در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سمیرا حسینی h.sam1985 | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:05:56
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دیشب در یکی از شب های بهاری، قدم در عمارت نوفل لوشاتو گذاشتم تا تماشاگر نمایش «فین جین» باشم؛ نمایشی که با عنوان و فضای تبلیغاتی‌اش، نوید تجربه‌ای متفاوت را می‌داد. و باید بگویم که این وعده، تا حد زیادی محقق شد.

بازی‌ها؛ جان‌بخش فضا

نخستین نکته‌ای که در «فین جین» برایم برجسته بود، بازی‌های پخته و هماهنگ بازیگران بود. حضورهای پرانرژی و هم‌دلانه، به‌ویژه در صحنه‌های پرتنش و دیالوگ‌محور، باعث شد لحظه‌ای از روایت جدا نشوم. درخشش بعضی بازیگران در خلق لحظاتی باورپذیر، به‌ویژه در سکانس‌هایی که مرز بین واقعیت و خیال باریک می‌شد، از نقاط قوت ... دیدن ادامه ›› نمایش بود.

کارگردانی؛ میان آشوب و آرامش

کارگردانی «فین جین» تلاشی‌ست برای ایجاد نظمی شاعرانه در دل یک آشوب ذهنی. جابه‌جایی‌های سریع، ریتم غیرخطی روایت، و بازی با زمان و فضا، باعث شده‌اند که مخاطب همواره در حال کشف باقی بماند. البته گاهی این ساختار، برای مخاطب ناآماده می‌تواند سردرگم‌کننده باشد؛ اما اگر با ذهنی باز وارد فضا شوی، تئاتر تبدیل به تجربه‌ای می‌شود که فراتر از قصه‌گویی معمول است.

متن، طنز و هویت تاریخی

یکی از نکات جذاب نمایش برای من، پرداختن به شخصیت امیرکبیر بود—حتی اگر در قالب طنز. این انتخاب هوشمندانه، هم جنبه‌ی انتقادی داشت و هم به‌نوعی یادآور جایگاه فراموش‌شده‌ی برخی چهره‌های مهم تاریخی در ذهن جمعی ما بود. استفاده از زبان طنز برای بیان دغدغه‌های جدی، از آن انتخاب‌هایی‌ست که در صورتی‌که درست اجرا شود، هم تاثیرگذار است و هم ماندگار. «فین جین» در این بخش موفق بود.


متن و موسیقی؛ جادوی کلمات و صدا

متن نمایش لحنی شاعرانه دارد و گاه گاه به مرزهای نثر عرفانی نزدیک می‌شود. این ویژگی، اگرچه برای بعضی مخاطبان ممکن است مبهم باشد، اما برای من که به روایت‌های روان‌درون‌کاو علاقه‌مندم، جذاب و درگیرکننده بود. موسیقی زنده نیز نه‌تنها مکمل فضا بود، بلکه گاهی خود به یکی از شخصیت‌های نمایش تبدیل می‌شد؛ حضوری شنیداری که تپش‌های پنهان قصه را نمایان می‌کرد.

در نهایت...

«فین جین» نمایشی‌ست که جسارت دارد، بازی می‌کند، ذهن را به چالش می‌کشد و قلب را قلقلک می‌دهد. اگر به دنبال نمایشی خطی و قابل پیش‌بینی هستید، شاید این تجربه برایتان دشوار باشد. اما اگر اهل ریسک، خیال، و عبور از مرزهای واقعیت هستید، «فین جین» می‌تواند برایتان تبدیل به سفری شود که مدت‌ها در ذهن و جانتان باقی بماند.
مهرآسا مداحی (mehrasa1370)
چه لذت‌بخش بود خواندن این نگاه دقییق
ممنونیم که با چنین دقتی، جزء‌به‌جزء همراه شدی و بی‌دریغ وقت گذاشت
حضورتان برایمان افتخار است🙏🏻
۴ روز پیش، دوشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فقط میتونم بگم کیف کردم، جز این نمیشد از ایرج میرزا روایت کرد که اینقدر به شخصیت خودش نزدیک باشه
جناب آقای عمار تفتی (راوی روان) تلاش شما در ایجاد جریان آگاهی با ابزار هنر و ادبیات ستودنی است.
محمد فروزنده، سینا و امیر مسعود این را خواندند
عمار تفتی، مبینا منصوری و Zahra Tahmasbi این را دوست دارند
با درود
سپاسگزارم که نظرتان را با ما در میان گذاشتید
۱۳ بهمن ۱۴۰۳
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
نمایش ارزشمندی بود
کاش صبوری میکردین کمی
با اینکه کاملا حق با شما بود. خانم رهنما مهمان بودن ما هم مهمان بودیم.
نه هنر آقای تفتی قابل قیاس با هزینه پرداختی بابت دیدن نمایش بود و نه وقت ما و به رسم ایرانی بود مهمان محترمه. همه به اندازه هم.
شاید استرس قبل از اجرای نمایش در شرایطی که خانم رهنما ارزش وقت بقیه رو در نظر نگرفتن برای آقای تفتی شدیدتر بودوگرنه قطعا میشد هر دو طرف آرومتر برخورد کنن.
۱۷ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عالی بود لذت بردم
امیرمسعود فدائی، محمد فروزنده و امیر مسعود این را خواندند
سارا حدادی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لذت بردم خسته نباشید
امیر مسعود و امیرمسعود فدائی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اجرا در سلیقه من نبود ،خسته نباشید
ضمن خسته نباشید به همه ی عوامل اجرا
نقاط قوت:
-بازی جناب اسماعیل گرجی
-روایت غیرخطی داستان
-طراحی صحنه

نقاط ضعف:
-بلا تکلیفی ایده مشارکت
به نظرم ایده مشارکت شبیع شعارهای سیاسی خیلیاست که موقعی که لازم دارن ماها رو دعوت به مشارکت می‌کنن تا ۴ سال بعد که دوباره کارشون به ماها بیفته. هرچند همون هم فرمالیته و نمایشیه.
۰۹ دی ۱۴۰۲
پویا فلاح
به نظرم ایده مشارکت شبیع شعارهای سیاسی خیلیاست که موقعی که لازم دارن ماها رو دعوت به مشارکت می‌کنن تا ۴ سال بعد که دوباره کارشون به ماها بیفته. هرچند همون هم فرمالیته و نمایشیه.
نظر شما از ایده مشارکت اجرا جذابتر بود
۰۹ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با احترام نپسندیدم.
امیر مسعود، سپهر و فرهاد آقارضائی این را خواندند
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ایده و اجرای کار را بسیار بسیار دوست داشتم.طراحی صحنه ، گریم ،طراحی لباس و نوربسیار خلاقانه بود . یکی از دوستان نوشتند گویا به تماشای نمایشگاهی از تابلوهای زیبا نشسته اید .به نظرم بهترین تعبیر بود برای این کار
به نظرم در دورانی که اهمیت علوم انسانی بالاخص روانشناسی قابل تامل است.پرداختن به نقاط تاریک فردی بزرگان این عرصه که همسویی شگرفی، از انتظار بی نقص بودن فعالان این علوم از گذشته تا به امروز ،با اذهان عمومی دارد حداقل برای دغدغه مندان این حوزه خوشایند و رضایتمند نیست.
همانطور که تحصیلات آکادمیک و مطالعات پژوهشی در علوم پزشکی انسان‌ها را از بیماری های جسمی مبرا نمی کند نظریه پردازی و هرگونه فعالیتی در حوزه علوم انسانی نباید تابوی انسان وارسته و کامل را ایجاد کند .
به گمانم زخم ها ، تجربیات و مسیر زندگی شخصی فرویدها ، یونگ ها و آدلرهای دور و نزدیک زمانه ما نیروی محرک و پتانسیل بالقوه ای برای پاسخ به پرسش های بنیادین روان انسان بوده و هست و جای شادمانی است که این تجربه های زیسته منجر به شکل گیری هیتلرهای بیشتری نبوده است …
البته که توجه داریم اجرا از نگاه مهرداد کورش نیاست.
خسته نباشید میگم به گروه اجرا ، تماشای این اثر خالی از لطف نیست
من اجرای پنجشنبه شب ۲۶ اسفند ماه ساعت ۲۱ حضور داشتم که قبل از شروع اجرا عنوان شد بعضی از خواننده ها ی اجرا به دلیل گرفتگی صدا حضور ندارند که در کنسرت نمایش اصلا قابل قبول نیست. بازیگران مرد به شدت ضعیف بودن و فقط بازی چند تا از بازیگران زن به نظر من قابل قبول بود . هیچ چیزی در این نمایش خوب نبود نه متن نه بازی ها ،نه نور و…. به جز تک خوانی های بازیگر خانم که باعث شد تا انتهای کار در سالن بمونم . تاتر شهرزاد هم که نیاز به توضیح ندارد طبق معمول اجرا با تاخیر ،بی نظم و رفت و آمد های بی مورد حین اجرا
سپهر، امیر مسعود، فرهاد آقارضائی و بهاره مکرم این را خواندند
erfan s و فریبا این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
زهری که دنیای بیرون (جامعه،قانون ،فرهنگ و...)به جان زن می ریزد ،خواسته و ناخواسته ،خودآگاه و نا خودآگاه به جان نسل های بعدی چه مرد و چه زن واریز خواهد شد.
مثل میراث شوم و بدهکاری مالی بین وارثان تقسیم خواهد شد.
اگرچه انسانهای بسیاری با تلاش بسیار و صرف وقت و هزینه ،در راه بازسازی روان خود گام بر می دارند و با احساس مسئولیت و سخت کوشی طاقت فرسا خلاف مسیر رودخانه شنا می کنند تا زهری که به جانشان ریخته شده به نسل بعدی واریز نکنند.
سپاس سپاس که در این راه می کوشید
ایده کار رو بسیار پسندیم گاها صدای بعضی بازیگران ضعیف بود و برای کسانی که انتهای سالن نشسته بودند به سختی شنیده میشد .خسته نباشید میگم به گروه اجرایی .با آرزوی رسیدن به ۲۳
بازی بازیگرها رو بسیار دوست داشتم ولی اجرا رو به طور کلی نپسندیدم
محمد رضایی مقدم و فرهاد آقارضائی این را خواندند
نیلوفر ثانی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بسیار بسیار لذت بردم
اصلا کار و نپسندیدم حداقل در سلیقه من نبود . علت نامگذاری(شب سیصد و شصت و ششم )،دوستان اگر میدونند ممنون میشم
افکارعمومی یک نیروی سیاسی است که در قانون اساسی هیچ کشوری پیش بینی نشده است، اما میتواند نقش به سزایی در مشروعیت بخشی و یا کشاندن یک حکومت به ورطه سقوط ایفا کند.با شناخت الگوی حاکم بر افکارعمومی یک جامعه میتوان رفتارهای مردم آن جامعه را در آینده و در حوادث گوناگون پیش بینی کرد. هرچند افکارعمومی از دیرباز مورد توجه حکومت ها و ملت ها بوده اما با به وجود آمدن رسانه ها و به خصوص توسعه روزافزون آنها نقطه عطفی در شکل گیری، بروز و ظهور و گسترش افکارعمومی ایجاد گردید .
عوامل زیادی در شکل گیری افکار عمومی مؤثر است که رسانه ها،شایعات،رهبران فکری از مهمترین آنهاست.
ایده کار و بسیار پسندیدم ولی کم و کاستی هایی دیده میشد که دوستان به خوبی اشاره کردند . خسته نباشید میگم جناب زارعی
ممنون❤
۰۹ مهر ۱۳۹۹
چقدر خوب تحلیل کردید خانم حسینی
۰۳ آبان ۱۳۹۹
omran shahjoei
چقدر خوب تحلیل کردید خانم حسینی
لطف دارید جناب
۰۷ آبان ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با احترام کار و نپسندیدم
اجرای خوبی بود و بسیار لذت بردم ، ایده جمع آوری زباله های محوطه در حین اجرا برای من جالب بود ،همخوانی ها گاها ناهماهنگ بود و صدای بازیگران گاهی به سختی شنیده میشد .بر خلاف نظر یکی از دوستان بنده رویارویی اشکبوس و رستم وچند صحنه دیگر که جنبه کمدی داشت بسیار پسندیدم و فکر میکنم باعث شد ریتم یکنواختی نداشته باشه اجرا . طراحی لباس خانم ها رو دوست داشتم ولی بعضی از نقش ها به نظر من لباس مناسبی برای این اجرا نداشتند .اکثر بازی ها قوی بود و دیدن کار و پیشنهاد میکنم .با تشکر از جناب چنگیزیان

فریدون فرّخ فرشته نبود
ز مُشک و ز عنبر سرشته نبود
به داد و دِهش یافت آن نیکویی
تو داد و دِهش کن فریدون تویی
کاش خانه جای بهتری برای زندگی بود.

از بازی ها بسیار لذت بردم .