در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال افشین | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:00:44
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
این کار رو باید حداقل دوبار دید چون بار اول زیبایی بی نظیر اجرا باعث میشه تا توجه بیننده کمتر به داستان ساده ، جذاب و زیرکانه آن جلب بشه ولی بار دوم که از خیرگی به بازی هنرمندانه بازیگران فارغ بشید تازه نکات بسیار قشنگ کار رو می بینید .
برای بار سوم اگر بلیط گیرم بیاد میرم .
اشکالات کار رو هم جسارتا عرض می کنم :
1. سالن کشش جمعیت و صدای خانم فرجاد رو نداشت مخصوصا برای بنده که طنین صدای ایشون رو در نمایش کلنل ، در سالن تاتر شهر شنیدم و به نظم کاش میشد این کار در اون سالن اجرا بشه .
2. زود تموم شد : زمان هر اجرا که وقتی از سالن بیرون میرفتم ، دوست داشتم داستان بیشتر ادامه داشت و ذهنم رو با مرور دیالوگ هایی که به اون زیبایی گفته شدند ، آروم میکردم.
3.زود تموم شد : همش یک ماه و نیم با اون ظرفیت پذیرش سالن به نظرم وقت کمی بود.
4.زود تموم شد ، مثل شیرهای خان بابا سلطنه، مثل کلنل ، مثل .... که نتونستم به اندازه کافی ببینمشون.
5. زود تموم شد.
یک نمایش خاصصص ؛ خاص به تمام معنا ، داستان با پیچیدگی های بی نظیرش روایتگر انسان مدرن ، پیچیدگی ها و تضادهای اونه ، بازی ها برای تدریس هم مناسب بودند و به دانشجویان تاتر توصیه می کنم از این کلاس بی نظیر ، جا نمونن.
خیلی از حرکات رو میشه پوستر کرد ، بازی انجام شده با پارچه های سفید ، بی نظیر بودند ، مخصوصا آخر نمایش که به کرگدن یونسکو ، پرداختند . درد سرکوب شخصیت و مقاومت انسانیت رو بسیار زیبا نشان دادید.
ملکه ، همچنان ملکه صحنه بود و اقتدار و اضطراب ، بی نظیری رو با هم ترکیب کرد.
حرکت ها خیلی حساب شده بود و کمتر حرکت بی دلیل یا بی مفهومی در این کار می بینید.
به عنوان آخرین برداشتم از این کار ، اگر می خواهید پست مدرنیسم را به جز در ادبیات، در آوا و حرکاتی که برای توضیحش به هزاران کلمه نیاز هست ، از نزدیک ببینید ؛ به جرات میگم این کار جزو ده کار برتر ، در این زمینه است.
درودها بر شما و ممنون بابت وقتی که اول برای دیدن نمایش ما گذاشتید و دوم برای نقد درست تون و بسیار سپاس گزارم که نکاتی رو موشکافانه بررسی کردید و ازش نام بردید و این چنین در مورد موارد کار و شیوه اجرایی صحبت کردید ، کار کارگاهی و تجربی و صرفا کارگاه نمایش جای اساتید بزرگی بوده که بنده الان افتخار حضور در چنین فضایی رو دارم کاری که از نظر بُعد معنوی و ارزش محتویاتی اثرش بیانگر تمامی اهداف اجراییشه _ برای حمایت تون باز هم از شما ممنونیم 🌸🙏😍
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آقای داداشی یک تنه دارن یاد و خاطره نمایش های سیاه بازی و تخنه حوضی رو زنده نگه میدارند. قبلا در عمارت قجری ، 4 بار کار ایشون رو دیدم ، تنها اشکال بازی آقای داداشی اینه که شدیدا اعتیاد آوره ، از سالن میام بیرون دلم تنگ میشه و با خودم فکر می کنم کاش پدر و مادر رو هم آورده بودم ، جای فلانی خالی بود و... و مجبورم چند بار بیام و بازم سیر نمیشم . البته بی انصافیه اگر گروه یکدل و هنرمند این کار رو یاد نکنم . خیلی لذت بردم و برای فردا هم بلیط گرفتم . همیشه سلامت باشید
افشین (arash54)
درباره نمایش درخشش i
درخششی زیبا ولی نه برای هر سلیقه ای
کار رو دوست داشتم ، بازی ها جذاب و مناسب بود ، بازی ساموئل رو خیلی دوست داشتم . داستان از جنس متداول امروزی نیست، اگر بخواهیم یک روند داستانی را دنبال کنیم از این کار لذت نمی بریم ولی اگر هر شخصیت را به شکل مجزا بررسی کنیم حتما لذت می بریم . اگر مشاهیر در زمانی دیگر یا موقعیتی دیگر باشند چه زندگی ای خواهند داشت و محیط، سرمایه ، شانس و... چقدر موثر است؟
رقص پا ، نوای دلنشین گیتار ( مخصوصا اون بخش که با سوت اجرا شد) برای خودش یک کنسرت کوتاه و جذاب بود.
استعاره به کار گرفته شده برای یکی از قهرمانان که پدر و مادرش رو توی نایلون پلاستیکی به دست گرفته بود ، خیلی تاثیر گذار بود.
صوفیا لورن بازی روان و ساده ای داشت و اون مفسر فیلم تونست به اندازه لازم چندش آور بازی کند.
ساعت شروع اجرا در تیوال 8:45 بود ( تو بلیط همین ساعت نوشته شده) ولی وقتی رسیدم چند دقیقه اول رو از دست دادم . متنفرم از اینکه نمایشی در حال اجرا باشه و بخوام یواشکی وارد ... دیدن ادامه ›› سالن بشم.
دکور خیلی متوسط و اقتصادی بود و برام قابل درک هست که این دکور و خیلی از مسائل دیگه از شرایط اقتصادی نامناسب تئاتر ، تاثیر می گیرند ولی بازهم تونست برای اجرا مفید و موثر باشه.
از آقای حسن تدینی ، کار دیگری هم دیده بودم ، بخشی از عوامل موثر برای انتخاب این کار ، برای من ، اسم ایشون بود. به نظرم نقش شون خیلی فضا نداد تا بتونم توانایی هاشون رو ببینم.
در نهایت از دوست خوبم خیلی خیلی ممنونم ک دیدن این کار رو توصیه فرمودند.
استعاره در مورد کیسه ها که اشاره کردین خیلی جالب بود👌🏻👍🏻
۱۲ تیر ۱۴۰۱
دقیقا. منم ۸ و ۳۵ دقیقه داخل سالن بودم که صدا زدن بیا داخل الان نمایش شروع میشه!!!! تعجب کردم. نه به تاخیرای ۳۰ و ۴۵ دقیقه‌ای نه به این اجرای زودتر از موعد!!!
۱۲ تیر ۱۴۰۱
درود آقای گودرزی ممنونم برای نگاه موشکافانه تون و سپاس گزارم از شما برای وقتی که برای این اثر ما گذاشتید ❣
۱۵ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
افشین (arash54)
درباره نمایش آئورا i
نمایش را دیروز دیدم لذتبخش بود ، البته داستان، ترکیبی از دو رمان دیگر بود و کمی از آئورا را به خاطر داشتم. برای درک بهتر داستان باید ربکا را هم مرور می کردم ولی داستان با ظرافت شکل گرفته ( البته محدودیت های آقای محبعلی با کارلوس فوئنتس که نویسنده نامداری در رمان لاتین و مخصوصا مکزیک می باشد ، قابل مقایسه نیست) ولی آقای محبعلی ، امانتداری و اخلاق مداری را رعایت کرده بودند .
میل به جاودانگی ، نزدیکی رویا و واقعیت، در نهایت چگونه زندگی بازتاب رویاهای خودمان می شود از رمان به نمایشنامه منتقل شده بود.
خانم آیلار نوشهری را در عمارت قجری دیده بودم ، و صادقانه توقع همچین درخششی را از ایشان نداشتم ، چهره ای که بعضی وقتها کاملا سنگی میشد (امیدوارم اصطلاح مناسبی گفته باشم) ، نگاه های بسیار سرد و هولناک در کنار صدای بسیار قدرتمند ، مخصوصا بازی های ایشان در سکوت ، چهره به چهره تماشاگر ، بدون اینکه حتی یک عضله صورت شان حرکت داشته باشد ( به نظرم اجرای این حرکت خیلی سخت است) تسلط و اقتدار در بازی ایشان برایم جذاب بود .
صحنه پردازی برایم جالب نبود، اصرار به عدم استفاده از اشیا و انجام پانتومیم کمی فضا سازی رو (به نظرم ) ضعیف کرد و متوجه نشدم چرا این روش انتخاب شد . ( البته ایرادی به طراح صحنه نمی گیرم صرفا به عنوان تماشاگر عادی برایم سئوال بود)
بازیگران مکمل ، هنرمندانه به شکل گیری فضا کمک کردند و علیرغم جوانی ، قابل قبول ظاهر شدند.
این کار حداقل باید دو بار دیده شود.
خوشحالم که کار رو دیدید و درود که نظرتون رو نوشتید
۲۳ فروردین ۱۴۰۱
خوشحالم که کنارت میبینم و از نقدو نظرهات می آموزم دوست فرهیخته و بزرگوارم
۲۴ فروردین ۱۴۰۱
فرشته میرزایی
خوشحالم که کنارت میبینم و از نقدو نظرهات می آموزم دوست فرهیخته و بزرگوارم
ممنون از لطف و مهربانی شما?
۲۴ فروردین ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
افشین (arash54)
درباره نمایشنامه‌خوانی شیش و بش i
با اینکه بخاطر چند تجربه قبلی ،تصمیم داشتم به هیچ وجه نمایشنامه خوانی نبینم ولی خوشبختانه یک نمایشنامه خوانی متفاوت از هر کار مشابهی که تا الان دیده بودم ، را تماشا کردم. خیلی جسورانه اجرا شد ، تمام فضای داستان هنرمندانه در ذهن بیننده تداعی می شود.یک کار کاملا تمرین شده ، تک تک گروه دقیقا وظایف خودشان را می دانستند و صداپیشگی جذابی را در این نمایش خواهید دید.
از اجرای درشکه چی با لهجه شیرینش خیلی لذت بردم .
نقال داستان با فرم صدای گیرایی که داشت بسیار در فضا سازی قوی و موثر بودند .
لهجه یزدی بسیار شیرین و جذاب حاجی ( که می خواست دکان را بخرد) و همسر دوم و دختر خدمتکار را دوست داشتم.
از تلاش و هنرمندی صداپیشگان که بگذریم ؛ یکی از مهمترین عوامل موفقیت این کار ، علاوه بر فضای صمیمی گروه ، پشت صحنه تیزهوش و خوش فکر آن است . فکر نو و نگرش مبتکرانه ای که حاکم بر اجرا بود، تاثیر خوبی در خلق نمایشنامه خوانی داشت.
مشکل عمده این کار ، فضای کوچک سالن بود که برای آن جمعیت کمی کوچک به نظر می رسید (البته از اینکه باز هم پروتکل ها رعایت شد تشکر می کنم) اشکال بعدی تک اجرا بودن این کار بود چون اینکار رو حتما باید چند بار دید و استرس از دست دادن یک جمله یا مسایلی از این دست ، لذت دیدن آنرا کم کرد .
درود بر شما که اینچنین به گروه ما لطف داشتید و سپاس گزارم که به دیدن نمایشنامه خوانی ما تشریف آوردید _ و از اینکه چنین مطلبی را موشکافانه در رابطه با نمایش ما وقت گذاشتید و نوشتید بسیار سپاس گزارم _ ما یک اجرا دیگه هم تمدید کردیم بیستم اسفند ماه _ به امید خدا که اجرای خوبی خواهد بود
۱۵ اسفند ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بسیار جذاب و دیدنی
تئاتری که با صدای مهربان و جذاب بانو آدینه عزیز شروع میشه ، در این کار می تونید بازی درخشان و خیره کننده خانم نورا هاشمی که صحنه رو به آتش می کشند ،ببینید . صدای بسیار جذاب آقای عمرانی را بشنوید ، از بازی فوق حرفه ای آقای جلیل فرجاد با لبخند و نگاه بسیار زیبای شان، لذت ببرید . آقای غفارمنش همچنان خوش قلب و تحسین برانگیز می درخشند و گروهی که با تمام وجود ، با نظمی مثال زدنی ، عاشقانه هنروری می کنند. زیبا ترین لحظه ها را تجربه کنید.
گروه موسیقی که خیلی جذاب کمی در اجرا دخیل هستند ، بی نقص اجرا کردند ، آواها و ریتم های به یاد ماندنی طاها جان تا مدت ها پس از نمایش در ذهنتون تکرار میشه و حس خوب نمایش رو به یادتون میاره.
در این داستان سه تغییر رو خواهید دید، تغییری که با فکر ، اراده و تلاش به دست میاد و دیگران نمی توانند جلوی آن را بگیرند مگر برای کمک به بهتر شدن. تغییر دوم ناشی از شرایط در انسانی تنبل و زیاده خواه اتفاق می افتد و از موجودی مفلوک به فردی متکی به نفس که شهامت شروع زندگی جدید را پیدا می کند ولی همچنان غرغرو خواهد ماند و تغییر سوم که در قلب آدم ها، ناخواسته به وجود میاد و دل تقریبا مرده ، به تپش افتاده و زندگی جدیدی را تجربه می کند.
به نظرم اگر فیلم را دیدید ، خیلی با این کار مقایسه نکنید ، کار کاملا اقتباسی نوشته شده و ایرانی ... دیدن ادامه ›› شده است.
بانوی محبوب من ، داستان باور پذیر امید، تلاش و موفقیت است ، هم نمایشنامه و هم داستان زیبای نحوه خلق این اثر
بانوی محبوب من ، یک حال خوب، یک حس خوشایند و دلبری هنر از تماشاگر است.
بانوی محبوب من ، حضور و ابراز وجود تئاتر اصیل ، کلاسیک و مردمی است و از کارهای ماندگار تاریخ تئاتر به شمار می آید.
خوشبختانه دیشب اجرا رو دیدم ، بازی نسبت به داستان کاملا برتری داره ، نمایشی برای داشتن لحظاتی شاد و مفرح ، دیدن هنر بازیگران ، آقای داداشی به نظرم یه سر و گردن بالاتر از بقیه بود ( البته نقش سیاه رو در شیرهای خان باباسلطنه با بازی خانم گلاب آدینه ، بیشتر دوست داشتم ، سلیقه منه و ضعف ایشون نیست) ولی ایشون هم حیلی خیلی عالی بودند.
امیر حسین انصافی خیلی عالی بود ( هنوز به پای آقا جواد عزیز نمیرسند ) صدای امیرحسین عالی بود ، استعداد کم نظیر و جذابی دارند.
آقای عطایی تونستند نقش یک آدم چندش آور رو خوب ایفا کنند
خانم پورجمشید صدای بسیار قوی، رسا و منعطفی دارند همونجا حدس زدم که ایشون صداپیشه هستند و بازیگری ایشان هم برام جذاب بود.
مدل های مختلف خندیدن خانم عطایی برام خیلی جالب بود و به نظرم توانایی بیشتری در اجرا دارند ، کنجکاو شدم کارهای بیشتری از ایشون رو ببینم .
بازی بقیه همکاران کاملا مقبول و دیدنی بود و نکته ضعیفی ندیدم
بچه های هم آوا (نمی دونم اصطلاح رو درست استفاده کردم یا نه) در نهایت، دقت، ظرافت و به زیبایی صحنه رو زنده تر نگهداشتند. به نظرم نمیشه بخاطر ... دیدن ادامه ›› درخشش بقیه کار قشنگشون را ندیده گرفت .
از اون بخش که یکی از نوکرها صدای سگ درآورد خوشم نیومد بیشتر دلم سوخت .
اینکه پرنده ای بچه را برای مادرش آورد خیلی هم خوب بود مثل افسانه ها با ظرافت و چیره دستی انجام شد ، مگر نه اینکه این داستان هم افاسنه است؟!( قبلا یه نقد خونده بودم که به همین موضوع اشاره کرده بود برای همین با حساسیت بیشتری نگاه کردم و با اون منتقد موافق نیستم)
مدیریت سالن افتضاح بود ، افتضاح به تمام معنا ، تا نیم ساعت از شروع اجرا گذشته ، همچنان آدم وارد سالن میشد و بین صندلی ها تردد می کردند . کاش یکم برای گروه و تماشاچی های وقت شناس ارزش قائل بودند و از ورود بعد از شروع کار ، جلوگیری کنند ، یک لحظه فکر کردم تو سالن ترمینال جنوب نشستم دارم تلویزیون می بینم.
ممنون ازاینکه عمارت قجری رو تماشا کردین .
خداروشکر نمایش رو دوست داشتین
.انرژی خوبتون همراه گروه خواهد بود???
۲۴ دی ۱۴۰۰
سپاس از حسن توجه شما
میکوشیم تا عیوب رو برطرف کنیم
۰۳ بهمن ۱۴۰۰
افشین
ممنون از کار خوبی که ارائه دادید،اونقدر خوشم اومد که ۵ تا بلیط سانس ویژه جمعه رو گرفتم و خانواده رو هم دعوت کردم تا ایشان هم این کار رو ببینند
سایه شما طرفداران ناب نمایش ایرانی مستدام
۰۳ بهمن ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متن بسیار عالی بود، شبیه طنزهای چارلی چاپلین ، تلخ و گزنده ، اجرا و طراحی رو دوست داشتم ، هنرمندان و اعضای گروه پر انرژی بودند ، بدون داد و فریادهای اعصاب خورد کن ، با ایمان و عاشقانه اجرا کردند ، فقط اسم های بزرگی ندارند و سلبریتی نبودند ولی بهتر از خیلی از سلبریتی ها اجرا کردند.
مفهوم متن در طراحی و اجرای هوشمندانه کاملا عیان بود، طرح سیاه و سفید لباس ها، بازی با سایه ها، هماهنگی حرکات ، بازی های پس زمینه خیلی عالی بودند . به هر هنرمند در صحنه نگاه کنید ، یک جریان و مفهوم را می بینید.
اگر آقای بهرامی ناراحت نمی شوند، این کار رو بیشتر از تختی دوست داشتم. شاگردان شما به شدت خودتان را تهدید می کنند ، حرفه ای ، با انگیزه و با تمام قلب شان اجرا می کنند و اطمینان دارم از همین گروه در سالهای بعد حرف های زیاد و خبرهای خوبی خواهیم شنید.
به نظرم بهتره هرچه زودتر با بچه های این گروه طرح رفاقت بریزم ،اگر نه بعدها واسه یه امضا گرفتن ازشون باید صف وایسم
بخشی از جامعه هنرمندان، همدردی و تقدیر خالصانه ای را از کادر درمان داشتند و مظلومیت ایشان را روایت کردند. داستان باور پذیر بود و خیلی راحت تونستم باهاش ارتباط بگیرم.
نفرات اصلی کاملا درخشان بودند . صحنه ساده و دلپذیر طراحی شده بود و دوتا میز با لبه های دندانه دار و شبیه اره یا دندانهای کوسه ، نکته جالب صحنه بود. روح ساشای عزیز هم شاد باشد ، این اثر از ایشان یادگار ماند ، یادشان گرامی??
ممنون از اینکه تشریف اوردید و نظرتونو با ما در میون گذاشتید .
۲۱ آبان ۱۴۰۰
ممنون از حضور و ثبت نظرتون ???
۲۳ آبان ۱۴۰۰
ممنون از مهرتون?
۲۴ آبان ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید