برای بار دوم این اجرا رو تماشا کردم. همیشه دوست داشتم یک اثر رو دوبار بصورت اولین اجرا و آخرین اجرا ببینم که قسمت شد این تجربه رو نمایش هدویگ برام رقم بزنه. خیلی احساس جالبی داشتم و تفاوت بین شب اول و شب اخر اجرا و اتفاقاتی که برای شخص خودم می افتاد رو دقیقا شبیه خط خوردگی میدیدم... و خیلی حس خوبی بود برای من.
در مورد خود اجرا اگر بخوام بگم پختگی کار و اجرای بازیگر ها، تغییرات صحنه و نمایشنامه، نورپردازی و صدا و ویدیو آرت و همه و همه ی تغییرات کوچیک و بزرگی که بین این دو اجرا اتفاق افتاده بود این اثر رو از یک نمایش سطحی و دو ستاره به یک اجرای عمیق تر و 4 ستاره تبدیل کرده بود. هرچند که باز هم بی نقص نبود ولی خیلی بهتر شده بود.
بازیگر ها باهم راحت تر بودند و همچنین با نقش هاشون یکی شده بودن. صدا خیلی واضح تر بود. نور پردازی با مفهوم تری ارائه شد. ( مثل پروجکشن روی درخت وسط خونه که الان حضور اون رو اونجا درک میکنم...) جینا و هیالمار پولاشونو جمع کرده بودن و یک آباژور خریده بودن :) که به اجزای نورپردازی اضافه شده بود و در صحنه هایی که باید وجود امید یا شور و شوق زندگی رو نشون میداد روشن میشد. پارچه ای که جینا موقع صحبت گرگیرش با هیالمار میاره و اونو رفو میکنه قرمز شده بود که درهماهنگی با رنگ کلاهک اباژور و تابلوی نقاشی هدویگ بود که همون (Hope for redemption) رو نشون میداد. بعضی دیالوگ ها و اکت های اضافی حذف شده بودند. با اینکه تایم نمایش کم نشده بود ولی جریان اون سریعتر بود و حوصله سر بر بودنش از بین رفته بود.جینا اعصاب اروم تری داشت و با همسر و دخترش خوش رفتار شده بود . هیالمار وقتی میاد وسایلش رو جمع کنه و بره مست بود که خیلی بهتر بود. جزییات دیگه ای هم اضافه و کم شده بود که دیگه بخوام بنویسم خیلی زیاد میشه...
اما چیزی که شب اول بهتر بود اجرای بازیگر های نقش هدویگ بزرگسال، دکتر رلینگ، هدویگ کوچک بود که در اجرای شب اخر دیالوگ هارو سرسری میگفتند.
... دیدن ادامه ››
هدویگ بزرگسال تاکیدات لفظی خیلی اغراق آمیزی توی کلامش اضافه کرده بود که دیگه بعضا از حد میگذشت و شبیه لکنت زبان به نظر میرسید. همچنین اقای میری به طنزش اضافه کرده بود که من نپسندیدم.
ویدیو آرت جدیدی هم ساخته بودند که شب اول خبری از اون نبود و خیلی عالی بود. آهان! هدویگ بزرگسال هم شب اخر تندیس داشت که برنده شده بود. این جزییات اضافه شده تلخی تجربه ی شب اول رو از دلم درآورد و به این نتیجه رسیدم که هیچوقت هیچ اجرایی رو نه شب اول و نه شب اخر نرم. یه چیزی بین این دوتا :))) :)) از تمامی عزیزانی که برای این کار زحمت کشیده بودند تشکر میکنم و خسته نباشید میگم.