در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال حنا | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:46:36
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یکم برام یجوری بود کلا .شبهه یه پازلی بود که یه تکه رو میزاری ،به اونجا خورده ولی شک داری واسه انجا باشه.یعنی بازی جدا خوب بود ،متنم شاید خوب بود ،نوازنده خوب بود ولی کلا به هم گیر نکرده بودن مجموعا .نمیدونم مشکل کار چی بود که حس مصنوعی بودن میداد به من مجموع کار
بازیها خیلی خوب بود،باور پذیر و بدون مکث .نمایش نامه رو هم دوست داشتم .پیشنهاد میکنم این نمایش رو .
بازی عالی ،موفق تر باشید 😍💐
خیلی ممنونم 😍🙏🏻
۰۳ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از بازیتون لذت بردم و حس خوبی رو به من تماشاگر میداد .و البته نگران اینکه دستتون واقعا نبره با شیشه ها😅خسته نباشید و موفق تر باشید
ممنونم ازتون لطف کردید 🙏
۱۲ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حنا (hnzaker)
درباره نمایش ماه در آب i
هنوزم بعد سالها که بهش فکر میکنم یکی از بهترینها بود ،بعد نمایش کلی تفسیر میشد برای رفتار ادمها در نمایش داشت و.....
امیرمسعود فدائی، چاوش و سپهر این را خواندند
صبا صالحیان و احسان این را دوست دارند
جزئیاتِ داستان الان دقیق یادم نیست. ولی یادمه که منم تا مدت‌ها فکرم درگیرش بود.

اون دوران توی شرایطی بودم و با موضوعاتی برخورد داشتم که فکر می‌کردم خیلی راحت می‌تونم جایِ برادرِ به ظاهر بد و غیرِمسئول باشم. در صورتی که تمامِ حرف‌های برادرِ به ظاهر خوب درست به نظر میومد، ولی من بیشتر حق رو به اون یکی برادر می‌دادم.
و یادمه بعد از اجرا، با دوستم که با هم اجرا رو دیدیم، خیلی جدی بحث می‌کردیم. و هیچ‌جور نمی‌تونستم دوستم رو قانع کنم که هیچ‌کدوممون با شخصیتِ به‌ ظاهر بدِ داستان فاصله‌ی زیادی نداریم یا حتی اون خوب بودن هم لزوماً خیلی واقعی نیست.

الان دوباره فکرم درگیرش شد. 😂
ممنون که یادآوریش کردید. 👌
۱۸ مهر ۱۴۰۲
صبا صالحیان
جزئیاتِ داستان الان دقیق یادم نیست. ولی یادمه که منم تا مدت‌ها فکرم درگیرش بود. اون دوران توی شرایطی بودم و با موضوعاتی برخورد داشتم که فکر می‌کردم خیلی راحت می‌تونم جایِ برادرِ به ظاهر بد ...
یه قسمت اخر نمایش بود یادمه .معنی اسم خانم بازیگر میشد تصویر ماه در اب ،بعد اخر نمایش یجا با همسر اولش بود فکر کنم ایستاده بود .اون به ماه خیره شده بود و میگفت چقدر قشنگه و شوهرش به عکس ماه داخل اب خیره شده بود .یجورایی باز داشت اینو میگفت که شوهرش خود ماه رو داشت ولی عاشق عکس و تصویر ماه بود که اصلا وجود خارجی نداره .
۲۲ مهر ۱۴۰۲
حنا
یه قسمت اخر نمایش بود یادمه .معنی اسم خانم بازیگر میشد تصویر ماه در اب ،بعد اخر نمایش یجا با همسر اولش بود فکر کنم ایستاده بود .اون به ماه خیره شده بود و میگفت چقدر قشنگه و شوهرش به عکس ماه داخل ...
این یادم نبود اصلاً 👌 دلیلِ انتخابِ اسمِ نمایشم یادم نبود، که الان متوجه شدم دلیلشو 😄

بله، دقیقاً بعضی کارها (تئاتر، کتاب، فیلم...) فارغ از کیفیتشون، اثرشون با آدم می‌مونه بدونِ اینکه جزئیاتی ازش یادمون مونده باشه. و فکر می‌کنم این خودش تاثیرِ ... دیدن ادامه ›› کمی نیست.

از اون روز که نوشته‌ی شما رو خوندم باز یادِ داستانِ این کار افتادم و هی بهش فکر می‌کنم که واقعاً کدوم برادر راهش درست‌تر بوده... هنوزم فکر می‌کنم اون بهتره و فداکارتره کارش غلط بوده 😂
۲۲ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من خیلی دوست اش نداشتم .طنز لوسی داشت بنظرم .
موسیقی زیبایی داشت با اشعار سعدی .من اجرای خواننده را هم دوست داشتم .موضوع نمایش هم خوب بود و باهاش همزاد پنداری میکردی،گویی یاد یک درد مشترک درون خودت می افتادی .ولی بازی اقای تفتی بنظر من نمره ی ۵از ۱۰ داشت .اون حسی که باید از هنرپیشه تئاتر بگیری رو از اجرای ایشون نگرفتم .
با سپاس فراوان 💜
دوست گرامی سلام

سپاس گروه اجرایی از شما تماشاگر بزرگوار که وقت با ارزش خودتون را به تماشای نمایش موسیقی دردنوشان اختصاص دادید.

آرزوی گروه دردنوشان، آرامش و حس شادی درونی برای همه تماشاگران این نمایش است.
با مهر فراوان
نماینده گروه نمایش دردنوشان
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
امیر پارسائیان مهر
دوست گرامی سلام سپاس گروه اجرایی از شما تماشاگر بزرگوار که وقت با ارزش خودتون را به تماشای نمایش موسیقی دردنوشان اختصاص دادید. آرزوی گروه دردنوشان، آرامش و حس شادی درونی برای همه تماشاگران ...
سپاس از شما .موفق تر باشید
۱۷ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حنا (hnzaker)
درباره فیلم درخت گردو i
اینکه داستان براساس واقعیت بود،نکته مثبت فیلم محسوب میشد،بازی ها به دل نمینشست و بد بود ، فقط بازی اقای معادی خوب بود ،اونم نه به خوبی نقش های قبلی ایشان، که شاید ناشی از ضعیف بودن فیلم نامه بود.گریم زمان پیری بازیگرا واقعا مصنوعی و بد بود.وقتی خانم ساداتی داستان رو روایت میکردند اوج عدم جذابیت بود.اگر داستان ابتدایی فیلم بیشتر بود شاید کار بهتری میشد و مخاطب بیشتر با شخصیت اصلی همزاد پنداری میکرد .
حنا (hnzaker)
درباره نمایش لانچر ۵ i
نمایش خیلی خوبی بود.ابتدای نمایش طنز بود و در پایان تبدیل به یه کار جدی میشد.بازی ها خیلی روان و زیبا بود.دکور چیز خاصی نبود.
در مجموع عالییی.خسته نباشید
انتخاب بازیگر ها با توجه به سن و شخصیت نقش خیلی مناسب نبود .توقع نمایش جداب تری را داشتم به شخصه .
بابک، امیرمسعود فدائی و میترا این را خواندند
رضا تهوری، امیر، امیر رهنورد و سارا امینی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حنا (hnzaker)
درباره نمایش رومولیت i
نمایش امشب به نظرم عالی بود .داستان تکراری بود اما بازی افراد ،دکور و خلاقیت های انجام شده با گردونه(حتی طراحی یه همچین ابزاری برای تغییر صحنه) ،انتخاب لباس بازیگر ها و (مخصوصا)موسیقی عالی بود.