در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال Paria | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 20:47:07
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دیشب جمعه هفدهم این نمایش رو دیدم. با توجه به تعریف هایی که تو تیوال خونده بودم واقعا انتظار بالاتری داشتم. الان می‌فهمم که اگه تو این تمدید پایانی هم ندیده بودم و نزدیک دویست تومن هم هزینه نکرده بودم چیزی از دست نمی‌دادم. بازی الیکا جان واقعا خوب بود اما متن کار خیلی معمولی بود که به نظرم باعث شده بود بازی خوب الیکا هم حیف بشه. اما در مورد آقای ژوله، ایشون در ژانر کمدی واقعا فیلمنامه نویس توانایی هستند ولی به نظرم بهتره با وجود جذابیتی که بازیگری داره، از این عرصه خارج بشند. با احترام به تمام تلاشی که برای ایفای نقششون به کار گرفته بودند و من متوجهش بودم، اما خب هرکسی را بهر کاری ساخته اند و به نظرم بازیگری مناسب ایشون نیست. دیشب هم تفاوت سطح بازی ایشون با الیکا جان که بازیگر حرفه ای هستند کاملا مشهود بود. آقای ژوله فرد محبوبی هستند و من خودم به شخصیت ایشون و کار فیلمنامه نویسیشون علاقمندم اما فکر می‌کنم بهتره که این محبوبیت رو در عرصه اشتباه هدر ندند.
گروه محترم تخفیف وفاداری نمی ذارین؟ یا مثلا برای تاریخ خاصی بلیت با تخفیف در نظر بگیرین؟
الهام، سپهر، امیرمسعود فدائی و تارا برزی این را خواندند
مهلا ساعدی این را دوست دارد
حتما مطرح خواهد شد.سپاس از شما
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Paria (parya_m)
درباره نمایش سوم ماه می i
بعد از مدت های طولانی اجرایی رو در شب اول تماشا کردم. کتابی که متن از اون اقتباس شده رو نخونده بودم و بنا بر این داستان برام تازگی داشت، منتها ... دیدن ادامه ›› زمان کار خیلی طولانی بود و هم خودم هم اطرافیانم از تابلوی پنجم به بعد خسته شده بودیم، اگر جوری بود که در همون پنج پرده کار تموم میشد خیلی بهتر بود، بازی ها در کل خوب بودن، البته در سه مورد بازیگران آقا اسامی الزا و گریزل رو جا به جا گفتن که خب به خاطر اجرای اول میشه چشم پوشی کرد، اما بعضی کاراکتر ها انگار اضافی بودن مثل پیر یا خدمتکار منزل یا آنجل که بود و نبودشون فرقی نداشت، یه ایراد دیگه هم اینکه در پرده های اول و دوم میرانسن جوری بود که اعضای دو خانواده به طور جداگانه اما همزمان باهم دیالوگ می گفتن که باعث میشد چیز زیادی متوجه نشیم، اما ایده بسیار جالب برقراری تماس تصویری و ویس در بیش از 80 سال پیش خیلی خلاقانه بود و یکی از نقاط قوت متن بود. با طراحی لباس مشکلی نداشتم اما طراحی صحنه می تونست بهتر باشه. ضمنا چون با اکثر تابلوهای نقاشی نام برده شده در کار آشنا نبودم خیلی نتونستم ربط هر پرده رو به تابلوی مخصوصش درک کنم. در مجموع کاریه که اگه مدتی از اجراش بگذره و طبق نظرات یه بازنگری بشه و یکسری از ایرادات برطرف بشه، جا داره که خیلی قوی تر بشه و اون موقع میشه برای تماشا پیشنهادش کرد.
به عنوان یک خانم تا حد بیشتر از متوسط با دنیای زنانه و زاویه دید خانم های داستان به مقوله تنهایی انسان ارتباط برقرار کردم، مخصوصا کاراکتری که فیزیوتراپی می رفت و کاراکتر همسر کشیش، کاراکتری ‌که نامه می نوشت هم در اون مونولوگی که تعریف میکرد در زندان برعکس بقیه خوشحال بوده منو تحت تاثیر قرار داد، بازی ها همه عالی و روان بود و بازیگران به خوبی تونسته بودن شخصیت ها رو دربیارن و باورپذیر باشن، دکور بسیار زیبا و چشم نواز، موسیقی ها بسیار جذاب، بخش رادیو که فوق العاده بود و انتخاب صدای لیلی رشیدی عزیز برای مجری رادیو چقدر درست بود، فقط به سلیقه شخصی من کاش در انتها دوتا از داستان ها به هم مرتبط نمی شدند و همونطور مستقل باقی می موندند، در مجموع برام دوست داشتنی بود و به مازیار سیدی عزیز و همه خانم های بازیگر و سایر عوامل اجرا خدا قوت میگم، همیشه درخشان باشید.
Paria (parya_m)
درباره نمایش مانش i
در بین سه نمایشی که دیروز پشت سر هم در شهرزاد تماشا کردم قطعا مانش رتبه اول رو می گیره. با خودم فکر میکردم اگه همه نمایش هایی که در بین بازیگرانشون سلبریتی دارن متنی به این قوت داشته باشن و کیفیت بازی ها هم در حد بازی درخشان سام درخشانی باشه من شخصا حاضرم هزینه بالای چنین نمایش هایی رو پرداخت کنم و حتما برای تماشا میرم ( ضمنا اینکه با وجود نور شدیدی که مستقیما تو صورتش تابونده میشد با اون تسلط و احساس و انرژی مونولوگ میگفت هم بسیار جای تحسین داره) به غیر از سام درخشانی که توانایی بازیگریش رو نشون داد، مهدی حسینی نیا که مثل همیشه درجه یک و نازنین کریمی هم فوق العاده بود، فقط داشتم فکر میکردم اگه میتونست دیالوگ ها رو با لهجه افغانستانی بگه دیگه واقعا شاهکار میشد (البته اونطوری ممکن بود برای تماشاگران به اندازه کافی واضح نباشه) از همه بازی ها بسیار لذت بردم، متن بسیار قوی و پر کشش بود و توانایی بازیگران در بیان مونولوگ ها با نهایت احساس و تن صدای قوی باعث میشد متن بیشتر و بهتر به جان ما بنشینه، نور پردازی که بی نظیر بود، عاشق اون ستون های نوری که درخت های جنگل رو میساختن شده بودم، در صحنه ای که دختر افغان داشت توی اقیانوس غرق میشد مه های روی زمین به زیبایی هرچه تمام تر امواج آب رو تداعی میکردن، اجرای زنده موسیقی بسیار زیبا بود و هرچه بیشتر ما رو به فضای کار پیوند میزد، بیخود نبود که در زمان رورانس وقتی استاد مرادی روی صحنه اومدن تماشاگران با انرژی مضاعفی تشویقشون کردن، به این تیم درجه یک تبریک میگم و امیدوارم زود به زود از استاد مرادی کار جدید ببینیم.
Paria (parya_m)
درباره نمایش بوکسور i
دیروز در ماراتن سه نمایشی که در شهرزاد به تماشا نشستم بوکسور نمایش دوم بود، یکی از مواردی که باعث شده بود برای تماشا ترغیب بشم تعریف هایی بود ... دیدن ادامه ›› که اکثر تماشاگران از بازی فاطیما بهار مست کرده بودن، کنجکاو بودم که بازیشون رو ببینم و حالا می فهمم که اونهمه تعریف واقعا درست و به جا بوده، در درجه اول بازی ایشون و بعد بازی نقش فریدون به نظرم از بقیه بهتر بود، نمایش می تونست نام مرتبط تری داشته باشه چون غیر از فضای باشگاه بوکس که طبقه بالاش هم تالار عروسی بود ارتباط دیگه ای با بوکسور نداشت، من شخصا میزانسن هایی که افراد یک خانواده دورهم جمع میشن و در مورد چالشی بحث می کنن رو دوست دارم منتها تو این نمایش از وقتی فرهاد وارد جمع شد حجم داد و فریاد ها خیلی زیاد شد و تو اون سالن کوچیک گوشخراش بود، اینکه متن برای تماشاگر چالش ایجاد می کرد و اون چیزی رو که تماشاگر حدس میزد تغییر میداد خوب بود اما پایان بندی به نظر من یه مقدار غلو داشت، حتی خود ادیپ هم خودکشی نکرد بلکه چشماشو کور کرد و از شهرش آواره شد، اما در مجموع کار خوبی بود، خدا قوت
به نظرم این نمایش خیلی بهتر از اون بود که بخواد فقط 17 تا تماشاگر داشته باشه، شاید اگر همزمان با اجراهای سلبریتی محور جوجه تیغی و عاشقانه و لکانطه و ... در شهرزاد اجرا نمیرفت بیشتر بهش توجه میشد، خلاقیت و استعاره های زیادی که در کار وجود داشت و باعث شده بود یه موضوع تکراری (و البته همیشه قابل تامل) باز هم به شیوه جدیدی روایت بشه رو خیلی دوست داشتم، بازی و اکت ها واقعا خوب بودن و جا داره به همه بازیگران دست مریزاد بگم،‌ طراحی صحنه جالب بود، فقط طراحی لباس رو نپسندیدم‌ و فکر میکنم وجود ویدئو پروژکتور هم لزومی نداشت. در مجموع کار رو دوست داشتم و به نویسنده و کارگردان خلاق نمایش تبریک میگم‌.
جملهٔ اولتون چقدر دقیق و درست و کامل بود👌🏻👌🏻👍🏻👍🏻
۲۶ تیر ۱۴۰۱
ممنون که نمایش‌ خودتونو دیدید🙏🌹
۲۶ تیر ۱۴۰۱
امیرمسعود فدائی
جملهٔ اولتون چقدر دقیق و درست و کامل بود👌🏻👌🏻👍🏻👍🏻
سپاسگزار 🌹
۲۷ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من این نمایش رو خیلی دوست داشتم، از همون ابتدا وارد جهان نمایش شدم و منم به همون مقطع تاریخ رفتم و با مصائب و احساسات شخصیت ها همراه شدم، دکور صحنه جالب بود، ویدئو آرت رو که خیلی دوست داشتم و واقعا به جا بود، شاید اگه ویدئو آرت نبود نمی تونستم تا این اندازه با فضای داستان ارتباط بگیرم، بازی ها همه خوب بودن اما من بازی فربد فرهنگ رو بیشتر پسندیدم، اولین کاری بود که از این کارگردان دیدم و اسم خانم هاشم پور از این به بعد یادم میمونه، جز بهترین اجراهایی بود که امسال دیدم، از آقای امیر مسعود فدایی هم تشکر میکنم چون با وجود امتیاز متوسط و نظرات ضد و نقیض دوستان مخصوصا در مورد کشدار بودن و ریتم کند و ... برای دیدنش مردد بودم اما نظر ایشون باعث شد بلیت بخرم و یکی از بهترین نمایش های امسالم رو ببینم.
خوشحالم که دوست داشتید🙏🏻🙏🏻🌹🌹
خیلی کار خوبیه واقعاً. من که خیلی خیلی دوستش داشتم.
۲۵ تیر ۱۴۰۱
Paria
آقای فدایی در اکثر موارد نمایش هایی که شما دوست داشتین من هم دوست داشتم، این اشتراک نظری که در مورد اکثر اجراها با شما دارم باعث میشه خیلی وقت ها که در مورد دیدن اجرایی مردد میشم به نظر شما رجوع ...
خواهش می‌کنم خانم، فقط می‌ترسم از روزی که من از یه کاری خیلی خوشم بیاد و شما بری ببینی و خوشت نیاد و من شرمنده بشم😅😅 خدا نیاره اون روز رو🤲🏻🤲🏻😂😂
۲۵ تیر ۱۴۰۱
امیرمسعود فدائی
خواهش می‌کنم خانم، فقط می‌ترسم از روزی که من از یه کاری خیلی خوشم بیاد و شما بری ببینی و خوشت نیاد و من شرمنده بشم😅😅 خدا نیاره اون روز رو🤲🏻🤲🏻😂😂
خواهش می کنم، خدا نکنه، دشمنتون شرمنده باشه، در هر صورت اختلاف سلیقه همیشه هست، هرکسی هم که در مورد دیدن کاری به نظرات دیگران رجوع میکنه این نکته رو میدونه و متوجه هست که در نهایت خودشه که باید تصمیم بگیره، نه شما نه بقیه مسئول انتخاب دیگران که نیستین، و کسی حق نداره اگه کاری رو دوست نداشت بیاد به اونایی که دوست داشتن ایراد بگیره، خیالتون راحت باشه 😊🌹
۲۵ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Paria (parya_m)
درباره نمایش سبُکی i
برای من نمایش شیرین و دلنشینی بود، هم لبخند زدم هم در صحنه پایانی من هم همزمان با نوه در آستانه تولد به اون "بعدش چی ها" فکر کردم...
انتخاب شعر و موسیقی رو هم خیلی دوست داشتم ( شعر منظورم تصنیف بهار دلکش استاد شجریان هست که شخصیت همه کاره داستان زمزمه میکرد، موسیقی هم شعله ور همایون که بسیار زیباست)، از بین بازیگران بازی شخصیت پدر (که البته هم پدر بود و هم مادر!) رو بیشتر دوست داشتم، و یه صحنه بسیار زیبایی که دیدم این بود که دو ردیف جلوتر از من یه مادر و دختر نشسته بودن که در اواسط نمایش همدیگه رو بغل کردن و نشان از تاثیرگذاری اجرای شما داره، خدا قوت به همگی
امان از اون صحنه آخر که یه چیزی از درون داشت گلومو تیکه پاره می‌کرد.
۲۵ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Paria (parya_m)
درباره نمایش مانش i
دوستان ممکنه راهنمایی بفرمایین که این نمایش در شروع تاخیر داره یا خیر؟ می خوام اگه بشه قبلش هم تو همون سالن شهرزاد بوکسور رو ببینم اما نمی دونم ممکنه پایان بوکسور با شروع مانش تداخل بکنه یا خیر
والا شبی که من دیدم داشت
ولی معلوم نیست شبی که شما ببینید داشته باشه
۲۵ تیر ۱۴۰۱
Paria
خیلی ممنونم خانم صالحیان عزیز، واقعیتش دیروز بعد از مشورت با آقای فدایی بلیت هر دو نمایش رو برای امشب گرفتم، بیشتر روی زمانی که طول میکشه تا تماشاگران مانش وارد سالن بشن و بخوان صندلی هاشون رو ...
امیدوارم که یه تاخیرِ چند دقیقه‌ای داشته باشه و برسید به مانش 😊👌🏻
۲۶ تیر ۱۴۰۱
صبا صالحیان
امیدوارم که یه تاخیرِ چند دقیقه‌ای داشته باشه و برسید به مانش 😊👌🏻
سپاس فراوان 🌷
۲۶ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Paria (parya_m)
درباره نمایش باغ i
من طرفدار کارگردانی آقای معجونی هستم و به سلیقه شخصی من تا حالا نشده که از ایشون کاری ببینم که ضعیف باشه و دوست نداشته باشم، با وجود ضد و نقیض بودن نظرات اما بنا به تجربه شخصی خودم بلیت این نمایش رو هم گرفتم و می تونم بگم بسیار دوستش داشتم، برخلاف نظرات تعدادی از دوستان، نمایش برای من اصلا کشدار و خسته کننده نبود و کاملا غرق در فضای داستان شده بودم و خیلی لذت بردم، بازی ها همه عالی که از این بازیگران کمتر از این هم انتظار نمیره، دکور گردان صحنه هم بسیار زیبا بود، و نکته بسیار مشعوف کننده دیگه هم تماشاگران فهیم و آداب دانی بودن که مشخص بود همه تئاتر بین هستن، نه بین نمایش صحبت می کردن، نه صدای زنگ موبایلی بلند شد، نه نور گوشی تو تاریکی سالن چشم رو زد، از عکاس های پر سر و صدا هم که خبری نبود، واقعا نزدیک دو ساعت در آرامش تئاتر دیدم و بسیار چسبید، گروه تئاتر درجه یک لیو بهتون خدا قوت میگم، فرم نظرسنجیتون رو که اطلاعات لابی ارائه میداد هم پر کردم و حتما مثل همیشه برای کارهای بعدیتون هم خواهم آمد.
پروردگارا این نوع تماشاگر فهیم تیاتر را فزونی ده و اون یکی ها را تا جا داره کم کن ریشه کن هم بشن جای دوری نمیره
۲۶ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Paria (parya_m)
درباره نمایش باغ i
با توجه به اینکه تا به حال در این سالن تئاتری ندیدم اگر دوستان عزیزی که کار رو تماشا کردن لطف کنن در مورد اینکه کدوم ردیف ها دید بهتری داره راهنمایی کنن ممنون میشم ?
سپهر، شاهین ه، امیرمسعود فدائی و امیر مسعود این را خواندند
محمد مجللی این را دوست دارد
ردیف یک. مهم نیست کجاش، یکش دید بهتری داره. چون شیب سالن غیر استاندارده و گاهی نفر جلویی دیدتونو ماسکه میکنه.
۰۸ خرداد ۱۴۰۱
تانیا
پریا جان؛ من طبق پلان تیوال، بلیط ردیف اول صندلی ۱۴ (ته مَهای چپ) رو خریدم. بعد شب اجرا دیدم شماره‌های صندلی‌های سالن برعکسه، یعنی من افتادم ته مهای راست؛ اولش شاکی شدم ناجور! اما با شروع اجرا ...
بسیار متشکرم ?
۰۹ خرداد ۱۴۰۱
امیرمسعود فدائی
ردیف دو و سه و چهار وسط هم خوبه، چون سالن سن داره
سپاسگزارم ?
۰۹ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شخصا از طرفداران بازیگری و همچنین شخصیت بهرام افشاری هستم و بلیت این اجرا رو هم به همین خاطر خریدم، از نظر متن کار متوسطی بود، نه کاملا هنری و دغدغه مند، نه کاملا عامه پسند و گیشه محور، از هر دوی اینها مقداری داشت، یه جاهایی واقعا حرف برای گفتن داشت و یه جاهایی هم هدف فقط خندوندن مخاطب بود، شخصا دوست داشتم بیشتر روی متن کار میشد، به دلیل گفتگو محور بودن ریتم کار تا اواسطش که فقط شاهد دیالوگ های دوتا شخصیت بودیم کمی کند بود اما از جایی که اکت بدنی هم به دیالوگ ها اضافه شد ریتم بهتر شد، به نظر من نقطه قوت کار بازی عالی تینو صالحی بود، طراحی صحنه و نورپردازی هم در جای خودشون خوب بودن، اما در مورد سالن دقیقا همون ساعت روی بلیت ورود رو اعلام کردن که تا بلیت همه تماشاگران چک بشه و همه صندلی هاشون رو پیدا کنن و افراد خارج از ظرفیت مستقر بشن نیم ساعتی طول کشید، بهتره که مسئولین سالن یک ربع جلوتر ورود بدن، البته شبی که من رفتم تعداد خارج از ظرفیتی ها به قدری نبود که آزار دهنده باشه و تهویه داخل سالن هم مناسب بود، مدت اجرا هم 65 دقیقه بود نه 80 دقیقه
دوستان مسئول در تماشاخانه ملک، امشب با 20 دقیقه تاخیر ورود رو اعلام کردین و گفتین دیرتر اجرا رو شروع می کنین تا کسانی که احتمالا در ترافیک موندن هم برسن، بعد از اعلام ورود هم تا بلیت ها چک بشه و تماشاگران مستقر بشن 20 دقیقه تاخیر رسید به نیم ساعت، می دونم شاید به این منظور ورود رو دیر اعلام می کنین که همه برسن و بعد از شروع اجرا نخواهین همچنان افراد رو به داخل سالن راه بدین، اما لطفا متوجه باشین که هر دو رویه اشتباهه، چه کار شما که نیم ساعت تماشاگرهایی که سر موقع اومده بودن رو تو اون لابی کوچیک و شلوغ و گرم سرپا معطل نگه داشتین، چه اون سالن هایی که سروقت ورود میدن اما بعد شروع اجرا همچنان تماشاگر راه میدن داخل، اگر کسی در شهر تهران زندگی می کنه و هنوز نمی دونه که با وجود ترافیک شهر باید جوری برنامه ریزی کنه که کمی هم زودتر از ساعت درج شده روی بلیت خودش رو به سالن اجرا برسونه سزاش همونه که از دیدن اجرا محروم بمونه، وظیفه ما که به موقع در سالن حاضر هستیم نیست که معطل و منتظر افراد تو ترافیک مونده باشیم.
من با متن نمایش ارتباط برقرار نکردم اما بازی های عالی و بسیار مسلط و پر انرژی بازیگران جوان واقعا جذاب بود، همگی فوق العاده بودند مخصوصا بازیگران نقش های روح، مترجم ژنرال و خود ژنرال، کارگردان و آقایی که در یکی از پرده ها نقش خواستگار داشت، آقای خطیبی چون در رورانس گفتید که هرشب نظرات تیوال رو می خونید ابتدا به شما تبریک میگم که وقت و انرژیتون رو صرف پرورش چنین جوانان با استعدادی کردید، اما کماکان معتقدم که در عرصه تئاتر شما همچنان بازیگر بهتری هستید تا کارگردان، بینوایان، در انتظار آدولف و پستچی پابلو نرودا کارهایی بودند که در سال های اخیر از شما دیدم و در همشون بازی شما درخشان بود مخصوصا پستچی، اما در این نمایش چخوف خوانی کارگردانی به نظرم نقایصی داشت و میشد که بهتر از این باشه، این رو هم بگم که دیدن شما در ابتدای ورود به سالن اجرا خیلی انرژی خوبی بهم داد، این کار کارگردان هایی مثل آقای آتیلا پسیانی و آقای کوروش سلیمانی و شما که در ابتدا یا انتهای نمایش کنار در سالن می ایستند و با تماشاگران ارتباط می گیرند رو خیلی دوست دارم و حس خوبی بهم منتقل میشه، واقعا هم بهتون خدا قوت میگم که هرشب مجبورید به تک تک تماشاگران بگید که حین اجرا از تلفن همراه استفاده نکنند، به عنوان مخاطبی که زیاد تئاتر میرم امیدوارم به زودی روزی بیاد که همه آداب تماشای تئاتر رو یاد بگیرند.
تنها مواردی که تو این اجرا دوست داشتم طراحی صحنه و موسیقی انتهایی و بازی نقش های کرشمه و مادر خانواده بود، متن که واقعا معمولی بود و داستانک هایی که قرار بود در کنار هم درام رو شکل بدن اصلا درنیومده بودن، یکی از اشکالاتش این بود که می خواست از تک تک اعضای خانواده یه بدبختی و فلاکتی رو کنه و نشون دادن اینهمه بدبختی پشت سرهم که از یکی درنیومده پرت می شدیم تو بعدی باعث شده بود هیچکدومشون درست و به اندازه پرداخت نشن، بازی نقش برکه هم اونقدر اگزجره بود که رو اعصاب بود، شخصیتش چهره اش لهجه ای که نداشت نوع جملاتش حتی اسمش باعث شده بود هیچ همخوانی با سایر کاراکترهای قصه نداشته باشه، در کل برام راضی کننده نبود و اصلا قلاب نمایش بهم نگرفت، آقای پشت کوهی عزیز ضمن خسته نباشید لطفا در کارهای بعدی به جای اینکه تو متن پشت سرهم مصیبت رو کنین و فکر کنین اینجوری دوز درامش بالاتر میره بیشتر روی استحکام متن و پرداخت شخصیت ها کار کنین.
با سلام و احترام ممنونیم از لطف حضور و مهر قلمتون متاسقیم که اجرا براتون جذابیت کافی رو نداشته
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
نماینده اثر  
با سلام و احترام ممنونیم از لطف حضور و مهر قلمتون متاسقیم که اجرا براتون جذابیت کافی رو نداشته
منم‌ ممنونم از توجه شما به نظرات
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Paria (parya_m)
درباره نمایش کریم لوژی i
به حدی این مونولوگ شاهکاره که احساس می کنم هرچقدر هم تعریف کنم باز هم حق مطلب ادا نمیشه، به همین دلیل ترجیح میدم فقط به دوستانی که هنوز موفق به تماشا نشده اند قویاً و اکیداً توصیه کنم که به هیچ وجه این اجرا رو از دست ندین و همینطور جناب رحمتی رو تمام قد تحسین می کنم و به آقایان رنجبر و بهرامی و دوستان طراح صحنه و لباس و نور پردازی هم دست مریزاد جانانه میگم، با همت همه شما یه نمایش ماندگار دیگه به فهرستم اضافه شد. در سالن شهرزاد هم امشب همه چیز مرتب و بدون تاخیر بود، 8:10 دقیقه ورود دادن و 8:20 هم اجرا شروع شد.
با وجود اینکه داستانی بسیار تکراری و کلیشه ای داشت اما سایر مولفه های نمایش به قدری عالی اجرا شده بودن که یه نمایش درخور تحسین رو ساختن، بازی های پر حس و بی نقص، بیان شیوا و اکت های بدنی فوق العاده بازیگران اونهم با اون دیالوگ های عموما طولانی و سنگین، میزانسن درست و به جا، انتخاب موسیقی کاملا هماهنگ با تم کار، نورپردازی زیبا، طراحی گریم و لباس های چشم نواز، آواز های گوش نواز خانم های بازیگر، تنها نکته ای که کمی خلل به این پکیج وارد کرده بود ریتمی بود که به نظر من می تونست تندتر باشه، اگر در خیلی از صحنه ها از میزان اون دیالوگ یا مونولوگ های طولانی (که البته مشخص بود چقدر برای نگارششون زحمت کشیده شده) کاسته میشد نمایش سریعتر جلو میرفت، اما در کل کاری بود که تماشاگرش رو نه تنها راضی می کرد بلکه حس تحسینش رو هم بر می انگیخت و این نکته در تشویق های تماشاگران در زمان رورانس کاملا به چشم اومد، دیشب جناب صدرالدین حجازی به گفته سخنگوی گروه برای بار دوم به انتخاب خودشون برای دیدن نمایش اومده بودن که باعث شگفتی گروه شده بود و وقتی خودشون هم روی صحنه رفتند با چشمانی خیس گفتند که در چندین سال گذشته اولین باره که نمایشی رو دوبار تماشا کردند، ضمنا مسئولان سالن هم سر موقع ورود دادن، سه چهار ماه اخیر هر زمان به شهرزاد رفتم اجراها سر وقت بوده، خدا رو شکر به نظر میاد مدیریت جدید حداقل در این زمینه تونسته تغییر مثبتی ایجاد کنه‌.
سری اول احرای نمایش که کارگردان نقش باباشاه رو خودشون بازی نمیکردند و فقط نقش صفی را داشتند بینهایت جذاب بود بقدری بازیگر باباشاه نقش دشوارشون رو عجیب و حیرت آور بازی میکردند که من تمام مدت حالت هیجان و اضطراب داشتم و نمیتونستم از جام تکون بخورم، بنظرم بجز نقش و دیالوگهای راوی هیچ چیزی در این نمایش اضافه نبود
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
???
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱
محمد حسین عبدی
شما نظر کرده‌ای امیدوارم تغییر رویه رخ داده باشه. مدتی هست سلب توفیق شده شهرزاد نرفتم امیدوارم این موارد برا مام رخ بده ?
انشالله ?
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Paria (parya_m)
درباره نمایش صامت i
چند دقیقست که از سالن بیرون اومدم، چندان دوست نداشتم و راضی نبودم، نقاط مثبتی هم داشت مثل بازی های خوب نقش های سمانه و سمیرا، طراحی صحنه جالب، طراحی لباس زیبا، نورپردازی خوب، ولی خب اصل کار که متن هست خسته کننده، بدون فراز و فرود و کسالت بار بود، حتی اون حس شاعرانگی که کارگردان سعی کرده بود به کار تزریق کنه اصلا درنیومده بود و بیشتر به رخوت کار اضافه کرده بود، در نهایت به خاطر ضعف متن بازی های خوب و طراحی صحنه و لباس و ... هم نتونسته بودن این نمایش رو به یه کار دلنشین تبدیل کنن، ضمنا گاهی اوقات حرکات لب نقش سارا با صدای گوینده نقش هماهنگ نبود، نظر شخصیم اینه که اون انیمیشنی که پخش شد هم وصله ناجور بود، ما اومدیم تئاتر که بازی های زنده ببینیم نه اینکه انیمیشن پخش بشه و گوینده روش نریشن بگه، اگه چنین چیزی می خواستیم می رفتیم سینما، تصاویر آسمون آبی یا بارش برف روی اون پرده سفید ایده خوبی بود اما کاش از ویدئو آرت در همین حد استفاده میشد و شاهد پخش اون انیمیشن نبودیم، خدا قوت میگم به همه گروه ولی کاری نیست که به کسی پیشنهادش کنم.
Paria (parya_m)
درباره نمایش سگ سورتمه i
شب دوم نمایش رو دیدم و در مجموع راضی از سالن بیرون اومدم، خب هیچ نمایشی نیست که صد در صد نظر همه رو جلب کنه و میزان نسبی رضایت به سلیقه شخصی هرکسی بر می گرده، اما من فضای کلی کار رو دوست داشتم و به نظرم تونسته بود اون حس و حال غم و یاس و سرمای حاکم بر خانواده رو به مخاطب منتقل کنه، بازی ها یکدست نبود و بعضی بازیگران بهتر از بقیه بودن مخصوصا آنیش دختر خانواده که بازیش از همه بهتر بود، کاملا باورپذیر و به اندازه، موسیقی کار رو دوست داشتم و همچنین طراحی صحنه، و به شخصه از پایان بندی نمایش هم لذت بردم و به نظرم پایان جالب و متفاوتی داشت، بازی ها (غیر از آنیش) جا دارن که قوی تر و یکدست تر از این بشن و اگه به این مورد توجه بشه سطح نمایش بالاتر میره، ضمنا برای اولین بار بعد از چند سال اجرا دیدن تو سالن سپند دیشب دقیقا راس ساعتی که رو بلیت زده بود ورود رو اعلام کردن و من اینقدر سورپرایز شده بودم که باورم نمیشد!! امیدوارم این روند ادامه پیدا کنه و دوران تاخیر های بیست دقیقه تا نیم ساعته سالن سپند برای همیشه به سر رسیده باشه.
ممنون از توجه و مهرتون، ارادت ?
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید