در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال Samyar_bahmani | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 09:44:15
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بازیگران فرم چندان حرفه ای به نظر نمی رسیدند ؛ در کل اجرای بدی نبود اما نتونست انتظار رو برآورده کنه ؛

نکات مثبت :
آوانسن و نورپردازی حرفه ای
بطوری که یه لحظه اینطور تصور می‌شد که یه قاب عکس با بگراند سیاه مقابلتونه
خسته نباشید به همه عزیزان ؛ آرزوی موفقیت و مانایی در اجرای آتی⚘⚘⚘
فکر میکنم منظورشون از آوانسن یا طراحی صحنه باشه یا به میزانسن اشاره دارن !
۰۱ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گفت و شنود طالبی بیقرار با موصل الی المطلوب خویش (ونه خود مطلوب) شکوفه‌های گیلاس اصلا یک نمایش نبود انگار تمام آثار و اشعار و آرا در آن شب نمایش بر سرم فرود آمد ؛ صحنه ی تبلور تمامی آثار بود؛ بیان آرا از اکهارت تولی،دبی فورد،لازروس، مولانا و حتی شاید مشروح داستان سیمرغ عطار ...بقدری شفاف و مصقل که در کنار هر اثری بر آن ممسوس بر آن اثر شود در عین دارک اگزیستانسیالیسم خود در لحظه تقابل آن دلسوخته ی خسته دل مقابل آن عمارت یاد این شعر افتادم :
به حضور آن دل آرا ز غم نگار گفتم
ز غم شب جدایی من بی قرار گفتم
دلم از فراق دلبر به جهان کران گرفته؛ به جهان کران گرفته...
یا شعری از اکبر آزاد ؟ !
من ره به خلوت عشق؛هرگز نبرده بودم... پیدا نمی شدی تو؛ شاید که مرده بودم ...
انجام مراقبه برا همه در همه حال میسر هست اما بودن در مراقبه چیزی نیست که به راحتی دست‌یافتنی باشه دقیقا عین حجره ی ناهید ...۶ یا ۷سال پیش ... دیدن ادامه ›› بود که زمانی سر کلاس تئاتر استاد غفاری ساروی بودم یک جلسه کلا با ما تمرین مراقبه کردن حس عجیب و بی تکراری بود با خودم گفتم ینی بازم ممکنه که این‌(حس) رو ینی میشه بازم تجربه کنم ؟ که امشب همون شب بود . چقدر قشنگ گفته مجذوبعلیشاه تبریزی و چقدر قرابت معنایی زیبایی داره که
نبی به آتش گفت :
کین آشوب چیست؟!
مر تو را سوختن زین مطلوب چیست؟
گفت آتش بی سبب نفروختم
دعوی بی معنیت را سوختم
زانکه میگفتی نیم با صد نمود ؛ همچنان در بند خود بودی که بود
مرد را دردی اگر باشد خوش است ؛ درد بی دردی علاجش آتش است
.....سوخت چون اشکی که بر جانی فتاد ...
یا
آنگونه که مولانای جان قلم بر کلک خیال کشید :
آنان که طلبکار خدایید؛ خود آیید
حاجت به طلب نیست شمایید ؛شمایید
چیزی که نکردید گم از بهر چه جویید؟
کس غیر شما نیست کجایید؛ کجایید ؟
در خانه نشینید و مگردید به هر در
زیرا که شما خانه و هم خانه خدایید
ذاتید و صفاتید گهی عرش گهی فرش
در عین بقایید و مبرا ز فنایید
اسمید و حرفید و کلامید و کتابید
جبریل امینید و رسولان سمایید
خواهید ببینید رخ اندر رخ معشوق
زنگار به آیینه ز صیقل بزدایید
تا بود که همچون شه رومی به حقیقت
خود را به خود از آیینه نمایید

تمام مسائل ما حل میشه اگر به (خود)باز گردیم و (بخود آییم) و این طی طریق میسر نشود مگر اینکه مانند جنین سر در گریبان فرو بریم و به خویش بیندیشیم و باز بیندیشیم و باز بیندیشیم و اندیشه شده ها و یافته ها را باز بیندیشیم

انقلاب درون خویش
جهاد در تنهایی
" سخن گفتن در سکوت"
سنگر گرفتن در شکست
فریاد زدن در خفقان
سلاح گرفتن یک خلع سلاح شده ؛ همه و همه اینگونه بدست می آید

یادم میاد زمانی که استاد علیزاده از قطعه نی نوا رونمایی کرد مرحوم شجریان به استاد فرمودند چه حزنی و چه غمی در دلت بود که این اثر هویدا شد ؟ اکنون نگارنده ی این نظر از محمد مساوات عزیز میپرسم چه شوری ؟چه اثری و چه نیرویی در کالبد روح و جانت سایه گمارد که رب النوعی بدیع متجلی ساخته اید؟

سخن به دراز کشید از تمامی خوانندگان نهایت تشکر و پوزش رو بعمل می آورم . شرح این هجر و این سوز و این ماجرا ؛ بگذر و بگذار زمان در وقتی دگر...

برای تمامی باشندگان و تک تک عوامل اجرا خواستار بهترین ها و

((عشق الی الابد)) ....


با عشق تمامش را خواندم و‌ نوشیدم.
۲۹ مرداد ۱۴۰۱
hami
با عشق تمامش را خواندم و‌ نوشیدم.
😘😘😘😘⚘⚘⚘⚘♥️♥️♥️🌷🌷🌷🌹🌹🌹
۲۹ مرداد ۱۴۰۱
Samyar_bahmani
😘😘😘😘⚘⚘⚘⚘♥️♥️♥️🌷🌷🌷🌹🌹🌹
🌸❤️😘🍒
۲۹ مرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی خیلی کنجکاو شدم بیام اجرا رو ببینم قرار بود جمعه بیام که بلیط خریدم اما مهمون یه دفعه اومد خونه برنامه امونو خراب کرد نشد بیام??????? اما فردا ۱۰۰درصد بشرط حیات خواهم آمد...??? به امید دیدن اجرای عالی و امیدوارم انتخابم و حدسم درست بوده باشه.مرسی
امیدوارم بتونیم راضیتون کنیم و با حالت رضایت از سالن خارج بشید🤘🏻❤
۲۲ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اینکه شما بیای با حداقل امکانات و اکسسیور یک ساعت یک جمع رو بخندونی اونم تو این اوضاع و احوال یعنی کار قابل قبول البته تبحر سنتور زن و اجرای موسیقی زنده خودش مزید بر علت ... اما این کار مثل بقیه کارها خالی از نقد نبود دیالوگها عینا به عینا کپی برداری البته این خصوصیت همه کارهای کمدی هست و چیزه جدیدی نیست بطوری که اگر چند سری تئاتر آزاد برین همه رو از حفظ میشین ...نمونش تئاترهای شرق تهران مثل ماندانا یا اریکه عموما فکت های فوکاهیشون مثله همه و ابداع خاصی نداره ..‌.بازی آقای ملکی منو یاده اجراهای محمدرضا اسماعیلی انداخت ...برای همتون آرزوی موفقیت و پیشرفت در بالاترین رده ها رو خواستارم .سپاس از شما عزیزان
روز دوم عید بود به اتفاق دوستم خدمت رسیدم برای دیدن . شاید تلخ ترین پرسوناژ اجرا دیالوگ یاقوت دختر سرخ پوش بود خیلی ناراحتم کرد ...

در جان عاشق من شوق جدا شدن نیست
خو کرده قفس را میل رها شدن نیست
من با تمام جانم پر بسته و اسیرم
باید که با تو باشم در پای تو بمیرم.....

متن نمایشنامه خیلی مشابه اثری با ادبیات لمپنیسم از حسن چهلتن بود ( تهران شهر بی آسمان) که داخل ایران خیلی خون دلها خورد و اذیت شد...روح ... دیدن ادامه ›› همه سوختگان عشق مثل فیروزه یا همون دختر یاقوت ؛پیره مرد منتظر کافه گل رضائیه و همگی شاد باد ...آمین ...سپاس از همه شما عزیزان با آرزوی موفقیت در اجرا های آتی ...
اجرای خوب و تمیزی بود توفیقی حاصل شد خدمت رسیدم . دست مریزاد به همه عزیزان ... میزانسن نمایش بخوبی اجرا شده بود کاری بود که با توجه به انتخاب بازیگران و طراحی صحنه و طراحی لباس براش مطالعه فراوان و زحمت زیادی کشیده شده یه اثر دارک سورئال و اشاره به قرارداد۱۹۱۹ ؛ متن نمایشنامه منو یاد هیاهوی بسیار هیچ شکسپیر مینداخت و در اینجا با کارکترهای دیگه ... به راستی بی شباهت با اوضاع و احوال کنونی کشور ما نیست الانم به همون تسلل و منوال داره پیش میره منتها با کشورهای دیگه و کاراکتر های جدید ...
اما یه سری ایراد به نمایشنامه میشه گرفت و بری از خطا نبود یکی از همین موارد : اگر شخصی اطلاعاتی کلی راجب بریتانیا داشته باشه و یا حتی یکبار سفر کرده باشه میدونه که شهر برایتون از قدیم و بنیادش مرکز افراد هموسکشوال بوده و اصلا اونجا هلو و لعبتی نداره که به بخاد به همسری شاه در بیاد و در واقع همه مرد اند ...کافیه یه سرچ ساده کنید و در نمایش باعث تعجب من بود چرا حالا برایتون؟ بنظرم احتیاج به بازنگری داشته باشه توسط فخری زاده ی عزیز ...نکته دیگه بازیگران فرم بخوبی حاضر شدند و هارمونی و تسلط عالیی داشتند ...بخشی از دیالوگ های قشنگ نمایش"":
وقتی می‌گوییم قبله عالم واقعا دقیقا کدام عالم؟!
کسی آیا حب وطن دارد؟!
احمدشاه : ((بجای اینکه ما بر تاریخ اثر بگذاریم تاریخ بر ما اثر گذاشت .....با آرزوی موفقیت برای همه شما دوستان عزیز و دیده شدن در سطح های والافر و بالاتر
یه اجرای فوق العاده احساسی و سوپر ترادژیک...فقط مات این بودم چه حسی و نیرویی در درون صبای عزیز بود که اینقدر رئال سر صحنه حاضر بود؟ ملودی فرانسوی آخر نمایش به نام no me quitte pas ترکم مکن واقعا مثله داغی بر داغی دگر بر دل شراره کشید ..‌.یه گلایه هم از امور فنی تماشاخانه دا دارم اینکه مسائل تاسیساتی خودشونو موکول به یه زمانی بکنن که کسی اجرا نداره چون همش صدای دریل و چکش داخل سالن بود ...درکل ممنون بابت اجرای عالی که داشتین با آرزوی پیشرفت و موفقیت همه شما دوستان ...
سپاس که به تماشای ما نشستید.
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
سپاس از نوع نگاهتون، قطعا یکی از نقش های دوست داشتنی برای من در کارنامه ام بوده و تلاش می‌کنم که در تمامیت اجرا به یادگیری بپردازم.
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
سلام. سپاس از اینکه به تماشای نمایش نشستید.
متاسفانه صدا از ساختمان های اطراف بوده و از خود مجموعه دا نبوده.
پوزش ما رو به خاطر این اتفاق بپذیرید و اینکه تذکرات لازم داده شده که در حین اجرا از این دست اتفاقات صورت نگیره.
ممنون از نظرتون.
۲۲ بهمن ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کار به داستان نمایش نامش ندارم . اما مهدی رکنی عزیز به قدری مسلط بودن که با بغض ایشون و حرکات میمیک صورت مخاطب ناخودآگاه تحت تاثیر قرار می‌گرفت. بعد از دیدن چند تا اجرا سطحی بالاخره توفیقی حاصل شد یه اجرای تمیز و اثر گذار ببینم
این نمایش جز معدود نمایش هایی بود که هم خندم گرفت هم گریم . تاثیر نقش کارما در زندگی انسان .آثار و تبعات فقر و اختلافات فرهنگی و انتقاد از ادامه ی یک سری آداب و رسوم خرافی خرده فرهنگ های جوامع مختلف بخوبی نمایش داده شده بود .... دست مریزاد به مهدی رکنی عزیز و همه عوامل اجرا ...مرسی