در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ریحانه | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 07:53:37
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
عشق, باید آگاه باشد , مسلط باشد, زنده باشد, یاغی باشد, بالنده باشد.
عشق, یک عکس یادگاری نیست.
عشق, یک مزاح شش ماه یا یک ساله هم نیست. فرار از خانه ی قدیمی , سفره ی قدیمی و روابط قدیمی هم نیست…
عشق, محصول ترس از تنها ماندن نیست.
عشق, فرزند اضطراب نیست.
عشق, آویختن بارانی به نخستین میخی که دستمان به آن می رسد نیست.
برای ما عشق هیچ یک از اینها نبود ؛
اما زمان, با اقتدار خوفناک خویش, مصمم است آنها را که در وادی عشق, زمان را انکار می کنند, لگد مال کند.
ما در جنگیدن با زمان, کمی کوتاه ... دیدن ادامه ›› آمدیم و چنین شد که توانست بر ما مسلط شود.
عشق, گر چه از بطن شوریدگی می روید ؛
اما مثل عدد, قانون پذیر است و باقی. ما قوانین استوار عشق را لحظه ای از یاد بردیم…


از: نادر ابراهیمی
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر،یادگاری که در این گنبد دوار بماند.
۰۲ تیر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک جایی می رسد که ادمی دست به خودکشی می زند...

نه اینکه یک نیغ بردارد رگش را بزند.

نه!

قید احساسش را می زند...


از: چارلز بوکوفسکی
چارلز بوکوفسکی را خیلی دوست دارم

چون سعی نکرد حقایق زندگی پنهان کنه و نگه


خیلی از خودکش ها هیچ وقت ثبت نمیشن

بوکوفسکی
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
...
مینیمال عمیقی بود ...
خعلی عمیق
۰۱ خرداد ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

سرخ می شوی وقتی می شنوی دوستت دارم

زرد می شوم وقتی می شنوم دوستش...داری

چهارشنبه سوری راه انداخته ایم

سرخی تو از من

زردی من از تو

همیشه من می سوزم...

و

همیشه تو می پری..

از: ناشناس
راستی دوستان چرا هم زمان و هم مبلغ نمایش با چیزی که اینجا نوشته متفاوته؟
من انتظار زمان 70 دقیقه رو داشتم اما کمتر از 45 دقیقه تمام شد!

اما در کل نمایش خوبی بود.
امین بابادی و سعید بیگی این را خواندند
گروه همیاری (support)
مساله پیگیری شد.
سپاس از توجه و یاری شما.
۲۵ فروردین ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دگرگون ساختن آن چه در بیرون است، دشوارتر از دگرگون ساخنن چیزی است که در درون قرار دارد.


بریدا

از: پائولو کوئلیو
ریحانه جان من این کتاب و خوندم...کتاب فوق العاده ایه ممنون از یادآوریت...
۱۷ فروردین ۱۳۹۱
خواهش می کنم شادی عزیز.
۱۸ فروردین ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نه تو می مانی و نه اندوه

و نه هیچ یک از مردم این آبادی...

به حباب نگران لب یک رود قسم،

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،

غصه هم می گذرد،

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...

لحظه ها عریانند.

به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.



از: سهراب
همه چیر در صدا مکتوب است...گذشته، اکنون و آینده.
کسی که گوش شنوا ندارد، هرگز توصیه هایی را که زندگی هر لحظه به ما می کند، نمی شنود.
و تنها کسی که به آواهای اکنون گوش می سپرد، می تواند تصمیم درست بگیرد.


خاطرات یک مغ

از: پائولو کوئیلیو
سلام خانواده دیواری
ریحانه جان سلام

امیدوارم موفق باشی
لذت برد از انتخابت درود برتو سال خوبی رو در پیش رو داشته باشی
۰۴ فروردین ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عشق می تواند ما را به دوزخ یا به بهشت ببرد .اما همیشه ما را به جایی می برد .

باید آن را پذیرفت ....چون عشق خوراک هستی ماست .




کنار رود پیدرا نشستم و گریستم

از: پائولوکوئیلو
جوهر آفرینش مفرد است. و این جوهره، عشق نام دارد. عشق نیرویی است که ما را بار دیگر به یک دیگر می پیوندد تا تجربه ای را که در زندگی های متعدد و در مکان های متعدد جهان پراکنده شده است. باردگیر متراکم سازد.
ما مسؤول سراسر زمین هستیم، چرا که نمی دانیم بخش های دیگر ما که از آغاز زمان وجود ما را تشکیل می داده اند، اینک کجا هستند؛ اگر آن ها خوب باشند، ما نیز خوشبخت خواهیم بود. اگر بد باشند، هر چند نا هشیار، از بخشی از این درد، رتج خواهیم برد.
اما فراتر از هر چیز، مسؤول آن ایم که در هر زندگی دست کم یک بار، با بخش دیگر خود که در راه ما تجلی خواهد کرد، یگانه شویم. حتا اگر فقط برای چند لحظه باشد؛ چون این لحظات عشقی چنان عظیم به همراه خواهد داشت که بقیه روزگار ما را توجیه می کند.
"بریدا"

از: پائولو کوئلیو

در جستجوی ارکیده وحشی

به دشت های پاییز رفته ام،

آنچه آرزو می کنم اما

ریشه های عمیق است نه گل

از: انونوکوماچی
درود بر بچه محل عزیز...
۰۷ بهمن ۱۳۹۰
سپاس جناب تاجیک
۰۷ بهمن ۱۳۹۰
عالی مرسی عزیزم
۰۸ بهمن ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خاموش چون باران بهاری در مرداب؛
اشک های من آرام
یر آستینم فرو می چکند
و او نمی شنود

از: انونوکوماچی
احساس رقابت ، احساس حقارت است. بگذار که هزار تیرانداز به روی یک پرنده تیر بیندازند. من از آن که دو انگشت بر او باشد انگشت برمی دارم. رقیب ، یک آزمایشگر حقیر بیشتر نیست. بگذار آنچه از دست رفتنی است از دست برود. ...

از: نادر ابراهیمی
عالی بود..
خیلی این نویسنده رو دوست دارم..

سپاس از انتخاب خوبتون..
۲۶ آذر ۱۳۹۰
ممنون
من هم ایشون و نوشته های نابشون رو بسیار دوست دارم.
۲۶ آذر ۱۳۹۰
من هم از رقابت خوشم نمیاد. رقابت ترس از اشتباه کردن میاره . چیزی که من اصلا دوست ندارم
۲۶ آذر ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دو نفر که عاشق اند و عشق آن ها را به وحدتی عاطفی رسانده است؛ واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله ی علم کوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند. اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که یا عاشق زائد است یا معشوق. یکی کافیست.


از: نادر ابراهیمی
هیچکس وجود ندارد که نتواند بخش دیگر وجودش را ملاقات نکند.
در عشق هیچ خطری وجود ندارد و تو این را خواهی آموخت.
هزاران سال است که آدمیان یک دیگر را جستجو کرده اند و یک دیگر را یافته اند.
...

از: پائولو کوئلیو
نویسنده ای خودساخته و دوست داشتنی...
ممنون ریحانه خانوم
۲۰ مهر ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک بار باید عاشق دیگری شد
اما یک بار نباید زندگی کرد، و زندگی را نباید یک قطعه کامل غیر قابل تقسیم به اجزاء فرض کرد: یک گلدان، یک کوزه، یک کاسه...
نه...
زندگی به اجزاء بی شمار قابل تقسیم است که هر جزء، به تنهایی، زندگی ست.
هر واحد کوچک زندگی، زندگی است، و کل زندگی باز هم زندگی. چه کنیم که نام جزء و کل یکی ست؟
چه کنیم؟
اما اگر قرار باشد که ما فقط یک بار زندگی کنیم، زندگی چیزی بسیار زشت و مبتذل خواهد شد
همانطور که اگر دوبار عاشق شویم، عشق چیزی بی اعتبار و بی معنی می شود.

از: نادر ابراهیمی
عالی بود . ممنون .
۱۴ شهریور ۱۳۹۰
سپاس از دعوتتون آقای گوران
من شاغل هستم و متاسفانه نمی تونم شماو دوستان را همراهی کنم
خوش باشید

۱۵ شهریور ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سهم هر کس از زندگی به وسعت قلب مهربان اوست
بی شک تمام دنیا سهم توست

از: ناشناس
"رویا ملک شخصی من است."
از مال دنیا فقط همین را دارم و همین را می خواهم و آن را بسیار دوست میدارم و بیزارم از آنها که آگاهانه، رویاهای مرا پاره می کنند. من با رویا، به راه های خلاف نمی روم با رویا، شهوت نمی رانم. رویا، برای من یعنی پیوسته به سیر و سیاحت در گذشته رفتن، تصویر های لحظه های خاص از کف رفته ی باز نیامدنی را پیش چشم خیال آوردن و آن لحظه ها را ترمیم کردن، تصحیح کردن، و از نو ساختن... جبران خطا در ذهن، آماده سازی خویش برای آینده.

مردی در تبعید ابدی(ملاصدرا)


از: نادر ابراهیمی
همه ما تنها در جستجوی یک چیز در زندگی هستیم: که از آن لبریز شویم که بوسه ی یک نور را در قلب یخ زده مان دریافت کنیم، ملایمت عشقی فنا ناپذیر را تجربه کنیم. زنده بوده یعنی دیده شدن، یعنی ورود به نور نگاهی پر محبت: هیچ کس از این قانون مستثنی نیست. حتی خدا، خدایی که در حقیقت از هر قانونی مستثنی است، چرا که او حقیقت همه چیز است.

از: کریستین بوبن
ف شاملو، بهادر آذری و میثم خاوری این را خواندند
شبنم موتابی، الهام حصاری و علی فرح راد این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازی روزگار را نمی فهمم!
من تو را دوست می دارم...
تو دیگری را...
دیگری مرا...
و همه ما تنهاییم داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند ،
این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.
همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم. انسان عاشق زیبایی نمی شود. بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!

از: دکتر شریعتی
زیبایی باید در نگاه تو باشد نه در چیزی که به آن مینگری
۲۲ خرداد ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از زرتشت پرسیدند زندگی خود را بر چه بنا کردی؟
گفت : چهار اصل
1- دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم.
2- دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم.
3- دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش کردم
4- دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم.
خیلی قشنگه!
احساس میکنم این نوسته رو قبلنم رو دیوار خوندم!
مرسی
۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید