برای قضاوت و یا نگاه به اولین تجربه کارگردانی نباید زیاد سخت گیر بود و کاملا قابل درک خواهد بود که یک کارگردان جوان برای رویارویی با بازیگران شناخته شده چه سختی هایی را متحمل میشه، این را از اینجا میگم که خودم گاها برخورد داشتم، اما به طور کلی کارگردانی کم ریسکی را شاهد هستیم، البته در قبال اثری رئالیستی شاید کار بیشتری نمیتوان انجام داد جز هدایت بازیگر
اتمسفر و فضاسازی در بخش هایی به خوبی رعایت میشه و کاریزمای حضور بازیگران با تجربه برای من مخاطب جذابیت داره اما مشکل اصلی به نظر من متن بود که با توجه به باسابقه بودن کارگردان در نویسندگی میتونست بهتر باشه، ایده تکراری و گره هایی که برای باز کردن به تلاش زیادی نیاز ندارند، بازی بازیگران جوان انرژی بیشتری را منتقل می کرد زیرا مثل همه جوانها دوست دارند در کنار بزرگان حضور خوبی داشته باشند، تلاش محمدرضا آبانگاه و شبنم گودرزی با وجود نقش هایی کوتاه که میتونست با پررنگ تر شدن توازن بهتری به اثر ببخشه قابل تحسینه
طراحی نور را هم با توجه به فضای کوچک سالن قابل قبول دیدم و باز هم میگم در تمامی بخشها چه کار بیشتری میتوان با یک کمدی رئالیستی انجام داد. به طور کلی تجربه اول را نباید سنگ محک یک کارگردان دونست هرچند میتونه گام مهمی باشه و گاها با شگفتی همراه باشه
امیدوارم کارهای بعدی جسورانه تر و به
... دیدن ادامه ››
دور از محتاط بودن باشه تا بشه یه قضاوت درست و حسابی نسبت به کارگردانی داشت اما به طور کلی بی نهایت خسته نباشید و امیدوارم سهند خیرآبادی عزیز باز هم کارگردانی کنه و از این مسیر لذت ببره