در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال احسان طهماسبی | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 18:17:37
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
آموزش «تئوری موسیقی برای نوآموزان» منتشر شد

به تازگی کتاب «تئوری موسیقی» برای نوآموزان کتابی کامل برای هنرجویان موسیقی منتشر شده است.

این کتاب مجموعه‌ای از توضیحاتِ کامل و تمرین‌ها و فعالیت‌هایی است که مفاهیم بنیادی تئوری موسیقی را درس می‌دهد و تقویت می‌کند. باربارا وارام (1928-1977) از مدرسه‌ی بِرَنکْسام هال و دانشکده‌ی موسیقی دانشگاه تورنتو فارغ‌التحصیل شد و مدرک نوازندگی پیانو (A.R.C.T) را از رویال کنسرواتوار موسیقی تورنتو دریافت کرد.

او درباره‌ این کتاب می‌نویسد: «کتاب تئوری موسیقی برای نوآموزان می‌تواند توسط دانش‌آموزان مقطع ابتدایی برای فراگیری هر سازی یا تحصیل رسمیِ ... دیدن ادامه ›› موسیقی در مدرسه به کار رود.»

ایلیا بهارلو از سه سالگی فراگیری موسیقی را نزد پدرش آغاز کرد و در سیزده سالگی نزد ملیک اصلانیان و بعدها فوزیه مجد و گاکیک بابایان به فراگیری پیانو پرداخت. مدرک نوازندگی پیانو را در سال 1376 از ترینیتی کالجِ لندن گرفت. در حال حاضر به نوازندگی و آموزش پیانو خصوصاً به کودکان اشتغال دارد.

مترجم کتاب یعنی ایلیا بهارلو در باره کتاب نوشته است: نیازِ کودکان به یک کتاب تئوری موسیقی مدت‌ها دغدغه ی فکریِ من بود. از آنجا که پس از فارغ‌التحصیلی در رشته‌ی موسیقی دانشگاه هنر بیشترِ کارم را روی آموزش پیانو به کودکان متمرکز کرده بودم نبودِ این نوع کتاب را در مجموعه کتب موسیقی موجود در ایران بیش از پیش احساس کردم. پس از ترجمه و چاپ کتابِ مبانی بنیادی موسیقی با کتاب تئوری موسیقی برای نوآموزان آشنا شدم. متنِ ساده و قابل درک کتاب در عین کامل بودن، وجود تمرین‌های زیاد پس از هر درس، وجود جدول‌ها، نقاشی‌های کشیده‌شده با علامت‌های موسیقایی و چاپ و انتشار موفقیت‌آمیز مبانی بنیادی موسیقی و انتخاب آن به عنوان کتاب برگزیده‌ی سال در نهمین جشنواره‌ی آموزشی کتاب‌های رشد در دی ماه 1390، همه دلایلی بودند برای توجه من به این کتاب و ترجمه ی آن.

این کتاب که عنوان اصلی اش تئوری برای نوآموزان است در واقع تئوری موسیقی برای کودکان است و انگیزه ی اصلی من برای ترجمه‌ی آن تجربه‌ی شخصی (شروع یادگیری پیانو از کودکی) و باور به اهمیت یادگیری صحیح موسیقی ــ چه تئوری و چه عملی ــ توسط کودکان است. یادگیری موسیقی باعث ایجاد اعتماد به نفس، نظم و انضباط، تواناییِ استفاده‌ی بهینه از زمان، رشد ذهنی، مهارت عضلانی، پیشرفت وجه خلّاق و آشنا شدن با یک فرهنگ دیگر می‌شود.

انتشارات ماهور این کتاب را منتشر کرده است.
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/10/03/13911003000231_PhotoA.jpg
تار ایرانی به نام کشور آذربایجان ثبت شد

شیوه ساخت و نوازندگی تار در هفتمین اجلاس یونسکو به نام آذربایجان به ثبت رسید؛ درصورتی‌که تار، یکی از مهم‌ترین و کهن‌ترین سازهای ایرانی است و گویا ایران، مشارکتی در پرونده ثبت جهانی تار نداشته است.

گروه موسیقی هنرآنلاین؛ طبق کنوانسیون سال ۲۰۰۳ که با هدف حفاظت از میراث فرهنگی و معنوی شکل گرفت، میراث فرهنگی معنوی یا میراث زنده، انگیزه اصلی تنوع فرهنگی ما و حفظ آن و ضمانتی برای تداوم نوآوری است. این کنوانسیون تاکید دارد که میراث فرهنگی معنوی بین دیگر میراث‌ها، در حوزه‌هایی چون سنت‌ها و نمایش‌های شفاهی، هنرهای اجرایی مانند موسیقی و تئاتر سنتی، آداب و رسوم ویژه، آیین‌ها و جشن‌ها، دانش و تجربیات مرتبط با طبیعت و جهان و صنعتگری سنتی، ظهور پیدا می‌کند.

سال گذشته و در ششمین اجلاس یونسکو که در بالی اندونزی برگزار شد، پرونده موسیقی اقوام ایرانی مورد بررسی قرار گرفت. موسیقی اقوام ایرانی یکی ... دیدن ادامه ›› از گونه‌های موسیقی است که قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایش به درستی شناخته نشده؛ نوعی گوناگونی و تازگی در این نوع موسیقی وجود دارد که برای مخاطبان با هر زبان و فرهنگ و قومیتی، جالب و شنیدنی است، اما موسیقی بومی، نوای بینوایی است ولی این روزها از کمتر کوی و برزنی به گوش می‌رسد. بیشتر فعالان این زمینه یا رهسپار دنیایی دیگر شده‌اند یا به گوشه‌ای رفته، در انزوا به سر می‌برند. مگر چند نفر شیرمحمد اسپندار و حسین سمندری و طواق سعادتی را می‌شناسند؟ از این‌رو سازمان میراث فرهنگی برآن شد تا موسیقی اقوام ایرانی را به ثبت برساند آن هم در قالب یک پرونده کلی؛ در حقیقت موسیقی همه اقوام ایرانی را در کپسولی گنجاندند و راهی یونسکو کردند بی‌آنکه به دفاع از آن بپردازند.


بسیاری از کارشناسان موسیقی نواحی چون فواد توحیدی و محسن شریفیان و غلام سبزعلی حتی خود بهروز وجدانی، گردآورنده پرونده موسیقی اقوام ایرانی با این کلی‌نگری مخالف بودند و آن را بی‌اهمیت جلوه دادن این گونه از موسیقی می‌دانستند.



حالا در هفتمین اجلاس یونسکو که هفتم دسامبر برابر با 17 آذرماه به کار خود پایان داد، شیوه ساخت و نوازندگی ساز تار به نام آذربایجان به ثبت رسیده است؛ به گزارش یونسکو روش‎های سنتی در ساخت تار و نحوه نوازندگی و اجرای آن که از سوی کشور آذربایجان به این سازمان فرهنگی معرفی شده بود، درنشست اخیر کمیسیون میراث معنوی یونسکو به ثبت رسیده و این در حالی است که تار یکی از مهم‌ترین و کهن‌ترین سازهای ایرانی است که بیشتر به نام کشور ایران شناخته می‌شود.



کشور آذربایجان، پیش از این موسیقی عاشیق ها را به نام خود به ثبت رسانده بود و اکنون تار را هم به نام خود در فهرست میراث معنوی یونسکو به ثبت رسانده و به نظر می رسد کشور ایران، هیچ مشارکتی در پرونده ثبت جهانی تار نداشته است. براساس همین گزارش، تار نوعی ابزار موسیقی زهی ساخته شده از چوب درخت توت و تو خالی با تارهای بلند است که در سراسر روستاها و شهرهای آذربایجان ساخته می‎شود.



در گزارش یونسکو آمده که این ساز دارای ویژگی سازهای سنتی است و در مراسم مختلف از عروسی و جشن و عیدهای گوناگون و مهمانی‌های سنتی گرفته تا کنسرت‌ها و همایش‌های امروزین نواخته می‎شود. این ساز که بدنه‎ای توخالی و ازجنس چوب دارد، به شکل هشت انگلیسی است و به صورت افقی در دستان نوازنده قرار می‌گیرد. این ساز دارای هفت تار فلزی است که با زخمه نواخته می‎شود.



بنابر آنچه در گزارش رسمی یونسکو آمده، ساخت ساز تار طی سال‎ها وقرن‎ها توسط صنعتگران سنتی که مهارت‎های خود را نسل به نسل به شاگردان خود منتقل کرده‎اند، حفظ شده و نحوه اجرا و مهارت‎های هنری در نوازندگی این سازنیز به صورت شفاهی توسط استادان هنر به نسل جوانتر درمردم این کشور منتقل شده است.



تار از سازهای زهی است که با زخمه نواخته می‌شود و در ایران و برخی مناطق دیگر خاورمیانه چون آذربایجان و ارمنستان و گرجستان برای نواختن موسیقی کلاسیک از آن استفاده می‌شود؛ حالا چرا این ساز، تنها به نام آذربایجان به ثبت می‌رسد، پرسشی است که باید به آن پرداخته شود؟ نمی‌توان تلاش‎ گسترده‎‌ای براغی ثبت این ساز در فهرست جهانی به خرج داده و تار آذربایجانی، اندکی متفاوت با تار ایرانی است، اما تار، یک ساز ایرانی است و ریشه در تاریخ و فرهنگ و سرزمین ایران دارد.
آذربایجان موسیقی موقام خودش رو هم ثبت کرد سال ۲۰۰۳ که باعث شد یه عده به فکرشون برسه که می‌تونن ردیف رو به عنوان میراث معنوی ثبت کنن. حالا هم ایران به تکاپو افتاده که این ساز رو با نام Persian Tar توی یونسکو ثبت کنه، این هم استراتژی هست در نوع خودش که جالبه
۲۱ آذر ۱۳۹۱
ماجرای ثبت تار در یونسکو و فرار به جلوی خانه موسیقی
مختاباد، سید ابوالحسن

در این روزها ماجرای ثبت تار به نام کشور آذربایجان بحث و جدل های فراوانی را به وجود آورد
پیش از ورود به بحث یادآوری کنم که ساز تار در موسیقی و آنسامبل موسیقی ایرانی به عنوان شاه سازها معروف است و البته که در شهرت و اعتبار ... دیدن ادامه ›› این ساز نام و نواخته های بزرگانی چون میرزا حسیقلی،درویش خان، علی اکبرخان شهنازی، شهناز ، مجد و شریف از نسل های گذشته و لطفی ، علیزاده ، طلایی و نفر ،متبسم و ... از نسل های بعدی سهمی جدی در برکشانیدن این ساز داشته است.
دولتیان تا لحظه نگارش این یادداشت خاموشی گزیده اند و نظری ابراز نکرده اند. نگاهی به سایت یونسکو در ایران که ریاستش با دکتر سعیدآبادی است خود گویای بسیاری از مسائل است از جمله سکوت محض در این زمینه که حتی خبری و نظری درباره ماجرایی به این اهمیت نیست، نمی دانم آقای رئیس و زیرمجموعه آنها اصلا خبردارند که همسایگانمان چه می کنند؟ آنها قطعا به عنوان بازوی ارتباطی ایران با یونسکو باید اطلاعاتی از این دست را زودتر و دقیق تر و حتی پیش از آنکه با چنین ماجراهایی روبرو شویم که دیگران از ما سبقت گیرند،انتشار می دادند. مسئولان بخش میراث ناملموس سازمان میراث فرهنگی هم در این زمینه سکوت اختیار کرده اند.
حتی روزنامه نگاران و خبرگزاری هایی که در این زمینه گزارش و خبر کار کرده اند تنها آه و افسوس هنرمندان را انعکاس داده اند و یکتنشان به سراغ یک مسئول مربوطه در سازمان میراث فرهنگی نرفت تا خبری همه جانبه تر انعکاس دهد.
خانه موسیقی که در دوره ای به همت و پیشنهاد هومان اسعدی و پی گیری آقای سریر ثبت ردیف را در یونسکو به سامانی رساند هم بعد از آن ماجرا ومانند عمده کارهای دیگرش کارمند صفتی پیشه کرد و دست روی دست گذاشت تا این اتفاق هم رخ دهد،وگرنه نهادی همانند بخش میراث غیرملموس سازمان میراث فرهنگی هم اعتبار داشت و هم به سیاق پیشین که از ثبت کارهایی چون ثبت ردیف موسیقی ایرانی و ثبت موسیقی بخشی های خراسان حمایت کرد ، در صورت ارائه این گونه طرح ها ،شاید از آنها هم حمایت می کرد . اینجاست که نقش نهادی همانند خانه موسیقی عیان می شود ،به خصوص شورای عالی این نهاد که متاسفانه و برخلاف اساسنامه خانه موسیقی(ماده 24 که شرح وظایف شورای عالی خانه موسیقی است) که تصریح بر برگزاری حداقل یک جلسه در ماه دارد ،به زور در سال دو جلسه برگزار می کند که آن دو جلسه هم برسر ماله کشی ندانم کاری های هیئت مدیره صرف می شود و نه این گونه مباحث که اتفاقا جزو شرح وظایف شورای عالی است.
جالب اینکه هیئت مدیره این نهاد در یک اقدام غیرقانونی و ضدصنفی فعالیت کانون سازسازان را تعلیق کرد، کانونی که از جمله فعالترین کانون های این نهاد بود و شاید اگر پیشنهاد ثبت سازهای ملی را در قالب طرحی مشترک بین سه کانون نوازندگان ایرانی ،سازسازان و پژوهشگران ارائه می دادند ، قطعا کار به جایی می رسید که الان پرونده این سازها در یونسکو در جریان بود،اما گذشته هیئت مدیره کنونی خانه موسیقی نشان داده است که آنها مرد کارهای جدی و مستمر نیستند .نمونه اش تعویق مجمع عمومی ناشران یک روز قبل از برگزاری مجمع و احاله آن به هفته بعد ،به بهانه تعطیلات تهران برای آلودگی هوا.در حالی که این تعطیلات برای نهادهای دولتی بود و نه نهادهای خصوصی و سابقه خانه موسیقی هم نشان می داد که در روزهای تعطیل هم مجمع برگزار شد،اما وقتی روحیه کارمند صفتی در جایی رخنه و رسوخ کند ،کارمندصفتان از هر فرصتی استفاده می کنند که بتوانند چند روزی از فضای کاری به دور باشند و نفسی تازه کنند.
نکته جالبترفرار به جلویی است که این نهاد و سخنگوی آن در پیش گرفته اند. آنها اگر در این گونه موارد جدی بودند و یک دهم انرژی ای را که برای تعلیق کانون سازسازان و اصلی و فرعی کردن کانونها به کار گرفتند ، صرف سرپا نگه داشتن شعبه تبریز خانه موسیقی می کردند ، به قطع و یقین دست اندرکاران ان شعبه شاید اطلاعاتی به آنها می دادند که همزبانانشان در آنسوی آبها سرگرم چه کاری اند. ضمن آنکه خود خانه موسیقی هم در این گونه موارد باید وظیفه رصد کردن اموری این چنینی را در دستور کار قرار می داد و ساز و کاری را طراحی می کردند که ماهی یکبار سرکی به این گونه نهادها میزدند و پی جوی کارها می شدند و نه آنکه روغن ریخته را نذر امامزاده کنند. الان چند سالی است که مشخص نیست شعبه خانه موسیقی در تبریز با چه سرنوشتی مواجه شده است و هیئت مدیره و بازرس خانه موسیقی هم در این زمینه پاسخگو نیستند.
پس تا به اینجا تنها نباید میراث فرهنگی را مقصر دانست، بلکه تقصیر خانه موسیقی و به خصوص سخنگوی آن که رئیس کانون نوازندگان و خود نوازنده تار است، بسی بیشتر است.
تمامی این ماجراها باز فرع بر مسئله اصلی است و آن این که اصولا وقتی درکشوری نمایش ساز با هزار اما و اگر روبروست و مردمانش در یک سوی می توانند در انواع و اقسام کنسرتها ساز را دیده ، در فیلم های سینمایی و حتی ویدئویی(از جمله قسمت آخر سریال قلب یخی)کنسرت های پاپ را با سازهایش تماشا کنند،اما در رسانه ملی و اصلی همچنان برای نمایش ساز بسته است، چه بهتر که این ساز هم به نام و کام کسانی باشد که برای آن حرمتی قائلند و آن را جزو نمادهای ملی خود می دانند.
نکته نهایی این که به سیاق آن ضرب المثل معروف که ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است دبیر و سخنگوی خانه موسیقی و رئیس کانون سازسازان بهتر است تا سازهای دیگری چون کمانچه از طرف کشور آذربایجان ثبت جهانی نشده است حداقل این ساز را در دستور کار خود قرار دهند و برایش پرونده­ای تشکیل دهند.
اهل موسیقی به یاد ندارند که در کانون نوازندگان ایرانی طرحی غیر از بررسی عضویت اعضای کانون انجام شده باشد. آیا در اساسنامه کانون نوازندگان تنها همین یک وظیفه و هدف برای این کانون پیش بینی شده است؟

۲۶ آذر ۱۳۹۱
انتظار داشتن از خانه‌ی انحصاری و مادام‌العمر آقایان نوربخش و سریر و گنجه‌ای و پیرنیاکان برای این‌که کاری انجام بدهند واقعا زیادی هست. این‌ها همین که آسیب به هنرمندان و موسیقی وارد نکنن جای شکرگزاری داره
۲۶ آذر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آزمون های کنکور سراسری و دانشگاه آزاد موسیقی


http://www.partmusic.ir/tests
تور کنسرت‌های محمدرضا شجریان و برادران پورناظرى آغاز شد

تور کنسرت‌های محمدرضا شجریان و برادران پورناظرى با اجرا در شهر تورنتو آغاز شد.

به گزارش خبرنگار موسیقی ایرانیان، این تور کنسرت‌ها ۱۱ آذرماه با اجرا در شهر تورنتو کانادا آغاز شده و دیشب (۱۲ آذرماه) در شهر مونترال پیگیری شد.

طبق برنامه اعلام شده، این تور کنسرت‌ها ۱۸ آذرماه در شهر ونکور و ۲ دی ماه در کالگری پیگیری خواهد شد و محمدرضا شجریان استاد آواز ایران چهره جدیدى از اصالت هاى موسیقى ایران را براساس ساخته‌های تهمورس و سهراب پورناظرى و همراهى ارکس‌تر سازهاى ابداعى به روی ... دیدن ادامه ›› صحنه می‌برد.

گفتنی ست، پس از کانادا شهرهایی از آمریکا هم میزبان کنسرت‌های خسرو آواز ایران خواهند بود.

در این اجرا‌ها که نخستین بار است استاد شجریان با برادران پورناظری، هنرمندان شناخته شده گروه شمس همکاری دارد، تهمورس و سهراب پورناظرى ترکیبی مدرن موسیقایی بر اساس خانواده سازهای زهی که ساخته شجریان هستند را به نمایش خواهند گذاشت.

لازم به ذکر است که نوازندگان چیره دست ایرانی، آمریکایی و اروپایی محمدرضا شجریان و پورناظری‌ها را همراهی می‌کنند.

در ادامه می‌توانید بخشی از اجرای شهر «تورنتو» را به صورت ویدئویی از موسیقی ایرانیان دانلود کنید.

http://musiceiranian.ir/images/news-pic/2012/12/Shajarian-canada.mp4
شش سال از خاموشی نت‌های «بابک بیات» سپری شد

شش سال از خاموشی «بابک بیات» مردی که بیش از ۱۸ سال به تعبیر خودش، سینه‌خیز در عرصهٔ موسیقی پیش ‌رفت، موسیقی فیلم ساخت و با عشق و علاقه کار کرد، گذشت و چه بی‌موقع از میان ما رفت.

در سال ۸۵ که پاییز بسیاری از بزرگان فرهنگ و هنر این مرزبوم بود، او نیز رفت؛‌‌ همان سازندهٔ موسیقی متن فیلم‌های «عروسی خوبان»، «شاید وقتی دیگر» و «مسافران» و ده‌ها فیلمی که در سینمای ایران ماندگار شدند.

بابک بیات در سال ۱۳۲۵ در تهران به دنیا آمد.

وی به زندگی گذشته خود می‌بالید و از بیان آن ترسی نداشت، از محله‌های جنوب شهر تهران و از ... دیدن ادامه ›› آشنایی با ایرج جنتی عطایی در همین محله‌ها. سرآسیاب دولاب، خیابان شهباز، شکوفه، کرمان، و آن همه خاطره از خانه محقری که حتی کوچک‌ترین صدایی به گوش همسایه‌ها می‌رسید و آغاز آهنگسازیش از همین خانه محقر ۴۸ متری بود. و خاطرات شیرین زندگی گذشته‌اش با پدر و مادر و دو برادرش که سراسر تعریف از عاطفه و مهربانی و فداکاری والدینش برای او بود. زمزمه کردن هنگام رفتن به دبیرستان با کفش سوراخ و ساختن ملودی تازه، در حالی که سرمای طاقت فرسا از سوراخ کفش تمام وجودش را فرا گرفته بود. میدان ژاله، چهارراه آبسردار و راه مدرسه و پدرش که دوست داشت او یک ورزشکار شده و به دانشگاه افسری برود و زندگی نظامی را شروع کند. اما او با این تفکر پدر جنگید و موسیقی را دنبال کرد و به همین دلیل بدون حمایت پدر راه خود را ادامه داد.

از سن ۱۹ سالگی در اپرای تهران و زیر نظر خانم اولین باغچه‌بان، آقای ثمین باغچه‌بان و نصرت الله زابلی با موسیقی کلاسیک و جهانی آشنا شد. در حدود پنج سال همکاری خود را با این اپرا ادامه داد. بعد از آن با محمد اوشال آهنگساز و رهبر ارکستر جاز فولکوریک دوستی عمیقی پیدا کرد که این دوستی به ادامه هارمونی و آکومپانیمان و فراگیری دیگر اشتیاقات موسیقایی بیات منجر شد.

ایرج جنتی عطایی شاعر و ترانه سرا و نمایشنامه نویس که از دوران کودکی تا قبل از انقلاب با بابک بیات همگام با هم موسیقی ترانه را ادامه دادند، در زندگی بیات و خانواده‌اش بسیار موثر بود، که این دوستی به ساخت ترانه‌های بسیاری از جمله غریبه، جنگل، بن بست، خونه، فریاد زیر آب، علی کنکوری، تپش، خاتون، سایه، خورجین (بانوی شرقی)، فصل بد خاکستری (روح بزرگوار)، سقف، هیچ کسی مثل تو نبود، طلایه دار (ای بزرگ موندنی) و بسیاری ترانه‌های دیگر منجر شد.

بابک بیات موسیقی فیلم را با فیلم غریبه که با همراهی واروژان ساخته شد، شروع کرد. بعد از فیلم غریبه، بیات موسیقی فیلم‌های خوشید در مرداب، شب آفتابی (با ترانه عروسک قصه من)، برهنه تا ظهر با سرعت، فریاد زیر آب، سریال چنگک و بسیاری موسیقی فیلم‌های دیگر را ساخت.

بعد از انقلاب وی فعالیت موسیقی را در شرکت ابتکار، همراه با دوستش ابراهیم زال‌زاده و با کاست قاصدک، زندگی نامه صمد بهرنگی و بصورت ترانه‌های کودکانه خانم سیمین غدیری آغاز نمود. پس از آن کاست خروس زری پیرهن پری را به همراه احمد شاملو و کاست‌های سکوت سرشار از ناگفته هاست و چیدن سپیده دم را با صدای احمد شاملو موسیقی ساخت.

بابک بیات موسیقی فیلم را در بعد از انقلاب با فیلم مرگ یزد گرد ساخته بهرام بیضایی ادامه داد و در سال ۱۳۶۲ موسیقی فیلم‌های نقطه ضعف و ریشه در خون را ساخت و در سال‌های بعد برای فیلم‌های شاید وقتی دیگر و مسافران ساخته‌های بهرام بیضایی، سریال سلطان و شبان، کشتی آنجلیکا، عروس، پرده آخر، طلسم، مرسدس، جهان پهلوان تختی، دستهای آلوده، اتوبوس، قرمز، دو زن، شیدا و در حدود ۹۰ فیلم سینمایی موسیقی نوشت و آخرین سریالی که وی برای آن موسیقی ساخته است سریال ولایت عشق با صدای محمد اصفهانی است.

بیات در سال ۱۳۶۹ پس از چند بار کاندیدا شدن برای موسیقی فیلم بالاخره وقتی که از پنج کاندیدای موسیقی فیلم سه بار نام او را اعلام کردند جایزه سیمرغ بلورین فجر را برای فیلم عروس دریافت کرد. همچنین در سال ۱۳۷۵ وقتی که از بین چهار کاندیدا دو بار نامش اعلام شد، مجددا سیمرغ بلورین را دریافت نمود. در خانه سینما برای فیلم ساحره جایزه اول موسیقی فیلم را دریافت کرد. در جشن گزارش فیلم جایزه بهترین آهنگسازی را برای صد سالگی سینما از آن خود کرد. در سال ۱۳۸۱ در مراسمی که در شیراز برگزار شد از بابک بیات و چهار هنرمند بزرگ دیگر ایران تقدیر به عمل آمد و همچنین در همین سال و در مراسمی دیگر از بابک بیات به خاطر یک عمر تلاش در زمینه ترانه ایران تقدیر شد که در این مراسم پیامهایی از ایرج جنتی عطایی، بهرام بیضایی و… قرائت گردید.

از دیگر فعالیت‌هایی این آهنگساز در این سال‌ها ساخت قطعه کرال و ارکسترال سرزمین خورشید بود، که در سال ۱۳۷۶ توسط ارکس‌تر سمفونیک تهران و به رهبری استاد فریدون ناصری اجرا شد. بابک بیات در کنار ساخت موسیقی، حدود هشت سال در دانشگاه‌های تهران مشغول به کار بود و موسیقی فیلم تدریس می‌کرد.

خودش می‌گفت: «بیش از ۱۸ سال سینه‌خیز در این حرفه حرکت کردم، موسیقی فیلم ساختم و با عشق و علاقه کارم را ادامه دادم و اگر صورت هزینه‌های و دستمزد من را در این مدت نگاه کنید، از اینکه یک آهنگ‌ساز با این همه زحمت چنین زندگی می‌کند و درآمد کمی در حد یک کارمند داشته است، خنده‌تان می‌گیرد …»

بیات همواره از حضور جوان‌ها در حرفهٔ ساخت موسیقی فیلم راضی بود؛ اما خود اذعان می‌داشت، متاسفانه بسیاری از این‌ها از آن حس موسیقایی و تخصص در موسیقی فیلم برخوردار نیستند و فقط آن را یدک می‌کشند و چون کار دیگری بلد نیستند موسیقی فیلم بسازند.

ناگفته نماند، این هنرمند بزرگ موسیقی ایران به آموزش خوانندگان زیادی از جمله محمد اصفهانی، حامی، مانی رهنما و نیما مسیحا پرداخته است که این خواننده ها امروز از هنرمندان برجسته موسیقی پاپ ایران هستند.

بیات آهنگساز بیش از صد فیلم سینمای ایران، ساعت ۸ صبح ـ یک‌شنبه پنجم آذرـ سال ۸۵ از دنیا رفت.
در زیرزمین‌های آکوستیک چه می‌گذرد؟!
موزیسین زیرزمینی به مثابه دستمال کاغذی/ موسیقی تجسمی و مصرف روان‌گردان‌ها

فواد حجازی معتقد است که موسیقی زیرزمینی بیش‌تر به درد معتادان و بزهکاران می‌خورد


فواد حجازی در گفت‌وگو با خبرنگار «شهر» درباره موسیقی زیرزمینی، به‌ویژه موسیقی رپ گفت: دلیل کشش و جذابیت چنین ژانرهایی، سروصدای زیاد و اعتراضی است که در بطن خود دارند. اینکه مردم به سمت چنین گونه‌ای کشیده می‌شوند، اعتراض آن‌ها به عشق‌های بی‌پایه و اساس جدید یا مسایل ... دیدن ادامه ›› روز جامعه است.
این آهنگساز و رهبر ارکستر با تاکید بر اینکه بیش‌تر این آثار بر فضای اجتماعی تاکید دارند و مشکلات و ناهنجاری‌ها را فریاد می‌زنند، اظهار داشت: این آثار در واقع تجسمی اند، نه موسیقی. این نوع موسیقی بیش‌تر روی تجسم مردم و مخاطبان خود کار می‌کند. موسیقی فقط نت و صدا درآوردن از ساز و انواع صداهایی که از آلات موسیقی ساطع می‌شود، نیست.

رپ یک موسیقی تجسمی است

حجازی با اشاره به ظرفیت اعتراضی موسیقی زیرزمینی گفت: گاه از این ظرفیت اعتراضی سوءاستفاده شده و فرم‌های تازه‌ای ایجاد می‌شود که با اصل ماجرا متفاوت است. چنین گروه‌هایی در امریکای جنوبی و انگلستان هم کار می‌کردند و می‌کنند و معترض هم هستند؛ ولی از نظر من آثار آن‌ها نیز بیش‌تر تجسمی است.

وی افزود: آنچه در ایران تحت عنوان موسیقی رپ می‌بینیم، نظم خاص ندارد و حتی حرکات این افراد نیز حرکاتی نامنظم و بی‌اساس است. حداقل رپ امریکای جنوبی یا انگلستان، حرکت‌های ویژه خود را دارد که می‌توان آن را از یک کار پاپ تشخیص داد.


برخورد مردم با موسیقی زیرزمینی، مثل دستمال چرک است

سرپرست گروه موسیقی کوچ درباره ژانر رپ توضیح داد: پیش از این در دهه‌های 70 و 80 میلادی، گروه‌هایی مانند پینک فلوید، اعتراض خود را در فرم و قالبی مشخص نشان می‌دادند؛ ولی این نوع موسیقی و کلام را پیش از دهه 80 میلادی نداریم. از دهه 90 به بعد بود که چنین ژانری، شکل جدی به خود گرفت؛ ولی از همان ابتدا نیز این ژانر، استخوان موسیقایی نداشت، هنوز هم ندارد.
وی ادامه داد: حتی خوانندگانی چون مایکل جکسون نیز در موسیقی‌شان استخوان‌بندی داشتند؛ ولی رپرهایی مثل فیفتی‌سنت یا نمونه‌هایی ایرانی که کارهای بسیاری هم ارائه داده‌اند، هرگز جا نیفتادند و زود فراموش شدند.
حجازی تاکید کرد: این فرم، مثل الکل است؛ سریع می‌پرد. مردم آن را می‌شنوند و مثل دستمال چرک دور می‌اندازند.

حجازی با تاکید بر این‌که این نوع موسیقی، ماندگار نیست، گفت: امروز اسمی از گروه کیوسک، نامجو، علیش‌مست، یا حتی بلک‌کتس که به‌نوعی آغازگر این نوع حرف زدن وسط موسیقی فارسی بود، نیست. امروز اگر کسی در اتومبیلش، یکی از آهنگ‌های دو یا سه سال پیش نامجو را بگذارد، همه به او می‌خندند و فکر می‌کنند او عقب‌مانده است؛ ولی اگر کاری از یکی از خوانندگان قدیمی را گوش کنید، کسی شما را مسخره نمی‌کند.
این سرپرست ارکستر که سال‌هاست با علیرضا عصار همکاری می‌کند، درباره آمار بالای دانلود آهنگ‌های برخی رپرهای ایرانی گفت: این‌که آمار دانلود اثری از یک گروه بالا باشد، ملاک نیست؛ مهم ماندگاری اثر است. مثل چاقاله بادام که هر سال می‌آید و هر سال مردم آن را می‌خرند، بدون این‌که چیز جدیدی به آن اضافه شده باشد، و ماندگار است و مردم آن را دوست دارند؛ ولی یک فست‌فود یا یک ماهی خاص را که نمی‌توان هر روز در خانه درست کرد و خورد.
حجازی اظهار داشت: کاری که استخوان‌دار باشد، می‌ماند. سال‌هاست کار استخوان‌دار بیرون نیامده است. برخی تلاش‌هایی کرده‌اند؛ ولی در ژانر مردمی، اتفاق خاصی نیفتاد. امروز موسیقی، موسیقی هفته و روز است و ماندگار نیست. خیلی زود فراموش می‌شود. خیلی وقت‌ها هم می‌بینیم در یک اتومبیل موزیکی پخش می‌شود که اصلا ربطی به چهره و شخصیت راننده و دیگر سرنشینان آن ندارد.


سگی که واق واق می‏کند، حمله نمی‏کند

وی درباره رپرهایی که پیش از این در قالب موسیقی زیرزمینی در ایران کار می‌کردند و پس از مهاجرتشان، کلام آن‌ها رنگ و بوی متفاتوی گرفته است، گفت: برخی از این خواننده‌ها، برای اینکه جلب توجه کنند، حرف‌هایی می‌زنند و چیزهایی می خوانند؛ ولی مهم این است که تنها برای جلب توجه این کار را می‌کنند. به نظر من این افراد حتی به کاری که می‌کنند هم اعتقادی ندارند.
این آهنگساز افزود: سگی که از دور واق می‌کند، هیچ‌وقت حمله نمی‌کند. این که نشد موسیقی اعتراض. حتی رپ واقعی که در غرب اتفاق می‌افتد هم استخوان موسیقی ندارد؛‌ چه برسد به نمونه‌های ایرانی آن. ولی متاسفانه بی‌پرده حرف زدن و بی‌تربیتی و بی‌ادبی اجتماعی، مدتی است در جامعه ما روال شده است.

وی درباره موسیقی راک ایرانی اظهار داشت: حتی موسیقی راک ایرانی هم ماندگار نیست. البته کسانی که در ژانر راک کار می‌کنند آثار بهتری به‌لحاظ تئوریک ارائه می‌کنند؛ زیرا روی موسیقی آن بیش‌تر کار می‌کنند و بعضی از آن‌ها نوازنده‌های بسیار خوبی هم دارند. در مجموع، راک ایرانی بهتر از رپ ایرانی یا رپ فارسی است.

حجازی با بیان این که متاسفانه این وضعیت هست و نمی‌توان آن را تغییر داد، گفت: انگار افتاده‌ایم در تونلی که هم شیب زیادی دارد و هم درون آن پر از آب است. گویا باید تا ته آن برویم تا روی زمین بیاییم. وی درباره نحوه برخورد با ناسزاگویی خوانندگان زیرزمینی گفت:‌ اتفاقا بهتر است این‌ها را حتی در تلویزیون هم نشان بدهند تا مردم چهره کسانی را که در آهنگ‌هایشان فحش رکیک می‌دهند، ببینند و بشناسند. شاید این تاثیرگذار باشد و کمی سبب خجالت این افراد شود.

موسیقی تجسمی به درد مصرف روان‌گردان‌ها می‌خورد

این آهنگساز، مخاطب موسیقی زیرزمینی را فاقد سواد و سلیقه موسیقایی دانست و گفت: چنین موزیک‌هایی بیش‌تر به درد معتادان و بزهکاران و کسانی که با مشکلات خانوادگی دست و پنجه نرم می‌کنند، می‌خورد؛ زیرا دارد حرف دل و خاطرات و مشکلات آن‌ها را بازگو می‌کند. کسی که مواد مخدر یا قرص روان‌گردان مصرف کرده، قطعا احتیاج به یک موسیقی تجسمی دارد تا بتواند به توهماتش دامن بزند. وی درباره تاثیرات موسیقی زیرزمینی اظهار داشت: اگر ایده و عقیده پشت یک موسیقی باشد، قطعا طرفداران آن اهل کتاب و اهل مطالعه خواهند بود؛ ولی چنین موسیقی‌ای که فعلا در ایران به‌عنوان موسیقی زیرزمینی شناخته می‌شود، چه زیرزمینی باشد و چه روزمینی، موسیقی را به فساد می‌کشد و به ورطه نابودی می‌برد.
حجازی با اشاره به راه‌های مواجهه با موسیقی زیرزمینی گفت: اگر به موسیقی خوب، اهمیت داده شود و برای آن سرمایه‌گذاری کنند، خوراک موسیقایی مردم چنین آثار مبتذلی نخواهد بود.

فواد حجازی سازنده موسیقی سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» است که در ماه مبارک رمضان از تلویزیون پخش شد. وی هم‌اکنون درحال آماده‌سازی یک آلبوم بی‌کلام است. گروه‌‌های موسیقی زیرزمینی از اوایل دهه 80 در ایران شکل گرفتند. این گروه‌‌ها عموما در ژانرهای پاپ، رپ، راک و گهگاه هوی متال فعالیت می‌کنند و از همان ابتدای شکل‌گیری، با برخورد مراجع رسمی مواجه بوده‌اند.


ناسزا می‌گویند تا جلب توجه کنند

این نوازنده درباره چرایی ناسزاگویی در موسیقی زیرزمینی گفت: ناسزا می‌گویند چون موسیقی خوب و بطن موسیقایی ندارند و نمی‌توانند مخاطب را جذب کنند؛ پس سعی می‌کنند با ناسزا و اهانت، یا به میان کشیدن یک فرد و بد و بیراه گفتن به او، توجه‌ها را جلب کنند.
وی افزود: به همین دلیل است که معتقدم این نوع موسیقی بیش‌تر تبدیل به یک اثر هنر تجسمی شده، نه یک هنر موسیقایی. شاید حتی نتوان به آن گفت هنر. بیش‌تر شبیه به یک اعلامیه یا آنونس است که در جامعه پخش می‌شود. در جامعه‌ای که سیاست‌زده است، موسیقی آرام را نمی‌خواهد. مردم پر از هیجان و عقده انتقام از چیزهایی اند که ندارند و موسیقی زیرزمینی نیز از این حس انتقام استفاده می‌کند.
:|

کلا فکر کنم فقط 2 یا سه جمله از حرف هاشونو قبول داشتم ...
موسیقی سنتی رو دوست دارم و همیشه هم گوش میدم ولی میون همین رپرهایی که ایشون کلا علیشمس و بلک کتس رو میشناسن کسایی مثل یاس هستن که درد مردم ... دیدن ادامه ›› رو میگن ..
برخورد تند با علایق یه نسل هرچند که مورد قبول نسل قبل نباشه کلا کار درستی نیست ..نتیجه ی عکس میده اکثر اوقات

مرسی احسان عزیز بابت مطالبی که میذاری
۰۵ آبان ۱۳۹۱
جالبه که کسی که موسیقی سطحی و مبتذل پاپ کار می‌کنه در مورد موسیقی مبتذل رپ با فحش می‌گه فحش دادن افتخار شده، احتمالا دکون ایشون یه مقدار دچار کمبود رزق و روزی شده با چرخش سلیقه مخاطب عام از موسیقی پاپ دولتی به سمت موسیقی رپ زیرزمینی

جالبه که ایشون محسن نامجو رو کنار علیشمس می‌شونه و به مثابه مسئولین دولتی خودش رو جای ملت می‌شونه می‌گه بهتون می‌خندن اگر گوش کنید. یه زمانی ایشون گفته بود موسیقی خالی! کار نمی‌کنم چون تو آسانسورا پخش‌ش می‌کنن:)
۰۶ آبان ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
- افتتاح نمایشگاه موسیقی در خانه هنرمندان؛ لغو جشن خانه موسیقی در برج میلاد

صبح یکشنبه و همزمان با افتتاح نمایشگاه آثار شنیداری موسیقی در خانه هنرمندان، جشن سیزدهمین سال تاسیس خانه موسیقی در برج میلاد لغو شد.

سایت خانه موسیقی با انتشار خبری روی خروجی خود نوشت: «علیرغم همکاری‌های خوب مسئولان مرکز همایش‌های برج میلاد با خانه موسیقی که از ماه‌ها پیش آغاز شده بود، متاسفانه به علت بروز برخی ناهماهنگی‌هایی که در آخرین ساعات مانده به زمان موعود به وجود آمد، محل سالن برج میلاد در اختیار خانه قرار نگرفت و برگزاری جشن در این مکان ملغی اعلام شد.»

سایت خانه موسیقی توضیحی درباره دلایل این ناهماهنگی‌ها ارائه نداد اما نوشت «مسئولان برگزاری جشن در حال مذاکره با دیگر سالن‌های مناسب از ... دیدن ادامه ›› جمله تالار وحدت هستند و در صورت موفقیت جشن در همین تاریخ و در تالار وحدت برگزار می‌شود.»

خبر لغو مراسم جشن خانه موسیقی جمعه شب و از زبان حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی در برنامه شباهنگ رادیو فرهنگ اعلام شد اما از قرار رایزنی‌های دو روز گذشته نتیجه‌ای نداد.

افتتاح نمایشگاه آثار شنیداری با حضور بزرگان هنر

دومین نمایشگاه موسیقی و آثار شنیداری با حضور عزت الله انتظامی و غلامحسین امیرخانی(رئیس خانه هنرمندان ایران) در کنار محمد سریر، داود گنجه ای، نصرالله ناصح‌پور، زید‌الله طلوعی،آذر هاشمی و داریوش پیرنیاکان (اعضای هئیت مدیره خانه موسیقی) و جمعی دیگر از اهالی موسیقی و هنر صبح یکشنبه،16 مهر در محوطه روباز خانه هنرمندان ایران افتتاح شد.

پیش از افتتاح این نمایشگاه حمیدرضا نوربخش؛‌ مدیرعامل خانه موسیقی ایران گفت: این دومین نمایشگاهی است که به همت خانه موسیقی برای حمایت از نشر موسیقی برپا می‌شود.

وی افزود: نشر موسیقی کشور ما در دوران بحرانی به سر می‌برد. حمایت‌هایی که باید بشوند نیست، رعایت قانون کپی رایت باید باشد که آنهم نیست و داشتن فرهنگ موسیقیایی که مردم باید داشته باشند و متاسفانه ندارند.

درحاشیه این مراسم که در آن چهره‌های فرهنگی و هنری حضور داشتند، موسیقی نواحی ایران توسط عاشق‌های آذربایجان اجرا شد که مورد توجه حاضران در محوطه خانه هنرمندان قرار گرفت. پس از مراسم افتتاح هم هنرمندان به بازدید از غرفه‌های مختلف پرداختند و دفاتر یادبود غرفه‌ها را امضا کردند.

در این نمایشگاه شرکت‌های فرهنگی هنری ماهور، آوای باربد، هرمس، نی داود، رهگذر هفت اقلیم، نغمه حصار، آهنگ پارسیان، عارف، چهارباغ، ترنم نی، انجمن موسیقی، بخش موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران حضور دارند و محصولات خود را به نمایش و فروش می‌گذارند. همچنین خانه موسیقی با غرفه "آوای خانه" سازهای مختلف ایرانی و غربی عرضه می‌کند.

این نمایشگاه تا 22 مهر ماه در محوطه خانه هنرمندان ایران واقع در خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی (فرصت)، پارک هنرمندان دایر است.

به گزارش همشهری آنلاین، پیش از این و در سال گذشته نمایشگاه موسیقی در محوطه تالار وحدت برگزار شد. نوربخش در افتتاحیه نمایشگاه سال وعده داده بود که نمایشگاه‌های بعدی موسیقی و‌ آثار شنیداری کیفی‌تر از قبل برگزار شود. او گفته بود: برپایی این نمایشگاه در برنامه‌های خانه موسیقی قرار نداشت اما برخی از ناشران که در زمره کانون در شرف تاسیس ناشران خانه موسیقی قرار دارند این پیشنهاد را مطرح کردند و در نهایت با مساعدت آقای آزادی (مدیر نشر موسیقی نی‌داود) در فرصتی بسیارکوتاه این نمایشگاه برپا شده است.

نوربخش در افتتاحیه نمایشگاه سال قبل ابراز امیدواری کرد که در سال‌های آتی نمایشگاهی در خور ناشران و اهل موسیقی را بتوانند تدارک ببینند، اما گزارش همشهری‌آنلاین حاکیست در نمایشگاه امسال از هیئت موسس کانون در شرف تاسیس ناشران موسیقی هیچ گونه دعوت و رایزنی به عمل نیامد و تدارکات اولیه برگزاری این نمایشگاه با دعوت از یک ناشر موسیقی و نه صنف یاد‌شده انجام شده است.


- بیانیه‌ی هیات مدیره‌ی خانه موسیقی در پی لغو جشن‌شان

در پی لغو مراسم جشن خانه موسیقی، هیات مدیره‌ی این تشکل صنفی بیانیه‌ای را منتشر کردند.

به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، « در پی مسائل اخیر و تصمیم مسئولان برج مبنی بر عدم در اختیار گذاشتن محل سالن همایش‌های برج میلاد برای تاریخ اعلام شده مسئولان ستاد جشن برای انتقال مکان از برج به تالار وحدت اقدام کردند و متاسفانه علی رغم مساعدت مسئولان تالار در نهایت مجوز این برنامه صادر نشد.

اعضای هیات مدیره خانه موسیقی در جلسه بعد از ظهر امروز در پی بروز این مسائل بیانیه‌ای صادر کردند؛متن این بیانیه چنین است:

«جشن خانه موسیقی که هر ساله در ماه مهر همزمان با روز جهانی موسیقی و سالروز تولد حکیم ابونصرفارابی برگزار می‌شود امسال با همه تمهیدات و برنامه‌ریزی‌های مفصل متأسفانه با مشکل مواجه و نهایتاً لغو شد.

هیئت مدیره خانه موسیقی و همه دست‌اندرکاران جشن از این واقعه تلخ متأسف است و از همه علاقه‌مندان هنر موسیقی ، اعضای محترم این نهاد و مردم شریف و فرهنگ دوست ایران پوزش می‌طلبد.

خانه موسیقی از همه مؤلفان ، ناشران و بویژه برگزیدگان بخش رقابتی جشن و اعضای هیئت داوران که با ساعتها و روزها صرف وقت و مطالعه کتابهای رسیده به جشن آثار برجسته و برتر را برگزیدند پوزش می‌طللبد.

ستاد جشن از همه مدعوین و هنرمندانی که قرار بود در بخش‌های مختلف این مراسم به اجرای برنامه بپردازند و بویژه از همه هنرمندان شاخص نواحی که از اقصی نقاط ایران برای حضور و اجرای برنامه در این مراسم رنج تمرین و آماده سازی و سفر را به خود هموار کرده بودند عذر خواهی می‌کند.

اعضای شورای عالی خانه مراتب اعتذار خود را به کلیه میهمانان محترم و هنرمند شهرهای دور و نزدیک که با دریافت کارت دعوت با شوق و مهر آمادگی حضور خود را اعلام کرده بودند و لغو مراسم توفیق دیدار همدلان و همراهان را ضایع کرده است اعلام می‌دارد.

در پایان اعضای هیئت مدیره خانه ضمن سپاس از همه دست اندرکاران برگزاری این مراسم از جمله مسئولان مرکز همایش‌های برج میلاد که به عنوان اسپانسر برنامه از آغاز همراه و همگام ما بودند و همچنین از دفتر موسیقی و معاونت هنری وزارت ارشاد که جهت برگزاری جشن سعی وافری داشتند سپاسگزاری می‌کند.»
گزارش تصویری / افتتاح نمایشگاه موسیقی:

http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1714063
۲۲ مهر ۱۳۹۱
@ عارفه لک:

کی به انداختن سنگ پیاپی در آب
ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت؟

شجریان در جشن خانه موسیقی :
http://fararu.com/fa/news/130082/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D8%B4%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C
۰۲ آبان ۱۳۹۱
زنده باد استاد...
۰۳ آبان ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برپایی کارگاه «بررسی شیوه سه‌تار نوازی استاد ابوالحسن صبا»


در شانزدهمین نشست باشگاه موسیقی تهران، کارگاه «بررسی شیوه سه‌تار نوازی استاد ابوالحسن صبا» با اجرای رامین جزایری پنجشنبه ـ 20 مهر ماه ـ ساعت 18 در فرهنگسرای ارسباران برگزار می‌شود.

به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، رامین جزایری هنرآموخته نزد بسیاری از استادان معاصر است و به صورت متمرکز بر روی شیوه سه‌تارنوازی استاد صبا تحقیق کرده است، حاصل این تحقیقات برگزاری چندین سخنرانی، کارگاه آموزشی، انتشار چند مقاله و اجرای آلبوم «حدیث صبا» با عنوان باز آفرینی شیوه سه تار نوازی استاد صبا است، وی در این کارگاه سعی دارد تا یافته های خود را با دیگر نوازندگان سه‌تار در ... دیدن ادامه ›› میان بگذارد.

استاد ابوالحسن صبا موسیقی‌دان، آهنگساز و نوازنده برجسته موسیقی ایران، یکی از شاخص‌ترین نوازندگان سه‌تار در جمع استادان نوازنده این ساز است.
وی در کودکی برخلاف بسیاری از نوازندگان هم عصر خود، سه‌تار را به عنوان ساز اول خویش انتخاب کرد و تا سن 22 سالگی موفق به فراگیری این ساز نزد جناب میرزا عبدالله و درویش خان شد و این باعث شد تا استاد صبا به عنوان تنها راوی شیوه اصیل و قدیم نوازندگی سه‌تار به شمار رود.

باشگاه موسیقی تهران عنوان برنامه ای است که تاکنون نشست های تخصصی موسیقی، برزگداشت هنرمندان برجسته کشور در عرصه موسیقی، رونمایی و نقد آلبوم های موسیقی و ... را در فرهنگسرای ارسباران برگزار کرده است.

علاقمندان جهت ثبت نام و حضور در این کارگاه می‌توانند به فرهنگسرای ارسباران واقع در خیابان جلفا مراجعه و برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره های 20-22872818 تماس بگیرند.
استاد حسن گلپایگانی و پسرش آلبوم منتشر کردند

ردیف موسیقی آوازی ایران در 2 آلبوم حاوی 15 لوح فشرده و یک دفترچه با صدای «حسن گلپایگانی» و سنتور «هانی گلپایگانی» از سوی مرکز موسیقی حوزه هنری منتشر شد.


به گزارش سینما پرس، این آلبوم، که عنوان آن «فراز و فرود» است و اردیبهشت 1391توسط پخش «آوای باربد» و پخش «ایران گام» در بازار موسیقی منتشر شده است، اولین ردیف کامل آوازی در ایران است که از سوی خاندان بزرگ آوازی دوره معاصر با نگاهی ویژه تولید و عرضه می شود.

قابل توجه است، این ردیف آوازی برای تمام سلیقه های موسیقایی مورد توجه است و به دلیل سادگی و روانی در کنار کامل بودن گوشه های آوازی آن، ... دیدن ادامه ›› اثری ممتاز در تاریخ موسیقی ایرانی به شمار می رود.

گفتنی است، حسن گلپایگانی از شاگردان نورعلی خان برومند بوده و از محضر پدر خود حاج حسین گلپایگانی، که از روضه خوانان تهران روزگار خود بوده است، تلمذ کرده است.

http://www.cinemapress.ir/Images/News/Larg_Pic/26-6-1391/IMAGE634833999811484016.jpg
بوسیدن روی ساز!

در بین تبلیغات های سینمایی از فیلم های ساخته شده همواره استفاده از روش های تبلیغ مشخصی مرسوم بوده است. از جمله استفاده از نام بازیگر, چهره ی بازیگر, نام کارگردان, موضوع و ... .در تبلیغات های گسترده فیلم بوسیدن روی ماه استفاده از جمله ی ((کاری از سازندگان فیلم طلا و مس)) نشان از توجه و تایید فیلم طلا و مس در بین اهالی سینما و تماشاگران دارد. جمله ی تبلیغاتی مورد اشاره دقیقاً بیانگر نگاه به فیلم جدید اسعدیان است. بوسیدن روی ماه از تمام ویژگی های طلا و مس برخوردار است, همان خوبی ها و بدی ها که تنها جایشان در فیلم تغییر کرده است.

بوسیدن روی ماه مشابه طلا و مس در یک خانه ی قدیمی با صحنه پردازی کاملاً ایرانی اتفاق می افتد. فیلم روایتی ست از دل مشغولی ها و دغدغه های مادرانه ی دو پیرزن است که پسرانشان که از کودکی با هم بزرگ شده اند به جبهه رفته اند و بعد از گذشت سالها هیچ خبری از آنها نشده است و در همان ابتدای فیلم خبر پیداشدن جسد یکی از پسران به گوش مادر میرسد. روابط عاطفی صمیمی بین اعضای خانواده و اعضای محله ی قدیمی محل زندگی مادران، اتفاقی دوست داشتنی و آرامش ... دیدن ادامه ›› بخشی است.

ایرانی بودن بوسیدن روی ماه در تمام داستان رعایت میشود و در مجموع سناریو روان و خوب این فیلم به بالاترین نقطه ی قوت فیلم تبدیل میگردد و گویا بازهم از این نظر در مسیر طلا و مس گام برمیدارد. هرچند که نساختن سکانس هایی از جمله دیدار احترام السادات با جنازه ی پسرش و تکرار ناآرامی های دنیای پیرامون او به شکلی نچندان دلچسب را میتوان از ایرادات فیلم نوشت اسعدیان به شمار آورد.

بازی روان و دوست داشتنی شیرین یزدان بخش در نقش احترام السادات و رابعه مدنی در نقش فروغ خانم از دیگر نقاط قوت فیلم است که داستان را باورپذیرتر و تاثیرگذارتر کرده است.

تاکید و توجه اصلی بوسیدن روی ماه به دنیای مادران فیلم و دنیای پیرامون آنهاست. احترام السادات در روزهایی که از منزل خارج میشود تهران امروز را پر از آشوب و ناراحتی میبیند و درجایی از فیلم میگوید: ((ما مال این روزگار نیستیم)) وی زمان حضور در پارک یاد دختران بی گناه غرق شده در دریاچه میکند و با ناامیدی یادآور میشود که همه آنها را فراموش کرده اند. گلایه ی اسعدیان از این روزهای بد مردمش هم تمام نمیشود و در جایی دیگر از قول حاج آقای مصطفوی (با بازی مسعود رایگان) می گوید: ((حاجی، نه، اگه بندازیش زندان جری تر میشه. حاجی این آتیشیه که دامن همه مونو می گیره)) نویسنده در بخش دیگری از فیلم آنجایی که فروغ خانم (رابعه مدنی) وارد خانه دوست خود احترام سادات می شود و با نگاهی به ساعت می گوید ((اَه. این ساعتم که بیست ساله خوابه)) نارضایتی خود را از بیست سال گذشته ی کشورش بیان میکند و حتی مهمترین سازمان مربوط به امور تشییع جنازه ی شهدا را به گونه ای نامناسب و بهم ریخته نشان میدهد.سازمانی که کارمندان قبلی آن به دلایل خاصی تعدیل شده اند و مسئول فعلی آن نیز چندان توجهی به امور محوله ی خود از لحاظ عاطفی ندارد.

مادر قصه ی بوسیدن روی ماه همچون مادر فیلم مرحوم حاتمی سعی میکند درون گرا باشد و بیشتر از احوال خود نگران بچه ها و نوه اش است. مادر فیلم اسعدیان برخلاف مادر فیلم بی خود و بی جهت کاهانی که چندان دل خوشی از دخترش ندارد دخترهایش را بسیار دوست دارد و برای آنها اهمیت زیادی قایل هست. او از جسد برادراشان به آنها نمی گوید تا عروسی آخر هفته ی آنها خراب نشود و برای آنها خرید میکند و از آنها مراقبت میکند. مادربزرگی که در طول فیلم نوه اش را از بلند خندیدن , درس نخواندن, زیاد با تلفن صحبت کردن , نماز نخواندن , حجاب کامل نداشتن و ... منع میکند ولی زیر لب میخندد و او را مخفیانه درک میکند! همواره نوه دختریش را تشویق به خوبی ها میکند و زمانی که دوست پسر نوه اش از دست بقال محله به جرم سرک کشیدن و پرسه زدن در حوالی خانه ی آنها کتک مفصل خورده به آنها تذکر و تشر میزند ولی مادرانه زخم های پسر را میبند.

بزرگترین نقطه ی ضعف بوسیدن روی ماه را میتوان ساخت موسیقی و آهنگسازی آن دانست. موسیقی در سکانس های لازم به اجرا در نمیاید و موسیقی موجود نیز در تمام نماهای فیلم از یک موتیف چند خطی تکراری با سازهای معمول در سکانس های غمگین فیلم ها که بیشتر از فیلم به همین سادگی به بعد رواج پیدا کرده است تشکیل شده. استفاده از آهنگ به سوی تو آقای کوروس سرهنگ زاده (که به نظر میاید تکراری نامناسب از سکانس خاصی از فیلم یه حبه قند میر کریمی باشد) نه تنها فقدان نت های گمشده در طول فیلم را پر نکرد بلکه تکرار بیش از حد آن نیز برای تماشاگر یکنواخت شد و همان تاثیر ابتدایی را نیز کم رنگ تر کرد. موسیقی تیتراز پایانی فیلم هم چیزی فراتر از بخش های دیگر نیست و این بی سلیقگی و عدم دقت در ساخت موسیقی فیلم لطمه ی زیادی به بدنه ی بوسیدن روی ماه وارد کرده. با در نظر گرفتن روایت احساسی فیلم و بررسی موشکافانه ی احساسات انسانی توجه هرچه بیشتر به موسیقی فیلم میتوانست تاثیر به سزایی در درک داستان و پیشروی فیلم با شرایط دل چسب تر باشد.

احسان طهماسبی
یکی از بهترین سکانس های عمرم سکانسی بود که احترام به طرف محلی میرود که پیکر فرزندش آنجاست
قدم برداشتن خانم شیرین یزذان بخش و میزانسن اون سکانس فوق العاده بود
۱۲ مهر ۱۳۹۱
ممنون از نقد خوبتان جناب طهماسبی,من این فیلم را پارسال در جشنواره دیدم و جزو معدود فیلم هایی بود که از دیدنش در جشنواره پشیمان نشدم و به همه هم پیشنهادش کردم.
بازیها که واقعا عالی بود, با نظرتون در مورد اینکه بسیار شبیه طلا و مس بود موافقم.
نقدتان بسیار کامل و جامع بود.مرسی
۱۹ مهر ۱۳۹۱
زنده باد خانم راستی عزیز
۱۹ مهر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ارکستر پارس به سرپرستی ناصر نظر، اپرای «مانا و مانی» اثر حسین دهلوی را پس از 30 سال به صحنه می‌برند.


در نشست خبری که صبح 10 مهرماه برای تشریح جزییات این کنسرت برگزار شده بود، ناصر نظر در سخنانی مطرح کرد: چنین حرکتی را در حوزه موسیقی کودک باید به فال نیک بگیریم. حدود سی سال است که از عمر این قطعه می‌گذرد و در این سال‌ها تلاش دهلوی برای به صحنه بردن این اپرا نتیجه نداد.

او ادامه داد: وقتی گروه‌های موسیقی کودک عهده‌دار چنین برنامه‌ای می‌شوند عوامل مختلفی از جمله عوامل مالی و سازی درگیر کار ... دیدن ادامه ›› خواهند بود.

این آهنگساز کودک اظهار کرد: حدود شش ماه است که بر روی این اپرا کار کرده‌ایم و امیدوارم این اثر سرانجام خوبی داشته باشد. از آنجا که تاریخچه اپرا در ایران طولانی است و خیلی از اپراهای مطرح دنیا هم در تالار وحدت اجرا شده‌اند به آینده کار خوش‌بین هستم.

نظر گفت: سه گروه موسیقی از جمله گروه کر فیلارمونیک ایران، گروه کل ملل و گروه موسیقی پارس درگیر این اپرا هستند و در نهایت پروژه‌ای عظیم را به صحنه می‌برند.

او با بیان اینکه رهبری اپرا را علیرضا شفقی‌نژاد برعهده دارد، توضیح داد: گروه کر شفقی‌نژاد که گروهی منسجم است بخش‌های کر حیوانات و کودکان را بر عهده دارد و بنده امیدوار هستم که همزمان با روز جهانی کودک اثر خوبی را ارائه دهیم.

نظر در بخش دیگری از سخنانش گفت: جا دارد که در این نشست از حسین دهلوی یادی کنم که با شور و شعف بسیار این پروژه را تکمیل کردند. امیدوارم این پروژه حمایت شود و بتواند در کشورهای دیگر دنیا به مرحله اجرا برسد تا تصویر زیبایی از موسیقی کودک را برای جهانیان اجرا کنیم.

علیرضا شفقی‌نژاد رهبر گروه نیز در بخش دیگری از این نشست خبری مطرح کرد: پروژه «مانا و مانی» پس از تعطیلات نوروز 91 از سوی ناصر نظر به بنده پیشنهاد شد و از همان زمان کار جذابی به نظرم رسید از آنجا که این یک پروژه صرفا کودکانه نیست و بسیار فراگیرتر از این‌هاست.

این هنرمند موسیقی پروژه «مانا و مانی» را پروژه ای سنگین توصیف کرد و افزود: حدود 250 نفر این اپرا را در تالار وحدت به روی صحنه می‌برند که از هنرمند شش ساله تا آدم بزرگ‌ها در ان هنرنمایی می‌کنند.

شفقی‌نژاد اظهار کرد: خیلی‌ها تصمیم داشتند این کار را انجام دهند اما موفق نشدند. البته علی رهبری چند سال پیش این اثر را با ارکستر اسلواکی ثبت کرد و در خارج از کشور هم به روی صحنه برد.

در بخش دیگری از این نشست خبری ناصر نظر در پاسخ به این سوال که آیا صدای زن از این اپرا حذف شده است در حالی که حسین دهلوی بخشی از این اپرا را برای صدای زن گذاشته بود گفت: اجرای ما دو ساعت موسیقی است که شاید زمان آن برای کودک خسته‌کننده باشد.

او ادامه داد: روال کلاسیک کار همان گونه است که حسین دهلوی آن را نوشته است اما با توجه به شرایط امروز بدون اینکه لطمه‌ای به کار بزنیم قسمتی از آن را ویرایش کردیم.

نظر معتقد است: در این اپرا بازیگرانی به اجرا می‌پردازند که در عین حال خوانندگان خوبی هم هستند و بازی و حرکت در اپرا نقش ویژه‌ای دارد.

او با تاکید بر اینکه بازی و حرکت فضای اپرای «مانا و مانی» را می‌سازد، افزود: پیانو، ارکستر بادی و ارکستر پرکاشن در این اثر شنیده می‌شوند و باعث می‌شود که کار به روحیه بچه‌ها نزدیک‌تر باشد این در حالی بود که اگر از سازهای زهی استفاده می‌کردیم فضای کار دراماتیک جلوه می‌کرد.

علیرضا شفقی‌نژاد نیز در پاسخ به همین پرسش گفت: سولیست‌های نقش اصلی در این اپرا مانا و مانی هستند که انتخاب آن‌ها کار سختی هم بود. چرا که باید به دنبال کسانی می‌گشتیم که هم در زمینه نمایش فعالیت کرده باشند و هم از نظر موسیقی آمادگی داشته باشند.

او ادامه داد: زمان این اپرا از دو ساعت و 45 دقیقه به دو ساعت کاهش پیدا کرده است و در عین حال چیزی از آن حذف نشده بلکه قسمت‌هایی از آن ویرایش شده است.

شفقی‌نژاد در پاسخ به سوال خبرنگار ایسنا، درباره اینکه آیا چنین اپرایی می‌تواند مخاطب بزرگسال را هم جذب کند یا خیر؟ توضیح داد: این اپرا بسیار سنگین است اما مانند بعضی انیمیشن‌ها که قسمتی از آن‌ها مورد توجه کودکان قرار گرفته و مسایل فنی مورد توجه بزرگسالان است در این اپرا هم صدق می‌کند.

این هنرمند اظهار کرد: اپرا در هر صورت سنگین است و مخاطب خاص می‌تواند آن را ببیند. با این حال چنین برنامه‌ای می‌تواند مورد توجه دانشجوهای موسیقی قرار گیرد و توسط آن‌ها تحلیل و آنالیز شود.

در پایان این نشست ناصر نظر گفت: فکر نمی‌کنم در هیچ کجای دنیا یک موسیقیدان برای بچه‌ها اپرا نوشته باشد اما دهلوی این کار را کرده است در حالی که طیف‌های مختلف مخاطب را در بر می‌گیرد. امیدوارم مدیران مدرسه‌ها نیز از این برنامه استقبال کنند تا دانش‌آموزان ببینند تا بچه‌هایی از جنس خودشان چگونه روی صحنه هنرآفرینی می‌کنند.

به گزارش ایسنا، اپرای «مانا و مانی» اثر حسین دهلوی به رهبری علیرضا شفقی‌نژاد از 17 تا 21 مهرماه هر شب ساعت 17 به روی صحنه می‌رود و مخاطبان برای تهیه بلیت می‌توانند به سایت آموزشگاه پارس مراجعه کنند.

http://www.pars-aos.com/files/concerts/1_634843385785292864.jpg
بسیار خوب است که این اثر بعد سی سال با حضور خود آهنگساز روی صحنه میرود ولی ای کاش کمی زودتر این اتفاق می افتاد.
استاد حسین دهلوی در یکی از تمرین‌های گروه حضور پیدا کردند اما متاسفانه بر اثر بیماری قسمتی از کار را فراموش کرده است و گاهی هم بین کار از گروه می‌پرسیدند که آیا این اثر را من نوشته‌ام؟
۱۱ مهر ۱۳۹۱
من هم ممنونم احسان جان و از بانو ظفری هم سپاس گزار هستم که یادآوری کردن که شاکر باشم.
۱۸ مهر ۱۳۹۱
زنده باد محمد مهدی و نیلوفر عزیز
۱۸ مهر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سبک شناسی سه تار استاد فروتن

نقد آلبوم ضربی های قدیمی به روایت یوسف فروتن - موسسه فرهنگی هنری ماهور

ضربی‌های قدیمی 2 ، به روایت و اجرای استاد یوسف فروتن ، از تازه‌های مؤسسه‌ی فرهنگی‌ـ هنری ماهور، مجموعه‌ای شامل 3 سی‌دی از سه‌تار‌نوازی‌های یوسف فروتن استاد ِصاحب سبک سه‌تار و حاوی بیش از 50 قطعه‌ی منتشر نشده از وی است. این مجموعه که به دنبال سی‌دی دیگری با همین نام (به شماره‌ی 1) منتشر شده است، همچنین حاوی دفترچه‌ی توضیحاتی به قلم فرشاد توکلی نوازنده‌ی سه‌تار و کارشناس موسیقی است که در آن به سبک‌شناسی سه‌تار فروتن پرداخته است. توکلی در این دفترچه‌ی نسبتا مفصل ابتدا مکتب تار و سه‌تار فراهانی را از نقطه نظر گرایش‌های کلی موجود در آن بررسی کرده و بنا بر دلایل ارائه شده، جایگاه فروتن را در این گرایش‌ها روشن می‌سازد. او نشان می‌دهد که تقریبا از زمان هنرمندان برجسته‌ی خاندان هنر (میرزاعبدالله و میرزاحسینقلی)، دو رویکرد متفاوت نسبت به موسیقی دستگاهی، حداقل نزد دست‌پروردگان این مدرسه‌ی موسیقی وجود داشته است. رویکردهای روایت‌گرا و ارائه‌گرا به رهبری میرزاعبدالله و میرزاحسینقلی. توکلی ضمن تاکید بر عدم قطعیت این تفکیک، مثال‌های متعددی را از هر دو گروه ذکر کرده و سه‌تارنوازی فروتن را بر اساس این تفکیک ِنسبی، می‌کاود.

در بخش سه‌تار ... دیدن ادامه ›› و دیگر تجربه‌های موسیقاییِ فروتن، فرشاد توکلی تاثیر و نمود دیگر تجربه‌های نوازندگی فروتن بر تار، ویُلن، ضرب و پیانو را در سه‌تار وی نشان می‌دهد. این بخش به خصوص در قسمت پیانو حاوی نکات تازه‌ی زیادی است که برای علاقمندان قطعا مفید است. با این مقدمات، توکلی به تحلیل سه‌تار‌نوازی فروتن پرداخته، ویژگی‌های آن را در سه بخش صدای ساز، رنگ‌آمیزی جملات و استفاده از کارگان ضربی تشریح می‌کند. این بخش شامل اطلاعات گسترده و وسیعی است که برای علاقمندان به سه‌تار بسیار مفید است: تشریح نحوه‌ی مضراب زدن فروتن، ذکر کوک‌های خاص وی و مقایسه‌اش با منابع دیگر، تکنیک‌ها و فنون خاص سبک سه‌تارنوازی فروتن و بسیاری موارد دیگر، این بخش را از مفیدترین و ضمنا تخصصی‌ترین بخش‌های دفترچه‌ی این مجموعه کرده است. بخش آثار منتشر شده از فروتن نه تنها فهرست کاملی از آنچه تا کنون از این هنرمند منتشر شده را به دست می‌دهد، بلکه در بسیاری از موارد اطلاعات مفیدی در زمینه قطعات نواخته شده در مجموعه‌های قبلا منتشر شده را ارائه می‌کند. در ادامه بخش‌هایی از این دفترچه آورده می‌شود:

فروتن (تهران 1270- 1357)فرزند میرزانصیرخان مهندس‌باشی و برادر کوچک میرزا حبیب‌الله خان مؤدب‌السلطنه بود. مؤدب‌السلطنه که خود سه‌تارمی‌نواخت اغلب میزبان استادان موسیقی زمان بود و مجالس هم‌نشینی وی با این هنرمندان، اولین و مهم‌ترین مشوق یوسف در گرایشش به موسیقی بود. این گرایش موجب شد نزد استاد بزرگ تار میرزاحسینقلی به شاگردی بپردازد. همچنین از همان کودکی به ضرب و نواختن آن پرداخت: چیزی که بعدها به نوازندگی فروتن شکل و حالت خاصی بخشید. علاقه‌ی یوسف به موسیقی وی را پس از تار و ضرب به سوی اغلب سازها کشاند: سه‌تار را نزد برادر بزرگ، ویلن را نزد رکن‌الدین‌ مختاری، و پیانو را از محمود مفخم و مشیرهمایون شهردار، فراگرفت. حتی تا حدی نیز با موسیقی اروپایی آشنا شد. فروتن در میان تمام سازهایی که می‌نواخت به سه‌تارعلاقه‌ای بیشتر و در آن، سبک مخصوص به خود را پیدا کرد. وی در اغلب کنسرت‌هایی که درآمدشان صرف امور خیریه و عام‌المنفعهمی‌شد شرکت کرده تار، پیانو و ویلن می‌نواخت. بعدها (حدود سال 1349) با تاسیس مرکز حفظ و اشاعه‌ی موسیقی ایران در سازمان رادیو و تلویزیون وقت، در زمره‌ی اولین استادانی بود که برای تدریس به مرکز دعوت شدند. از هنرمندانی که از این طریق از هنر و دانش وی بهره‌مندگشته‌اند، می‌توان از داریوش طلایی، جلال ذوالفنون، و حسین علیزاده نام برد.


سه‌تارنوازی فروتن آمیخته‌ای است از تمام تجارب موسیقایی‌اش و تقریباً رد پای تمام استادانش را در این برآیندِ موسیقایی می‌توان یافت. می‌توان حدس زد که انتخاب سه‌تار به عنوان ساز اصلی (حداقل در نیمه‌ی دوم عمرش) به دلیل قابلیت بروز این آمیختگی بوده است. سه‌تار در عین حال که می‌تواند موسیقی دستگاهی ایران را بی کم و کاست ارائه کند، این قابلیت را نیز دارد که با اتکا به همراهی صدای واخوان‌ها در زمینه‌ی کار، فرصت ایجاد فضاهای موسیقایی گوناگون را آسان‌تر و بیشتر از دیگر سازها به‌دست دهد. این قابلیت، هم‌چنان که امروز در استفاده از سه‌تار به چشم می‌خورد، از نگاه هنرمندان گذشته همچون فروتن نیز دور نبوده است.

سبک فروتن در سه‌تار، جایی است که ردیف میرزاحسین‌قلی با ضربی‌ها و پیش‌درآمدهای رکن‌الدین مختاری به یکدیگر می‌رسند، و این هردو با ظرافت‌های سه‌تارِدرویش‌خان و رنگ‌آمیزی‌های پیانوی مشیرهمایون شهردار در هم ‌می‌آمیزند. مجموعه‌ای رنگارنگ از حیات موسیقایی ایرانِ دوره‌ی مشروطه که در دستان هنرمندی چیره‌دست و باسلیقه، به یکپارچگی منحصربه‌فردی می‌رسد. سه‌تار فروتن سرود ملی دوره‌ی ناصری (ساخته‌ی ژان باتیست لومر) را با همان اصالت روایت می‌کند که رنگ شهرآشوب شور را. از این رو سه‌تارنوازی فروتن را آنگاه می‌توان دقیق‌تر شناخت که به عناصر این جُنگ موسیقایی چه در آمیختگی و چه جداگانه توجه کرد.

بدین‌ترتیب سه‌تار برای فروتن بهترین وسیله بود برای ارائه‌ی تمام این تجربیات موسیقایی. نه‌تنها به خاطر راحتی آن در دوران کهولت اش، بلکه به خاطر قابلیت‌هایی چون رنگ‌آمیزی و تنوعات صوتی، به‌واسطه‌ی امکانِ داشتن واخوان‌هایی با حداکثر چهار صدای متفاوت در زمینه‌ی کار، امکان ایجاد گستره‌ی وسیعی از پویایی (دینامیسم) بر آن، و نیز امکان بازنمایی تصورات فروتن از ارکستر در هنگام تکنوازی.
مزیدآبادی

http://b.vimeocdn.com/ts/296/586/296586900_640.jpg
دانلود اجرای تصویری برنامه ی استاد فروتن در حافظیه:
http://www.mediafire.com/?ake872ae8tzwki7
۱۰ مهر ۱۳۹۱
تشکر فراوان
۱۱ مهر ۱۳۹۱
خواهش میکنم نیلوفر جان
۱۱ مهر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اگر تاتر خوب نسازی میکشمت!

"خدای کشتار" متن نمایشی یاسمینا رضاست که در آن وی علیه تظاهر به روشنفکری و ریاکاری‌های روزمره می‌نویسد و در آن خشم، نفرت و طنز را به نمایش می‌گذارد.
در این کمدی سیاه سعی بر آن است تا نقاب انسان امروزی که با آداب و رفتار بورژوایی آمیخته شده، کنار زده شود و درون وی مورد کنکاش قرار گیرد.

ماجرا از این قرار است : چهار شخصیت نمایش خدای کشتار، آدم‌های بسیار عادی هستند که پیرامون ما زندگی می‌کنند و هر کس ممکن است در موقعیت آنان قرار بگیرد. میشل (با بازی رضا مولایی) فروشنده لوازم خانگی است و ورونیک (با بازی سیما تیرانداز)‌ نویسنده‌‌ای است که کتابی را درباره کشتار سیاهان سودان نوشته است. در مقابل خانواده هویل، خانواده رایل قرار دارند که برای پوزش‌خواهی به خانه آنها آمده‌اند.
آلن (با بازی اشکان خطیبی)‌ وکیل دادگستری است و همسرش (با بازی لادن مستوفی) با شرمساری از اقدام زشت پسرش در ضرب و شتم دوستش حرف می‌زند اما ... دیدن ادامه ›› این تنها آغاز ماجرا و گفتگوی دو خانواده است و به مرور که نقاب از چهره چهار شخصیت نمایش برداشته می شود، ما می‌بینیم آنها نیز مثل بسیاری دیگر از انسان‌ها می‌توانند بسیار مغرور، دروغگو و بی‌رحم باشند؛ آدمی که می تواند به خدای کشتار تبدیل شود.

در مورد بازی های نمایش باید عنوان کنم که انرزی بسیار بالای نیازمند نمایشنامه به درستی به بازیگر منتقل گردید و تمامی پرسوناژها بازیهای درستی از خود نشان داده اند و فراز و فرودهای احساسی شخصیت‌ها (مخصوصا از سوی خانم سیما تیرانداز) به درستی اجرا شده و به تماشاگر انتقال می یابد. در واقع هر چهار بازیگر در بکارگیری بیان، حالات بدن، چهره و دست مهارت دارند.
البته تکرار بی اندازه ی رفتار غلو آمیز آلن (با بازی اشکان خطیبی)‌ در هنگام زنگ زدن تلفنش چندان ایده جالبی نبوده و بیشتر به بدنه ی اجرا خدشه وارد میکند.

در مورد دکور بایدخاطر نشان شوم که هرچند ظاهرا عدم وجود میز و قفسه برای کتاب ها و تلفن و وسایل پذیرایی دینامیک زیادی به نمایش بخشیده و باعث شده بازیگران تحرک بیشتری پیدا کنند اما به عقیده بنده در مواردی باعث ایجاد میزانسن‌های عجیب و گاهاً غیر واقعی گردیده که برای تماشاگر تاتر چندان باور پذیر و حقیقی نیست.

نمایشنامه ی رضا از یک سمت به سوی تراژدی گام برمی‎دارد و از سویی نیز سرشار از طنز ظریف و عمیقی است که ته مایه‎هایی از ابزوردیسم نیز در آن شناسایی می‎شود. بنابراین پتانسیل بالای این نمایشنامه عالی کار را برای ساخت نسخه ی تاتری هموار کرده است.

پوستر کار بیشتر برای هدف جلب مخاطب عام تاتر طراحی شده است و حاوی اطلاعاتی خاصی در مورد موضوع نمایشنامه نیست.

ظاهرا مکان اجرای تاتر هم (که سالن اصلی تاتر شهر در نظر گرفته شده است) بیشتر از نیاز دکور و بازیگران این اجرا بوده است . بنابراین بخش قابل توجهی از دکور کار با پارچه ی مشکی پوشیده شده است.

در طول اجرا از موسیقی با کلام و یا بی کلام استفاده نشده است و با توجه به دیالوگ محور بودن نمایشنامه به نظر می اید نیازی نیز برای استفاده از موسیقی احساس نمی شود.

در نهایت باید اضافه کنم خدای کشتار کوشک جلا‌لی اجرای نسبتا موفقی از این نمایشنامه بوده و از سطح کیفی متوسط به بالایی برخوردار است.
دیدن این اجرا را به دوستانی که معتقد به این جمله ی برتولت برشت هستند پیشنهاد میکنم:
((تماشاگر در بدو ورود به سالن به فکر تفریح است. او به تالار می‌آید که لذت ببرد. حال اگر چیزی هم یاد گرفت که اتفاق خیلی خوبی رخ داده است. ))

احسان طهماسبی
جمله برشت رو هستم :)))


مرسی احسان عزیز بخاطر نقد و نظر زیبایی که نوشتی
۱۰ مهر ۱۳۹۱
رفتار غلو آمیز منحصر به آلن نبود و در دیگر بازیگران بخصوص ورونیک هم وجود داشت به نظر می رسد کارگردان برای اینکه حوصله تماشاگر ایرانی را در دست داشته باشد اینکار را انجام داده است هر چند زیاده روی کرده بود .
پرده مشکی برای پوشاندن دکور نمایش راهزنان استفاده شده بود که با فاصله نیم ساعته بعد از این نمایش اجرا می شد.
کمبود بودجه در طراحی و ساخت دکورها تاثیر گذار است.
۱۲ مهر ۱۳۹۱
در مورد استفاده از کارگردان از این رفتارها برای نگه داشتن و کشاندن تماشاگر به اجرا با شما موافقم.
در مورد پرده مشکی هم معتقد هستم استفاده از دکور باید هوشمندانه باشد و این قرابت زمانی نمیتواند دلیل موجهی برای این موضوع شود.

۱۲ مهر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
- 35 سال از درگذشت واروژان گذشت

واروژان با نام کامل واروژان هاخباندیان در ۱۳ آذر ۱۳۱۵ متولد شد. وی آهنگساز به نام سینمای ایران در قزوین، در خانواده ای ارمنی، متولد شد.

دست سرنوشت او را به تهران انتقال داد تا به دست مادربزرگ بسپارد. این دست ها از همان ابتدا جمع شدند تا دستانی هنرمند بسازند. واروژان، پس از طی این دو سال، به تهران آمد و شروع به ساخت آهنگ برای برنامۀ زنگوله ها کرد که به کشف صداهای تازه می  پرداخت. در این برنامه، نام واروژان نیز در تیتراژ می آمد. این برنامه آغاز راه ترانه سازی برای واروژان بود. او به منزلۀ تنظیم کننده به فعالیت خود ادامه داد و نخستین کارش، با صدای زنده یاد ویگن، پدر موسیقی پاپ ایران، اجرا شد. با ساخت ترانۀ حرف (اگه سبزم اگه جنگل... واسه تو قد یه برگم، پیش تو راضی به مرگم) پله های ترقی را طی کرد و به منزلۀ برترین آهنگ ساز انتخاب شد.

در فواصل کوتاه، ترانه های جادویی و جاودانۀ وی با صدای خوانندگان جوان دیروز یک یک از راه رسیدند. شاید، کمترکسی بداند که صاحب موسیقی آوازهای ... دیدن ادامه ›› ماندگار هفتۀ خاکستری، بوی خوب گندم، پوست شیر، پل، عاشقانه، حرف، شام آخر، ماه پیشونی، گهواره و... واروژان است.

واروژان با ساخت موسیقی فیلم حسن کچل از ساخته های مرحوم علی حاتمی پا به عرصۀ سینما گذاشت و در 1351ش، به خاطر ساخت موسیقی متن فیلم صبح روز چهارم جایزۀ بهترین آهنگ ساز جشنوارۀ فیلم را، که آن روزها سپاس نام داشت، ازآن خود کرد اما به دلیل روحیۀ خاص هنری از شرکت در مراسم دریافت جایزه خودداری کرد. او از فیلم و عکس و خودنمایی بیزار بود و مصاحبه نمی کرد. واروژان در طول عمر هنری خود برای 25 فیلم سینمایی و دو مجموعۀ تلویزیونی موسیقی متن ساخت. آخرین اثر وی در زمینۀ آهنگ سازی نیز ترانه ای بود با نام اجازه که مرگ اجازۀ ساخت ترانه ای دیگر را به او نداد.

واروژان تنها بود و تنها زیست اما خود به تنهایی یک ارکستر بود! او که از بیماری قلبی رنج می برد هنگام ضبط موسیقی فیلم بر فراز آسمان ها، ساختۀ محمدعلی فردین فقید، سکته کرد و در روز 26 شهریور 1356، پس از 13 روز بستری شدن در بیمارستان جم در سن 41 سالگی بر فراز آسمان ها رفت. واروژان در قبرستان بوراستان ارمنیان به خاک سپرده شد.

http://tahrirblog.persiangig.com/Yad_Varoojan1.jpg


- هم آواز پرستوهای آه با صدای علیرضا قربانی منتشر می‌شود

به گزارش هنر آنلاین، امیرحسین الله وردی مدیر نقطه تعریف با اعلام این خبر درباره این اثر گفت: آلبوم "هم آواز پرستوهای آه"دوازده قطعه به نام‌های "گذر"، "چاووشی"، "عود"، "آخر شاهنامه"، "دمادم"، "واگویه"، "آواز کرک"، "خاموشی"، "اندوه"، "یک اتفاق"، "چه می‌کنی" و "راهی" دارد که اشعار از زنده یاد مهدی اخوان ثالث انتخاب شده و کار آهنگسازی و تنظیم قطعات را هم سیاوش ولی ‌پور برعهده داشته است.

وی در ادامه درباره ساختار موسیقایی این آلبوم افزود: در این اثر برخلاف دیگر آلبوم‌های موسیقی، کل قطعات به یکدیگر ارتباط دارند و راوی داستانی اجتماعی هستند.

الله وردی با اعلام اینکه آلبوم "هم آواز پرستوهای آه" اثری خاص و متفاوت است، درباره آهنگساز این آلبوم توضیح داد و گفت: سیاوش ولی ‌پور آهنگساز این اثر و از شاگردان اردوان کامکار با اینکه هنرمندیست جوان، ولی بسیار با استعداد هست و مخاطبین با شنیدن این آلبوم به خاص بودن آهنگسازی این اثر پی خواهند برد.

مدیر نقطه تعریف در پایان صحبت‌هایش افزود: شروین مهاجر (کمانچه)، مهرزاد اعظمی کیا (کمانچه آلتو)، امین حیدری (عود)، میلاد درخشانی (تار)، مهرداد عالمی (ویولن سل)، رضا عسگرزاده (بالابان)، اشکان رهبر (سه تار)، سیاوش ولی‌پور (سنتور و قیچک)، جعفر قاضی عسگر (ضرب و کوزه)، نبیل یوسف شریداوی (دف)، سعید روحانی (نی) و پاشا هنجنی (نی) در این اثر به عنوان نوازنده، علیرضا قربانی را همراهی کرده‌اند.

آخرین آلبوم علیرضا قربانی با عنوان "حریق خزان" که چندی پیش راهی بازار شد، با استقبال گسترده‌ای توسط علاقه‌مندان موسیقی ایرانی مواجه شده است.

http://mehremihan.ir/images/stories/PostImage/ghorbani.jpg
برای محمدرضای من ...

میگویند برایت بنویسیم و بگوییم هرآنچه دلمان میخواهد. من میگویم دلم چیز دیگری میخواهد.....دلم از نوشتنها و خواندنها و خواندنها و گوش سپردنها کمی سیر شده. دلم میخواهد اینبار مهمان خانه ات شوم
میخواهم اینبار چترم را در ایوان خانه ات ببندم....آنجا که جز مهربانی بارشی نیست.میخواهم مرا به فنجان چایت مهمان کنی ....تو چای بریزی و من قندت بگیرم.

میخواهم اینباردرسکوی دور و بلند تالار وحدت یا که در سکوهای دیگر نباشی و من هم بی درد سرهای بلیت و رفت و برگشت و سروصدای سالن و انتظار آنتراکت و پیدا کردن پارکینگ و درب ورودی و خروجی و صندلیهایی که اغلب باصدای ساز و تنبور وضربی ها و گاها با صدای دلنشینت آنجا که میخوانی مرغ سحر ناله سر میکنند و بدور ازهمنوائیه دوستان پشت سر یا نشسته در روبرو و قطعی برق و سیم و میکروفون یا که ناکوکیه اعصاب یک عده ! از نمیدانم چه ! و یا پیدایش خودجوش یک عده که معروفند به برادرها و غیره و غیره به نزدیکت بیایم.

آری میخواهم اینباربرایم استاد نباشی و محمد رضا صدایت کنم....میخواهم بین من و تو آن فاصله ... دیدن ادامه ›› ی صندلی تا سکو نباشد و من باشم و تو. میخواهم اینبار صدایت را بدون واسطه یا میکروفون یا که باند گاها پاره و نامرغوب استریو و در فاصله ی کوتاه یک متری گوش کنم. میخواهم اینبار برایم حرف بزنی ...میخواهم از آرزوهایت... از عشق های معمول انسان به انسان و از رویاهایی که میدانم تو هم مثل تمام مردمانی که میشناسی و من هم میشناسم داری و از بهترین دوستان ودوران دبستان و شلوغیهای دوران جوانی و صدها حرف گفته و ناگفته ای که در هیچ کتاب و شعر و مولویه ای از حافظ و سعدی و مولانا نبوده و نخواندی و شاید هم نگفتی را بگویی و من هم چون دوستی صمیمی دستت را بگیرم در دستم و تو جمله سخن باشی و من هم سراپا گوش جان.

آه...محمد رضا ی من...نمیدانی چه لذتی بردم اکنون که در خیالاتم تصور کردم آن روزی که باهم بر سر قیمتها و ارزانی و گرانی و خریدعید و بستگان و همسایه و همشهری و کوچه و بازار و نان و آب و گاز وقطعی یارانه ها وغیره و غیره چون مردمان ساده و معمولی هر روزمان صحبت کردیم....

اما بدان اگر مهمان خانه ات شوم از تو بجز چای و محبت چیز دیگری هم خواهم خواست...
از تو خواهم پرسید هیچ میدانستی که خیلیها هنوز جزو آرزوهایشان بود که روزی در کنسرت تو باشند و نشد و از بین ما رفتند؟ هیچ میدانستی که بسیار بودند مردمان کشورت که ربنای تو خرمای سفره ی افطارشان بود و بعد از خشکیدن نخل آن ربنا احساسشان خشکید و کدر شد؟

به گمانم میدانستی که جز بحرین و عراق و بوسنی و سوریه و غیره در همین ایرانمان بودند و هستند کودکانی که با آغاز فصل مهر هرسالشان را با لباس مانده و احیانا از مد افتاده ی بچه ی همسایه سر کردند ... میدانی و میدانم که میدانی که ناخدایی که به خشکی بمیرد ناخدای خوبی نیست .....پس تورا به خدا ی حافظ و مولانا در کنار مردمت باش مثل همیشه....میدانی و میدانم که میدانی که سکوت پر بهتر از فریاد توخالیست...پس تو را به خدای مژگانت همانگونه که عمری برایمان نوای مرغ سحر ناله سرکن خوانده ای اینبار من به تو میگویم که ای مرغ سحر ناله سرکن....

حرفهایم بسیار است...نگه میدارمش برای روزگاری که گفتم که مهمانت میشوم...دلخوش به اینم که اگر به این دنیا لایق میهمانیت نباشم به دنیای دیگری که خداوندم وعده داده حتما میزبانت میشوم.
-دست نوشته ای از خلیل محمدی-


صدای تو را دوست دارم
صدای تو، از آن و از جاودان می‌سراید
صدای تو از لاله‌زاران که در یاد می‌آید
صدای تو را،
رنگ و بوی صدای تو را، دوست دارم.

http://blog.qorbany.ir/wp-content/uploads/2009/12/Ostad_Shajarian.jpg
۰۲ مهر ۱۳۹۱
درود بر شما و بر خسرو آواز ایران
۰۶ آذر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
- فرهنگ شریف با چنگ اورنگ آمد

آلبوم بی کلام "چنگ اورنگ" که مجموعه ای از آثار نوازنده چیره دست تار؛فرهنگ شریف را شامل می شود، توسط انتشارات آوای باربد منتشر و راوانه بازار موسیقی شد.

در این آلبوم نوازندگانی همچون فرهنگ شریف (تار)، جهانگیر ملک و امیر ناصر افتتاح (تنبک) به نوازندگی اقدام کرده اند.

این آلبوم شامل تارنوازی استاد فرهنگ شریف همراه با تنبک جهانگیر ملک و امیر ناصر افتتاح است که در بخش های آواز بیات ترک، آواز دشتی، دستگاه شور، دستگاه همایون، چهارگاه و آواز بیات اصفهان، در دو سی دی منتشر شده است.

گفتنی است، بخش آواز بیات ترک، بخش آواز دشتی، بخش دستگاه شور، بخش دستگاه ... دیدن ادامه ›› همایون، بخش چهارگاه، بخش آواز بیات اصفهان از بخشهایی هستند که در آن وجود دارند.

فرهنگ شریف از تارنوازان معروف ایران است که تار را نزد استادان عبدالحسین شهنازی و مرتضی نی‌داوود، تارنوازان بزرگ اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی آموخت، اما شیوهٔ نوازندگی وی به اساتیدش شباهتی ندارد و مخصوص خود اوست. وی از تکنوازان و بداهه‌نوازان سرشناس موسیقی ایرانی شناخته می‌شود.

فرهنگ شریف در کارنامه هنری خود با خوانندگانی چون گلپا، ایرج، تاج اصفهانی، دلکش, غلامحسین بنان، محمدرضا شجریان، محمودی خوانساری، روح انگیز همنوازی داشته‌است و در چند فستیوال بین‌المللی از جمله فستیوال موسیقی برلین توانسته‌است ساز تار را به خوبی به جهانیان بشناساند.

http://www.musicema.com/gallery2/main.php?g2_view=core.DownloadItem&g2_itemId=15627&g2_serialNumber=1

- مجموعه آثار پرویز یاحقی منتشر شد

آلبوم بی کلام "سحر ساز" که مجموعه‌ای از آثار ساخته شده توسط پرویز یاحقی است توسط انتشارات "آوای باربد" منتشر و شد و به دست علاقه مندان رسید.

بر اساس این گزارش؛ پرویز یاحقی (ویولن)، امیر ناصح افتتاح و جهانگیر ملک (تنبک) از نوازندگان این آلبوم هستند.

این آلبوم از مجموعه آلبومهای مجموعه آثار "شهنوازان" است. شهنوازان مجموعه آثاری متعلق به بهترین تکنوازان موسیقی ایران است که طی چند مرحله و به صورت آلبوم های مجزا از سوی انتشارات آوای باربد منتشر می شوند.

آلبوم "سِحرِ ساز" به نوازندگی پرویز یاحقی شامل دو سی دی است که سی دی اول شامل 14 قطعه و سی دی دوم شامل 16 قطعه است. در این اثر امیر ناصح افتتاح و جهانگیر ملک به نوازندگی تبنگ پرداخته اند.

زنده یاد استاد پرویز یاحقی (متولد 1315-تهران)، از برجسته ترین نوازندگان ویولن تاریخ موسیقی کشور است. وی در سال 1385 و در سن 70سالگی به دلیل ایست قلبی جان باخت.

این آلبوم در بخش شور، ابوعطا،بخش دستگاه شور، بخش آواز ابوعطا،بخش آواز دشتی ، بخش آواز بیات اصفهان، بخش همایون و سه گاه یتیمک، بخش شوشتری و بخش مخالف سه گاه تولید و منتشر شده است.

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/0/07/ParvizYahaghi_violin.jpg
درود بر بزرگ مرد تار نواز ایران, جناب استاد فرهنگ شریف
۰۲ مهر ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چرا نمایش «خشکسالی و دروغ» اجازه اجرا در شیراز نیافت؟

باران کوثری که اجرای نمایش «خشکسالی و دروغ» با بازی او در شیراز لغو شد، از رواج بی‌قانونی در عرصه هنری کشور ابراز تاسف می‌کند.

به گزارش کافه سینما به نقل از خبرآنلاین، این بازیگر سینما که چند سالی است در عرصه تئا‌تر کشور نیز فعال شده، با اشاره به لغو اجرای نمایش «خشکسالی و دروغ» در شیراز تاکید می‌کند این گونه اقدامات تنها باعث هدر دادن وقت و توان هنرمندان و مایوس کردن علاقه‌مندان می‌شود.

کوثری با ابراز تعجب از اتفاق رخ داده در شیراز به خبرآنلاین می‌گوید: «متن این نمایش مجوز دارد و چاپ شده، دو بار در تهران روی صحنه رفته و فیلم آن نیز به شبکه خانگی راه یافته است. مسئولان اداره کل ارشاد استان فارس هم بعد از دیدن فیلم نمایش، مجوزش را کتبی صادر کرده بودند که در تغییر نظری ... دیدن ادامه ›› عجیب، در آخرین ساعات مانع اجرایش شدند.»

او ادامه می‌دهد: «همه اعضای گروه این نمایش با وجود مشغله کاری، خودشان را از چند روز پیش به شیراز رسانده و مردم نیز تمام بلیت‌ها را پیش خرید کرده بودند. آن وقت چند ساعت مانده به اجرا، بدون هیچ استناد حقوقی یا قانونی یا حتی معقول، جلوی کار را گرفتند که اول از همه بی‌احترامی به مردم هنردوست شیراز است.»

پیمان معادی، باران کوثری، محمد یعقوبی، آیدا کیخایی و علی سرابی همچنان امیدوار به اجرا در شیراز هستند

این بازیگر شناخته‌شده سینمای ایران که در نمایش‌هایی چون «سگ سکوت»، «منهای دو» و «زمستان 66» نیز خوش درخشیده، می‌افزاید: «مسئولان ارشاد شیراز برای این کار خود مدام بهانه‌های متفاوتی را پیش می‌کشیدند که یکی از آن‌ها ابلاغ ممنوعیت کار من از تهران بود که در تماس تلفنی با مسئولان وزارت ارشاد، خلاف آن اثبات شد.»

باران کوثری تاکید می‌کند: «ماه گذشته فیلم «آزمایشگاه» با بازی من به نمایش در آمد، در حال حاضر فیلم «بغض» را آماده اکران دارم، در دو نمایش تمرین می‌کنم که به زودی روی صحنه می‌آیند و تازگی یک قرارداد سینمایی دیگر هم بسته‌ام. با این همه مشغله هنری، مشخص است هیچ مانعی برای کار کردن من وجود ندارد و این حرف بی‌اساس است.»

او البته توضیح می‌دهد: «با این وجود برای آن که بهانه‌ای به دست کسی ندهیم، خانم نیلوفر وهاب‌زادگان به عنوان بازیگر جانشین من به شیراز آمده بود تا در صورت لزوم روی صحنه برود و نقش مرا بازی کند که این هم نتوانست رای مسئولان ارشاد فارس را تغییر دهد و در عوض آن‌ها بهانه دیگری را تراشیدند و مانع اجرای کار شدند.»

بازیگر فیلم‌هایی چون «زیر پوست شهر»، «روز سوم» و «دایره زنگی» می‌گوید: «بد‌تر از این بی‌قانونی، آن اعلامیه‌ای بود که روز پنجشنبه روی در شیشه‌ای تالار حافظ شیراز چسبانده بودند. آنان اعلام کرده بودند به دلیل نیامدن بازیگران نمایش، اجرا کنسل شده است که دروغ بود. شاید با این کار می‌خواستند رابطه ما و مردم را خراب کنند.»

کوثری با اشاره به اینکه مردم سه هزار بلیت این نمایش را خریداری کرده‌اند، می‌افزاید: «چرا یک عده فکر می‌کنند با این کار‌ها می‌توانند هنرمندان را از چشم مردم بیاندازند. آنان واقعاً هنوز نفهمیده‌اند در شرایط امروز نمی‌توان چیزی را از دید جامعه پنهان داشت و مردم را گول زد؟»

این هنرمند که هنوز در شیراز به سر می‌برد، به استقبال گرم مردم در بازار، حافظیه و کوچه و خیابان این شهر اشاره می‌کند و می‌گوید: «مردم شیراز تئا‌تر را خیلی خوب می‌شناسند که موفقیت چند نمایش اجرا شده در این شهر تاییدکننده آن است. دلیل اصلی ما هم از سفر به این خطه هنر دوست، پاسخ گویی به این نیاز و علاقه بود که گویا به مذاق عده‌ای خوش نمی‌آید.»

او ادامه می‌دهد: «پنچشنبه و جمعه در برخورد با مردمی که از ما دلیل لغو نمایش را می‌پرسیدند، تمام سعیمان را کردیم تا این موضوع حاشیه پیدا نکند. برای همین می‌گفتیم که مشکلی پیش آمده و امیدواریم حل شود. در حال حاضر هم باید قضاوت را به مردم سپرد که بهترین داور هستند.»

باران کوثری همچنین در باره بحث‌ها و حاشیه‌های پیش آمده چند روز گذشته در عرصه سینما هم توضیح می‌دهد: «من در هر ماجرایی سعی می‌کنم خودم را از حاشیه‌ها دور کنم. به نظرم آن قدر خطوط فکری و هویت آدم‌ها مشخص است که نیاز به هیچ توضیحی نمی‌ماند. مهم اعتماد مردم است که من همیشه مدیون آنان بوده و سپاسگزارشان هستم.»

اعضای گروه نمایش «خشکسالی و دروغ» از جمله کارگردان و نویسنده آن (محمد یعقوبی) و بازیگرانش(باران کوثری، پیمان معادی، آیدا کیخایی و علی سرابی) هنوز در شیراز به سر می برند و همچنان امیدوار هستند اجاره به صحنه رفتن را پیدا کنند.

http://www.caffecinema.com/images/stories/EDV-2/22/3455-_caffecinema.com_.JPG
آلبوم «گاهی سه گاهی» به انتشار دوم رسید

آلبوم «گاهی سه گاهی» به آهنگسازی پویا سرایی و خوانندگی محمد معتمدی پس از حدود دو هفته به انتشار دوم رسید.

سرایی با اعلام این خبر در گفتگو با خبرنگار موسیقی ایرانیان گفت: «پس از حدود دو هفته از نخستین انتشار این آلبوم از سوی نشر هنر پارسه و شرکت ایران گام، به دلیل استقبال مخاطبین، شرکت ایران گام نوبت دوم انتشار آن را آغاز کرده است.»

نوازنده سنتور و آهنگساز آلبوم «گاهی سه گاهی» در ادامه افزود: «عرضه موسیقی در ایران، بصورت سی دی با چالش های بسیاری همراه است. همه آلبوم های موسیقی پس از گذراندن مراحل دشوار و نسبتا پیچیده درگیر مسائل دیگری در عرضه هستند. از فقدان قانون کپی رایت تا نوسان قیمت سی دی ها در بازار موسیقی. ... دیدن ادامه ›› فروش و عرضه سریع «گاهی سه گاهی» یا هر آلبوم دیگر ، بیش از هر چیز بیانگر حمایت مردم از حقوق معنوی مولفین آثار هنری است در شرایطی که متولی قانونی برای حفظ کپی رایت وجود ندارد.»

پویا سرایی خاطرنشان کرد: «آلبوم "گاهی سه گاهی" اثری است مربوط به چهار الی پنج سال پیش که تا به حال مجال انتشار نیافته بود. در شرایط کنونی، بسیار خرسندم که علاقه مندان موسیقی کلاسیک ایرانی هنوز اینقدر با جدیت و پیگیری به آثار این حوزه، علاقه نشان می دهند. در شرایطی که موسیقی های تلفیقی و پاپ (که البته همه در جای خود ارزنده و حضورشان ضروری است) مجال زیادی به آثار جدی در موسیقی کلاسیک ایرانی نمی دهند.»


http://s3.picofile.com/file/7499815585/gahi_segahi.jpg
احسان طهماسبی (tahmasbi)
درباره نمایش دکلره i
جوابیه خانم نازنین یاری
(به دلیل تمایل ایشون نظرات در ادامه پست نمی اید و در پست جداگانه بررسی میشود!)

با احترام به شما سرکار خانم یاری بنده نظر شما رو نقد نمیدونم! صرفاً بیان یا عدم بیان ویزگی های تاتر آوانگارد یا مستند به دلیل سواد یا عدم سواد نظر دهندگان! (که البته دکلره جز هیچ کدام از این دسته تاتر ها طبقه بندی نمیشه و برای مستند بودن زود هست و برای آوانگارد بودن دیر!) مشکلی از مشکلات فراوان دکلره رو حل نمیکنه! نگاه شما نسبت به این تاتر به شدت کلی هست به طوری ریز مشکلات متعدد این اجرا رو نمیتونین به وضوح ببینین... برای مثال ایرادهای وارده به بازی های خشک و غیر قابل انعطاف (البته به جر خانم رشیدی) و عدم تسلط کافی به متن نمایش که بارها در طول اجرا به شکل های مختلف خودش رو نشون میداد و نور نامناسب و دکور به شدت دست چندمی و ... چیزی نیست که با تقسیم بندی انواع تاتر بشه ازش رونمایی نکرد!

ضمناً لازم میدونم پنج نکته رو اضافه کنم :

1- در طول جشنواره مونولوگ لیو که چند ماه پیش در خانه ی هنرمندان برگزار شد چند اجرای دیگه به ... دیدن ادامه ›› شکل های بسیار بالاتر و بهتر از این اجرا و با همین شکل به روی صحنه رفت و به مراتب بسیار قوی تر و بهتر بودند. البته بعید میدونم که شما آن کارها را ملاحظه فرموده باشید به این جهت که احساس میکنید که کار جز کارهای جدید و تازه وارد به ایران هست!!!

2- مهد نمایش های روزنامه ای رو بیشتر به کشور برزیل نسبت داده اند که بیشتر هم به شکل خیابانی اجرا میشده است... بنابراین سانفرانسیسکو هم چندان شهر مناسبی برای تماشای این گونه اجراها نیست!

3- خانم برومند کارشناسی هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دارند و ایشون کارهای تاتری از جمله

شهر کوچک ما
آدم آدم است
کدو قلقله و دیو آنتیگون
نبیه دانا
دزد و رنگ قرمز
الدوز و کلاغ‌ها
داستان ضحاک
کلاه و شالواره
یک جفت کفش برای زهرا
افرا یا روز بر می‌آید به کارگردانی بهرام بیضایی


رو کار کردند! (به این لیست کارهای تاتری ایشون سی و سه فیلم دیگر در نقش های کارگردان, تهیه کننده, بازیگر و نویسنده نیز اضافه کنید(به نقل از ویکی پدیا)) بنابراین حرف شما در مورد ایشون توهین به شخصیت هنری ایشون به حساب میاد!


4- خانم برومند تنها شخصیت هنری نبودند که به این اجرا و بازیها اعتراض داشتند و اگر شما کمی بیشتر دقت میکردید چهره ی برخی اشخاص ار جمله جناب مسعود دلخواه (که برای اتمام تاتر لحظه شماری میکردند!) کاملا خبراز احوال پریشانشون داشت! البته اگر شما جناب دلخواه رو به عنوان شخصیت تاتری قبول داشته باشید چون ایشون کار عروسکی انجام نداند! لازم هست اضافه کنم با صحبت های بنده با سایر هنرمندان هم که در آن روز حضور داشتند نظراتی منفی بسیاری قابل درک بود . (که البته به جهت عدم اطلاع از تمایلشون برای درج نظرات از بیانش امتناع میکنم)

5- نکته ی آخر هم اینکه بنده طهماسبی هستم و نه طهماسب!
سلام....من خیلی از موضوع اطلاعی ندارم...اما مشخص که از دکلره دل خوشی ندارید...متاسفانه من ندیدم...امروز قراره برم و ببینم....در مورد کارهایی که تو خانه هنرمندان اجرا شده بیشتر توضیح میدین؟یعنی می شه اسم ببرین؟خیلی دوست دارم نظرتون و راجع به....نظمیه زنان...مترسگ....عجایب المخلوقات و آنتیگونه بدونم....
۲۷ شهریور ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
احسان طهماسبی (tahmasbi)
درباره نمایش دکلره i
فقط باید بگم که متاسفانه حتی خانم لیلی رشیدی هم با بازی تاثیر گذارش نمیتونه جبران بازی های بد, دکور نامناسب و متن نه چندان قوی دکلره رو بکنه... بنابراین دکلره به یک مونولوگ نیمه حرفه ای تبدیل میشه و حتی اسم گروه لیو هم نمیتونه پشتوانه ی در جهت تعدیل افکار تماشاگر در جهت نظردهی مثبت به این اجرا باشه! نتیجه هم چیزی جز نارضایتی بعضی تماشاگران و البته تنی چند از مهمان نمایش و همین طور زیر سوال بردن کار آقای کوشکی نیست.

ای کاش جناب کوشکی به جای وقتی که برای بازی در کار گذاشتن (که البته چندان هم نتیجه ای در پی نداشته و عدم تمرکزشون بر روی متنی که خودشون نوشتن مشهود و تپق های گاه و بی گاه شون آزار دهنده است) توجه بیشتری در جهت کارگردانی میکردن تا بتونن بازی خانم آوا شریفی رو که هیچ شباهتی به جنس بازی های موجود در تاتر ولپن (که کار بسیار خوب و ستودنی از آقای کوشکی بود) نداشت رو در جهت مناسب و مساعد هدایت کنن. ﺧﺎﻧﻢ ﺻﺤﺮﺍ ﻓﺘﺤﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺳﺮﻭﺩ ﺻﺪﻫﺰﺍﺭ ﺍﻓﻠﻴﺎﯼ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺯﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﺟﺮﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻦ ﺗﺎﺛﻴﺮﯼ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺪ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﺩﮐﻠﺮﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﺍﻣﺪ ﺗﻤﺮﻳﻦ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻘﺶ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ.

هرچند که در اکثر موارد اجراهای اول از گروه ها چندان رضایت بخش نبوده و نیست اما متاسفانه از سطح کیفی پایین این اجرا با در نظر گرفتن نام های چون لیو, معجونی و کوشکی نمیشه به راحتی گذشت
دوست دارم بدونم چه تفاوتی بین این کار و یک نمایشنامه خوانی هست؟ چرا به عنوان نمایش از این کار اسم می برند؟ به نظرم به عنوان یک نمایشنامه خوانی کار بدی نبود.
۲۶ شهریور ۱۳۹۱
اقای اسدالهی و طهماسب با احترام بنظرتون خیلی نظراتون عجولانه و اگه ناراحت نمی شین بنظرم شاید کمی اشتباهه اصلا بذارید در بالا توضیح بدم بهتره...ببخشیدا مطمئنم شما در مورد تئاتر سواد کافی دارید. مطمئنم ولی بد نیست منم نظرم رو بگم.
۲۷ شهریور ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید