در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال امین موسوی ت | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 00:11:00
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
پر تماشاگرترین فیلم های تاریخ سینمای ایران
نام فیلم/تعداد تماشاگر(سوپراستار)کارگردان/نویسنده#اهنگساز

فسیل ۷.۵ میلیون نفر(بهرام افشاری)کریم امینی/حمزه صالحی#امیر توسلی

هتل ۶.۳ میلیون نفر (پژمان جمشیدی،محسن کیایی)مسعود اطیابی/امیر برادران، پیمان جزنی، مصطفی زندی#امیرتوسلی

عقاب ها ۶.۲میلیون نفر (جمشید هاشم پور اریا/سعید راد)ساموئل خاچیکیان/محمدرضا یوسفی#مجید انتظامی

افعی ۶.۱ میلیون نفر (جمشید هاشم پور ... دیدن ادامه ›› اریا،واختانگ نرسی کُرکیا،ایلوش خوشابه)محمدرضا اعلامی/محمدرضا اعلامی#بابک بیات

کلاه قرمزی و پسرخاله ۶ میلیون. (ایرج طهماسب،حمید جبلی،فاطمه معتمداریا)ایرج طهماسب/ایرج طهماسب،همایون اسعدیان،حمید جبلی#محمدرضاعلیقلی

کانی مانگا ۵.۴ میلیون نفر. (فرامرز قریبیان،رضارویگری)سیف‌الله داد/سیف‌الله داد#مجید انتظامی

اخراجی ها دو ۵.۳۵ میلیون نفر (اکبرعبدی،امین حیایی،نیوشا ضیغمی)مسعود ده‌نمکی/مسعود ده نمکی#امیرتوسلی
آدم برفی ۵.۱ میلیون نفر. (اکبر عبدی،ازیتا حاجیان)داوود میرباقری/داوود میرباقری#فرهاد فخرالدینی

هفتاد سی ۵ میلیون نفر(بهرام افشاری،هوتن شکیبا)بهرام افشاری/بهرام افشاری (طراح قصه)حمزه صالحی (نویسنده)/امیر توسلی
اجاره نشین ها ۴.۵ میلیون نفر. (اکبرعبدی،عزت‌الله انتظامی)داریوش مهرجویی/داریوش مهرجویی#ناصر چشم اذر
عروس ۴.۴۳ میلیون نفر. (نیکی کریمی،ابوالفضل پورعرب)بهروز افخمی/بهروز افخمی و علیرضا داوودنژاد #بابک بیات

خواستگاری ۴.۴ میلیون. (ثریا قاسمی،هادی اسلامی)مهدی فخیم‌زاده/مهدی فخیم زاده#کامبیز روشن روان

هزارپا ۴.۲ میلیون. (رضا عطاران،سارابهرامی)ابوالحسن داوودی/امیر برادران،مصطفی زندی،پیمان جزینی#امیرعلی عابدینی

مرد عوضی ۴.۱ میلیون (پرویز پرستویی،افسانه بایگان،فاطمه معتمداریا)محمد رضا هنرمند/فرهاد توحیدی#محمدرضا علیقلی

فیلم بگذار زندگی کنم (افسانه بایگان،مهدی هاشمی) شاپور قریب/شاپور قریب و مهدی معدنیان#کامبیز روشن روان و همچنین فیلم تاراج (جمشید هاشم پور،جوانبخش،فخری خوروش)ایرج قادری/علیرضا داوودنژاد#ناصر چشم اذر به روایت سالنامه آماری فروش فیلم و سینمای ایران دارای پنج میلیون مخاطب در چندین سال اکران بودند.



⭕فیلم هایی که مربوط به قبل از ۱۳۹۰ هستند،ممکن است ارقام واقعی تعداد تماشاگر طبق نظر منتقدین حتی یک تا دو میلیون نفر کمتر باشند(تعداد صد در صد قطعی نیست).

نکته:برخی فیلم ها مانند فیلم عقاب ها و افعی،چندین سال اکران شدند(فیلم های جنگی یا عقیدتی از حمایت تبلیغاتی تلویزیونی رسانه ای حکومت برخوردار بودند).

لازم به ذکر است فیلم های آدم برفی،رحمان ۱۴۰۰(سعید اقاخانی،بهرام افشاری،مهران مدیری/منوچهر هادی/بابک کایدان،میثم کایدان#بابک زرین)،
مارمولک(پرویز پرستویی،رعنا آزادی‌ور/کمال تبریزی/پیمان قاسم خانی#محمدرضا علیقلی)،
سنتوری(بهرام رادان و گلشیفته فراهانی/داریوش مهرجویی/وحیده محمدی‌فر،داریوش مهرجویی#محسن چاووشی،اردوان کامکار)،
برزخی ها(فردین،کشاورز و سعید راد،قادری/ایرج قادری/سعید مطلبی#روبیک منصوری)،
سناتور(فرامرز قریبیان و بیژن امکانیان/مهدی صباغ‌زاده/فریدون جیرانی#مجید انتظامی)
اکرانشان متوقف شد که توانایی شکستن رکورد را داشتند.

همچنین فیلم های تداخل با دوران کرونا که شامل فیلم های مطرب (پرویز پرستویی،محسن کیایی،عایشه گل جوشکن،الناز شاکردوست/مصطفی کیایی/مصطفی کیایی#ارمان موسی پور)،
دینامیت (پژمان جمشیدی،محسن کیایی،نازنین بیاتی/سید مسعود اطیابی/حمزه صالحی،شیما محمدبیگی#امیرتوسلی) هستند.


جدایی نادر از سیمین(شهاب حسینی،لیلا حاتمی/اصغر فرهادی/اصغرفرهادی#ستار اورکی) با فروش بیست و سه میلیون دلار پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است.
تاکسی تهران (جعفر پناهی،نسرین ستوده/جعفر پناهی/جعفر پناهی) با دوازده میلیون دلار فروش ،دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران هست.

فسیل،هتل،اخراجی ها دو با هفت میلیون دلار فروش،سومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران هستند.


⭕∆∆∆∆∆∆¶¶
با نگاهی به لیست بالا اکبر عبدی،جمشید هاشم پور،پرویز پرستویی،بهرام افشاری و محسن کیایی پرتماشاگرترین بازیگر هستند.
داریوش مهرجویی،ایرج قادری،مسعود اطیابی پرتماشاگرترین کارگردان هستند.
حمزه صالحی سپس داریوش مهرجویی،علیرضا داوود نژاد به همراه گروه سه نفره امیر برادران، پیمان جزنی، مصطفی زندی پرتماشاگرترین نویسنده هستند.
شهاب حسینی،جمشید هاشم پور و جعفر پناهی پرفروش ترین بازیگر هستند.
امیرتوسلی و سپس مجید انتظامی و محمدرضا علیقلی پرتماشاگرترین آهنگساز فیلم هستند.
∆∆∆∆∆∆¶¶¶
لیلا حاتمی،افسانه بایگان و نسرین ستوده پرفروش ترین بازیگر زن هستند. افسانه بایگان وفاطمه معتمد آریا پرتماشاگرترین بازیگر زن هستند.
تهمینه میلانی و وحیده محمدی فر پرتماشاگرترین نویسنده زن هستند.
تهمینه میلانی و مرضیه برومند پر تماشاگرترین کارگردان زن هستند.
∆∆∆∆∆∆∆⭕⭕


گنج قارون(فردین،فروزان خیربخش)سیامک یاسمی/یاسمی،ابراهیم زمانی،
سلطان قلب ها(محمدعلی فردین،اذرشیوا،لیلافروهر)فردین/فردین،کسمایی،
قیصر(بهروز وثوقی،پوری بنایی)مسعود کیمیایی/کیمیایی،
گوزن ها(بهروز وثوقی،فرامرز قریبیان)مسعود کیمیایی/کیمیایی،
در امتداد شب(گوگوش،سعید کنگرانی)پرویز صیاد/پرویز صیاد و ژیلا سازگار،
صمد به مدرسه می‌رود(پرویز صیاد)پرویز صیاد/پرویز صیاد،
صمد و قالیچه حضرت سلیمان(پرویز صیاد)پرویز صیاد/پرویز صیاد،
ممل آمریکایی(گوگوش،بهروز وثوقی)شاپور قریب/شاپور قریب،
دالاهو(فروزان خیربخش،بهروز وثوقی)سیامک یاسمی/ابراهیم زمان آشتیانی و
رگبار(پروانه معصومی،پرویز فنی زاده)بهرام بیضایی/بهرام بیضایی از فیلم های پرفروش قبل انقلاب بودند.

⭕⭕⭕
ساموئل خاچیکیان،مسعود کیمیایی،پرویز صیادوسیامک یاسمی پرتماشاگرترین کارگردان قبل انقلاب هستند.
پرتماشاگرترین بازیگر فردین،پرویز صیاد،بهروزوثوقی،گوگوش،فروزان،پوری بنایی هستند.
صیاد و کیمیایی پرتماشاگرترین نویسنده هستند،بنظر بهرام بیضایی برترین نویسنده است.
به نظر هیچ فیلمی در قبل انقلاب نتوانست به چهار میلیون تماشاگر برسد.

⭕⭕⭕


پرتماشاگرترین فیلم خارجی در سینمای ایران،فیلم محمد رسول الله در سال ۵۸ هست که چهار میلیون تماشاگر داشت.


خانم افسانه بایگان با وجود فیلم هایی مانند قرق،مرد عوضی و خواهران غریب هنوز سیمرغ بلورین نگرفت.

دهه هشتاد ضعیف ترین دوره فروش تاریخ سینمای ایران هست و هیچ فیلمی بیش از دو میلیون تماشاگر نداشت(بجز اخراجی ها دو)شاید بعلت عدم اکران فیلم های پرتماشاگر در ایام نوروز.


با سپاس و قدرشناسی از بازیگران،فیلمنامه نویسان،کارگردان،اهنگسازان،فیلمبرداران،گریم،نورپردازان،دکور این فیلم ها که لحظات خوبی را برای ملت ایران رقم زدند.

منبع اینترنت
محمد فروزنده این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تیاتر
!!!
لینکلن رییس جمهور امریکا در جمعه ۱۴ آوریل ۱۸۶۵ توسط یک بازیگر تئاتر به نام جان ویلکس بوث در آمفی‌تئاتر فورد مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در صبح روز شنبه ۱۵ آوریل ۱۸۶۵ درگذشت. جان ویلکس بوث بازیگر مشهور و جاسوس متفقین از مریلند بود. اگر چه او هرگز به ارتش کنفدراسیون ملحق نشد، اما با سرویس مخفی کنفدراسیون تماس داشت.
محمد فروزنده این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اینترنت

الن فارسی را به سختی صحبت می‌کند و باید به انگلیسی آشنا باشی که بتوانی با او مکالمه کنی، اما شخصیت جذاب، پرانرژی و زبان شیرینی که به فارسی صحبت می‌کند، از او یک مهمان میزبان ساخته است.


الن ووسالو درباره خود می‌گوید: این خانه قسمت فنلاندی زندگی من در ایران است، از 43 سال پیش من در ایران زندگی می‌کنم، ابتدا در بابلسر زندگی می‌کردم اما بعدها کنار دریا خیلی شلوغ شد و من این شلوغی را دوست نداشتم برای همین به شهرستان نور آمدم.

وی ادامه می‌دهد: آن زمان قرار بود دانشگاه مازندران در این شهر دایر شود پس من به نور آمدم ولی دانشگاه نیامد.

نکته جالبی در ابتدای ورودمان ... دیدن ادامه ›› به خانه‌اش بود که وی در این باره می‌گوید: ساختمانی هم که در آن زندگی می‌کنم سال 57 یک روز قبل از بسته شدن گمرک‌ها رسید، کانتینری که خانه‌ام را حمل می‌کرد با خوش‌شانسی تمام زمانی آمد که هنوز انقلاب نشده بود وقتی کار نصب خانه تمام شد انقلاب هم شده بود؛ یکی از نکات جالب این خانه این است که کسانی که همراه کانتینر از فنلاند آمده بودند از شلوغی خیابان‌ها به دلیل انقلاب تعجب می‌کردند و برایشان جالب بود.

الن می‌افزاید: داستان زندگی من طولانی است به هر حال فنلاندی هستم و 43 سال است در ایران زندگی می‌کنم، در آمریکا درس خواندم و با آقای توکلی آشنا شدم، آمدم ایران و ایرانی شدم؛ البته من پدرم در آمریکا بود و مادرم در فنلاند؛ مدتی با مادرم زندگی می‌کردم بعد پیش پدرم رفتم.

وی تصریح می‌کند: لیسانس جانورشناسی از دانشگاه یو‌سی‌الی‌ای آمریکا گرفتم؛ برای همین من و شوهرم همیشه در دانشگاه بودیم، فوق لیسانس را در رشته روزنامه‌نگاری گرفتم و الان کار ویرایش علمی دانشگاه‌های ایران را انجام می‌دهم.

ووسالو می‌گوید: با دانشگاه‌های متعددی مانند تربیت مدرس، مازندران، کرمانشاه، شیراز و گرگان همکاری دارم و تقریبا در تمامی رشته‌ها ویرایش علمی انجام می‌دهم، به دلیل اینکه تسلط‌‌ ‌ام به زبان انگلیسی خوب است، مقاله‌های علمی ایرانی‌ها که به زبان خارجی نوشته شده برای من می‌آید و من آنها را به لحاظ علمی و انگلیسی ویرایش می‌کنم.

وی معتقد است: اگر چه لیسانس جانورشناسی دارم، ولی فقط لیسانس نگرفتم بلکه بر روی رشته‌ام تحقیقات زیادی انجام دارم، امروز بر روی رشته‌های زیادی مانند بیوتکنولوژی، شیمی، بیوشیمی، بیولوژی، بایو و نانوتکنولوژی ویرایش علمی انجام می‌دهم، اما تاکنون نتوانسته‌ام کتابی بنویسم.

توکلی با اشاره به اینکه دو فرزند دارم یکی دختر و یکی پسر، ادامه می‌دهد: هر دو با من در ایران هستند، سیروس در همین رشته اطلاعات زیادی دارد، اما کار کردن با مادر برایش سخت است دخترم هم در تهران کار می‌کند و اطلاعات خوبی درباره موسیقی و زبان دارد.

وی درباره زندگی‌اش در ایران می‌گوید: شاید اگر این خانه را نیاورده بودم در ایران نمی‌ماندم، ولی شاید هم می‌ماندم، این منطقه مرا به یاد تابستان‌های فنلاند می‌اندازد، آنجا تابستان زیبایی دارد اما زمستان‌های فنلاند اصلا تمام شدنی نیست و روشنایی در آنجا کم است، ولی اینجا همیشه بهار و تابستان است و زیبایی‌های زیادی دارد؛ طبیعت ایران بسیار با ارزش است و از نظر آب و هوا اقلیم خوبی دارد، تمام ایران را گشته‌ام اما از همه جا بیشتر مازندران را دوست دارم.

ووسالو می‌افزاید: من خودم را میان ایران و آمریکا و فنلاند تقسیم کرده‌ام، سالی یکی دو بار به فنلاند به دیدن فامیل‌هایم می‌روم چون آنها امکان آمدن به ایران را ندارند؛ وقتی به فنلاند می‌روم درباره وضعیت دانشمندان زن ایرانی با من مصاحبه می‌گیرند و علاقه‌مند هستند بدانند زنان ایرانی چگونه کار می‌کنند، در فنلاند بیشتر در همایش‌ها و کنفرانس‌ها شرکت می‌کنم و در آنجا دوستانی دارم که راجع به درناها و پرندگان با هم همکاری می‌کنیم.

وی درباره اینکه چگونه توانسته در یک کشور بیگانه خود را منطبق کند می‌گوید: من خودم را فرد چند ملیتی می‌دانم، وقتی در میان فرهنگ‌های مختلف زندگی کردم یاد گرفتم که چگونه با همه ارتباط داشته باشم و از هر کسی چیزی یاد گرفتم؛ توانستم این سازگاری را در خودم ایجاد کنم اما می‌دانم هر کسی این سازگاری را ندارد.

الن ادامه میِ‌دهد: من با ایرانی ازدواج کردم و جدا شدم و وقتی خانم‌ها جدا می‌شوند به شهر خودشان می‌روند ولی زندگی شخصی من از زندگی حرفه‌ای من جداست، ماندن در اینجا جدا از ایرانی شدن من است.

وی تصریح می‌کند: فرهنگ زنان خارجی با ایرانی‌ها تفاوت زیادی دارد من از کشوری می‌آیم که زنانش 106 سال پیش حق رای داشتند و خودشان تصمیم می‌گرفتند و خودکفا بودند از وقتی کوچک بودم این چیزها برایم مهم نبود، اما معتقدم میان کشورهای توسعه یافته و کشورهای توسعه نیافته روابطی هست که می‌تواند متقابل باشد و به هم انتقال داده شود، این روابط باعث می‌شود من چیزی از شما یاد بگیرم و شما چیزی از من.

وی بیشتر تحقیقاتش بر روی درناها و پرندگان مهاجر است که در این باره تاکید می‌کند: علاوه بر پرندگان مهاجر تحقیقاتی در زمینه بیوتکنولوژی و بیولوژی نیز داشتم مثلا بر روی حشره کشی تحقیقات کردم که ارگانیک بود، بر روی مرجان‌های خلیج فارس کار کردم، در منطقه حرا قشم و در ارتباط با بیشتر جانورانی که در معرض انقراض هستند و برایم جذابیت داشت کار کردم.

ووسالو در کارش سختی‌هایی نیز داشته که ادامه می‌دهد: در محیطی که من زندگی می‌کردم زن‌ها در زندگی حرفه‌ای خود بسیار راحت بودند و مردها با احترام با آنها برخورد می‌کردند در ایران هم اوایل که برای بررسی محل زندگی درناها رفته بودم که ببینم چه می‌خورند چند مرد که دومادار بودند آمدند و سروصدا کردند که اینجا چه کار می‌کنی زن‌ها حق آمدن به اینجا را ندارند، اما من به آنها گفتم که این کار من است و باید این کار را انجام دهم بعدا برایشان گفتم که من چه کار مهمی انجام می‌دهم و دیگر با من کاری نداشتند.

وی ادامه می‌دهد: این روزها هم زیاد در عموم نیستم تا اختلافات را درک کنم، اما در اوایل کارم که برای زنان و دختران در محل درناها کلاس‌های آموزشی می‌گذاشتیم دانشجوهای دختر تنهایی نمی‌توانستند از ازباران به فریدونکنار رفت‌وآمد کنند حتما باید کسی آنها را همراهی می‌کرد؛ اما بعدها که فهمیدند ماجرا چیست و کارهای ما چرا انجام می‌شود دیگر اعتماد می‌کردند.

این فنلاندی درباره کارهایش در فریدونکنار نیز می‌گوید: درناها به این دلیل درنای سیبری نامیده می‌شوند که در فصل بهار در آنجا لانه‌سازی دارند، در روسیه کار تحقیقاتی زیادی بر روی این درناها انجام شده، در تابستان بر روی شالیزارهای مازندران کار برنج انجام می‌دهند، اما استثنا امسال بر روی پروژه‌ای کار می‌کنیم که امیدواریم برای نسل‌های آینده ایران کارگشا باشد و بتواند مسیر نگاه‌ها به این پرنده‌ها را تغییر دهد.

وی می‌افزاید: با روابطی که در فنلاند و در گروه‌های پرنده‌شناس این کشور داشتم قرار است یک برج پرندگان در محل پرندگان فریدونکنار نصب شود؛ این کار را به خاطر مردم و پرنده‌ها انجام می‌دهیم، این برج هدیه دوستان فنلاندی من است به ایرانی‌ها.

ووسالو تصریح می‌کند: این روزها مشغول مکان‌یابی این برج در فریدونکنار هستیم، این هدیه تشکل پرنده‌شناسان فنلاندی به مردم این منطقه است من از آنها درخواست کردم و آنها پذیرفتند که با ما در این زمینه همکاری کنند.


وی ادامه می‌دهد: من معتقدم باید رابطه میان انسان‌ها و پرنده‌ها برقرار شود، مردم باید بیایند و پرنده‌ها را ببینند و پرنده‌ها به انسان عادت کنند، می‌خواهیم در کنار دامگاه یک برج چند طبقه بزنیم تا بتوانیم از بالا پرنده‌ها را مشاهده کنیم؛ با این برج دیگر نیازی نیست برای دیدن پرنده‌ها به شالیزار برویم و آنها را بترسانیم، می‌خواهم دانش‌آموزان در گروه‌های مختلف به دیدن پرنده‌ها بیایند و یاد بگیرند چگونه با پرنده‌ها رفتار کنند.

ووسالو بیان می‌کند که قرار است یک گروه از فنلاند به این منطقه بیایند و منطقه را بررسی کنند، در کشور فنلاند 458 برج پرندگان وجود دارد یعنی هرجایی که پرنده‌ها هستند یک برج برای دیدنشان نصب شده است.

الن ارزش کار برای طبیعت را بیشتر از این می‌داند و می‌گوید: هم اکنون فیلم‌هایی که 38 سال پیش از درناها در فنلاند گرفته شده بسیار با ارزش است وقتی پرنده‌ها می‌روند معلوم نیست کی می‌آیند مثلا چند سال پیش می‌خواستم از خرس بلوچستان عکس بگیرم ارزش این کارها سال‌ها بعد مشخص می‌شود کار در طبیعت لحظه‌ای نیست و باید سال‌ها بر روی آن کار کرد تا نتیجه بدهد.

وی قوانین ورود به ایران برای گردشگری را سخت می‌داند و می‌افزاید: قوانین آمدن توریست به ایران خیلی سخت‌گیرانه است، من چند تور خارجی به ایران آوردم گروه اول تور پرنده‌شناسان بود که سه هفته در ایران بودند و خیلی راضی بودند، اما تور بعدی که خواستیم بیاوریم ویزایشان آماده نشد و سفر کنسل شد در حالی که باید این رفت‌وآمدها راحت باشد.

ووسالو ادامه می‌دهد: در کشورهای خارجی تمام پارک‌ها ملی‌اند و وقتی ملی شدند رفت‌وآمد همه به آنجا آزاد است در حالی که در ایران مردم خودمان هم نمی‌توانند به برخی مناطق رفت‌وآمد کنند و بازدید داشته باشند شاید یک دلیل اصلی آن این باشد که هنوز مردم نمی‌دانند چگونه با طبیعت رفتار کنند برای همین می‌خواهیم این برج را بیاوریم تا بچه‌ها از کوچکی یاد بگیرند که از پرنده‌ها محافظت کنند.


فنلاند، ایران، مازندران ؟ خوانندگان دوست دارند بیشتر از شما بدانند.

(با لبخند) من چند کشوری هستم! در کانادا به دنیا آمدم ، فنلاند بزرگ شدم و در
اینترنت
همه نشانیِ زنی خارجی را می‌دادند که بیش از همه دربارهٔ درناهای سیبری می‌داند و مجوز دامگاه‌ها دست اوست. دامگاه‌ها شالیزارهای اطراف فریدون‌کنار هستند که با آغاز فصل سرد و بارندگی‌های مداوم تبدیل به تالاب‌های کوچک می‌شوند و محل زمستان‌گذرانی پرندگان مهاجر که از سرزمین‌های شمالی می‌آیند.

برنجکاران این شالیزارها را با پوشال و نی محصور کرده‌اند، طوری که در زمستان‌ها به مناطق امنی برای پرندگان تبدیل شود و با ورود پرندگان مهاجر به این دامگاه‌ها عمدتاً با روش کلک مرغابی به صید آن‌ها مشغول می‌شوند.

درناهای سیبری هم سال‌ها برای زمستان‌گذرانی به این تالاب‌های کوچک می‌آمدند. این دامگاه‌ها باید همیشه ساکت و دور از گذر دیگران باشند. هر صدای اضافی باعث وحشت و پرواز پرندگان می‌شود. پیش از ورودمان به این منطقه مرموز خانم توکلی به صیادان پرنده تلفن زده بود و این شد که با خوش‌رویی از ما استقبال ... دیدن ادامه ›› کردند.

اِلن ووسالو در سا‌ل‌های پایانی عمرش
اِلن ووسالو در سا‌ل‌های پایانی عمرش

«این منم، زنی تنها در آستانهٔ فصلی سرد»
حدود ۴۸ سال پیش،‌ زن اروپایی به دیدن این دامگاه‌‌ها آمد. تکرار این رفت‌وآمدها با اعتراض صیادان روبه‌رو شد. جایی برای غریبه‌ها و به‌خصوص زنان نبود. حتی کار به دعوا و خشونت کشید.

اما خانم توکلی معادل درآمد صید روزانهٔ یک دامگاه‌ را به یکی از صیادان ‌پرداخت تا اجازه بدهد بی‌صدا ساعت‌ها با دوربین دوچشمی پرندگان را نگاه کند. او می‌دانست که آن پرندگان سفید و شبیه لک‌لک از معدود بازماندگان دسته غربی درناهای سیبری هستند.

این رفت‌وآمدها و ساعت‌ها مشاهدهٔ درنا‌ها سال‌ها ادامه پیدا کرد. بعدها برای مردم محلی معلوم شد که او همسر سابق محمود توکلی است. ابتدا در بابلسر و بعدها در فریدون‌کنار زندگی می‌کردند.

خانم ووسالو با همسر ایرانی‌اش سال‌ها قبل درآمریکا آشنا شده بود. اِلن دانشجوی جانورشناسی در دانشگاه کالیفرنیای لس‌آنجلس بود و محمود فارغ‌التحصیل نجوم که در ناسا کار می‌کرد. آن‌ها چند سال بعد از آمریکا به ایران آمدند. دو پسر و یک دختر داشتند که یکی از پسرها -فرزند کوچک‌تر- را در حادثه‌ای از دست دادند و زندگی مشترک آن‌ها به جدایی انجامید.

از این‌جا زندگی تنهای او شروع شد. با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ آقای توکلی از ایران به آمریکا بازگشت اما اِلن ترجیح داد کاری را که شروع کرده، یعنی پژوهش دربارهٔ درناهای سیبری، در مسیری عجیب و به‌معنای واقعی تنها به پایان برساند؛ پس ایران را ترک نکرد.

زبان فارسی را به‌خوبی نمی‌دانست، دو کودک داشت و درآمد کمی از تدریس در دانشگاه. روزهایی در هفته در دانشگاه تهران زبان انگلیسی تدریس می‌کرد، اما تمام مشخصات لازم برای هدف قرار گرفتن از سوی انقلابیون آن روزها را داشت: خارجی، استاد دانشگاه، زن.

بی‌حجابی بهانهٔ خوبی شد تا او را از دانشگاه اخراج کنند. بعد از جدایی از شوهرش، یک خانه‌ٔ پیش‌ساختهٔ چوبی سفارش داده بود که از فنلاند به ایران بیاورند. یک روز قبل از اعتصاب گمرک در روزهای انقلاب توانسته بود خانه‌اش را وارد ایران کند؛ خانه‌ای چوبی از همان‌هایی که در کشورهای اسکاندیناوی بسیار دیده می‌شود و به او حس وطن آباء و اجدادی‌اش فنلاند را می‌داد.

این خانه‌ هنوز در شهرک ساحلی فردوس رویان در میان باغی کوچک در پشت یک درخت آووکادو خودنمایی می‌کند.

در‌سال‌های آغاز فعالیت‌هایش در فریدون‌کنار تا ۲۷ درنای سیبری را سرشماری کرده بود اما سال به سال تعداد درناهایی که به ایران بازمی‌گشتند، کمتر می‌شد. برای ادامهٔ پژوهش و حفاظت پرندگان پول نداشت. فشار نیروهای امنیتی هم همچنان ادامه داشت و به ظن جاسوسی بازجویی شد و از همه بدتر، در تنهایی و سکوت دامگاه‌ها، مردانی قصد تعرض به او را داشتند.

الن در عکس یادگاری با شاگردان مدرسه فرزانگان کرج
الن در عکس یادگاری با شاگردان مدرسه فرزانگان کرج

«من راز فصل‌‌ها را می‌دانم»
وقتی اولین بار اِلن را دیدم، زنی بود حدود ۸۰ ساله که مردم فریدون‌کنار و روستا‌‌های اطراف او را می‌شناختند و احترامش می‌کردند. دربارهٔ درناهای سیبری شنیده بودند و درِ دامگاه‌‌ها برای اِلن همیشه باز بود.

ادارهٔ محیط زیست و آموزش و پروش منطقه ارتباط بسیاری خوبی با او داشتند. در دانشگاه مازندران تدریس می‌کرد. مدارس او را برای سخنرانی و برنامه‌های ویژه دعوت می‌کردند و گاهی برای ترجمهٔ مدارک یک شرکت حمل‌ونقل بین‌المللی به دفتر کارش در تهران می رفت.

چندین پروژهٔ زیست‌محیطی را مدیریت می‌کرد که حامی مالی آن‌ها دولت فنلاند بود. ضمن این‌که کارگاه‌‌های صنایع دستی و بافندگی برای زنان محلی راه‌اندازی کرده بود تا کمک‌هزینهٔ زندگی‌شان شود.

اگرچه در سال‌های نخست برای حضورش در دامگاه‌ها به صیادان پول می‌داد، اما سال‌های بعد توانسته بود ادارهٔ محیط زیست را قانع کند که به صیادان برای جلوگیری از صید بی‌رویه پرندگان و شکار گونه‌‌های کمیاب مثل درناهای سیبری حقوق ماهانه پرداخت کند تا به‌عنوان محیط‌بان داوطلب همکار سازمان محیط زیست شوند.

به همین دلیل، بعضی از آن‌‌ها در دامگاه‌‌ها لباس محیط‌‌بان‌ها را می‌پوشیدند. به‌قدری صاحب نفوذ شده بود که حتی ادارهٔ محیط زیست هم نگران مشاهدات او در دامگاه‌‌ها بود. حتی وقتی در یکی از این سال‌ها صیادی یک درنای سیبری را شکار کرد،‌ تقریباً تمام سازمان‌های بین‌المللی مربوط سازمان محیط زیست را بازخواست کردند.

پس از آن مقالهٔ معروف «جاسوس درنا در فریدونکنار» منتشر شد. دیپلمات‌های فنلاندی هم چند بار به منطقه سفر کردند و پرندگان مهاجر، دامگاه‌ها و پروژه‌های در حال اجرا را دیدند. یکی از صیادان می گفت «همین‌جا روی زمین سفره پهن کردیم و خوراک محلی اردک برای سفیر فنلاند آوردیم. آقای سفیر هم چهارزانو نشست پای سفره با ما ناهار خورد. موقع خداحافظی هم گفت لذیذترین خوارک اردک زندگی‌ام را خوردم».

وقتی دیدم چگونه ادارهٔ محیط زیست پس از سفارش اِلن، بدون مراحل آزاردهندهٔ اداری، اجازه فیلمبرداری به ما داد، از او پرسیدم چطور به این‌جا رسیده و با این صیادان کم‌حوصله، مدیران همیشه در جلسه و حاج‌آقاهای دست‌نمازگرفته با جوراب‌های آویزان از جیب‌ گفت‌وگو می‌کنی؟ گفت: باید صبر داشته باشی، سال‌ها طول کشید تا حرف‌‌‌هایم را بشنوند.

اِلن برای شاگردان یک مدرسه دربارهٔ درناهای سیبری صحبت می‌‌کند
اِلن برای شاگردان یک مدرسه دربارهٔ درناهای سیبری صحبت می‌‌کند

«و زخم‌های من همه از عشق است»
اما این همهٔ ماجرا نبود. الن ووسالو در سال‌های پایانی عمر در مقابل دوربین کارگردان فنلاندی خانم ایریس هِرمه نشست و در فیلم مستند «مادر درنای برفی» از زندگی‌اش و چیزهایی گفت که این سال‌ها به ما نگفته بود. این‌که چطور مورد سوءرفتار و خشونت خانگی شوهر ایرانی‌‌ و تحصیلکرده‌اش قرار گرفته بود، از‌ کتک‌‌ خوردن و خشنونت‌های مداوم، از مردسالاری ریشه‌دار در این فرهنگ گفت.

این‌ها را به ما نگفت، شاید چون نمی‌‌خواست شرمگین‌مان کند. در فیلم می‌گوید «یک صبح پا شدم،‌ تنها بودم، محمود و بچه‌‌ها رفته بودند ایران....» بعد از این همه سال هنوز از یادآوری آن روزها خشمگین است و صورتش می‌لرزد.

آمدنش به ایران شاید به‌اجبار و برای از دست ندادن بچه‌‌هایش بود، اما این‌جا هم زندگی بر مدار همان مردسالاری قبلی می‌چرخید. به‌ناچار جدایی را پذیرفت. سال‌ها بعد درناهای سیبری را دید و عشق به طبیعت را تجربه کرد؛ عشقی که مسیر دشوار ۵۰ ساله را برای آن پیمود و زندگی کرد و الهام‌بخش شد.

در قسمتی از فیلم می‌گوید انقلاب که شد، همهٔ خانوادهٔ توکلی گریختند و رفتند آمریکا، اما من ماندم این‌جا، چه کنایه‌آمیز! ترجیح داد بماند و به‌تنهایی مسیر عاشقی خودش را بپیماید.

مادر «امید»

وقتی تصمیم گرفتم ایران را ترک کنم، به دیدنش رفتم. گفتم می‌خواهم بروم،‌ ما ایرانی‌ها به یک گذرنامهٔ دیگر هم نیاز داریم. به من نگفت بمان، ولی خندید و گفت من گذرنامهٔ پنج کشور را دارم ولی با گذرنامهٔ ایرانی سفر می‌کنم.

خانوادهٔ اِلن ووسالو از فنلاند به کانادا مهاجرت کرده بودند. الن در تورنتو به دنیا آمده بود اما آن سال‌ها برای کانادایی‌ها گذرنامهٔ بریتانیایی صادر می‌شد. چند ماه بعد از تولدش کانادا برای شهروندانش گذرنامهٔ ملی صادر کرد، اما هر کسی اجازه داشت گذرنامهٔ بریتانیایی‌اش را هم نگه دارد.

پدر و مادر الن بعدها برای او گذرنامهٔ فنلاندی گرفتند و وقتی به آمریکا مهاجرت کرد، گذرنامهٔ چهارمش را گرفت و سرانجام بعد از ازدواج صاحب گذرنامهٔ ایرانی هم شد. بعدها چهار گذرنامهٔ کشورهای غربی باطل شدند اما گذرنامهٔ ایرانی را همچنان تمدید می‌کرد و حتی برای رفتن به کشورش فنلاند ویزا می‌‌گرفت.

سرعت تخریب محیط زیست از اراده و تلاش‌های او برای بازگرداندن درناهای سیبری به ایران بیشتر بود و درناها به ایران نیامدند به جز یک درنا که هر سال اواخر پاییز، بیش از سه هزار کیلومتر را تنها می‌پیمود و از سیبری به ایران می‌آمد.

مردم محلی او را «امید» نامیدند و الن هم به «مادر درناهای سیبری» مشهور شده بود. خیلی‌ها داستان درناها را شنیده بودند و فیلمسازان جوانی زیادی از«امید» فیلم گرفتند.

هرسال خبر بازگشت امید در رسانه‌ها منتشر می‌شد و خبرنگاران با الن مصاحبه می‌کردند. اما در همان اولین دیدارمان هم که فقط سه درنا باقی مانده بود، گفت که شانسی برای بقای این پرندگان زیبا باقی نمانده است. از همان روزها پیگیر پروژهٔ جدیدی برای حفظ مرجان‌های خلیج فارس بود.

هر سال «امید» می‌آمد ولی الن دیگر توانی نداشت که ساعت‌ها به تماشای این آخرین بازماندهٔ سال‌های پیش بنشیند. انگار امید هم فهمید کسی عاشقانه تماشایش نمی‌کند، پارسال نیامد. امسال هم الن رفت.

پیکر «الن ووسالو» پژوهشگر فنلاندی معروف به مادر درنای سیبری بر روی دستان مردم رویان مازندران تشییع شد.

به گزارش ایرنا، مهدی یونسی رستمی عصر امروز -پنجشنبه- همراه با تعدادی از مسئولان در آرامگاه شهر رویان و بر سر مزار زنده‌یاد «الن ووسالو» پژوهشگر و جانورشناس فنلاندی ساکن مازندران،‌ به این چهره بین‌المللی حوزه محیط زیست ادای احترام کرد.

یونسی رستمی در جمع خبرنگاران ضمن قدردانی از تلاش‌های زنده‌یاد ووسالو، اظهار کرد: سکونت پنج دهه‌ای این بانوی دغدغه‌مند فنلاندی در مازندران و شهر رویان نشان دهنده میزبانی خوب مردم استان و منطقه از پیروان ادیان الهی و امنیت جمهوری اسلامی ایران است که مصداق بارز آن را در همسایگی و هم‌زیستی شهروندان نور و رویان با هم‌میهنان ارمنی ساکن شهرک هایگاشن نیز می‌توان ... دیدن ادامه ›› مشاهده کرد.

وی افزود: زنده‌یاد ووسالو که در بین جامعه به مادر درناها شهرت داشت بیش از پنج دهه در زمینه حیات وحش و محیط زیست مازندران تلاش کرد.

در مجتمع فرهنگی و هنری پیامبر اعظم(ص) رویان برگزار و تندیس این چهره بین‌المللی ساکن مازندران که به پاس حدود ۶ دهه تلاش در عرصه محیط زیست و حیات وحش مازندران ساخته شده بود با حضور فرزندان زنده‌یاد ووسالو رونمایی شد.

این تندیس که همراه با مجسمه‌ای از «امید» تک‌درنای به جا مانده از گله غربی درناهای سیبری ساخته شده، اثری از استاد رضا یحیایی هنرمند مازندرانی و صاحبنام هنرهای تجسمی کشور است.

«الن ووسالو» جانورشناس، پژوهشگر، روزنامه‌نگار و مؤسس انجمن درنای سیبری از دهه ۵۰ ساکن شهر رویان مازندران شده بود و به دلیل بیش از پنج دهه حضور و فعالیت پژوهشی درباره پرندگان مهاجر به ویژه درناهای سیبری در این استان به مادر درنای سیبری شهرت داشت.

مادر درناهای سیبری که دانش آموخته مقطع کارشناسی جانورشناسی از دانشگاه یو.سی.ال.اِی (UCLA) امریکا بود و مدرک کارشناسی ارشد روزنامه‌نگاری را نیز اخذ کرده بود، روز ۲۰ دی در سن ۹۵ سالگی درگذشت و پیکرش روز ۲۱ دی با حضور تعدادی از مسئولان، کنش‌گران حوزه محیط زیست و شهروندان منطقه در آرامگاه رویان به خاک سپرده شد.

او پنج دهه پیش، پس از ازدواج با همسر ایرانی‌اش راهی مازندران شد و به فریدونکنار رفت تا دسته باقیمانده از گله غربی درناهای سیبری را که هر سال به مازندران می‌آمدند مشاهده کند و پس از مدتی ساکن مازندران شد.
ترمینال جدید شرق

ترمینال جدید شرق در ابتدای بزرگراه همت یا همان زین الدین است. از فرودگاه امام سالنش بزرگتر و بهتر است، مثلا یک نوشابه کوچک دوازده تومانی آنجا بیست تومان است.

یک عیب دیگر هم که دارد
مدیران لطفا خطوط اتوبوس بی ارتی از داخل بزرگراه همت و رسالت به ترمینال جدید شرق تهران ... دیدن ادامه ›› برقرار کنید.

همچنین از میادین مختلف مثل امام حسین،میدان ونک به ترمینال جدید شرق هم ایستگاه اتوبوس بگذارید.

مترو ترمینال جدید شرق هم که معلوم نیست کی افتتاح شود.
مهریه دختران شهرستان گمیشان فقط ۱۰ میلیون تومان است
میرابی با بیان اینکه کمترین میزان مهریه دختران ترکمن به مبلغ ۱۰ میلیون تومان در میان شهر‌های ترکمن نشین متعلق به شهرستان گمیشان است، افزود: مهریه دختران در شهر‌های بندرترکمن و سیمین شهر ۲۵ میلیون تومان در شهرستان آق قلا ۴۰ تا ۴۵ میلیون تومان، در شهرستان گنبدکاووس ۵۵ تا ۶۰ میلیون تومان و در شهرستان‌های مراوه تپه و کلاله ۵۰ میلیون تومان است.


طلاق کمتر و فرزندآوری بیشتر در میان زوج‌های ترکمن


https://www.khabaronline.ir/live/1850961/%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B7%D9%82-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA?_gl=1*2bsa1*_ga*ZXJ0Nnk3Y0doYmZ5YWZ0dHFtX3BoOE5rQ0UySVBpc0Jrd1plX19NUWJxbnR5THY5bVBfYm9Uai1hYU1mSXcwSw..
شهر نشینی

شهرنشینی قاعده و قانون دارد. تصور کنید شما در شهرستان یا مرکز استان هستید (بجز ده شهر بزرگ کشور)
در بهترین حالت یک عدد سینما دارد که یک فیلم پرفروش را حداقل چندین هفته اکران می کند یعنی شما فقط ماهی یک یا دو عدد فیلم در سینما می بینید اکثر شهرستان ها تیاتر ندارند. معمولا پاساژ یا گالری نقاشی آثار هنری مینیاتور در یک راسته ندارد(پراکنده اند)

کاخ موزه ها معمولا عیدها باز هستند اگر ... دیدن ادامه ›› داشته باشند.

استادیوم یا سالن ورزشی که مردم جمعه ها برای تماشای فوتبال والیبال و ... بروند ندارند اگر هم باشد شما تنها تماشاچی هستید.

استخر اگر داشته باشد یا بخاطر قطعی گاز تعطیل است یا برق ندارند.

از کنسرت خواننده ها خبری نیست.

جاهای تفریحی طبیعی مثل دربند و درکه که مردم جمعه ها جمع بشوند اگر داشته باشند پرنده پر نمی زند بجز عیدها

از باغ وحش و پیست اسکی و اسب سواری تا مجموعه تفریحی مثل تله کابین و سورتمه و ..‌‌ خبری نیست.

تورهای گردشگری یک روزه ارزان هم ندارد. ببینید حیوان را چگونه از طویله مسکنش به دشت و طبیعت می برند سرحال و زنده میشود انسان هم مانند آهو اگر میان بتن آپارتمان ها باشد خود را همچون آهو به در و دیوار میکوبد ولی انسان بخاطر بعد حیوانیش اگر به دل طبیعت برود از صدای شرشر آب رود و چشمه لذت میبرد در میان چمن و درخت طبیعت سرزنده و سرحال میشود.

درست هست که شهرستان همه چیز را با هم نباید داشته باشد ولی حداقل چهار تا مورد برای آخر هفته جوانها باید باشد که مردم بتوانند در شهرها دوام بیاورند.

عالیجنابان، انسان ها حیوان ناطق هستند بعد از انقلاب فقط به جنبه معنوی آنها و رشد مثلا تحصیلی توجه شد ولی انسان چون دارای یک بخش حیوانی است نیاز به فضای سبز در شهر پر از بتن آپارتمان و آسفالت دارد انسان مانند حیوان غریزه جنسی دارد قرار نیست دختر یا پسر تا چهل یا سی سالگی مجرد روحانی بماند انسان ها اگر به بعد حیوانی آنها یعنی فضای سبز و غریزه جنسی توجه نشود میشود مملکت فعلی ایران!!!!
بهار مشفق این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نادرشاه و حقوق زن
۸۰
نادر هنگامی که ارگ کابل افغانستان را محاصره کرده بود و در جنگ با آنها بود(کابل خراجگزار هند دهلی بود)،نادر دستور داد که ۸۰ نفر از سربازانش را اعدام و شکم های آن ها را پاره کنند.این افراد مقصر بودند که در حضور آنها به یک بانوی هندی (شهروند غریبه که دشمنش حتی بود) تعرض شده و آنها هیچ کاری برای ممانعت به عمل نیاورده بودند.

۸۰

#مقایسه کنید با گشت ارشاد کنونی

اینگونه بود که وسعت سرزمین های نادر از هند دهلی تا بغداد بود
بهار مشفق این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
توی فرانسه قانون اینه که بعد از مرگ یکی از والدین، تمام اموال اتوماتیک به نام همسرش میشه و بچه ها تا زمان فوت اون حق مطالبه هیچ ارثی ندارن. (مگر اینکه فرزند متوفی از همسر قبلی اون باشن).

در ایران فقط یک هشتم اموال متعلق به همسر است یعنی حتی خانه ای که در آن هم یک زن زندگی می کنند بعد از فوت همسرش از دست میدهد و بسیار در تهران پیرزن های تنها اجاره نشین را دیدیم که سهم ارث  یک هشتم آنها معادل پول رهن خانه میشد.


در ایران حتی اگر فرزندان بخواهند خانه را به نام مادر انتقال دهند دولت یکبار مالیات کلان بابت خانه پس از فوت پدر از ورثه می گیرد و سپس اگر آنها خانه را به نام مادر انتقال دهند مجددا دولت مالیات پس از فوت مادر می گیرد که به همین دلیل بسیاری از ورثه خانه را به نام مادر نمی کنند که بعد از چندین سال از فوت همسر بسیاری از پیرزن ها آواره میشوند دولت باید فقط یکبار مالیات بگیرد تا فرزندان جرات داشته باشند منزل یا آپارتمان را به نام مادر کنند وگرنه در تهران مالیات هشت درصد معادل میلیاردی است برای همین کسی خانه را به نام مادر نمی‌زند و این شروع نگرانی و آوارگی بیوه ها است.
بهار مشفق این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، تاکنون استاندار زن منصوب نشده است!!!!!
فائزه
میرزا کوچک جنگلی در نامه‌یی به یکی از رفقای خود در رشت این‌طور نوشته: «عصر دیروز قدم زنان به طرف تفلیس می‌رفتم. کثرت خیالات و شدت آلام درونی مرا دچار خولیای عجیبی نمود با خود می‌گفتم ترا چه یارا، که با ملک‌الملوک ایران بکاوی؟ مگر از جنرالهای دربار نمی‌ترسی؟ از سردار ایران امیر بهادر جنگ نمی‌هراسی؟ از فیلسوفان سلطنتی و سران بی‌سپاه دولتی اندیشناک نیستی؟ پا به اندازه گلیمت دراز نما، باز کجا صعوه لاغر کجا! پشه کجا خسرو خاور کجا! ذره خورشید کجا و سها مسند جمشید و گدا، در این فکر بودم ناگهان مادر مصیبت دیده وطن را مشاهده کردم...

پی نوشت :
مصیبت های مادران ... دیدن ادامه ›› وطن امروز:

مادران مهسا نیکا ...

میلیون ها دختر مجرد حدود چهل سال و بیشتر که تا پایان عمر احتمالا مجرد و بدون فرزند و بدون رابطه

میلیون ها زن مطلقه و بیوه سرپرست خانوار

چند صدهزار زن معتاد

چند صد هزار دختر تن فروش

میلیون ها دختر و زن معلول از تصادفات خودروهای سایپا و ایران خودرو

نیم میلیون زن کشته شده در تصادفات و مادران داغ دیده

مادران میلیون ها کودک کار

مادران میلیون ها بیمار

مادران پنجاه هزارها کشته بر اثر آلودگی هوا

مادران صد هزار کشته زلزله بخاطر ساختمان های غیراستاندارد

مادران صدها هزار غیر اهل کتاب که هیچ حقی از استخدام ،وام،حتی اجاره کردن منزل و ... ندارند

مادران میلیون ها مجرد فاقد درآمد ازدواج

و ....

آیا قبل انقلاب این حجم فجایع داشتیم؟؟؟؟
سینما سپهر ساری

تاریخچه سینما سپهر ساری
سینما سپهر ساری در سال ۱۳۴۵ به صورت شرکت سهامی تاسیس شد و آقایان روشانی، واثقی، ایزدپناه و ابوالفضل ظاهری باخرید اکثر سهام، به عنوان مالک سینما معرفی شدند.

ای سینما در سال 1376 توسط حوزه‌ی هنری خریداری شد. این سینما در سال ۱۳۸۵ توسط موسسه‌ی بهمن سبز بازسازی شد و ظرفیت آن، به عدد ۹۸۵ ... دیدن ادامه ›› صندلی رسید.

پس از آن درسال ۱۳۹۸ در فاز دوم بازسازی‌ها، درطبقه‌ی فوقانی، یک سالن دیگر با ظرفیت ۶۲ صندلی افزوده شد.

در حال حاضر این سینما با دو سالن (سالن اصلی دارای بالکن نیز می‌باشد)، پذیرای هنردوستان می‌باشد.
قوانین سینما
فقط در صورت ایجاد صندلی تکی در سالن ممکن است جا به جایی صندلی شما توسط مدیر سینما انجام شود.
منبع گیشه ۷
بازار روز امامزاده یحیی ساری انواع میوه را ارزان دارد سی تومان فقط.
رنج گل بلبل کشیدو بوی گل را باد برد / بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد

بیستون تنها نامی بر یک خیابان یا کتیبه‌ای سنگی و چند زبانه بر سنگ در کوهی در دور دست نیست.
به قول صائب، ماتم فرهاد کوه بیستون را سرمه داد / بی هم آوازی نفس از دل کشیدن مشکل است

ایلام یک رستوران غذای معروف در همون خیابون معروفش که درخت های چنار داشت خیلی خوب بود،واقعا دستپختش محشر بود. میوه بنه هم داشت که طعم خاصی نداشت.
دره ارغوان هم قشنگه،
کرمانشاه فقط سد سیروان پاوه ،لذت قایق موتوری سواریش بینظیره
فیلم مفهومی بود کارگردانی ضعیف بود فیلمنامه خوب بود. کمی هم کمدی بود.کلوز اپ ضعیف بود.لوکیشن ها خوب بود.

یک مقدار ریتم وقایع را باید تندتر می کرد.
هوتن شکیبا خوب بازی کرد.
سپهر این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
پارک ملل پل تجن ساری
مریم اسدی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شب یلدا

پارک ملل پل تجن ساری با درخت های زرد و نارنجی، ساحل رودخانه و آب های کوهستانی در بالاتر از پارک در میان نیزار ها فضایی جالب برای چای آتیشی شب یلدا است.

لذت دوچرخه سواری در این پارک را از دست ندهید، حتما سری به بازار روز امامزاده یحیی بزنید انواع میوه را ارزان دارد سی تومان فقط.

بازار نرگسیه و بازار راهبند هم خوب است خیابان فرهنگ با درختان چنار هم پیاده روی ... دیدن ادامه ›› اش خوب است.

پارک لایت ساری،آفتاب و کوشا سنگ هم جالب است و البته رفتن به خانه کلبادی ها، استخر کاسپین،سینما سپهر و هتل سالار دره،سد سلیمان تنگه،گوزن های دشت ناز ساری

استخر کاسپین بلیتش سیصد هزار تومان (در کنار ساختمان عمارت شهرداری یا اب و فاضلاب یا فروشگاه رفاه) است سونا خشک،استخرش خوب بود جکوزی و سونا بخار معمولی بود. رول مرغ هم دارد که خوب است و هفتاد هزار تومان است.

تپه های مهدشت هم باغ ویلاهای قشنگی دارد در جنوب ساری است بیرون روستای مهدشت راهبند
زهره مقدم این را خواند
مریم اسدی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ماجرای سه بزغاله رزمی کار فریب خورده است.

فیلمنامه خوب بود نیاز به کمی اوج داشت و آهنگ هیجانی تر.

انیمیشن خوبی بود به نظرم بیش از یک میلیون بلیت فروش می رود.
شاید به کار تیاترها بیاید

روشنایی لامپ در زمان قطع برق جهت تیاترها

استفاده از مهتابی یا چراغ ها دارای باتری بک آپ را در تلویزیون و همچنین ماهواره تبلیغ کنید تا مغازه ها و پاساژها شب ها که برق می رود و برقشان در حد روشنایی مغازه است خاموش نشوند و فحش نثار نکنند.

مهتابی یا چراغ باتری بک آپ توسط خود برق ساختمان شارژ میشود و زمانی که برق میرود به مدت دو ساعت چراغ هایش روشن می ماند چون باتری پشتیبان ذخیره برق داشت.


در پالایشگاه ها از این مهتابی ها دارند که مردم در خانه هایشان علاوه بر مغازه ها هم میتوانند استفاده کنند و چیز خاصی ندارد و کافی ... دیدن ادامه ›› است روی سقف مثل مهتابی نصب شود همین.

طبیعتا به مردم بخصوص مغازه ها باید یاد داد و گروهی از بازاریاب این محصول را به مغازه های سطح شهر بفرستید وقتی یک عده استفاده کنند بقیه یاد می گیرند.

البته چراغ روشنایی مدل پنل خورشیدی در کنار پنجره هم هست که چینی است و چندین میلیون قیمت دارد.

برق اضطراری

یک مدل از نوع پالایشگاهی

https://10sanat.com/product/rechargeable-ex-fluorescent/