باران که می بارد دلم برایت تنگ تر می شود


راه می افتم بدون چتر...

از: ...

فریاد کشیدم ، با تمامی امکانم، با تمامی تارهای صوتی ام
با تمامی خشم و نفرت و وحشتم

شاید به فریادم برسی
شاید به کمکم بیایی...

فریادم،اما،اگر تو را به وحشت انداخت و تو گریختی
و از من دورتر از آنچه که بودی،شدی

این دیگر گناه من نبود
گاه قدرت تشخیص تو بود...

از: (نادر ابراهیمی)

ساعتها برایم گذشت و ای کاش تا به ابد ادامه داشت،
آن چند ثانیه ای که به هم نگرستیم..




از: خود

چگونه می توان، به تاول های پا گفت،تمام راه آمده اشتباه بوده است...........؟!

از: ناشناس

از عشق سخن باید گفت همیشه از عشق سخن باید گفت
عشق در لحظه پدید می آید،دوست داشتن در امتداد زمان
این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است
عشق معیارها را در هم می ریزد،دوست داشتن بر پایه ی معیارها بنا می شود.
عشق ناگهان و ناخواسته شعله می کشد،دوست داشتن از شناختن و خواستن سرچشمه می گیرد
عشق قانون نمی شناسد،دوست داشتن اوج احترام به مجموعه ای از قوانین عاطفی ست.
عشق فوران می کند،چون آبشاری عظیم ، دوست داشتن جاری می شود،چون رودخانه ای بر بستری با شیب نرم
عشق ویران کردن خویشتن است،دوست داشتن ساختنی عظیم.
عشق دیوار را باور نمی کند،کوه را باور نمی کند....مرگ را باور نمی کند...
عشق در وهله ... دیدن ادامه ›› ی پیدایی دوست داشتن را نفی می کند،نادیده می گیرد، له می کند و می گذرد
دوست داشتن نیز ناگریز در امتداد زمان عشق را دود می کند و به آسمانها می فرستد و چون خاطره ای احرام فرشته نگهبانی بر آن می گذارد.
عشق و دوست داشتن از پی هم می آیند اما هرگز در یک خانه منزل نمی کنند...
میان عشق و دوست داشتن هیچ نقطه مشترکی نیست.
از دوست داشتن به عشق می تون رسید از عشق به دوست داشتن
و فاصله ایست ابدی میان این دو که برای پیمودن آن باید پرید یا باید فرو چکید.


تقدیم به همه ی دیواری ها
از نادر ابراهیمی_آتش بدون دود


از: نادر ابراهیمی

باز روزی نو در راه است
و تو باید که مسلح باشی_با عشق، اندیشه،ایمان، شادی
چاره هی نیست عزیز من
سهم ما از میلیاردها سال حیات و حرکت
ذره ی بسیار ناچیزی ست.
این سهم را چه کسی به تو حق داد
که با خستگی و پپیری روح
با بلاتکلیفی،کسالت،دودلی
به تباهی بکشی؟!
باور کن!
زندگی را پر باید کرد
اما،نه با باطل و بیهوده
نه با هر چیز کدر
زندگی را پر پر باید کرد
عاشق ترک لبخند نمی کند
لبخند تذهیب زندگی است......

تقدیم به همه ی دیواری ها


از: از:نادر ابراهیمی

بیا رخت زندگی را در ساده ترین دقایقش باور کنیم.اگر شکوه متعلق به زندگی روزمره نباشد به چه چیز می تواند متعلق باشد؟!

از: نادر ابراهیمی