و اجازه ثبت عکس و فیلم به تماشاچیان، باعث شد این نمایش را با حس بسیار بهتری شروع کنم.
امیدوارم تماشاچی تیاتر خودش انتخاب کند که نیاید در طول اجرا مدام گوشی بهدست باشد و لذت را از خود، و تمرکز را از بازیگران بگیرد.
موفق باشید.
با عرض خسته نباشید خدمت عوامل محترم. جسارتا من به مجموعه این کار، امتیاز بالا نمیدهم. اما تاکید میکنم، اگر زمان به عقب برگردد هم دوباره برای تماشای بازی سعید پورصمیمی خواهم رفت. ولی به عنوان یک مخاطب و علاقهمند عام احساس میکنم این نمایشنامه بسیار قوی، جای کار بیشتری به لحاظ کارگردانی و بازنویسی داشت.
تشکر مجدد
تا اسم عالیجناب پورصمیمی (بهقول حسین کوهی عزیز) رو دیدم، بدون لحظهای تامل اقدام به خرید بلیت کردم.
بهنظرم صرف نظر از تکنیک کار، نمایشنامه و توانایی کارگردان، این یک تجربه ناب و تکرارنشدنیست.
متاسفانه کامنتی در مورد تکنیک این کار پیدا نکردم. اکثریت قریب به اتفاق کامنتها در مورد قیمت بود. دوستان هم کاملا حق دارند. ولی اگر سری به TIK8 بزنید، که حتما زدید، مشاهده میکنید با سرعت هر چه تمامتر بلیتها به فروش میرسند، و شما با پرداخت 160 هزار تومان هم مجبورید نمایش را در انتهای سالن مشاهده کنید.
متاسفانه بحث در مورد قیمت کاملا بیفایده است و ما رو فقط از تماشای آثار مورد علاقهمون دور میکنه.
اگر این جزو نمایشهای مورد انتخاب ماست، متاسفانه باید قیمت بلیت آنرا نیز بپذیریم.
امیدوارم دوستانی که کار رو دیدند، در مورد کیفیت کار نظر بنگارند که بتوانیم در مورد پرداخت این هزینه گزاف تصمیم بگیریم.
سپاس
مثل اینکه قراره اجرا از بیستم شروع بشه. من برای نوزدهم بلیط داشتم و الان که وارد سایت شدم متوجه شدم که تاریخ بلیط من از نوزدهم به بیست و شیشم تغییر کرده. بدون اینکه اطلاع بدن تاریخ بلیط رو تغییر دادن. بدون اینکه سوال کنن آیا ما اون روز می تونیم بریم نمایش رو ببینیم یا نه. اگه قراره اجرا کنسل بشه یا اطلاع بدن یا پول بلیط رو برگردونن
به نسبت آخرین نمایشی که در تالار وحدت در شهریور ماه 1397 به تماشا نشستیم که از قضا نمایشی فاخر و معنامند بود ، نرخ بلیط از 80 تا 170 درصد برای این نمایش افزایش یافته است . به این پدیده باید " هنر تجاری " یا شاید هم " تجارت هنر " نام داد .
شاید تهی شدن واژه ی دیگری از معنا و یا مواجهه با فلسفه ای جدید در هنر ؛ شاید باید کاری کرد ، به شخصه و به حکم انصاف و وجدان به تماشای این اثر نمی نشینم .
دقیقا به همین دلیل که خاطرم هست فروش روز نوزدهم رو دیدهبودم، تصور کردم اجرا شروع شده.
خیلی جالبه که خودشان کاملا خودجوش و بدون توجه به بلیتهای فروخته شده و کسانیکه بلیتها رو خریداری کردند، اجرای روز نوزدهم را لغو کردند.
اگر بلیتهای فروخته شده برای روز نوزدهم، به بیستم منتقل شده، پس بلیتهای روز نوزدهم چی میشه.
تازه بنده دقیقا خاطرم هست که برای روز هجدهم هم بلیتفروشی شده بود.
دیگه واقعا رو مخ داره میشه این نمایش!!!
چی کار میکنن؟؟ چرا اسم پانتهآ پناهی ها از کست خذف شده؟؟؟ چرا روزای نمایش هی داره کنسل میشه؟؟؟ خو آماده نیستی مگه محبوری زود بلیط بفروشی؟؟؟؟
به قرعاااااااان این ثروتی خوشش میاد از حاشیه..
#اه
چطور انقدر صحنهها با مهارت و نظم، یکی پس از دیگری عوض میشد؟ مگر میشود در نمایش به این شلوغی، بازیگران را مثل نوتهای موسیقی در یک هارمونی قرار داد؟
آقای پارسا پیروزفر بهنظرم یک ایدهپرداز هنری بوده، سپس دست و پا در آورده...
درود بر شما
باز شدن سانس های تازه این نمایش تا این لحظه از سوی برگزار کننده محترم مشخص نشده است.
به محض اطلاع این مورد از سوی تیوال اعلام خواهد شد.
با سپاس
واقعا نمیفهمم چه اصراری است که برای مقبولیت بیشتر آثارمان و گرفتن تایید مخاطب، مردها را موجوداتی هیولا نشان دهیم. باور کنید برای توجیه حواس زنان و درک و ترسیم دنیا اونها نیازی نیست مردان را زیر سوال ببریم.
همین مردهای خالی از هرگونه احساس، خائن و هوسباز و ... موجوداتی هستند که ما به اونها اتکا و اعتماد میکنیم و میتونیم نقطه قوت زندگیمان قرارشون بدهیم.
خلاصه اینکه انتظار داشتم در یکی از اپیزودها، تاییدی بر نیاز آقایون به داشتن فرزند و شدت علاقه اونها به این فرآیند روحانی بگیرم که محقق نشد.
فارغ از این اصل مهم، در مورد کیفیت کار باید عرض کنم باعث خوشحالی من است که میبینم بازیگران جوان، با انگیزهای قابل لمس و با وجود اعتماد بهنفس و استعداد درونیشون روی صحنه میروند.
حس بازیگران کاملا به من منتقل شد، موسیقی زنده صحنه هم بسیار خوب بود.
سپاس
دوست دارم اگر بخواهم دلیلی هم برای خودکشی داشته باشم، آن دلیل خوشبختی زیاد از حد باشد. هرچند که آدمهایی که احساس خوشبختی نمیکنند، سرشار از هدفند...
- این برداشت من از نمایشنامه فوقالعاده یک روز تابستانی بود. ممنون از آقای پیروزفر. ولی ما همچنان در انتظار اجرای دوباره ماتریوشکا هستیم...
:)
این نمایش، یک پکیج کامل از تیاتر بود. اگر بخواهم تیاتر (پکیج کامل تیاتر) را به یک سرخپوست بومی آمریکای جنوبی تشبیه کنم، این نمایش یک کودک سرخپوست سرکش آمریکای جنوبی بود، که ژن سالم، بشاش و ناب خودش را حفظ کرده و هیچ رگهای از متجاوزین (هنرهای تجسمی دیگر) نداشت. با توجه به اینکه درچنین کارهایی، معمولا اکتها هستند که با تماشاچیان ارتباط برقرار میکنند، موقعیت فیزیکی تماشاچی نسبت به بازیگر بسیار بسیار مهم است.
متاسفانه جای ما خوب نبود، و تنها انتقادی که از این نمایش دارم پیرامون همین موضوع است.
چه خوب است، پیش از عرضه، تمام موقعیتها را امتحان کنیم، و چند صندلی از ظرفیت سالن کم کنیم.
بههر روی این نظر شخصی من است.
تیاتر، با بازی نمایشپیشگانی که در عرصههای دیگر از جمله سینما فعالیت میکنند و حتی ستاره هستند، این ذهنیت غلط را به برخی از مخاطبان میدهد که بهخاطر حضور آنها در گروه، حتما نتیجهی کار، شبیه به نتیجهی روی پرده سینما خواهد شد. در چهره برخی از تماشاچیان ِ این نمایش، یکجور تو ذوقخوردگی و نارضایتی بهچشم میخورد که با شیطنت و بدون هیچ مقصودی باید بیان کنم، این موضوع باعث شادی و خوشنودی من شد.
پیروز باشید