قابل قبول نبود.
متنی دم دستی، موقعیتی تراژیک که برای دل خوش مخاطب با چاشنی طنز همراه شده بود! اگر در حال ساختن موقعیتی تلخ هستیم چرا باید بات طنز از تلخی آن لحظه بکاهیم؟ مگر هدف آن نیست که آن لحظه در واقعی ترین شکل ممکن به نمایش درآید؟! حداقل در ژانر رئال اینگونه است؟ مگر مخاطب نباید با کارکتر ها و غصه ارتباط بگیرید؟ نمیدانم شاید من اشتباه میکنم!
شخصیت هایی که ساخته و پرداخته نشده بودند صعف بعدی کار بود.
مثلث عشق فقط بیان میشود و رها میشود. چرا؟ اصلا چرا بیان شد اگر قرار بود به آن پرداخته نشود؟
بازی ها قابل قبول بود عموما.
سه فضای متفاوت ساخته شده بود، چسبیده به هم و برای رفتن به هرکدام از فضا های متفاوت مکثی قابل اعتنا داشتیم.
در ابتدای کار هر کدام از فضا جدا گانه به نمایش گذاشته میشد و دیالوگ ها تکرار میشد، یعنی صدای حال به آشپزخانه میامد از جایی تصمی گرفته شد
... دیدن ادامه ››
که ارتباط و این تکرارا ها قطع شود! ناگهان فضا ها آکوستیک شد!!
دوستش نداشتم و به کسی هم پیشنهاد نمیکنم.
تماشاخانه ملک میزبان نمایش خوبی نخواهد بود انگار!