ای وانت تو اکسپرس مای سلف!:)))
اول از کارگردان:به نظرم نکته قابل تامل درباره کارهای اقای نعیمی این هستش که کارهای ایشون در این یکی دوساله تلفیقی بوده(درخشش,رابینسون,سقراط)
مسائل سیاسی و اجتماعی حال رو میاد با توجه به محدودیتی که داره,در قالب داستانی تاریخی و فلسفی و خنده دار بیان میکنه...به نظرم این سیاسی ترین نمایش در این چند ساله اخیر بود!:)
بعدش سالن نمایش:اصلا این نمایش بدون سالن وحدت(ما قدیم ندیم ها میگفتیم رودکی بهش!:))
کامل نبود!.چون که خیلی ااز قسمت های این کار همراه با موسیقی بود,حتما باید سالن مناسبی انتخاب میشد.به نظرم اگه فریاد های افلاطون(یا همون ایوب خودمون!!!)به دل نشست یه خاطر انعکاس قشنگی که سالن به صدا میداد بود!:))
شروع نمایش:از همون اول,با شروع نمایش میخ کوب شدم!:))با اون فریاد های
... دیدن ادامه ››
بلند اون تا اقاهه!!:))
اصلا یک لحظه فکر کردم اومدم اپرا میبینم!!:))....که البته دیدیم بی شباهت به اپرا هم نبود.خیلی از جاهای نمایش همراه با رقص و اواز و موسیقی بود.(دو تا گروه رقص داشت,روسپی یک جاهایی میرقصید,...)
بازیگر ها:من افراد این نمایش رو با کهکشانی های تیم رئال مادرید در سال 2002 مقایسه میکنم!!!:))))
خیلی خوب بودن...وسط های نمایش یادت میفرت این ها بازیگرن و تو اومدی تئاتر میبینی!:))این قدر که قشنگ بازی میکردند.:)
تعادل داشتن نمایش:نمایش نه خیلی جدی بود,نه خیلی فان...واقعا تعادل داشت.
یک جاهاییش که یونانی ها خسته شده بودند و عقده های سیاسی اجتماعی داشتند,تو هم دوست داشتی از همون صندلی باهاشون داد بزنی...که البته یک جا این اتفاق افتاد و مردم و بازیگر ها یک صدا شدن و دست و جیغ و هورا و کف و صوت زندند!:)))...(اگه دولتی ساسور فکری کنه مردمش رو...)
و یک جاهایی که اون ها میخندیدند تو هم دوست داشتی از ته دل بخندی!:)))
دیگه نمیدونم چی بگم!!!:))
امیدوارم که ایشالا همه برن این نمایش رو ببنند و ماشالا بشن!!!:))و راضی و خوشنود برن خونه هاشون!!:)))