در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال hassan | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 02:22:05
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
hassan (hassna)
درباره نمایش آقای شادی i
من که تا الان نتونستم وارد شم و مدام این خطا را می دهد
«در انجام این کار مشکلی پیش آمد. لطفا دوباره تلاش نموده و در صورت تکرار با پشتیبانی تیوال تماس بگیرید و در صورت امکان تصویر اطلاعات زیر را در اختیار ایشان قرار دهید»
سپهر، آریان رضایی و امیر مسعود این را خواندند
آراز این را دوست دارد
از اونجایی که تعداد دیگری از دوستان هم همین مشکل رو دارند قاعدتا می شه فهمید تعداد بیلیط های فروخته شده بیش از چیزیه که سایت تیوال حتی در نسخه جدیدش هم بتونه پاسخگوی اون باشه.
من که واقعا دوست ندارم بعدا بشینم و این نمایش رو به صورت آفلاین ببینم.
تیوال عزیز لطفا در پیش فروش‌های بعدی ظرفیت سخت افزاری و نرم افزاری سایت را در نظر بگیرید و متناسب با اون بیلیط بفروشید.
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
گروه همیاری (support)
با رایزنی با گروه محترم، امکان تماشای اجرای امشب برای همه خریداران دیشب فعال شد.
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
ممنون گروه همیاری???
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تختی که من در ذهنم دارم بیشتر از تختی که آقای توکلی در ذهنش داشته و ساخته است دوست دارم!
و به نظرم هر جا توکلی برای روایت تختی به خاطرات و جملات خود تختی استناد می کرد به تختی واقعی نزدیک می شد و هر جا تخیل خودش را میدان می داد از تختی دور می شد!
امیر مسعود، رضا غیوری و Leon S. Kennedy این را خواندند
جهان، حمیدرضا مرادی، Amin، celine و Negin Fooladi این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
همه ی ما در درونمون یک انسان طغایانگر و آشوبگر داریم که اگه اون رو مهارش نکنیم یا مثل چیزی که در نمایش دیدیم در جوانی نکشیمش؛ شاید که نه! حتما یه روزی از این که گذاشتیم آزاد و رها باشه پشیمون می شیم!
در روزهایی که اغلب تهیه کنندگان و کارگردانان برای استخراج پول های کذایی از صحنه و اجرا؛ تئاتر را به بند هوا و هوس های خودشان می کشند باید قدر کسانی که تئاتر را برای تئاتر دوست دارند بیشتر بدانیم، من گمان می کنم گروه هنری «سپید» از این قبیله هستند!
با سپاس از گروه هنری «سپید» برای اجرای زیبایشان!

زهره مقدم این را خواند
محمدرضا مدیری، نفیسه نوری، امیر سربیشه و جهان این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بهترین اجرایی که در عمرم دیدم، امیدوارم آقای حجازی فر دوباره این نمایش را به روی صحنه بیاورند!
دیشب به تماشای اجرای همین نمایش نامه توسط گروه پارسا پیروزفر نشستم! خوب بود اما برای کسی که ملاقات بانوی سالخورده ی هادی حجازی فر و گروهش را دیده باشد دیدن آن، لطفی ندارد و حتی بهتر است اگر می خواهید این نمایش نامه ی زیبا را باز هم بر روی صحنه ببینید منتظر بمانید تا یکبار دیگر هادی حجازی فر و گروهش این کار را برای شما انجام دهند!
چرا که نه ...
۲۳ اسفند ۱۳۹۷
من هم دیشب به تماشای ملاقات آقای پیروزفر نشستم. کارشون رو دوست داشتم ولی اثری که ملاقات آقای حجازی فر روی من گذاشته باعث شده هیچ اثر دیگری از این نمایشنامه به دلم نشینه. کاشکی باز هم اون نمایش فانتزی و دلنشین با همون بازیگرا و گروه به روی صحنه بره
۱۸ فروردین ۱۳۹۸
برای خاطره بازی، باز هم سری به صفحه ی نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» زدم، خیلی اتفاقی چشمم افتاد به فایل گفتگوی هادی حجازی فر با تیوال؛ بسیار ذوق زده شدم از شنیدن این گفتگو چون تقریبا تمام صحنه های آن اجرا را در ذهنم زنده کرد.
و جالب تر اینکه متوجه شدم هادی حجازی فری که این نمایش زیبا را کارگردانی کرده همان هادی حجازی فری است که در ایستاده در غبار، ماجرای نیمروز، لاتاری و رد خونِ محمد حسین مهدویان بعنوان بازیگر نقش آفرینی می کند.
۲۳ فروردین ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
hassan (hassna)
درباره نمایش قرمز i
تهویه سالن مناسب نبود!
و من بیشتر از اینکه بدنبال معنی بازی ها و واژه ها حین اجرا باشم!
دنبال راهی برای تنفس کردن میون اونهمه دود سیگاری بودم که همه ی فضای سالن رو پر کرده بود!
نیلوفر، مریم زارعی و عاطفه گندم آبادی این را خواندند
celine و الناز زالی این را دوست دارند
و بوی رنگ...
البته من گله ای ندارم اما چون اشاره فرمودید گفتم اضافه کنم به فرمایش شما
۱۶ اسفند ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
hassan (hassna)
درباره نمایش خدای کشتار i
دوست نداشتم!؟!
الآن این یعنی چی؟!
۱-دوست داشتی؟!
۲-دوست نداشتی؟!
۳-مردّدی که دوست داشتی یا نداشتی؟!
۴-متعجبی که مردم دوست نداشتن؟!
۲۹ فروردین ۱۳۹۶
امیرمسعود عزیز؛
این علامت ها (!؟!) برای این بود که تا قبل از اینکه نمایش رو ببینم، حتی یک لحظه هم فکر نمی کردم این نمایش بتونه همونقدر که درباره ی خوب بودنش سر وصدا کرده بود، بد باشه!
نوشتم دوست نداشتم، چون قد یک ستاره هم نتونست من رو راضی کنه!
۱۲ اسفند ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام دوست دارم در این برنامه شرکت کنم اما به دلیل همزمانیش با جشن 22 بهمن احتمالا در همون ساعات من به همراه دیگر دوستانم در حال راهپیمایی به سمت میدان آزادی هستیم و در طول مسیر هم درباره ی مکان های فرهنگی و تاریخی صحبت می کنیم که در امتداد خیابان انقلاب تا میدان آزادی قد کشیده اند اونی که بیش از همه ممکنه پاش وایسیم هم میدان آزادیه!!!!!
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بیش از هر چیز در این نمایش، از بازی های پر شور و تلاش های صادقانه ی بازیگران جوان و خوش آتیه ی آن لذت بردم!
آقای بهرامی از صمیم قلب برای شما و گروهتان آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم حال حاج کاظم دِلتان همیشه خوش باشد!
سپاسگذارم حسن جان عزیزم
۳۰ مهر ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
hassan (hassna)
درباره نمایش بوقلمون i
آیا باید به هر قیمتی مردم را خنداند!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حمیده صمدی، امیر همتی و مریم شریعتی این را خواندند
الهه الف و any mohammadzadeh این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
hassan (hassna)
درباره فیلم نهنگ عنبر i
توجه: خطر لوث شدن.
بهترین فیلم فارسی بود که تا به حال دیدم اولین فیلم فارسی بود که واقعا در عین خنده من رو به تعمق وا می داشت. به نظرم داستان فیلم منحصر به زمانی که به آن نسبت داده شده نیست و داستان امروز جامعه ی ماست، جامعه ای که هر روز بیش از پیش به سمت بی هویتی حرکت می کنه و جامعه ای که توانایی مقاومت کردن را از دست داده و منفعلانه در حال تاثیر پذیری از جوامع مدرن است.
ارژنگ صنوبر(رضا عطاران) و رویا(مهناز افشار) محصول این جامعه هستند، مردانی و زنانی که با شو ها و پارتی ها و موسیقی های جوامع مدرن بزرگ شدن و درباره ی حواشی آنها همه چیز می دانند، اما از داخل پوک هستند و هویتی ندارند.
ارژنگ صنوبر، جوانی است که فرهنگ مدرن همه چیزش را از او دزدیده، حتی خودش را از خودش و تنها چیزی که برای او مانده امید است امید به اینکه روزی همه مانند او به ماهیت دزد این فرهنگ پی ببرند و از آن بگریزند.
این فیلم را دوست دارم چون تصویر ترسناک فرهنگی آینده جامعه ی ما رو در مقابل چشممون قرار میده و به من این امید رو میده که بیدار شیم
hassan (hassna)
درباره نمایش سینماهای من i
تا حالا این اینقدر توهین به شخصیت مرد رو در یک جا نشنیده بودم، بازی مهتاب نصیرپور عزیز رو تحسین می کنم اما می دونم بدون شک ضد مردترین عنصر این نمایش خود ایشون بود.
نمایش جالبی بود اما من خوشم نیومد چون نمی تونم با شوخی های کوچه خیابونی و سخیف ارتباط برقرار کنم، اما قطعا می تونه برای کسایی که دهه ی سی تا شصت رو درک کردن جذاب و خاطره انگیز باشه.
توهین به شخصیت مرد؟!؟ کى ؟ کجا؟ چطور؟ اخر شب اون تیکه ای که گفتین رو مجدد گوش میکنم ولى بعید میدونم مورد خاصی داشته باشه، بعد جوابى رو که من معمولا به فیمیینیستهاى افراطی میدم رو اینجا به شما میگم، همونطور که در دنیاى واقعی افرادى وجود دارند که بهردلیل منطقى یا عموما غیرمنطقى از مردا یا زنان بدشون میاد مداوم به جنس مخالف توهین میکنن، ایرادى هم نداره که در یه فیلم یا نمایش به فراخور شرایط داستان جنین کاراکتری وجود داشته باشه و به زنها یا مردها توهین کنه، اینا فقط رنگ امیزی اون کاراکتر خاص هستن و نظر کارگردان راجع به اون نسل نیست
۲۵ خرداد ۱۳۹۴
آخه فقط یه کارکتر نبود، زنی که در آخر نمایش، مثل یک ستاره می درخشید، بنا به فرمایشات کارکتر خانم نصیرپور، زنی هست که قبل از اینکه با یه مرد ازدواج کنه که دو تا توله رو دستش بذاره و بعد بره دنبال یه زنه دیگه تونسته، در آسمان سینما پرواز کنه و بدرخشه.
ضمنا دو تا زنی که در این نمایش ازدواج کرده بودن یکیشون شوهرش با دو تا بچه ولش کرده بود و رفته بود سراغ یه زنه دیگه، یکی دیگشون شوهرش چندتا بچه رو دستش گذاشته بود و بعد افتاده بود زندون؛ و هر دوشون متفق القول دلیل اینکه نتونستن بودن یکی از ستاره های سینما بشن رو شوهراشون می دونستند.
امیدوارم واقعا همینطور که شما می گید باشه و فقط این نمایش خواسته باشه کاراکتر یک فمنیست رادیکال رو به نمایش بگذاره اما در هر حال این کاراکتر به گونه ای به نمایش در اومد که نشون می داد محمد رحمانیان به عنوان یک مرد حامی تفکرات فمنیستیه.
به نظر من هر کس فکر کنه مردها بهتر ... دیدن ادامه ›› از زن ها هستند یا زن ها بهتر از مردها هستند از لحاظ روانی حتما یه مشکلی داره که به احتمال زیاد به ادراکات و تجربیات خاصی برمی گرده که او در طول زندگیش داشته. مرد بد و زن بد بخواهیم یا نخواهیم وجود دارند اما بی انصافی که بد بودن یک مرد یا یک زن رو به جنسیت او نسبت بدیم.
۲۷ خرداد ۱۳۹۴
درین مورد بطور کلى موافقم متاسفانه تعداد زیادى از فیمینیست هاى ایرانى ،فیمینسم رو با مرد ستیزى اشتباه گرفتن و به بهونه دفاع از حقوق زنان عقده گشایی میکنن ،عده دیگرى هستن از این جماعت که هر چیزى که بدشون میاد رو بش برچسب خشونت علیه زنان میزنن ،با همین دو چشماى خوددم خوندم که یکى ازین حضرات نسبتا مشهور نوشته بود، " بوق زدن پشت سر راننده زنى که داره با موبایلش مسیج میزنه و هل کردنش ، یه نوع خشونت علیه زنان محسوب میشه!!!!"" موارد مشابه بسیار زیاده و ،،،،متاسفانه صرفا باعث میشن رسیدن به تساوى در ایران امکان پذیر نباشه
۲۸ خرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش فوق العاده ای بود امیدوارم بازهم اجرا داشته باشه و من بازهم موفق به دیدنش بشم.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
hassan (hassna)
درباره نمایش سقراط i
افلاطون: چرا یک چوپان باید به اندازه ی من حق رای داشته باشد؟
جواب من: چون گاهی یک چوپان، حتی بیشتر از یک افلاطون می فهمه.
متشکرم به نکته خوبی اشاره کردید.. جدا از اثر و اجرای خوب و ارزشمند دوستان، منتظر پاسخ بهتری از طرف جناب سقراط به این ایراد بودم.
البته دیر زمانیست که توهین به این عزیزان زحمت کش، ساده دل و بی دفاع وجود داره.. آخریش دیشب تو سریال جناب مدیری از طرف انصاری بود : طرف تا دیروز گوسفند می چروند و...
و البته من به مختصات و ملزومات متن نمایشی آگاهم!
۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
hassna (hassna)
درباره نمایش آخرین نامه i
همچی فوق العاده بود هم نمایشنامه، هم انتخاب بازیگران، هم اجراها و هم طراحی صحنه؛ دوست دارم یکبار دیگه برم و ببینمش.[1]
مهرداد کوروش نیای عزیز، ممنونم ازت.
پانویس:
[1]. ای کاش به تماشای نمایشی می نشستم که فرمانده اش به خاطر فرار از غرغر های زنش، به جبهه نرفته بود و سربازش برای آنکه بتواند ازدواج کند به جبهه نیامده بود و شهیدش به کله خر بودن مشهور نبود.
و ای کاش در نمایشنامه دیالوگ هایی مثل "وقتی گوسفند زیاد می شود، چوپان نفهم می شود" وجود نداشت.

سلام،این پی نوشت شما دقیقا همون چیزیه که باعث شد من لذت نبرم از این کار...خندیدم و طراحی صحنه رو دوست داشتم ... اما مکدر از سالن خارج شدم.
ممنون
۱۲ اسفند ۱۳۹۳
سلام خانم نوری
من هم برای نوشتن این پی نوشت خیلی با خودم کلنجار رفتم چون نمی دونستم چطور باید این احساس دوگانم رو بیان کنم، از یک طرف این نمایش رو دوست داشتم و از طرف دیگه حضم و تحمل پیام هایی که در درون خودش داشت برام غیرممکن بود.
۱۲ اسفند ۱۳۹۳
من با پچ پچه های پشت خط نبرد هم همین مشکل رو داشتم تقریبا.ناجوانمردانه بود واقعا...
۱۲ اسفند ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمره ی این نمایشنامه ی فوق العاده زیبا، 19 از 20 است اما هر چقدر متن این نمایشنامه قوی هست بازیگران این نمایش همانقدر آن را ضعیف اجرا کردند، تمام مدت احساس می کردم یکبار دیگر پای اجرای نمایش های گروه تئاتر مدرسه یمان نشسته ام، چون همانقدر که اجرای آنها ناپخته بود این اجرا هم ناپخته بود.
از جناب آقای علیرضا کوشک جلالی تشکر می کنم که این نمایشنامه را انتخاب کرده اند اما به دلیل اجرای ضعیف بازیگرانشان، به ایشان نمره ای بیشتر از 12 از 20 نمی توانم بدهم.
فهیمه تردست و رومینا خلج هدایتی این را خواندند
آیدا طاهرزاده این را دوست دارد
بنظرم سینا رازانی عالی بود.
۱۰ اسفند ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
hassna (hassna)
درباره نمایش مایوزر i
برای آنکه گیاهان بتوانند رشد کنند باید حتی علف های سبز را هم، از بین برد.
طهورا شکوری این را خواند
بهرنگ، نازی، آیدا طاهرزاده و elham moghimi این را دوست دارند
علف های هرز را باید از ریشه کند تا گیاه سبز بماند...
۰۳ اسفند ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
hassna (hassna)
درباره نمایش مایوزر i
ما می دانستیم آنچه را که تو می دانستی و تو می دانستی آنچه را که ما می دانستیم،
تو در جبهه های جنگ داخلی جنگیدی، دشمن در تو هیچ عجز و ناتوانی پیدا نکرد اما در آخرین ماموریت خود، از خود عجز و ناتوانی نشان دادی با آگاهی از آنکه نان روزانه ی سربازان انقلاب، از همین کشته ها حاصل می شود...