علی صفری
نویسنده و کارگردان جوان و جویای جواب.
علی صفری چندین نمایش رو روی صحنه برده که تمامش نوشته ی خودش بوده. نوشته هاش اما دغدغه داره. دغدغه ی انسان، آینده ی انسان. این دغدغه با اینکه در نوشته های اولش تخیلی و سورئال نمود پیدا میکنه، از جایی در دو سه سال گذشته وجهه ی رئال به خودش میگیره. از کرونوس و فرمالیته میرسه به آشویتس زنان و الانم هولودومور. دوست دارم فکر کنم یه جایی تو زندگیش یه اتفاق خوب افتاده که پاش رو روی زمین محکم کرده. قبل از آشویتس فکر میکردم با این جنس تخیلات، خودش رو نابود میکنه. حیف میشد. اما با یک تغییر جهت یکباره دغدغه ش رو به اتفاقات جنگ دوم و بلاهایی که انسان سر انسان آورده معطوف کرده. آشویتس زنان، برلین ۱۰:۱۰ و هولودومور. فکر می کنم هجوم از نوشته های قدیمش باشه.
علی صفری جزو معدود نویسنده هاییه که فقط روایت نمی نویسه. جدای از موضوعی برای نوشتن، دغدغه ی مشخص داره. و البته سوال داره: “چه باید کرد؟”
امیدوارم از هر اجرا برداشتهای زیادی انجام بده تا دوران آزمون و خطاش زودتر به سر برسه و قبل از اینکه تارهای موی سرش سفیدی بگیره، ریش استادیِ ذهنش بلند بشه.
علی صفری رو من اینطور شناختم.