فقط باید بگم که متاسفانه حتی خانم لیلی رشیدی هم با بازی تاثیر گذارش نمیتونه جبران بازی های بد, دکور نامناسب و متن نه چندان قوی دکلره رو بکنه... بنابراین دکلره به یک مونولوگ نیمه حرفه ای تبدیل میشه و حتی اسم گروه لیو هم نمیتونه پشتوانه ی در جهت تعدیل افکار تماشاگر در جهت نظردهی مثبت به این اجرا باشه! نتیجه هم چیزی جز نارضایتی بعضی تماشاگران و البته تنی چند از مهمان نمایش و همین طور زیر سوال بردن کار آقای کوشکی نیست.
ای کاش جناب کوشکی به جای وقتی که برای بازی در کار گذاشتن (که البته چندان هم نتیجه ای در پی نداشته و عدم تمرکزشون بر روی متنی که خودشون نوشتن مشهود و تپق های گاه و بی گاه شون آزار دهنده است) توجه بیشتری در جهت کارگردانی میکردن تا بتونن بازی خانم آوا شریفی رو که هیچ شباهتی به جنس بازی های موجود در تاتر ولپن (که کار بسیار خوب و ستودنی از آقای کوشکی بود) نداشت رو در جهت مناسب و مساعد هدایت کنن. ﺧﺎﻧﻢ ﺻﺤﺮﺍ ﻓﺘﺤﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺳﺮﻭﺩ ﺻﺪﻫﺰﺍﺭ ﺍﻓﻠﻴﺎﯼ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺯﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﺟﺮﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻦ ﺗﺎﺛﻴﺮﯼ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺪ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﺩﮐﻠﺮﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ ﺍﻣﺪ ﺗﻤﺮﻳﻦ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻘﺶ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ.
هرچند که در اکثر موارد اجراهای اول از گروه ها چندان رضایت بخش نبوده و نیست اما متاسفانه از سطح کیفی پایین این اجرا با در نظر گرفتن نام های چون لیو, معجونی و کوشکی نمیشه به راحتی گذشت