«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
همه چیز در مورد نمایش خوب بود،نمایشنامه،بازی بازیگران،طراحی صحنه،موسیقی،..
دیدن کار رو به همه هنردوستان توصیه میکنم.
شاید بهترین نوشته مارتین مک دونا نباشه ولی مگه میشه نمایشنامه استاد بد باشه؟ارزش هایی مثل خانواده و مذهب و انسانیت در طول نمایش به چالش کشیده میشوند و شاید وجه اختلافش با لی نین کورسوی امید به بیداری عشق و علاقه باشه،بازی ها خیلی خوب بودند و دیدن این نمایش رو به دوستان توصیه میکنم،
شاید کل حال و هوای نمایش رو آهنگ زیبای پایانی(the lonely shepherd )بیان کرد،متن خوب،بازی های زیبا و طراحی صحنه عالی،دیدن این نمایش رو به دوستان توصیه میکنم.
فیلم بدی نبود،بازی پرویز خان پرستویی مثل همیشه عالی بود،فقط چرا این فیلم انقدر منو یاد insomnia ساخته کریستوفر نولان انداخت.چرا بادیگارد تو لحظه آخر به شک هاش پایان میده درست مثل اون فیلم،یاد آلپاچینو بیفتیم خوابش نمی برد مگر سکانس پایانی،سردش نبود؟وقتی کارآگاه میخواست نیرو خبر کنه مانعش نشد؟نمیگفت میخوام بخوابم؟این همه شباهت تصادفیه؟ نظر شخصی من هست و اون رو تو نقد کاربران می نویسم،ممنون
یک لحظه داغم میکشی یک دم به باغم میکشی
پیش چراغم میکشی تا وا شود چشمان من
آه که می زند برون از سر و سینه موج خون
من چه کنم که از درون دست تو می کشد کمان
پیش وجودت از عدم زنده و مرده را چه غم
که از نفس تو دم به دم میشنویم بوی جان
پیش توجامه در برم،نعره زنم که بردرم
آمدمت که بنگرم گریه نمی دهد امان
ابتهاج
خیلی تو مغزمه این تیکه آخرش:)
باز هم فردریش دورنمارت ،محمد صادق ملک و آرش فلاحت پیشه.به شخصه از ملاقات بیشتر لذت بردم.اما این نمایش هم فوق العاده بود.بازی ها بسیار روان.گریم عالی و طراحی صحنه زیبا،وفادار به متن تا حد زیادی.
در انتهای نمایش گلایه محمد صادق ملک به کسانی که خواستار اتمام زود هنگام نمایش به علت فرا رسیدن محرم رو داشتند شاهد بودم که در این جا مطرح میکنم.شاید کسی شنید و ترتیب اثری داد.
کالیگولایی که سعی کرد زشتی و دروغ این جهان رو به همون شکلی که هست به تصویر بکشه و حد و مرزی برای جنون آدمی قاِِیل نشه و حس درونی در بند کشیده اون شرارتی که شاید همه در وجودمون داریم رو آزاد کنه.
پ.ن:صحنه ای که غلام به ظاهر آزاد میشد اما با تقلایی بی آندازه میخواست دست هاش رو باز کنه تا باز خدمت کنه عاااااالی بود.
پ.ن2:شاید اگر ماه هم رو زمین بود هیچ چیز عوض نمیشد:)
کلکسیونی از اشتباهات.طراحی صحنه بد.بازی ها مصنوعی و ماشینی.کارگردانی پر ایراد.دیالوگ ها تکراری و بی مفهوم.پایانی قابل انتظار و بد برای یک نمایش کاملا سطحی و بد.در انتهای نمایش واقعا دوست داشتم فکر کنم که این نمایش برای کودکان است اما به دلیل داشتن برخی محتویات این طور فکر نمیکنم